واضح آرشیو وب فارسی:عقیق: «فضل بن شاذان نیشابوری» فقیهی عالی مقام و متکلمی توانا و از اصحاب امام هادی و امام حسن عسکری بود. امام هادی(ع) با دیدن یکی از کتاب های او جمله ای تکان دهنده بر زبان جاری کردند.عقیق : همزمان با فرارسیدن پانزدهم ذی الحجه سالروز ولادت با سعادت دهمین پیشوای متقیان حضرت امام هادی(ع). مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، یادداشتی را درباره فرزندان و یاران امام هادی علیه السلام که در ادامه می خوانیم: فرزندان و یاران امام هادی علیه السلام امام علی بن محمد؛ حضرت هادی(ع) دهمین امام شیعیان است که خداوند آنها را از هرگونه آلودگی پاک کرده است. نامش علی، کنیه اش ابوالحسن و برخی القاب او مرتضی، ناصح، امین، فقیه، عالم، هادی و نقی است. امام هادی و فرزندشان امام حسن(ع) به عسکریین شهرت دارند. پدرش امام جواد(ع) و مادرش سمانه بانویی پاک و باتقوا بود. حضرت زیر سایه پدر و سر سفره قرآن رشد و تربیت الهی خود را کامل کرد. در کودکی به امامت رسید و آوازه حکمت و فضیلت او همه جا را پر کرد. با وجود خفقان زیاد و کنترل شدید و سلطه عباسیان، امام هادی(ع) نقش خود را به طور کامل ایفا کرد و با توجه به نزدیکی به عصر غیبت امام دوازدهم سازمان وکالت را که از زمان امام صادق(ع) تأسیس و تا زمان امام جواد(ع) پایه های آن محکم شده بود، به صورت گسترده و سازمان یافته تر مجهز کرد و حضرت جامعه شیعیان را حول محور امامت اتحاد بخشید و یاران و فرزندان خویش را طوری تربیت کرد تا اختلاف و انشقاقی در پیکره آن پدید نیاید. لذا در پذیرش امامت امام حسن عسکری(ع) و سپس حضرت ولیعصر (عج) توسط شیعیان مشکل زیادی نبود. فرزندان امام هادی(ع) امام هادی(ع) چهار پسر داشت و یک دختر. پسران حضرت عبارتند از ابو محمد حسن بن علی (امام حسن عسکری) که امام یازدهم شیعیان است، محمد، حسین، جعفر و یک دختر به نام عالیه یا علیّه یا عایشه. شرح حال فرزندان امام(ع): 1. امام حسن عسکری(ع) امام یازدهم شیعیان و پدر گرامی امام زمان (عج) است. حضرت در ماه ربیع الثانی سال 232 هـجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود. در مورد روز ولادت اختلاف است ولی روز هشتم مشهورتر است. نامش حسن کنیه اش ابو محمد و برخی القابش السراج و العسکری و ابن الرضاست. پدرش امام هادی(ع) و مادرش حدیثه (سلیل) بوده است. حضرت در 22 سالگی به امامت رسید و پس از 6 سال امامت در هشتم ربیع الاول سال 260 هجری قمری در سن 28 سالگی در سامرا به دیار باقی شتافت و در همان خانه پدری در جوار پدر بزرگوارش به خاک سپرده شد. 2. حسین: او سیدی جلیل القدر و عظیم الشأن بوده و به او و امام حسن عسکری سبطین می گفتند و به جدشان امام حسن(ع) و امام حسین(ع) تشبیه می کردند. روایت است که صدای امام زمان شبیه صدای عمویش حسین است. حسین از زاهدان و عابدان زمان خود بوده و به امامت برادرش (امام حسن عسکری) اعتراف می کرد. معروف است که قبر حسین در کنار قبر پدر (امام هادی) و برادرش (امام حسن عسکری) در زیر همان مرقد سامراست. 3 . سید محمد: او از اجلاء سادات و دارای کرامات متواتر است. حتی اهل سنت و عرب های بادیه نشین به شدت به او احترام کرده و از او می ترسند. آنها هرگز قسم دروغ به سید محمد نمی خورند و پیوسته برای او نذر می کنند. کرامات بسیار زیادی مانند شفای مفلوج و مرض های صعب العلاج و رفع گرفتاری های شدید از او نقل شده است. سید محمد فرزند بزرگ امام هادی(ع) بود و حضرت علاقه شدیدی به او داشت حتی عده زیادی از شیعیان گمان می کردند او امام بعدی و جانشین پدر خواهد شد. امّا سید محمد در زمان پدر از دنیا رفت. عده ای از بنی هاشم نقل می کنند ما هنگام وفات سید محمد در خانه امام هادی(ع) جمع شده بودیم ناگهان جوانی وارد شد و در طرف راست پدر نشست. ما او را نمی شناختیم پرسیدیم کیست؟ گفتند حسن فرزند امام هادی در آن وقت به نظر بیست ساله بود. از طرز صحبت امام هادی با او فهمیدیم که او امام شیعیان و جانشین پدر است. با مرگ سیدمحمد شیعیان فهمیدند که سید محمد امام نبوده است البته آگاهی دادن امام هادی و فضایل و خصوصیات امام حسن عسکری نیز در تصحیح اعتقاد شیعیان تأثیر داشت. مزار سید محمد در هشت فرسخی سامرا نزدیک روستای بلد است. 4. جعفر: او پس از شهادت امام حسن عسکری به ناحق ادعای امامت کرد و در تلاش بود با نماز خواندن بر جنازه امام حسن عسکری عملا ثابت کند که امام است ولی امام زمان که کودکی تقریباً 5 ساله بود آمد و عمویش را کنار زد و خود بر جنازه پدر به نماز ایستاد. در روایتی از امام زمان آمده که عموی ما جعفر مانند برادران یوسف است. یعنی مثل آنها پشیمان شده و توبه کرده است پس «لا تقول فیه الا خیراً» کلمه کذاب را نگویید و جعفر توّاب بگوئید. جعفر فرزندان زیادی داشته و تعداد آنها را تا 120 نفر ذکر کرده اند. او در 45 سالگی در سال 271 هجری قمری از دنیا رفت و در سامرا دفن شد. در مورد تنها دختر امام هادی(ع) منابع چیزی نقل نکرده اند تنها برای او سه نام ذکر کرده اند: عالیه، علّیه، عایشه. یاران امام هادی(ع): با وجود جو اختناق و ستم، امکان استفاده از امام هادی(ع) بسیار محدود بود ولی برخی مشتاقان معارف قرآن و علوم اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ توانستند به زحمت و به قدر ظرفیت از محضر حضرت کسب فیض نمایند. شیخ طوسی 185 نفر از راویان حدیث از محضر امام هادی(ع) را نام می برد که به طور خلاصه به سه نفر از آنها اشاره می شود: 1. عبدالعظیم حسنی: از دانشمندان و راویان بزرگ است که از امام جواد و امام هادی ـ علیهم السّلام ـ روایت کرده است. و او به امور دین آگاه و به مسائل مذهبی و احکام قرآن کاملا آشنا بود. امام هادی(ع) به برخی از اهل ری سفارش می نمود که در مشکلات خود به عبدالعظیم مراجعه کنند. آنقدر بزرگوار و با ایمان بود که امام هادی فرمود: «تو از دوستان واقعی مایی». او یکبار همه عقاید خویش را به امام هادی(ع) عرضه کرد. امام هادی(ع) فرمود: این همان دینی است که خدای متعال برای بندگانش پسندیده است بر آن ثابت باش. عبدالعظیم مورد تعقیب حکومت عباسی قرار گرفت و به ایران آمد و در شهر ری پنهان شد. روزها روزه می گرفت و شب ها شب زنده داری می کرد و گاهی مخفیانه به زیارت امامزاده حمزه که اکنون در کنار قبر اوست می رفت. پس از چندی بیمار شد و در زمان امام هادی(ع) از دنیا رفت و سپس در کنار امامزاده حمزه در زمینی که برای دفن او و شیعیان وقف شده است دفن شد. در روایتی از امام هادی(ع) ثواب زیارت او به اندازه زیارت امام حسین(ع) ذکر شده است. 2. حسین بن سعید اهوازی: از یاران امام رضا، امام جواد و امام هادی ـ علیهم السّلام ـ بود او اهل کوفه بود که به اهواز و سپس به قم مهاجرت کرد و در قم از دنیا رفت. او سی کتاب در فقه و آداب و اخلاق دارد و مورد وثوق علماست. حسین و برادرش حسن از راویانی هستند که روایات بسیار زیادی از ائمه ـ علیهم السّلام ـ نقل کرده اند. 3. فضل بن شاذان نیشابوری: او فقیهی عالی مقام و متکلمی توانا و از اصحاب امام هادی و امام حسن عسکری بود. او کتاب های زیادی نوشته و کتاب های او مورد توجه علمای بزرگ شیعه قرار گرفته است. امام هادی(ع) با دیدن یکی از کتاب های او فرمود: من بر اهل خراسان غبطه می خورم که فضل بن شاذان را در میان خود دارند. وقتی امام حسن عسکری کتاب «الیوم و اللیله» او را دید سه بار بر او رحمت فرستاد و فرمود سزاوار است به آن عمل شود. فضل در نیشابور می زیست او به جرم شیعه بودن به سبزوار تبعید شد و پس از مدتی بیمار شد و از دنیا رفت. قبر او در نیشابور قدیم (یک فرسخی نیشابور فعلی) قرار دارد. منبع:فارس
سه شنبه ، ۷مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عقیق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5]