واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: گزارش ویژه/ پرسپولیس منهای ۲۴
همین یکی را کم داشتند! ۴ شکست و ۷ امتیاز از ۷ بازی و ایستادن در رده یازدهم جدول برای سرخهایی که در آخرین بازیشان در لیگ، به ضرب و زور پنالتی بنگستون هندوراسی از پس تونی و تراکتوریها برآمدند آنقدر دردناک نبود که صبح پنجشنبه هفته گذشته وقتی چشمهایشان را باز میکنند با خبر مرگ ناگهانی کاپیتان ۳۰ ساله و بابلیشان روبهرو شوند.
به گزارش نامه نيوز ، مرگ در ۳۰ سالگی؟! خیلی سخت است. باور جوانمرگشدن کاپیتانی که بدون هیچ سابقه بیماری قلبی و عروقی شب را بدون دیدن آفتاب صبح سر کند! خیلی سخت تر است. سرخهایی که در شوک رفتن نوروزی هستند بیش از بغض و غم و اندوه ناباورانه از همدیگر چرایی مرگ عجیب و غریب و البته ناگهانی هادی را میپرسند. کسی که در تمرین عصر چهارشنبه تیمش کلی تمرین گلزنی کرد، به عمق زد و در اندیشه نفوذ از لایههای احتمالی دفاع حریف برای هفته هشتم بود اما سرنوشت برای مهاجم مازنی و سابقا کشتیگیر قرمزها انگار خواب دیگری دیده بود. عصر چهارشنبه هفته گذشته آخرین باری بود که روح و جسم هوشیار اما متلاطم نوروزی توانست رنگ چمن درفشیفر را قبل از صبح جمعه و دست به دست شدن جنازهاش در ورزشگاه آزادی ببیند. تدارکات پرسپولیس میگوید: «وقتی تمرین تمام شد خیلی عادی و مثل همه به رختکن رفت و دوش گرفت و راه خروجی درفشیفر را در پیش گرفت. هادی هیچ علائمی از سرگیجه یا حالت بد جسمی نداشت و برایم باورنکردنی است که شب بخوابد و هنوز به صبح نرسیده خبر فوتش را به برانکو و تیم بدهند.» همهچیز در عرض چند ساعت اتفاق افتاد. هادی نوروزی را ساعت ۴ بامداد پنجشنبه به دلیل عارضه قلبی به بیمارستان آتیه منتقل میکنند اما تلاش پزشکان راه به جایی نمیبرد و یکی دو ساعت بعد پای همبازیان مشکیپوش جدید و قدیم نوروزی و تعداد زیادی هوادار بغضکرده به جلوی ساختمان بیمارستان باز میشود. اتفاقی که ۳۱ اردیبهشت ۹۰ با حضور جمعیت بهتزده زیادی که جلوی بیمارستان کسری تجمع کرده بودند و مرگ ناصر حجازی برایشان باورکردنی نبود، تکرار شد. همین اتفاق چند سال قبل از مرگ ناصر حجازی برای فریبرز مرادی و مرگ ناگهانیاش در منزل افتاد و جامعه فوتبال را بهشدت متاثر کرد. تاثر به خاطر مرگهای ناگهانی؛ مرگ دلخراش سیروس قایقران و راستینش در فروردین ۷۷ هم از همین جنس بود. ناگهانی و ناباورانه، مرگ مسعود استیلی همینطور، شاید هم شبیه مرگ ناگهانی مجید سبزی در سال ۸۴. زمانه عوض شده، حالا دوران مرگهای ناشی از سکته و سرطان است و هر لحظه باید به انتظار خبر هولناکی از مرگ عزیزی باشی که شاید تا همین دیروز کنارش بودی و حالا... . هادی نوروزی شب را با همسر و دو فرزند خردسالش در خانه بود و سه و نیم صبح فردایش که رسید، جسم نیمه جان یا بهتر بگوییم بی جانش روی تخت بیمارستان بود و... نمیدانیم، شاید حسرت هادی سرخها، خداحافظی با بازوبند کاپیتانی پرسپولیس آن هم در ورزشگاه آزادی و مقابل یک تیم اسم و رسمدار بود تا برخلاف مربی وطنی تیمش که چند سال پیش الوداعش را در قطر و مقابل برزیلیها با بوسیدن ۴چهارگوشه زمین خواند، مثل محمدپنجعلی و فرشاد پیوس خداحافظی آبرومندی از فوتبال داشته باشد اما دست روزگار نگذاشت هادی سرخها به آرزویش برسد. همان اختاپوسی که ۱۰ سال پیش گریبان مارک ویوین فوی کامرونیها را در جام ملتهای آفریقا گرفت اما فرق هادی با کاپیتان کامرونیها در این بود که اولی شب خوابید و رنگ صبح را ندید و دومی همان وسط زمین چمن ناگهان نقش بر زمین شد تا تصویر چگونه مردنش برای همیشه در ذهنها بماند. حالا قرمزها هستند و هفته هشتم لیگی که باید بدون کاپیتانشان آغاز کنند. فصلی بهشدت ناامیدکننده و تاثربرانگیز برای تیمی که کاپیتانش همین یکی دو روز پیش از فرشته مرگ کارت قرمز گرفت! برانکو ایوانکویچ که در بیم و امید نتیجه بازی هفته هشتم تیمش بود حالا باید فکری هم برای بحران روحی و شوک عجیبی که به تیمش وارد شده کند. تیمی که قرار است تا پایان فصل با لباس مشکی به میدان برود و ناگفته پیداست که با رفتن ناباورانه نوروزی و خالی شدن لیست سرخها از یک مهاجم، طاهری و هیاتمدیره باید به فکر جذب یک مهاجم دیگر برای تیمشان باشند.
منبع : سايت نود
۱۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]