واضح آرشیو وب فارسی:دیارمیرزا: اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا هدایتی گفت: حجت یعنی «علی خوش روش», حجت یعنی «سردار مهرداد دورانگرد», حجت یعنی سرداران شهید فومن ,حجت یعنی گردان ضربت امام حسین ,«حجت» یعنی گردان علی بن ابی طالب و لشکر کربلا .اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا شامگاه شب گذشته ویژه برنامه «آبروی محله» با حضور گسترده مردم در کنار منزل پدری شهید «حجت نظری » و در جوار کانون قرآنی که به نام این شهید در فومن نامگذاری شده بود برگزار شد. به گزارش خبرنگار دیارمیرزا از فومن ,این حضور پر شور نشان دهنده عمق نفوذ شهید حجت نظری و برادر بزرگوارش شهید بشیر نظری بود . بعد از پخش کلیپی درمورد آن شهید, مداحی حاج« مسعود عارفی» اشک را در چشمان مردم شهر جاری ساخت و سپس خاطره گویی جانباز شرق گیلان« برادر هدایتی» که خود از هم رزمان شهیدان حجت و بشیر نظری بود حس و حالی دیگر به مراسم داد. هدایتی, شهیدان نظری را جوانان شایسته , با تقوا , با ایمان و با تدبیر خواند و گفت: من در مقابل سردار شهید حجت نظری و بیان خاطراتش خود را لایق نمی بینم و امروز این جسارت را به خود دادم و از خدای خود کمک می طلبم تا بتوانم عظمت این شهید را بیان کنم. همرزم شهید نظری در ادامه گفت: من شاگردی ایشان را می کردم او نه تنها آبروی شهر فومن بلکه آبروی کشور بود .در زمان جنگ اداره یک گردانی کار سخت و دشواری بود ولی «حجت» علاوه بر اینکه گردان خود را با برنامه و منظم اداره می کرد بارها از گردان جدا می شد و به سنندج می رفت. هدایتی گفت: حجت یعنی «علی خوش روش», حجت یعنی «سردار مهرداد دورانگرد», حجت یعنی سرداران شهید فومن ,حجت یعنی گردان ضربت امام حسین ,«حجت» یعنی گردان علی بن ابی طالب و لشکر کربلا . وی اضافه کرد: حجت یعنی ابهت ،شکوه ،بزرگی،رشادت و شهادت, حجت یعنی انسان کامل. هدایتی در بین گفتن خاطره از شهید نظری گفت:اگر امروز حجت بود جوانان ما امروز بهترین بودند ولی ما نتوانستیم کارهای خوبی پیش روی جوانان قرار دهیم . اگر حجت بود قدرت انجام کارهای خوب و ماندگار را داشت,متاسفانه ما متولیان دفاع مقدس نتوانستیم خوب عمل کنیم. ایشان «حجت نظری» را فرمانده مقتدر ولی دوست و رفیق بچه های جبهه و جنگ خواندو از همرزمی او در کنار برادرش گفت و یادآور شد: حجت علاقه شدید به بشیر داشت انیس و مونس هم بودند.تمام حواسش به بشیر بود تا حادثه نبیند . این پیشکسوت دوران دفاع مقدس اضافه کرد:بشیر از جوانانی بود که در دل بچه ها جا داشت و همه دوستش داشتند.«بشیر» دوست , یاور ,قاری , نویسنده و مداح بود و بچه ها ی گردان همزه همه دوستش داشتند و عاشقش بودند و با او زمزمه می کردند: «شوق حسن دیوانه ام نموده ,عشق امام سوم بیچاره ام نموده» بشیر وقتی با صدای دل انگیز می خواند «صبح فردا بدنم زیر سم اسبان است, نکن ای صبح طلوع » من با چشم دیدم بچه های گردان روی پل شناور به حدی سینه می زدند که پل به داخل آب می رفت و دوباره بالا می آمد. هدایتی در ادامه گفت:در زمان شهادت بشیر و تشیع پیکر او حجت در بیمارستان تهران با التماس از پزشکان خواست تا در این مراسم حضور یابد و با هواپیما به گیلان آمد و بعد با ویلچر در تشییع پیکر برادرش «بشیر» شرکت کرد و در داخل قبرش نجوایی کرد. شاید گفته بود «که برادر کوچکم ناراحت نباش من پیشت می آیم.» و حجت بعد از ۱۷ ماه از شهادت بشیر به شهادت رسید . هدایتی می گفت: تنها فرمانده گردان که هیچ نیروی خدماتی نداشت حجت بود چون قانع بود و خودش کارها را انجام می داد و دوست نداشت دستور دهد . هدایتی «حجت نظری» را یک روانکاو معرفی کرد و گفت: زمانی قرار بود گردان منحل شود اما حجت با سخنرانی خود گردان را احیاء کرد و در همان عملیات به شهادت رسید. گفتنی است شهید حجت نظری کمتر از یک سال با همسر بزرگوارش زندگی کرد و ۱۹ روز بعد از شهادتش فرزندش به دنیا آمد,پسری که هرگز بابا را ندید. مراسم آبروی محله یکی از ویژه برنامه های امسال هفته دفاع مقدس است که در محله یک شهید شاخص برگزار شد.
پنجشنبه ، ۹مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دیارمیرزا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]