تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):روزه براى من است و من پاداش آن را مى‏دهم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816193242




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مشروح سخنرانی ‍«پوتین» و «اوباما» در افتتاحیه هفتادمین مجمع عمومی سازمان ملل


واضح آرشیو وب فارسی:پیام آفتاب: پیام آفتاب: روز گذشته هفتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد آغاز شد و در آن رؤسای جمهور کشورهای مختلف دنیا به سخنرانی پرداختند، متن ذیل مشروح سخنرانی رؤسای جمهور آمریکا و روسیه است که در بردارنده نکات مهمی در مورد آخرین تحولات جهان است.باراک اوباما در هفتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد تاکید کرد آمریکا پس از پایان جنگ جهانی دوم با بسیاری از اعضای سازمان ملل برای جلوگیری از وقوع جنگ جهانی سوم همکاری کرده است. باراک اوباما در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت هفتاد سال پس از تاسیس سازمان ملل متحد، ارزش آن را دارد چیزهایی را که این نهاد به رسیدن به آنها کمک کرده است، یادآوری کنیم. از خاکستر جنگ جهانی دوم، آمریکا بعد از آن که قدرت باور نکردنی عصر اتم را دید، با بسیاری از کشورها در این مجمع همکاری کرد تا جلوی جنگ جهانی سوم را بگیرد. ما برای این منظور با دشمنان قبلی خود ائتلاف و از ظهور و رشد مداوم دموکراسی های قوی حمایت کردیم، دموکراسی هایی که به مردم خود و نه قدرت های خارجی ، پاسخگو بودند و نظامی بین المللی را ایجاد کردیم که به کسانی که جنگ را به جای همکاری انتخاب می کنند، هزینه هایی را تحمیل کنیم، این نظمی است که منزلت و عزت همه انسانها و ارزش برابر همه آنها را به رسمیت می شناسد. این کار هفت دهه است. این ایدئالها و آرمانهایی است که این نهاد با حداکثر توان خود دنبال کرده است. البته موارد بسیار زیادی بوده است که مجموعه ما نتوانسته است به آرمانها عمل کند. در هفت دهه، جنگهای وحشتناک قربانیان بی شماری گرفته است. اما ما به آرامی و به شکلی هموار جلو رفته ایم تا نظامی از قوانین و مقررات بین المللی را ایجاد کنیم ، که بهتر و قویتر و سازگارتر باشد. همین نظم بین المللی است که پیشرفتهای بی بدیلی را در آزادی و سعادت انسان ایجاد کرده است. همین تلاش جمعی است که باعث همکاریهای دیپلماتیک میان قدرتهای بزرگ جهان شده است. همین نظم است که برای ما اقتصادی جهانی را ایجاد کرده است که بیش از یک میلیارد نفر را از فقر نجات داده است. همین اصول بین المللی است که نگذاشته است کشورهای بزرگتر خواسته خود را بر کشورهای کوچکتر تحمیل کنند. همین اصول بین المللی است که ظهور و رشد دموکراسیها و توسعه را تسریع کرده است، آزادیهای فردی را در هر قاره ای گسترش داده است، این پیشرفت واقعی است ، آن را می توان در جان انسانهایی که نجات داده شده اند، در توافقاتی که امضا شده است ، در مهار بیماریها و سیر شدن شکمهای گرسنه دید. با وجود این، ما اینجا در حالی دور هم جمع شده ایم که می بینیم همیشه پیشرفت انسان در خطی مستقیم نیست و کار ما خیلی مانده است تکمیل شود، و جریانهای خطرناک ممکن است ما را دوباره به دورانهای تاریکتر و بی نظم تر باز گرداند. امروز ما شاهد سقوط انسانهای قدرتمند و فروپاشی کشورهای شکننده و بی ثبات و بروز جنگ و آواره شدن انسانها، زنان و مردان و کودکان بی گناه در ابعادی عظیم هستیم، شبکه های بیرحم تروریسم این خلا را پر کرده اند ، فناوریهایی که افراد را قدرتمند می کند، در همان حال مورد سوء استفاده کسانی قرار می گیرد که اطلاعات غلط و دروغ منتشر می کنند یا اعتراضات را سرکوب می کنند یا جوانان ما را بنیادگرا می کنند، سرمایه های جهان در عین حال که باعث رشد اقتصادی کشورها می شود، می تواند در مسیر غلط استفاده شود، قدرت چانه زنی کارگران را کم کند و نابرابری را افزایش دهد. ما چگونه باید به این روندها واکنش نشان دهیم. عده ای هستند که می گویند آرمانهایی که در منشور سازمان ملل متحد گنجانده شده است دست نیافتنی است و تاریخ گذشته و قدیمی است. آنها می گویند میراث دوران پس از جنگ دیگر به درد ما نمی خورد. در واقع آنها می گویند باید قوانین و مقرراتی بازگردد که بر بیشتر تاریخ بشریت حاکم بوده است و به قبل از تاسیس این نهاد مربوط می شود ، آنها معتقدند قدرت، بازی با نتیجه صفر است و حق با قویتر است، و کشورهای قوی باید اراده خود را بر کشورهای ضعیف تر تحمیل کنند، آنها می گویند حقوق افراد بی معناست و در دورانی با تغییرات سریع ، باید نظم را به زور حاکم کرد. بر همین اساس ما شاهدیم برخی از قدرتها خود را طوری تحمیل می کنند که ناقض قوانین بین المللی است. ما شاهد از بین رفتن اصول دموکراتیک و حقوق بشر هستیم، چیزهایی که برای ماموریت این نهاد اساسی هستند. اطلاعات به شدت کنترل می شوند، فضا برای جامعه مدنی محدود شده است، آنها می گویند چنین محدودیتهایی لازم است تا جلوی بی نظمی گرفته شود، آنها می گویند این تنها راه برای مقابله با تروریسم یا جلوگیری از مداخلات خارجی است. بر اساس چنین منطقی ما باید از ستمگرانی مثل بشار اسد حمایت کنیم، کسی که بمب های بشکه ای فرو می ریزد و کودکان بیگناه را قتل عام می کند زیرا جایگزین او مطمئنا بدتر است. افزایش بی اعتمادی و تردید درباره نظم بین المللی در پیشرفته ترین دموکراسیها