محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827536683
امام(ره) به برادرم گفته بود اگر کشور نداشته باشید، تحصیلتان به درد می خورد؟
واضح آرشیو وب فارسی:ایکنا: کانون خبرنگاران نبأ: شیدا جدلی در بخشی از خاطرات خود به ملاقات برادرش که برای تحصیل به خارج از کشور رفته بوده با امام (ره) در فرانسه اشاره کرده و می گوید: من به فرانسه رفتم و از امام (ره) پرسیدم که اگر ما ایران باشیم بهتر است یا اینجا ادامه تحصیل بدهیم؟ امام (ره) با حالت سؤالی فرمودند اگر کشور نداشته باشید، تحصیلتان به دردتان می خورد؟ که من تصمیم گرفتم از فرانسه با امام (ره) برگردم.به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا ، بانوی فعال اجتماعی کشورمان، مریم جدلی معروف به شیدا جدلی را این روزها با نام یک بانوی انقلابی و رزمنده می شناسند، وی کودکی و نوجوانی اش را در محله قلهک گذراند، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته علوم ارتباطات است، شغلی که انتخاب کرد نیز مقداری با رشته اش مرتبط است، چرا که کار فرهنگی انجام می دهد، کار فرهنگی را بیشتر در بخش ارتباطات انجام داده است، مدتی نیز نشریه ای برای مناطق محروم تهیه می کرد. وی در گفت وگو با کانون نبأ در رابطه با خود می گوید: من داخل تهران هستم، ولیکن برای مناطق محروم فعالیت می کنم، در حال حاضر بیش از 170 کتاب به چاپ رسانده ام که خوشبختانه کتاب های موفقی در جامعه بوده است، دو دوره جایزه برترین کتاب را داشته است، باتوجه به انگیزه فرهنگی ام، انجمن فرهنگی هنری زنان ناشر را به اتفاق یکی از دوستانم پایه گذاری کردم، این انجمن بیش از 80 عضو دارد، اعضای آن، بانوان ناشر هستند، مجوز نشر به نام خودشان و حدود 80 بانوی دیگری است که در عرصه نشر فعالیت می کنند. دریافت خیلی از الگوهایم را از مادرم گرفتم وی افزود: من فرزند چهارم خانواده هستم؛ دو برادر و یک خواهر دارم؛ کودکی و شخصیت من به واسطه مادری شکل گرفت که زمان بسیاری برای خانواده می گذاشت، من خیلی از الگوهایم را از مادرم گرفتم، در عین حال که زنی بسیار با سلیقه و هنرمند بود، اعتقادات قلبی بسیار محکمی داشت؛ من در خانواده نسبتاً مرفهی به دنیا آمدم، کار پدرم آزاد بود، مادرم در زمینه فعالیت های اجتماعی فعالیت می کرد، زن پر دل و جرأتی بود، زمانی که من بچه بودم هرکسی مشکلی داشت، مادر مرا خبر می کردند، ایثار و گذشتش بسیار زیاد بود، در مراحل مختلف، همه این ها را می دیدم. این فعال فرهنگی ادامه داد: من کلاس اول یا دوم دبستان بودم که مادرم به من گفت می خواهم تو را به کلاس قرآن ببرم؛ یک خانم نابینا بود که قرآن یاد می داد، ما از آن خانم قرآن یاد می گرفتیم، وی حافظ قرآن بود، ما حافظ نشدیم اما همین که می دیدم آن خانم با اینکه نابینا هستند، چقدر زیبا قرآن را حفظ کردند، برای من خیلی جذاب بود؛ تنها کلاسی که دوران کودکی می رفتم همان بود، در سن چهارده پانزده سالگی مرا یک کلاس دیگری نوشتند که با خانه ما خیلی فاصله داشت، خانه ما خیابان یخچال قلهک بود اما آن کلاس طرف کوچه اسدی، بالای پل دوگل که الان روی شریعتی