واضح آرشیو وب فارسی:پویش: نسرین هزاره مقدم*:مقدار Living Wage در کشورهای مختلف، توسط محققان و پژوهشگران اقتصاد به طور مستقل، تعیین می شود و با حداقل دستمزد رسمی و مصوب دولت ها (minimum wage) متفاوت است.Living Wage یا «دستمزد مناسب برای زندگی»، حداقل درآمد لازم برای تامین نیازهای پایه ای یک خانوار کارگری است. مقدار آن، گرچه تعیین کننده خط فقر است، اما با محاسبات دقیق، کمی بالاتر از خط فقر مطلق قرار می گیرد. تعیین دقیق مقدار آن، به شاخص های اندازه گیری مختلفی وابسته است، تا جایی که میزان دقیق آن در نقاط مختلف یک کشور، با توجه به تفاوت هزینه ها، می تواند متفاوت باشد. مقدار Living Wage در کشورهای مختلف، توسط محققان و پژوهشگران اقتصاد به طور مستقل، تعیین می شود و با حداقل دستمزد رسمی و مصوب دولت ها (minimum wage) متفاوت است. برای مثال، در بریتانیا، Living Wage ، سالانه توسط بنیادی غیر دولتی به همین نام محاسبه می شود که در سال جاری میلادی میزان آن، 9.15 دلار در ساعت برای لندن و 7.85 دلار در ساعت برای دیگر نقاط بریتانیا تعیین شده است، در حالی که حداقل دستمزد رسمی که دولت تعیین کرده برای هر نفر، ساعتی 6.50 دلار است. برای محاسبه Living Wage از متدهای مختلفی استفاده می شود. متداولترین روش، محاسبه بر اساس سبد هزینه جامع خانوار است که کمترین نرخ قابل قبول و در دسترس اقلام، خدمات و سرویس های مورد نیاز خانواده تخمین زده می شود و بر اساس آن، Living Wage محاسبه می شود. روش دیگر، براساس نمودار توزیع ثروت عمل می کند. در این روش، دستمزدها به گونه ای محاسبه می شود که برابر با 60 درصد متوسط دستمزدهای جامعه باشد. این روش محاسبه، در جوامعی با توزیع ناعادلانه ثروت و تضاد طبقاتی فاحش، کارآمد نیست. پس از محاسبه مقدار خام Living Wage ، معمولا در صد کمی (10 یا 15 درصد) به آن افزوده می شود، این افزایش به منظور جلوگیری از سقوط به زیر خط فقر مطلق در صورت بروز رویدادهای اقتصادی غیرمنتظره مانند تورم غیر قابل پیش بینی یا رکود اقتصادی ناگهانی افزوده می شود. در قانون کار ایران نیز به صراحت آمده است که حداقل دستمزد کارگران باید سالانه، براساس هزینه معیشت یک خانوار چهار نفره تعیین شود. تفاوت میان دستمزد عادلانه (Living Wage) و حداقل دستمزد مصوب رسمی، بسیار مهم است. حجم این شکاف، یکی از شاخص های فلاکت در هر جامعه است و هر چه این شکاف عمیق تر باشد، نشان دهنده این است که درصد بالاتری از جامعه زیر خط فقر به سر می برند. شکاف فعلی میان خط فقر و درآمدها در ایران در مقایسه با بسیاری از کشورها، بسیار عمیق است و پرکردن این شکاف عمیق، با کاهش نرخ تورم سالانه و کنترل قیمت ها از یک طرف و با افزایش عادلانه دستمزدها از طرف دیگر، وظیفه دولت و نهادهای مربوطه است. *فعال مدنی
سه شنبه ، ۷مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پویش]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]