نیز وجود دارد، ما شاهد تفرقه و تنشهای بیشتر هستیم ، ما شاهد افزایش گرایش به سمت جناحهای راستگرای افراطی یا گاهی چپ هستیم، این گروهها روی توقف تجارتی که سرنوشت ما را به کشورهای دیگر گره می زند، تاکید می کنند، آنها خواستار ایجاد دیوارهایی برای جلوگیری از ورود مهاجران هستند، ما شاهد ترس مردم عادی از این هستیم که استثمار شوند ، ما شاهد فرقه گرایی هستیم، یا قبیله گرایی را شاهدیم، مردم می ترسند قربانی نژادپرستی و یهودی ستیزی شوند. باراک اوباما در ادامه سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت آمریکا نیز از این مشکلات و روندهای اشتباه مصون نیست. حتی با وجود اینکه اقتصاد ما در حال رشد است و نیروهای ما به طور عمده از عراق و افغانستان بازگشته اند، ما در بحثهای خود درباره نقش آمریکا در جهان می بینیم قدرت آمریکا در تقابل با دشمنان و رقبای قدیمی ، چین نوظهور، روسیه ای با دیدگاههای تهاجمی، ایرانی انقلابی و اسلامی که با صلح ناسازگار است، تعریف می شود. ما شاهدیم برخی می گویند تنها قدرتی که برای آمریکا اهمیت دارد، حرفهای جنگ طلبانه است و اینکه قدرت نظامی خود را نشان دهد، و از نظر آمریکا همکاری و دیپلماسی فایده ای ندارد. من به عنوان رئیس جمهور آمریکا، بسیار دغدغه خطراتی را داریم که با آن روبرو هستیم. هر روز صبح این مسائل را روی میز کارم بررسی می کنم. من رهبر قویترین ارتشی هستم که جهان تا کنون به خود دیده است، و من هرگز در دفاع از کشورم یا متحدانمان ، در جایی که لازم باشد به صورت یکجانبه و نیروی نظامی ، دریغ نمی کنم. اما من امروز در برابر شما ایستاده ام و از ته قلبم باور دارم که ما یعنی ملتهای جهان نمی توانیم به روشهای قدیمی جنگ و زورگویی بازگردیم. ما نمی توانیم واپسگرا باشیم. ما در جهانی به هم مرتبط و تنیده زندگی می کنیم، جهانی که موفقیت تک تک ما در گروی موفقیت دیگری است. ما نمی توانیم با نیروهایی که ما را به هم مرتبط کرده است، مقابله کنیم. هیچ کشوری در این مجمع نمی تواند خود را در برابر خطر تروریسم یا خطر بحران مالی یا سیل مهاجران یا خطر جهان در حال گرم شدن مصون بداند. بی نظمی که ما اکنون شاهد آن هستیم فقط نتیجه رقابت میان کشورها نیست، یا نتیجه یک ایدئولوژی منفرد نیست، اگر ما نتوانیم به طور موثرتر با یکدیگر همکاری کنیم، همه ما آثار آن را خواهیم دید. این مسئله درباره آمریکا نیز صدق می کند. در واقع اصلا فرقی نمی کند قدرت نظامی ما چه قدر زیاد باشد یا اقتصاد ما چه قدر قوی باشد، ما می دانیم که آمریکا نمی تواند به تنهایی مشکلات جهان را حل کند. در عراق ، آمریکا درس سختی را یاد گرفت و آن اینکه حتی اگر صدها هزار نیروی شجاع و کارآمد هم باشند و تریلیونها دلار از خزانه ما اختصاص پیدا کند، نمی تواند خودش به تنهایی ثبات را در سرزمینی خارجی برقرار کند. تا زمانی که ما با کشورهای دیگر در چارچوب مقررات و قوانین و اصول بین المللی همکاری نکنیم ، قوانین و اصولی که به تلاشهای ما مشروعیت می بخشد، موفق نخواهیم شد، تا زمانی که همکاری نکنیم تا تفکراتی که اقلیتهای مختلف را در کشوری مثل عراق به جنگ و درگیری سوق می دهند، شکست دهیم، هر گونه نظمی که ارتش ما بتواند برقرار کند، موقتی خواهد بود. نیروی نظامی صرف نمی تواند در سطح بین المللی نظم را برقرار کند. من قلبا باور دارم که با سرکوب نمی توان انسجام اجتماعی لازم را برای ملتها ایجاد کرد تا موفق باشند. تاریخ دو دهه اخیر ثابت می کند در جهان امروز دیکتاتوری بی ثابت و متزلزل است. فرد قدرتمند امروز به جرقه انقلاب فردا تبدیل می شود. شما می توانید مخالفان خود را زندانی کنید اما نمی توانید دیدگاهها و تفکرات را زندانی کنید. شما می توانید دسترسی به اطلاعات را کنترل کنید اما نمی تواند دروغ را به حقیقت تبدیل کنید. اصلا توطئه سازمانهای غیردولتی تحت حمایت آمریکا نیست که فساد حکومتها را بر ملا می کند و انتظار و آمال ملتها را در سراسر جهان افزایش می دهد، بلکه این فناوری است که این کار را می کند، رسانه های اجتماعی این کار را می کنند، همچنین خواست غیرقابل انکار و کم نشدنی ملتها در همه جای جهان برای داشتن حق انتخاب حاکمانشان است که این کار را می کند. در واقع من بر این باورم در جهان امروز قدرت دیگر با کنترل سرزمینها و وسعت آنها اندازه گیری نمی شود. شکوفایی و سعادت پایدار تنها از طریق توان دسترسی و بهره برداری از مواد خام حاصل نمی شود، قدرت کشورها بستگی به موفقیت ملتهایشان، دانش آنها، نوآوری آنها، خلاقیت و فرصتهای آنها دارد و این به نوبه خود به حقوق فردی و مملکتداری خوب و امنیت فردی وابسته است. سرکوب داخلی و تجاوز خارجی، هر دو علامت و نشانه فراهم نکردن این بنیان است. سیاست همبستگی که روی بدنام کردن دیگران باشد، که روی فرقه گرایی مذهبی و قبیله گرایی باشد، شاید هم اکنون قوی باشد اما در طول زمان ضعف آن آشکار می شود. تاریخ به ما نشان داده است نیروهای تاریکی و بدی که نتیجه این نوع سیاستهاست، مطمئنا باعث می شود امنیت همه ما کمتر شود. جهان ما قبلا در آن شرایط بوده است. ما از بازگشت به عقب چیزی به دست نمی آوریم. در عوض ، من معتقدم که ما باید رو به جلو حرکت کنیم و دنبال ایدئالها و آرمانهایمان باشیم و نباید در این زمان حساس و حیاتی آنها را رها کنیم. ما باید بهترین امیدهایمان را بیان کنیم نه اینکه عمیق ترین ترسهایمان را نشان دهیم. این نهاد برای این تاسیس شد که مردان و زنانی که هم اکنون در مقابل ما قرار دارند، بصیرت و آگاهی بیشتری پیدا کنند و بدانند که کشورهای ما امن تر خواهند بود اگر قوانین و مقررات اساسی و اولیه را رعایت کنیم و مسیر همکاری را بر جنگ ترجیح دهیم. از همه مهمتر اینکه کشورهای قوی مسئولیت دارند که این نظم بین المللی را حفظ کنند.  باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در ادامه سخنرانی خود در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت اجازه بدهید مثالی ملموس برای شما بزنم.  پس از آن که من سمت ریاست جمهوری را به دست گرفتم به یکی از اهداف مهم این نهاد ( سازمان ملل متحد ) تحقق بخشیدم.  در آن زمان رژیم منع گسترش تسلیحات هسته ای به علت نقض پیمان منع گسترش تسلیحات هسته ای (ان پی تی) توسط ایران در معرض خطر بود و به همین خاطر شورای امنیت سازمان ملل متحد تحریم ها علیه دولت ایران را تشدید کرد و کشورهای زیادی به اجرای این تحریم ها ملحق شدند اما هدف از این تحریم ها مجازات ایران نبود بلکه هدف این بود که محک زده شود ایران می تواند رویکرد خود را تغییر دهد ، قدرت را بپذیرد و اثبات کند که ماهیت برنامه هسته ای این کشور صلح آمیز است یا خیر.  آمریکا و شرکایش ازجمله روسیه و چین مذاکراتی دشوار را با ایران برای مدت دو سال آغاز کردند و سرانجام توانستند به موافقتنامه ای جامع دست یابند که می تواند از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای جلوگیری کند و درعین حال به این کشور اجازه دهد از انرژی هسته ای صلح آمیز برخوردار باشد و زمانی که این موافقتنامه به طور کامل به اجرا درآید منع گسترش تسلیحات هسته ای تقویت خواهد شد و جهان امن تر می شود.  این نمونه ای از قدرت نظام بین المللی است.  اوباما تصریح کرد چالش دیگری که جهان با آن روبرو است مناقشه اوکراین و اوکراین و الحاق شبه جزیره کریمه اوکراین به روسیه است.  آمریکا منافع اقتصادی زیادی در اوکراین ندارد و ما تاریخچه عمیق و پیچیده بین اوکراین و روسیه را به رسمیت می شناسیم اما نمی توانیم بی تفاوت بنشینیم و شاهد نقض تمامیت ارضی یک کشور باشیم زیرا اتفاقی که در اوکراین رخ داد می تواند برای هر کدام از کشورهایی که امروز در اینجا جمع شده اند رخ دهد. وی افزود هدف از اعمال تحریم ها آمریکا و متحدانش علیه روسیه بازگشت به دوران جنگ سرد نبوده است.  رسانه های تحت کنترل روسیه در این کشور ممکن است این پیشروی روسیه را به عنوان احیای این کشور توصیف کنند اما من نیز مانند بسیاری از سیاستمداران و تحلیلگران آمریکایی درمورد این اقدامات روسیه تردید دارم. اجازه بدهید نتیجه این اقدامات روسیه را بررسی کنیم. مردم اوکراین ترجیح می دهند به جای آنکه متحد روسیه باشند ، متحد اروپا باشند. تصور کنید روسیه به جای این اقدامات ، روند دیپلماسی را در پیش می گرفت و با اوکراین و جامعه بین المللی همکاری می کرد. این روند هم برای اوکراین و هم برای روسیه و همچنین برای جهان بهتر بود.  ما به تلاش برای حل بحران در اوکراین ادامه خواهیم داد تا یک اوکراین مستقل و دموکراتیک بتواند کنترل این سرزمین را به دست بگیرد و درباره آینده خود تصمیم گیری کند.  اقدامات ما به این علت نیست که به دنبال منزوی کردن روسیه هستیم بلکه می خواهیم یک روسیه قوی با ما همکاری کند و در تقویت نظام بین المللی مشارکت داشته باشد.  رئیس جمهور آمریکا در مورد مناقشه دریای چین جنوبی نیز گفت آمریکا هیچ ادعایی درمورد این سرزمین ندارد اما مانند هر کشور دیگری که در این مجمع حضور دارد ما خواستار حل این مناقشه از طریق حقوق بین المللی هستیم و نه قانون زور. ما از چین درخواست می کنیم اختلاف ها برسر این مسئله را به گونه ای مسالمت آمیز حل و فصل کند.  من گفته ام که به رسمیت شناختن دیپلماسی سخت است زیرا نتیجه آن گاهی اوقات رضایتبخش نیست.  اوباما در مورد سیاست آمریکا درقبال کوبا نیز گفت آمریکا سیاست خود را در قبال کوبا برای مدت 50 سال دنبال کرد اما این سیاست نتوانست به بهبود زندگی مردم کوبا کمک کند. ما این سیاست را تغییر دادیم و در جهت احیای روابط دیپلماتیک و تجاری با کوبا و همچنین ارتباط مردم دو کشور گام برداشتیم که به سود هر دو طرف خواهد بود.  من اطمینان دارم زمانی که این تماس ها و تلاش ها در جهت بهبود روابط دو کشور پیشرفت به دست آورد کنگره اعلام خواهد کرد که دیگر نیاز نیست تحریم ها علیه کوبا ادامه یابد.  کوبا به تدریج شاهد تغییر خواهد بود و مردم این کشور به چیزی دست خواهند یافت که شایسته آن هستند. این موضوع در مورد دیگر کشورهای جامعه بین المللی نیز صادق است.  نگاهی به سراسر جهان بیندازید ، از سنگاپور گرفته تا کلمبیا ، سنگال. واقعیت نشان داده کشورها زمانی موفق هستند که صلحی فراگیر را دنبال کنند و با کشورهای دیگر در آنسوی مرزهایشان همکاری داشته باشند.  این راه اکنون پیش روی کشورهای دیگر مانند ایران قرار دارد که اکنون تلاش می کند منافع خود را از طریق گروه های وابسته به خود تامین کند.  این مسئله ممکن است ظاهرا ابزاری برای ایران در مناقشات با کشورهای همسایه باشد اما در واقع به درگیری های قومی در منطقه دامن می زند و باعث به خطر افتاد این منطقه و منزوی شدن ایران می شود.  