خورده است و نرسیده به تجریش بود، قرار داشت، این کلاس را من به ندرت اتفاق افتاد که با تاکسی بروم، من و یکی از دوستانم معمولاً پیاده می رفتیم و پیاده برمی گشتیم. خانم مینو فرهنگ دوست دراین کلاس ها، قرآن و تفسیر تدریس می کرد؛ گاهی دوره نهج البلاغه نیز داشتیم؛ صحبت های روز نیز به مناسبت های مختلف بود، کلاس برایم خیلی جذاب بود چراکه کسانی که به کلاس می آمدند همسن های خودم بودند، من در این کلاس دو یا سه سال شرکت کردم. دریافت وی در ادامه با اشاره به سال های انقلاب اسلامی و حوادث آن سال ها اظهار کرد: دوران انقلاب شد، پدرم مخالف حضور ما در تظاهرات بود با اینکه خودش در این تظاهرات شرکت می کرد اما به ما می گفت نروید؛ مادر اما همراه ما می آمد، یک شب که حکومت نظامی بود مادرم همراه من و دوستم به تظاهرات آمده بود، آن شبی بود که امام (ره) فرموده بودند که حکومت نظامی را بشکنید و به خیابان ها بروید، ما از طرف خانه به طرف میدان میرداماد آمدیم که نظامی ها با ماشین هایشان آمده بودند و در خیابان ها ریخته بودند و مادر برای مراقبت از ما، ما را همراهی می کرد. این بانوی فعال فرهنگی ادامه داد: پدرم همیشه قرآن می خواند به خصوص شب های جمعه و در ماه رمضان این برنامه تلاوت را قطع نمی کرد، با صدای بلند نیز قرآن تلاوت می کرد، پدرم خیلی فرد شوخی بود، بسیار به روز بود یعنی شاید اگر آن موقع ها ما می گفتیم حجاب نداشته باشیم می گفتند خب نداشته باشید، خودتان می دانید، یعنی اصلاً تعصب به خرج نمی داد، حتی مادرم اگر چنین شرایطی برایش پیش می آمد اصلاً تعصب دینی نداشتند یعنی ما در تصمیم گیری فردیمان خیلی آزاد بودیم. امام(ره) به برادرم گفته بود اگر کشور نداشته باشید، تحصیلتان به درد می خورد؟ این رزمنده دفاع مقدس افزود: دو برادر دارم که یکیشان در آمریکا تحصیل کرد، چهار سالی آنجا بود، زمانی که انقلاب شد به ایران برگشت، من داشتم به تظاهرات می رفتم دیدم امیر یک کیف کوچک دستش است و سر کوچه در حال دویدن است، گفتم تو اینجا چکار می کنی؟ تو که آمریکا بودی؟ بعد گفت من به فرانسه رفتم و از امام (ره) پرسیدم که اگر ما ایران باشیم بهتر است یا اینجا ادامه تحصیل بدهیم؟ امام (ره) با حالت سؤالی فرمودند اگر کشور نداشته باشید، تحصیلتان به دردتان می خورد؟ که من تصمیم گرفتم از فرانسه با امام (ره) برگردم که البته با هواپیمای امام (ره) نتوانستم. وی ادامه داد: امیر وقتی به خانه رسید بلافاصله ساکش را زمین گذاشت تا به تظاهرات برود که سر قلهک ماشین های نظامی تیراندازی می کردند، مادرم دنبالش دوید که کجا می روی؟ بگذار از راه برسی، امیر گفت مادر، جلوی مرا نگیری، من فقط برای انقلاب آمده ام، این را می خواهم بگویم کسی که آمریکا تحصیل کرده و تمام شرایط خلاف کردن بدون حضور خانواده در اختیارش بود، چرا برای انقلاب برگشت؟ مادرهای دوستانش می گفتند تا وقتی امیر با بچه های ما بوده ما خاطرمان جمع بوده اما حالا نگران هستیم، یک مجمع قرآنی بود که امیر از 15 سالگی به آن مجمع می رفت، اگر ما می گفتیم مهمانی می خواهیم برویم، به او می گفتیم می گفت من مجمع قرآنی دارم؛ امیرتمام مدت در انقلاب حضور داشت و بعد که می خواست به آمریکا برگردد تا مدرکش را بگیرد ابتدا به ژاپن رفته بود که آنجا گفته بودند باید ریشت را بزنی تا بتوانی آمریکا بروی که به ایران برگشت، به برادرم گفتیم خب ریشت را می زدی، گفت من ممکن است ریشم را بزنم و می زنم ولی اینکه آن ها بخواهند مرا تحقیر کنند که بخاطر مدرک ریشم را بزنم، نمی زنم، اتفاقا اینجا آمد سربازیش را پای آن دوره که باید مدرکش را می گرفت حساب کردند و مدرک مهندسیش را دادند. می خواهم بگویم از مجامع و محافل قرآنی همیشه افرادی بیرون آمدند که اکثراً جاهایی که واقعاً نیاز داشتند، قرآن بهشان قوت داده است. قرآن بهترین تذکر است جدلی در ادامه توضیح داد: خود من همینطور بودم، یعنی جاهایی که واقعاً احساس ترس می کردم فقط به خدا متوسل می شدم و آیه های قرآن را تلاوت می کردم، حتی یکبار شده بود که در ایلام بودیم و عراق حمله کرده بود. شدت حمله خیلی زیاد بود، هر لحظه احساس می کردیم الان بیمارستان امام خمینی(ره) را می گیرند، ما مجروح ها را به زیرزمین بیمارستان برده بودیم، صدای انفجارها که می آمد من و همراهم تهمینه دستمان را در دست همدیگر گذاشته بودیم و اشهدمان را می خواندیم، می گفتم تهمینه زود است، ما خیلی کاری انجام ندادیم، می گفت پس شیدا بیا قرآن را باز کنیم، دستمان می لرزید، قرآن کوچکی داشتیم، یکی او داشت و یکی من داشتم که قرآن او را بعد از آنکه او شهید شد من یادگاری نگه داشتم، این ها را درآورده بودیم با همدیگر نذر می کردیم این حمله فروکش کند و ما دوباره بتوانیم در بیمارستان کمک کنیم، اینکه دوران کودکی من به این صورت گذشت و هرچیزی که یادگرفتم مادرم کمک کرده بود. دریافت این فعال فرهنگی خاطرنشان کرد: دخترم به همان سن 15 سالگی رسیده است، کلاس قرآن که خواستم اسمش را بنویسم دیدم مخالفت می کند که به زور می خواهید مرا کلاس مذهبی ببرید، من دوست ندارم، گفتم خودت تصمیم بگیر، دو کلاس معرفی کردم یکی خیابان دولت و یکی شهید عراقی که نزدیک منزلمان است، کلاس اول را که رفت وقتی آمد بهش گفتم چطور بود؟ چون گفته بود نمی خواهم بروم یک مقداری موضع گرفت، گفتم دوست داشتی؟ گفت بله، جالب بود، آن خانم قرآن از ما که سؤال کرد چه چیزی باعث شد به کلاس بیایید همه به اتفاق گفتیم پدر و مادرهایمان زورمان کردند، گفتم که عطیه زهرا زمانی می رسد که من به تو خواهم گفت امروز کاری داریم کلاس نرو و تو خواهی گفت حتماً می خواهم کلاسم را بروم، کلاس دوم هم گذاشتمش، از محیط دومی بیشتر خوشش آمد، جذابیتش برایش بیشتر بود، حالا هر پنجشنبه که می شود خودش می گوید کلاسم پیامک دادند ساعتش تغییر کرده است، شما می توانی مرا ببری؟ یعنی واقعاً جذب شده است چون قرآن ، کششی بی همتا دارد. ما تنها برای جوانانمان مشوق هستیم، خودمان نیز خیلی احتیاج داریم، من احساس می کنم آدم در هر مقطعی نیاز به تذکر دارد و آن تذکر را اگر از وحی و قرآن بگیرد خیلی بهتر از این است که حتی از زبان دیگری باشد. وی افزود: من بارها شده است جلساتی رفته ام که می خواستم آن مطلب قرآن را بگیرم ولی دیدم در دو ساعت من استفاده ای که از آن جلسه کرده ام مطابق این بوده است که خودم نیم ساعت وقت بگذارم و قرآن را بخوانم، بسیاری از مبلغان ما خیلی خوب سخنرانی می کنند ولی بعضی مواقع تسلطی که باید بر روی مطالب داشته باشند ندارند و من فکر می کنم این گناه بزرگتری است که آدم عده ای را بنشاند و نتواند مطلبی را که باید ارائه بدهد و من ترجیح دادم خودم یک صفحه کتاب، یک مطلبی را یا قرآن را بخوانم و حتی زیرخوانی کنم و زیرنویس قرآن را بخوانم و مطلب را بگیرم. وی افزود: به هر حال همین حرکت که مادر من برایم کرد را من شاید با کمی تأخیر برای دختر خودم انجام دادم و واقعاً احساس می کنم تأثیر زیادی در روحیه کودک و نوجوان دارد؛ اینکه فرزندم می گوید که بچه های مسجدی بچه های خوبی درمی آیند، یعنی شما اگر بچه را عادت دادی که مثلاً نمازش را در مسجد بخواند خودش خود به خود خوب می شود، یعنی در یک جوی قرار می گیرد که خطا نمی کند، من خودم مدرسه که می رفتم مدرسه ما اسلامی نبود ولیکن ما در 35 دختر کلاسمان فقط شش دختر بودیم که محجبه بودیم، یعنی چادری بودیم، در مدرسه هم معلم مرد که داشتیم مانتو روسری می پوشیدیم، بچه ها خود به خود جذب می شدند و من یادم است، آن سال حدود 16 روسری برای 16 نفر گرفتم، از تجریش روسری ساده ای گرفتم که رنگارنگ بود، 16 نفر را محجبه کردم، حالا چقدرشان مانده باشند را کاری ندارم، می خواهم بگویم بچه های مذهبی اگر از لحاظ رفتاری خوب عمل کنند روی بچه هایی که خیلی اعتقادات مذهبی ندارند تأثیرگذارند، من بچه بودم می دیدم یکی از اقوام نزدیکشان حجاب ندارد ولی مادر من همیشه مقابل مرد نامحرم حجابش را رعایت می کرد؛ به هر صورت از لحاظ رفتاری خانواده در شکل گیری موقعیت فرزندان خیلی تأثیرگذار است. پسرم گفت: می خواهم به حوزه علمیه بروم وی در ادامه گفت: من پسر دومم به شدت درسخوان و منضبط بود، یعنی هیچ شبی نمی شد این کیفش دم در حاضر نباشد که صبح می خواهد برود، رشته شیمی شهید بهشتی خواند، داشت به شدت برای فوق لیسانس می خواند که یکدفعه گفت من می خواهم به حوزه علمیه بروم، گفتم چطور حوزه علمیه؟ گفت من می خواهم اعتقاداتم آنقدر قوی باشد که در محیط دانشگاه هم قرار می گیرم بچه هایی که از من سؤال می کنند بتوانم رویشان تأثیرگذار باشم، من اگر تا دکتری این رشته نیز بروم ولی اعتقادات مذهبی خودم را قوی نکرده باشم هیچ چیزی به دست نیاورده ام، من یک مقدار زیادی اولش مخالفت کردم که نه، تو خیلی درسخوان هستی، درست را ادامه بده، درست را بخوان؛ بعد دیدم که نه، پنج شش بار با پدر قم رفتند با علماء صحبت کردند، نتیجتاً تصمیم خودش را گرفت و خیلی هم تأکید داشت که من حتماً باید همسرم را انتخاب کنم، می گفتم حالا زود است، می گفت نه، وقتی خود خدا گفته است شرایط را برای شما مهیا میکنم قطعاً خودش اینکار را می کند. دریافت این فعال فرهنگی افزود: من بعد از ازدواجم فعالیت اجتماعی ام خیلی زیاد بوده ولی سعی کرده ام زمانی که بچه ها در خانه هستند حتماً حضور داشته باشم، اگر خیلی نیز خسته بودم، سعی کردم آن پیراستگی مادری که در خانه هست را داشته باشم، همچنین