مردم ایران از تاریخچه ای شکوهمند و مفتخر و ظرفیتی فوق العاده برخوردارند. اما شعار مرگ بر آمریکا کارآیی ندارد و باعث امن تر شدن ایران نمی شود. اگر ایران راهی متفاوت را در پیش گیرد هم می تواند به امنیت منطقه کمک کند و هم به سود مردم ایران و همچنین به سود جهان باشد. البته در سراسر جهان کشورهایی وجود دارند که این درس های تاریخ را رد می کنند. در جایی که نظم به طور کامل نقض شده باشد ما باید اقدام کنیم و در صورتی که با همدیگر باشیم قوی تر خواهیم بود. آمریکا نهایت تلاش خود را در این زمینه به کار خواهد گرفت. ما در این زمینه از تجربیات گذشته خودمان نه تنها تجربه عراق بلکه لیبی استفاده خواهیم کرد. ما به ائتلاف بین المللی با مجوز سازمان ملل متحد برای حل بحران در لیبی ملحق شدیم. آمریکا با مشارکت دادن دهها هزار نیروها ، بالگردها و بیمارستان ها به تقویت ماموریت های صلحبانی سازمان ملل متحد کمک کرده است. این توانایی های جدید می تواند از کشتار جمعی جلوگیری و به انعقاد موافقتنامه های صلح کمک کند.  ما همه باید برای کمک به تامین امنیت و نظم ، ظرفیت جمعی خودمان را تقویت کنیم.  رئیس جمهور آمریکا در ادامه اظهارات خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد درباره بحران سوریه تصریح کرد یک دیکتاتور دهها نفر از مردم خود را قتل عام می کند. این موضوع فقط مسئله ای داخلی برای یک کشور نیست. همچنین در این کشور یک گروه تروریستی گروگان های خود را سر می برد ، مردم بیگناه را می کشد و زنان را به بردگی می برد نمی تواند یک مسئله امنیت ملی برای یک کشور باشد بلکه حمله به همه انسانهاست. من بار دیگر اعلام می کنم به تلاش خود برای مقابله با اینگونه اقدامات ادامه خواهیم داد تا هیچ پناهگاهی برای تروریست ها و جنایات آنها وجود نداشته باشد. ثبات پایدار در سوریه تنها در صورتی محقق خواهد شد که مردم سوریه توافق کنند در صلح و به گونه ای مسالمت آمیز در کنار یکدیگر زندگی کنند. آمریکا آماده همکاری با هر کشوری ازجمله روسیه و ایران برای حل و فصل این بحران است.  ما هرگز نمی توانیم انتظار داشته باشیم پس از این همه کشتار و ویرانی در سوریه به دوران پیش از جنگ در این کشور بازگردیم.  اجازه بدهید به آغاز بحران در سوریه بازگردیم. واکنش خشونت آمیز به اعتراضی صلح طلبانه و تشدید خشونت ها فضا را برای جنایاتی فراهم کرد که امروز شاهد آن هستیم. اکنون باید یک روند انتقال در سوریه آغاز و دولتی فراگیر در این کشور تشکیل شود تا مردم سوریه بتوانند روند بازسازی و احیای این کشور را آغاز کنند. باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا، در ادامه سخنانش در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: ما می دانیم (گروه صهیونیستی تکفیری) داعش که از هرج و مرج عراق و سوریه نشأت گرفت و پدید آمد، برای بقای خودش به جنگ دائمی وابسته است. ما همچنین می دانیم که آنان به خاطر ایدئولوژی مسمومی که دارند، افرادی را به خود جلب می کنند. از اینرو، بخشی از وظایف ما، در کنار هم، این است که تلاش کنیم چنین افراطگرایی را که شمار زیادی از جوانان ما را آلوده می کند، رد کنیم.  بخشی از آن تلاش ها باید این باشد که مسلمانان کماکان آن کسانی را اسلام را تحریف می کنند تا نابردباری (عقیدتی) را تبلیغ و خشونت را ترویج کنند، طرد و رد کنند. این (تلاش ها) باید همچنین شامل رد این جهل و نادانی که اسلام را برابر با تروریسم می داند، توسط غیرمسلمانان باشد (دست زدن حضار).  این کار، زمان بَر است. هیچ پاسخ راحتی برای سوریه وجود ندارد و هیچ جواب ساده ای برای تغییراتی که در اکثر خاورمیانه (غرب آسیا) و شمال آفریقا در حال رخ دادن است نیز وجود ندارد. اما، تعداد زیادی از خانواده ها هم اکنون به کمک نیاز دارند. آنان وقتِ (کافی) ندارند. به همین دلیل است که ما در آمریکا شمار پناهجویانی را که در مرزهای مان به آنان خوشامد می گوییم (آنان را می پذیریم) افزایش داده ایم. و به همین علت است که ما همچنان بزرگترین اعطا کننده کمک های مالی برای حمایت از آن پناهجویان، باقی خواهیم ماند. امروز ما برنامه های جدیدی را آغاز کرده ایم تا مطمئن شویم مردم، شرکت ها، دانشگاه ها و سازمان های غیر دولتیِ ما (در آمریکا) نیز بتوانند به این تلاش ها کمک کنند، زیرا کشور ما که از مهاجران تشکیل شده است، در چهره های خانواده های رنجدیده، خودش را می بیند.  البته در روش های تفکرِ قدیمی، مصائب ناتوانان، پناهجویان و منزوی شدگان هیچ اهمیتی نداشت؛ آنان در حاشیه (نه متن) نگرانی های جهان قرار داشتند.  امروزه نگرانی ما برای آنان نباید صرفاً محرک وجدانی داشته باشد، بلکه منافع شخصی نیز باید محرک ما در همین راستا باشد، زیرا کمک به مردمی که به حاشیه های جهانِ ما رانده شده اند، صرفاً صدقه و خیریه نیست، بلکه به امنیت دسته جمعیِ ما مربوط می شود. و هدف این نهاد (سازمان ملل) صرفاً این نیست که از درگیری ها بپرهیزد، بلکه تحریک عملکردِ دسته جمعی است که زندگی را بر روی این سیاره بهتر می کند. تعهداتی که ما به توسعه پایدار داده ایم، همگی مؤید همین حقیقت است.  من بر این باورم که نظام سرمایه داری (کاپیتالیسم)، بزرگترین خالق ثروت و فرصت بوده است که دنیا تاکنون شناخته است. با این حال، از شهرهای بزرگ گرفته تا روستاهای کشاورزی در اقصی نقاط جهان، ما همچنین می دانیم که رفاه هنوز هم به صورت بی رحمانه ای از دسترس شمار زیادی از مردم خارج است.  چنان که جناب پاپ فرانسیس به ما یاد آور شد، ما هنگامی که برای کمترین افراد در میان خود ارزش قائل شویم و آنان را در شأن و جاه با خود و پسران و دخترانِ خود برابر ببینیم، از هر وقتِ دیگر قوی تر خواهیم بود. ما می توانیم بیماری های قابل پیشگیری را عقب برانیم و به آفت و مصیبت اچ آی وی/ایدز خاتمه دهیم. ما می توانیم بیماری های فراگیری را که هیچ مرزی نمی شناسند، از میان برداریم.  تلاش های ما برای مقابله با ابولا ممکن است در حال حاضر در تلویزیون ها پخش نشود، ولی چنان که ما در معکوس کردن روند شیوع ابولا نشان دادیم، اینگونه تلاش ها بیشتر از هر کار دیگری که ما بتوانیم انجام دهیم، باعث نجات جان انسان ها می شود.  ما با همکاریِ یکدیگر می توانیم فقرِ مفرط را ریشه کن کنیم و موانعی را که بر سر راه (دستیابی به) فرصت ها وجود دارد، از میان برداریم. اما این مستلزم تعهد پایدارِ ما به مردمِ مان است، تا کشاورزان بتوانند شمار بیشتری از مردم را تغذیه کنند، کارآفرینان بتوانند یک شرکت را بدون پرداخت رشوه راه اندازی کنند و جوانان، مهارت های لازم را برای موفقیت در این اقتصادِ مدرنِ دانش-بینان، در اختیار داشته باشند.  ما می توانیم از طریق تجارتی که بر پایه معیارهای بالاتر باشد، مروّج رشد (اقتصادی) باشیم و این همان کاری است که ما از طریق (پیمان) «همکاری دو سوی اقیانوس آرام» در حال انجام آن هستیم. این پیمانی تجاری است که دربر گیرندهِ نزدیک به چهل درصد از اقتصاد جهان است. این توافق، در حالی درهای بازارها را باز می کند که از حقوق کارگران نیز حمایت و از محیط زیستی که توسعه پایدار را میسر می سازد، حفاظت می کند.  ما می توانیم آلودگی هایی را که در آسمان های خود ایجاد کرده ایم را کاهش دهیم و به اقتصادهای کشورها کمک کنیم تا مردم را - بدون این که فرزندان شان را به آثار تخریبیِ هوای به طور فزاینده گرم شونده، محکوم کنند - از ورطه فقر بیرون آورند.  همان نبوغ و نوآوری که عصر صنعتی و رایانه ای را پدید آورد، به ما اجازه می دهد که قدرت بالقوهِ انرژی پاک را مهار کنیم. هیچ کشوری قادر نیست از آثار مخرب تغییرات آب و هوایی بگریزد. هیچ نشانهِ قوی تری برای رهبریتِ (با درایت) از اولیت قائل شدن برای نسل های آینده، وجود ندارد. آمریکا آماده همکاری با هر کشوری است که تمایل دارد سهم خود را انجام دهد تا ما بتوانیم در پاریس گردهم آییم تا به صورتی سرنوشت ساز، با این چالش روبرو شویم.  و در پایان، دیدگاه ما برای آیندهِ این مجمع (مجمع عمومی سازمان ملل) و باور (شخصی) من بر حرکتِ رو به جلو، به جای عقبگرد، همین است که ما را ملزم می کند از اصول دموکراتیکی که به جوامع اجازهِ موفقیت می دهد، دفاع کنیم.  اجازه دهید من با یک فرضیهِ ساده آغاز کنم: فجایعی مانند آنچه ما در سوریه شاهد آن هستیم، در کشورهایی که دموکراسی اصیل و واقعی دارند و به ارزش های جهانی - که این نهاد (سازمان ملل) مأمور به دفاع از آن است - احترام می گذارند، رخ نمی دهد (کف زدن حضار).  البته من درک می کنم که دموکراسی در نقاط مختلف جهان، اَشکال مختلف به خود می گیرد. همین ایده که مردم خودشان بر خودشان حکومت کنند به این بستگی دارد که دولت ها به فرهنگ، تاریخ و تجربیات منحصر به فردِ کشورشان اجازهِ بروز و ظهور دهند. با این حال، برخی از حقایقِ جهانی، بدیهی هستند. مثلاً هیچکس نمی خواهد به علت عبادت صلح آمیز به زندان بیافتد. هیچ زنی نباید با مصونیت (جنایتکاران) مورد اذیت و آزار قرار گیرد. یا هیچ دختری نباید از رفتن به مدرسه منع شود. مثلاً آزادیِ دادخواهی مسالمت آمیز از اشخاصی که در مسند قدرت قرار دارند، بدون ترس از قوانین دلبخواهی ... این ها ایده های ویژهِ یک کشور یا یک فرهنگِ (خاص) نیستند، بلکه برای پیشرفت انسانی، (ایده هایی) اصولی هستند. آن ها، سنگِ زیربنای این نهاد (سازمان ملل) هستند.  باراک اوباما در ادامه سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: من قبول دارم در بسیاری از دیدگاه های متفاوتی که در سراسر دنیا وجود دارد، این باور نیز هست که رهبری قوی، نباید هیچ مخالفی را تحمل کند، این را نه فقط از دشمنان آمریکا بلکه به صورت خصوصی از برخی از دوستانمان نیز می شنوم. من این را قبول ندارم، باور دارم دولتی که مخالفت های صلح آمیز را سرکوب می کند، قدرت نمایی نمی کند بلکه ضعف و ترس خود را نشان می دهد.  وی افزود: تاریخ نشان داده است، رژیم هایی که از مردم خود می هراسند، در نهایت سقوط می کنند. ولی نهادهای قوی که براساس رضایت اداره می شوند، بعد از رفتن یک نفر، دوام می آورند. برای همین نیز قوی ترین رهبران ما از جرج واشنگتن تا نلسون ماندلا بر ساخت نهادهای قوی مردمسالار در برابر یک قدرت خاص انفرادی تاکید کرده اند. وی ادامه داد: سرانی که قانون اساسی را برای ماندن در قدرت اصلاح می کنند، فقط این را اذعان می کنند که نتوانسته اند کشوری موفق برای مردم خود درست کنند، زیرا هیچکدام از ما برای همیشه نخواهیم ماند. این مشخص شده است که آنان گاه قدرت را فقط برای خودشان می خواهند نه اینکه برای خدمت کردن به مردمشان؛ من درک می کنم که مردمسالاری خسته کننده است، مردمسالاری در آمریکا نیز قطعا بی نقص نیست و گاهی نیز فاقد کارایی می شود. با این حال، مردمسالاری، تلاش مداوم برای برای دادن حق رای بیشتر به مردم چیزی است که به ما امکان داده است قوی ترین کشور روی زمین باشیم.  