سعی کرده ام اگر او رسیده است بعد من با او رسیده ام آراستگی را داشته باشم که او وقتی به خانه می رسد مرا در آرامش ببیند ولیکن در ایران فعالیت اجتماعی بانوان بر خانواده بی تأثیر نیست، تا جایی که ممکن است آدم باید برای جلوگیری از لطمه خوردن به زندگی خانوادگی اش تلاش کند، اگر جایی دید که لطمه ای دارد به زندگی خانوادگی اش وارد می شود آنجا خانواده بر فعالیت اجتماعی اش اولویت دارد. صوت قاریان در خانه خدا برایم خیلی جذابیت داشت وی خاطرنشان کرد: من اولین باری که صوت و تلاوت قرآن را گوش دادم و واقعاً لذت بردم، زمانی بود که مصر رفته بودم، خواهرم و شوهرش برای ادامه تحصیلشان مصر رفته بودند، من به اتفاق پدر و مادر برای دیدن آن ها رفته بودیم.، تمامی صبح ها که بلند می شدیم شوهر خواهرم رادیو روشن می کرد و منشاوی ترتیل می خواند، من تا آن روز اصلاً صوت را گوش نداده بودم خصوصاً که از رادیو باشد، صبح های زود رادیو را روشن می کرد و تلاوت منشاوی بود که آیات قرآن را می خواند، من تقریباً 15 سالم بود، برایم خیلی جذاب بود هر روز این صدا را گوش می دادم، وقتی به ایران برگشتم از شوهر خواهرم خواستم که نوار منشاوی را برایم ضبط کنند و بیاورند، ایشان منشاوی و بعد عبدالباسط را ضبط کردند، به واسطه ایشان نوارهای قرآن را گوش می دادم،و هنوز نیز آن نوارهای قدیمی را نگه داشتم، نوارهایی که خراب می شد با خودکار میچرخاندیم تا درستش می کردیم و در ضبط صوت می گذاشتیم، الان شاید به بچه هایمان آن نوارها را نشان بدهیم هیچ تصوری نداشته باشند، به هر حال آن نوارها را گوش می دادم و واقعاً برایم جذاب بود. این بانوی انقلابی در ادامه گفت: یک ضبط صوت بزرگی داشتم که وقتی انقلاب شد در تظاهراتی که با شهید تهمینه اردکانی می رفتم این ضبط را با خودم می بردم، معمولاً تظاهرات که اوج می گرفت می دانستیم که بهشت زهرا(س) خبری است و خودمان را سریع به بهشت زهرا(س) می رساندیم، ضبطم را که می بردم هر شهیدی را که می بردند من یکی از نوارهای قرآن را در ضبطم می گذاشتم و صدایش را بلند می کردم، آن موقع مثل الان نبود که برای کسی که مراسم تشییع را بجا می آورند بلندگو بگذارند، آنقدر پشت سرهم شهید می آمد که وقت این کارها نبود، ضبطم مثل بیسیم های نظامی بزرگ بود، روی دوشم می انداختم و جاهایی که تظاهرات بود ضبط می کردم که هنوز هم دارم ولی بهشت زهرا که می رفتم، نوار را که می گذاشتم خیلی برای همه جالب بود که این نوار این موقع از کجا آمده است؟ ولی در خلوت خودم نیز آن زمان خیلی نوارها را گوش می دادم و برای بچه هایی که دوست داشتند تکثیر می کردم چون جایی نبود که ما این چیزها را مثل الان تهیه کنیم، نوار قرآنی نبود، دست به دست معمولاً پخش می کردیم. وی افزود: حالا نیز همسرم خیلی علاقمند است و خودش صوت و لحن بسیار زیبایی دارد، جزو کسانی بود که از مرحوم روزبه به عنوان کسی که رتبه یک مدرسه علوی را برای خواندن قرآن گرفت، قرآن هدیه گرفته است و آن قرآن را روزی که ازدواج کردیم به من هدیه داد و من آنقدر از این قرآن استفاده کردم که ورقه هایش کهنه شده است، برایم خیلی جالب