اوباما اضافه کرد: فقط موضوع اصول فقط مطرح نیست بلکه یک مردمسالاری فراگیر، کشور را قوی تر می کند. یک حزب مخالف می تواند به صورت صلح آمیز و از طریق صندوق های رای به دنبال قدرت باشد و کشور به دنبال دیدگاه های جدید باشد. زمانی که رسانه ها بتوانند مردم را از فساد و سوء استفاده از قدرت آگاه کنند، می توانند این مسائل را فاش و ریشه کن کنند. زمانی که جامعه مدنی پویا باشد، جوامع می توانند مشکلاتی را که دولت الزاما نمی تواند به تنهایی حل و فصل کند، از پیش روی بردارد. زمانی از مهاجران استقبال شود، کشور پویا تر و فعال تر می شود. زمانی که دختران بتوانند به مدرسه بروند، کار داشته باشند و فرصت های نامحدود در اختیارشان باشد، در این موقع است که یک کشور به توان های خود پی می برد. این چیزی است که مرا به قدرت آمریکا معتقد می کند. رئیس جمهور آمریکا تصریح کرد: همه در آمریکا با من موافق نیستند، این نیز بخشی از مردمسالاری است. من باور دارم که شما می توانید در خیابان های این شهر بروید، از کلیساها، کنیسه ها، معابد و مساجد بروید و ببینید که مردم آزادنه عبادت می کنند. حقیقت این است که مهاجران کشور ها آینه ای از باورهای جهانی است که شما می توانید در همه جای نیویورک پیدا کنید. حقیقت این است که در این کشور همه می تواند بدون در نظر گرفتن اینکه چه کسی است، چه شکلی است، چه کسی را دوست می دارد، نقش آفرینی کنند و همین امر است که ما را قوی کرده است. باور دارم آنچه برای آمریکا صدق می کند، برای همه مردمسالاری ها نیز صدق می کند و این تصادفی نیست.  اوباما در ادامه گفت: می توانیم کشور خود را بدون اینکه آن را در تضاد با دیگران تعریف کنیم، دوست داشته باشیم. می توانیم وطن پرست باشیم بی آنکه تصویری بد از دیگران ارائه کنیم. می توانیم هویت، دین، قومیت و سنت های خود را بدون پایین آوردن دیگران، ترویج کنیم. نظام های ما بر این اصل قرار دارند که قدرت مطلقه، فاسد می شود ولی مردم عادی اصولا خوب هستند. آنان به خانواده و دوستی، ایمان و ارزش سخت کوشی ارزش قائل هستند و زمانی که توازن مناسب قوا صورت گیرد، دولت ها می توانند این خوبی ها را بازتاب دهند. به باور من، این آینده ای است که باید در کنار همه به دنبالش برویم. اینکه به کرامت هر انسانی باور داشته باشیم، اینکه می توانیم اختلاف های خود را کم کنیم و به جای درگیری، همکاری را انتخاب کنیم. این ضعف نیست، این قدرت است. رئیس جمهور آمریکا تصریح کرد: این ضرورت اجرایی در دنیای به هم پیوسته ماست. مردم ما نیز این را درک می کنید. به پزشک لیبریایی بیندیشید که در به در به دنبال موارد ابتلا به ابولا بود تا به آنها علائم ابتلا به این بیماری را بگوید. به مغازه دار ایرانی فکر کنید که بعد از توافق هسته ای گفته بود به امید خدا، می توانیم اکنون کالاهای بیشتری را به بهای بهتری ارائه کنیم. به آمریکایی هایی فکر کنید که در هزار و نهصد و شصت و یک که من به دنیا آمدم، پرچم کشورشان را در هاوانا پایین آوردند و همین تابستان، پرچم را بار دیگر بالا بردند.  وی گفت: یکی از این مردها به مردم کوبا گفت، ما می توانیم برای آنان کارهایی بکنیم و آنان برای ما، ما آنان را دوست داریم. به مدت پنجاه سال، ما این حقیقت را نادیده گرفته بودیم. به خانواده ای فکر کنید که همه داشته های خود را پشت سر انداخته است، خطر صحراهای سوزان و دریاهای طولانی را به جان خریده است تا جان پناهی بیابد، فرزندانشان را نجات دهند. یکی از آوراگان سوری که من در هامبورگ با وی دیدار کردم که جان پناهی گرم و راحت یافته بود، گفت احساس ما این بود که هنوز هستند کسانی که عاشق دیگران باشند. مردم سازمان ملل به اندازه ای که گفته اند، اختلاف و تفاوت ندارند. می توانند بهراسند، نفرت را بیاموزند ولی می توانند به امید واکنش نشان دهند. تاریخ پر از مرشدان دروغین و امپراتوری های ساقط شده ای است که باور داشتند حق همیشه با قدرتمند است و هنوز هم برخی ها همینطور می اندیشند. ولی ما خواستار نوعی متفاوت از رهبری هستیم، رهبرانی قوی قبول کنند ملت ها منافع و انسانیت مشترک دارند و باورها و اصولی هستند که جهانی هستند. همین ها باور کسانی بود که هفتاد سال پیش، سازمان ملل را ایجاد کردند و امید را برای نسل بعد می آورد. این تنها راهی است که به ما اطمینان می دهد آینده برای فرزندان من و شما روشن تر خواهد بود. متن سخنرانی ولادیمر پوتین؛ رئیس جمهور سوریه رئیس جمهور روسیه گفت: ما فکر می کنیم امتناع از همکاری با دولت سوریه و نیروهای مسلح آن که به شدت در حال نبرد مستقیم با تروریسم هستند، اشتباه بزرگی است. به گزارش مونیتورینگ خبرگزاری صدا وسیما ، ولادیمیر پوتین در مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت:هفتادمین سالگرد سازمان ملل متحد مناسبت خوبی است تا هم درباره تاریخ گذشته و هم درباره آینده مشترک صحبت کنیم. در سال هزار ونهصد و چهل و پنج کشورهایی که نازیسم را شکست دادند به تلاش ها برای ایجاد سازمانی قوی برای نظم پس از جنگ جهانی ملحق شدند.اجازه دهید به یاد شما بیاورم که تصمیمات اصلی درباره اصول مربوط به همکاری بین کشورها و همچنین تاسیس سازمان ملل متحد در کشور ما، در کریمه ،در یالتا در نشست سران ائتلاف علیه هیتلر گرفته شد. سیستم یالتا پس از مشکلات بسیار به وجود آمد. این سیستم پس از کشته شدن دهها میلیون انسان و دو جنگ جهانی که کره زمین را در قرن بیستم در نوردید، متولد شد.