است که او در سن 12 سالگی آن را گرفته و الان نیز هروقت در ماشین می نشینم می بینم که موج رادیو روی رادیو قرآن است، من خودم معمولاً رادیوهای دیگر را می گیرم ولی ایشان واقعاً از گوش دادن قرآن ، لذت می برد و من هروقت می نشینم، می بینم روی موج رادیو قرآن است من نیز ادامه آن را گوش می دهم و خودم نیز دوست دارم بچه هایم نیز اینطور عادت کنند. دریافت وی همچنین توضیح داد: وقتی ما برای دیدن خواهر و شوهر خواهرم به مصر رفتیم از آنجا شرایطی پیش آمد که خیلی راحت برای مکه گذرنامه می دادند، ما در واقع یک سفر سیاحتی و دیداری رفته بودیم چون آن ها از وقتی ازدواج کرده بودند ایران نیامده بودند و ما آنان را ندیده بودیم، از آنجا شرایط مهیا شد و ما به مکه رفتیم، در واقع خدا توفیقی داد که یک سفر سیاحتی به یک سفر زیارتی و معنوی تبدیل شد. جدلی ادامه داد: من وقتی خانه خدا می رفتم این قاریان عرب را که در خانه خدا می دیدم که قرآن را با صوت می خواندند برایم خیلی جذابیت داشت، الان نمی دانم چطور است چون خیلی سال است که سفر حج نرفته ام ولی آن موقع خیلی برایم جذابیت داشت چون در ایران ما اصلاً رادیو نداشتیم که صوت قرآن داشته باشد؛ حتی قبل از اذان نیز من یادم نمی آید که در تلویزیون زمان شاه، قرآن تلاوت می شد یا نه؛ به هر حال مسافرت بسیار خوبی بود، سفر معنوی خوبی بود، ما نتوانستیم آنجا وارد هیچ کاروانی شویم چون از پیش برنامه ای نداشتیم، خودمان جا گرفتیم و خوشبختانه زمان کامل برای رفتن به زیارت داشتیم، البته من آنجا یک بیماری شدید گرفتم چون از مصر به مکه رفته بودیم حالا یا گرمایش اذیتم کرده بود یا هرچه بود تب های شدید می کردم که وقتی برمی گشتیم همیشه می گفتم من با اینکه مریض بودم خیلی از آن سفر معنوی استفاده کردم، مخصوصاً در آن سن خیلی برایم جذابیت داشت، یادم است وقتی آمدم و به مدرسه رفتم آن موقع چهار ثلثه بود، من چون مریض شده بودم یک ثلث امتحان را نتوانستم بدهم، رفتم سر کلاس، بچه ها همه دم در ریخته بودند که حاجی شدی آمدی، خب، آنموقع خیلی به ندرت اتفاق می افتاد که کسی با سن کم به مکه برود، می خواستند برایشان تعریف کنم که چه بود و چطور بود، برای خودم جذاب بود که برایشان تکرار می کردم، خیلی بچه هایی که گرایش های مذهبی داشتند علاقه مند شدند. ادامه دارد... شهریار شریعت
سه شنبه ، ۷مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایکنا]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]
صفحات پیشنهادی
مسئول سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد سپاه امام علی (ع) استان قم: دفاع مقدس بهترین الگو برای پیشرفت کشور در عرصهها
مسئول سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد سپاه امام علی ع استان قم دفاع مقدس بهترین الگو برای پیشرفت کشور در عرصههای مختلف استمسئول سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت سپاه امام علی بن ابیطالب ع استان قم گفت دفاع مقدس بهترین و مناسبترین الگو برای پیشرفت کشور در عرصههای مختلف است بکاریکاتور/ موجودی که یک سوم درآمد نفتی کشور را خورد!
کاریکاتور موجودی که یک سوم درآمد نفتی کشور را خورد طنز و کاریکاتور > کاریکاتور - در 5 سال گذشته یک سوم درآمد نفتی صرف پرداخت یارانه نقدی شده است سلمان طاهری شهروند 6060 کلید واژه ها توزیع نقدی یارانه - کاریکاتور - نفت - سه شنبه 31 شهریور 1394 - 21امام جمعه موقت سمنان: سکوت کشورهای عربی مقابل جنایتهای وحشیانه اسراییل شکسته شود
امام جمعه موقت سمنان سکوت کشورهای عربی مقابل جنایتهای وحشیانه اسراییل شکسته شودامام جمعه موقت سمنان گفت امروز زمان آن فرارسیده است که سکوت کشورهای عربی مقابل جنایتهای وحشیانه رژیم صهیونیستی شکسته شود به گزارش خبرگزاری فارس از سمنان حجتالاسلاموالمسلمین محمدباقر عبدوس صبح امامام جمعه مشگین شهر: علم و دانش موجب اقتدار کشورهاست
امام جمعه مشگین شهر علم و دانش موجب اقتدار کشورهاست اردبیل - ایرنا- امام جمعه مشگین شهرگفت در دنیای امروز علم ودانش به ابزاری کار آمد برای اقتدارملتها وکشورها شده است حجت الاسلام رضا با وقار روز چهارشنبه در اجتماع فرهنگیان ودانش آموزان مدرسه نمونه دولتی آیه الله خامنه ای افزودافشاگری دردسرساز علیه سرپرست باشگاه پرسپولیس/ پای 35 میلیارد تومان در میان است! |اخبار ایران و جهان
افشاگری دردسرساز علیه سرپرست باشگاه پرسپولیس پای 35 میلیارد تومان در میان است نماینده یک شرکت حامی باشگاه پرسپولیس مواردی را علیه سرپرست باشگاه پرسپولیس افشا کرد که می تواند برای وی دردسرهای زیادی را به همراه داشته باشد کد خبر ۵۳۴۵۳۲ تاریخ انتشار ۰۴ مهر ۱۳۹۴ - ۱۶ ۴۴ - 26 Sepبایستی گله درست و حسابی از دولت کرد/ برخورد دولت با فاجعه مکه بسیار نامناسب است/ چطور آقایان از این مسئله به ر
گروه سیاسی - آیت الله العظمی هاشمی شاهرودی در ابتدای اولین جلسه درس خارج فقه و اصول خود در سال جدید تحصیلی با اشاره به فاجعه دلخراش منی این مصیبت سنگین را به خانواده های داغدار تسلیت گفته و بر ضرورت پیگیری بین المللی این حادثه تأکید کرد هاشمی شاهرودی در ادامه به انتقاد شدید ازامام جمعه موقت خرمآباد: نسبت به طراحی دشمن برای نفوذ در کشور هوشیار باشیم
امام جمعه موقت خرمآباد نسبت به طراحی دشمن برای نفوذ در کشور هوشیار باشیمامام جمعه موقت خرمآباد گفت باید نسبت به طراحی دشمن برای نفوذ به مراکز تصمیمگیری کشور هوشیار باشیم به گزارش خبرگزاری فارس از خرمآباد حجت الاسلام و المسلمین قاسم متقی نیا صبح امروز در خطبههای نماز عید قدو سه ماه بعد از قبول قطعنامه امام به بنده فرمودند اگر جام زهر آن روز برایم تلخ بود، امروز شیرین است
آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت شما که رزمندگان آن سال ها هستید و سختی ها و شداید جنگ را با تمام وجود لمس کرده اید جنگیدید مجروح شدید به اسارت رفتید و همسنگرانتان جلوی چشم تان به شهادت رسیدند بیش از همه حق دارید که درباره همه مقاطع جنگ حرف بزنید و نقد کنید به گزارش اسپادانا ویشاگردان دایی اولین شکست سپاهان را رقم زدند/ چهارمین باخت فولاد مقابل سایپا رقم خورد
تیم های فوتبال صبای قم و سایپا در چارچوب هفته هفتم لیگ برتر فوتبال به ترتیب مقابل رقبای خود سپاهان و فولاد به برتری رسیدند گروه ورزشی تیتریک در ادامه هفته هفتم لیگ برتر فوتبال عصر امروز از ساعت 17 و 20 دقیقه 2 بازی به صورت همزمان آغاز شد که نتایج زیر به دست آمد صبای قم یک - سپتجمع سینماگران برای همدردی با قربانیان فاجعه منا
تجمع سینماگران برای همدردی با قربانیان فاجعه منا مدیرعامل خانه سینما از تجمع سینماگران برای همدردی با قربانیان فاجعه منا خبر داد و همچنین برنامههای این تشکل صنفی را برای این اتفاق تشریح کرد آفتاب سیدرضا میرکریمی امروز 5 مهر ماه پس از برگزاری نشست اعضای هیات مدیره خانه سینما-
گوناگون
پربازدیدترینها