اجازه دهید منصف باشیم. این سیستم (سازمان ملل متحد )در هفت دهه گذشته در زمان آشوب ،در حوادث فاجعه بار به بشریت کمک کرده است و جهان را در برابر تحولات بزرگ نجات داده است. سازمان ملل متحد در زمینه مشروعیت و نماینده همه بودن و فراگیر بودن منحصر به فرد است. واقعیت این است که اخیرا از سازمان ملل متحد با این فرض که به حد کافی کارآمد نبوده است و به خاطر این که تصمیم گیری درباره موضوعات اساسی به خاطر اختلافات حل نشدنی در وهله اول بین اعضاء در شورای امنیت به تاخیر افتاده است،انتقادات زیادی شده است. من می خواهم به این مسئله اشاره کنم همواره در سازمان ملل متحد در تمام این هفتاد سال اختلافات وجود داشته است و همواره آمریکا ، انگلیس ، فرانسه ،چین و اتحاد جماهیر شوروی سابق و بعدا روسیه از حق وتو استفاده کرده اند. این اختلافات برای سازمانی که گسترده و نماینده همه است،کاملا طبیعی است. زمانی که سازمان ملل متحد تاسیس شد، موسسان آن به این فکر نمی کردند که همواره اتفاق نظر وجود داشته باشد. ماموریت سازمان ملل متحد این است بدنبال مصالحه و رسیدن به آن باشد و قوت آن به خاطر لحاظ کردن دیدگاهها و عقاید مختلف است. ولادیمیر پوتین گفت: بحث برای تصمیم گیری ها در سازمان ملل متحد زمانی که دیپملات ها می گویند آن را تصویب می کنند یا نمی کنند، می تواند به قطعنامه ها منجر شود یا نشود. اقداماتی که یک کشور با کنار گذاشتن این روند در پیش می گیرد نامشروع است و برخلافت منشور سازمان ملل متحد و سرپیچی از حقوق بین الملل است. وی افزود: همه ما می دانیم پس از پایان جنگ سرد یک مرکز سلطه در جهان به وجود آمد و کسانی که خود را در راس هرم یافتند به این فکر افتادند که اگر خیلی قوی و استثنایی باشند،بهتر از بقیه می دانند و ناچار نیستند بر روی سازمان ملل متحد حساب باز کنند چرا که این سازمان به جای صدور مجوز خودکار و مشروعیت بخشیدن به تصمیمات لازم اغلب مانع ایجاد می کند و به عبارت دیگر مانع سر راه آنها می شود. اکنون عادی شده است که بگویم شکل اصلی ماموریت تاریخی این سازمان به اتمام رسیده است.البته جهان در حال تغییر است و سازمان ملل متحد باید مطابق با این تغییر طبیعی حرکت کند. روسیه آماده است با همه شرکا براساس اجماع همکاری کند اما ما تلاش ها برای تضعیف مشروعیت سازمان ملل متحد را بسیار خطرناک می دانیم. این تلاش ها می تواند منجر به از هم پاشیدن تمام اصول روابط بین الملل گردد و پس از آن در حقیقت هیچ قوانین دیگری به جز قانون زور وجود نخواهد داشت.ما در آن صورت جهانی خواهیم داشت که به جای کار جمعی، خود سرانه کار می کند. جهانی که به جای برابری ،دموکراسی و آزادی واقعی با دیکتاتوری همراه می شود. جهانی که در آن جای کشورهای واقعا مستقل را کشورهای تحت الحمایه و مرزهای بسیار کنترل شده خواهد گرفت. حاکمیت مستقل یک کشور چه خواهد شد؟ وی گفت:مسئله آزادی و حق انتخاب آزاد آینده برای یک شخص ،ملت یا کشور مطرح است. مسئله مشروعیت حاکمیت کشور مطرح است.هیچ کس نباید کلمات را دست کاری کند. هر مفهومی در حقوق بین الملل و امور بین الملل باید روشن وشفاف باشد و معیار برای درک یکنواختی از آن وجود داشته باشد. ما همه متفاوت هستیم و باید به این تفاوت احترام گذاریم. هیچ کس نباید از یک مدل توسعه خاص که کسی آن را برای همه به عنوان تنها مدل درست تشخیص می دهد،پیروی کند. همه ما باید آنچه را که گذشته به ما آموخته است، به خاطر داشته باشیم. ما همچنین بخش های خاصی از تاریخ اتحاد شوروی را به خاطر می آوریم. تلاش ها برای صادر کردن تجارب اجتماعی ، تلاش ها برای تغییر در کشورها براساس اولویت های عقیدتی اغلب منجر به پیامدهای فاجعه بار شده است و به جای پیشرفت منجر به تنزل گردیده است. به نظر می رسد هر کسی به جای عبرت گرفتن از اشتباهات گذشته فقط آن را تکرار می کند و اکنون صادرات انقلاب ها این بار به عنوان انقلاب های دموکراتیک ادامه دارد. رئیس جمهور روسیه گفت: کافی است نگاهی به اوضاع در خاورمیانه و شمال آفریقا بیاندازیم. مطمئنا مشکلات سیاسی و اجتماعی در این منطقه برای مدت مدیدی انباشته شده است و مردم این منطقه ها طبیعتا به دنبال تغییر رفتند. اما این کار چگونه شروع شد؟ به جای اصلاحات، دخالت شدید خارجی منجر به نابودی فاحش نهادهای ملی و شیوه های زندگی شده است. ما به جای پیروزی دموکراسی و پیشرفت ، شاهد خشونت ، فقر و فاجعه اجتماعی هستیم.هیچ کس ذره ای به حقوق بشر از جمله حق زندگی توجه ای ندارد. البته مطرح کردن این پرسش از کسانی که این وضع را به وجود آوردند،نمی توانم کمکی بکند اما پرسش این است که آیا می دانید چه کار کرده اید؟ من تردید ندارم که هیچ کسی نمی خواهد به آن پاسخ دهد. در حقیقت سیاست ها براساس خودپسندی و باور به استثنا بودن و معاف بودن از مجازات است که هرگز این سیاست ها ترک نشده است. رئیس جمهور روسیه گفت: اکنون روشن است که خلا قدرت که در برخی از کشورها در خاورمیانه وشمال آفریقا ایجاد شده است منجر به ظهور مناطق دارای هرج و مرج شده است و بلافاصله تندروها و تروریست ها این مناطق را پر کردند. دهها هزار شبه نظامی تحت لوای آنچه که دولت اسلامی نامیده می شود، در حال جنگ هستند. مقامات آنها شامل نظامیان سابق عراقی می شود که پس از جنگ عراق در سال دوهزار وسه برکنار شدند. بسیاری از عضو گیری ها از لیبی انجام می شود،کشوری که در نتیجه نقض آشکار قطعنامه 1973 شورای امنیت سازمان ملل متحد نابود شد و اکنون برخی از کسانی که میانه روهای مخالف در سوریه نامیده می شوند و تحت حمایت کشورهای غربی هستند و از آنها اسلحه و آموزش دریافت می کنند به سمت دولت اسلامی پناه می آورند و به مقامات تندروی آنها ملحق می شوند. دولت اسلامی از هیچ جایی نیامده است. دولت اسلامی در ابتدا به عنوان ابزاری علیه رژیم های نامطلوب غیرمذهبی ایجاد شد و با پیدا کردن جای پا در عراق و سوریه به مناطق دیگر گسترش یافت و بدنبال تسلط بر جهان اسلام است و در نظر دارد پس از آن فراتر نیز برود.وضع بیش از حد خطرناک است. در چنین وضعی غیرمسئولانه و ریاکارنه است که از تهدید تروریسم بین الملل صحبت کنیم اما چشم خود را بر شبکه های حمایت مالی ،حامی تروریسم شامل قاچاق مواد مخدر و تجارت غیرقانونی نفت و اسلحه ببندیم.همچنین غیرمسئولانه خواهد بود تلاش کنیم گروه های تندرو را فریب و در خدمت کسی قرار دهیم تا به اهداف سیاسی نائل شویم و در عین حال وعده دهیم که با آنها در آینده برخورد و یا آنها را تضعیف کنیم. من به کسانی که این کار را انجام می دهند،چنین می گویم: آقایان عزیز! تردیدی نیست که شما با افرادی خشن و ظالم سروکار دارید و آنها به هیچ وجه انسان های اولیه نیستند. آنها به اندازه شما زرنگ هستند و شما هرگز نمی دانید که چه کسی چه کسانی را فریب می دهد. آمار اخیر درباره انتقال تسلیحات به مخالفان میانه رو بهترین گواه برای این مسئله است. ما معتقدیم هر تلاش برای بازی با تروریست ها و مسلح کردن آنها علاوه بر این که کوته بینانه است بلکه خطرات شدیدی دارد.این کار ممکن است منجر شود تهدید تروریستی جهانی بسیار افزایش یابد و مناطق جدیدی را درگیر خود کند. به خصوص این که اردوگاه های آموزشی شبه نظامیان دولت اسلامی از بسیاری از کشورها از جمله کشورهای اروپایی است. متاسفانه روسیه نیز از این خطر مستثنی نیست. ما نمی توانیم اجازه دهیم این جنایتکاران که بوی خون را چشیده اند به خانه های خود بازگردند و به کارهای شیطانی خود ادامه دهند.هیچ کس نمی خواهد این اتفاق روی دهد. آیا کسی می خواهد؟ رئیس جمهور روسیه گفت: روسیه همواره در مقابله با این تروریست ها به همه شیوه قاطع بوده است. ما امروز در حال ارائه کمک های نظامی و فنی هم به عراق و هم به سوریه و بسیاری از کشورهای دیگر در منطقه هستیم که در حال نبرد با این گروه های تروریستی هستند. ما فکر می کنیم امتناع از همکاری با دولت سوریه و نیروهای مسلح آن که به شدت در حال نبرد رو در رو با تروریسم هستند، اشتباه بزرگی است. ما در نهایت باید اذعان کنیم که هیچ کس جز نیروهای مسلح رئیس جمهور اسد و شبه نظامیان کرد به صورت واقعی در حال نبرد با دولت اسلامی و دیگر سازمان های تروریستی در سوریه نیستند. ما همه مشکلات و تناقض ها در منطقه را می دانیم و براساس واقعیت حرف می زنیم. همکاران عزیز من باید یادآور شوم که این رویکرد صادقانه و مستقیم روسیه اخیرا بهانه ای شده است تا این کشور را به افزایش جاه طلبی ها متهم کنند اما مسئله جاه طلبی روسیه مطرح نیست بلکه حقیقت است که ما دیگر نمی توانیم وضع فعلی امور در جهان را تحمل کنیم. در اصل ، ما فکر می کنیم باید به جای جاه طلبی ها با ارزش ها و منافع مشترک هدایت شویم. ما باید به تلاش های مشترک برای حل مشکلات پیش روی همه ما براساس حقوق بین الملل ملحق شویم و ائتلاف واقعی گسترده علیه تروریسم ایجاد کنیم. ائتلاف مشابه ائتلاف علیه هیتلر می تواند نیروهای گسترده را که مایل هستند به صورت مصمم در برابر کسانی مانند نازی ها که بذر شرارت و نفرت از بشر را می کارند،کنار هم گرد آورد. طبیعتا ، کشورهای مسلمان می خواهند نقش اصلی وحتی بیشتر در این ائتلاف ایفا کنند زیرا دولت اسلامی علاوه بر این که تهدیدی مستقیم علیه آنها است بلکه بزرگترین دین جهان را با جنایت های خونین خود بی حرمت می کند. عقاید این شبه نظامیان، اسلام را به سخره می گیرد و ارزش های واقعی انسانی آن را گمراه نشان می دهد. من می خواهم رهبران روحانی مسلمان را خطاب دهم و بگویم که قدرت و هدایت شما اکنون اهمیت بسیاری دارد. ضروری است مانع از عضوگیری افراد با تصمیمات آنی به وسیله این شبه نظامیان شویم و کسانی که فریب خورده اند و به دلایل مختلف خود را در بین تروریست ها دیده اند، نیاز به کمک دارند تا راهی برای بازگشت به زندگی عادی خود پیدا کنند و سلاح ها را زمین گذارند و به برادرکشی خاتمه دهند. روسیه به عنوان رئیس فعلی شورای امنیت سازمان ملل متحد چندی دیگر نشستی در سطح وزرا برای بررسی جامع تهدیدات در خاورمیانه تشکیل خواهد داد. ما در وهله نخست پیشنهاد می دهیم گفتگوها برایرسیدن به توافق بر روی قطعنامه ای انجام شود که منجر به هماهنگی اقدامات همه نیروهای در حال مقابله با دولت اسلامی می شود.بار دیگر می گویم که این هماهنگی باید براساس اصول منشور سازمان ملل متحد انجام شود. رئیس جمهور روسیه گفت: ما امیدواریم که جامعه بین المللی بتواند راهبردی جامع برای ثبات سیاسی ،اجتماعی ،اقتصادی و بهبود خاورمیانه ایجاد کند تا دیگر نیازی به اردوگاههای جدید آوارگان نباشد. امروز سرازیر شدن مردمی که مجبور به ترک کشور خود شدند،اروپا را نیز درگیر کرده است. آنها اکنون صدها هزار نفر هستند و ممکن است میلیون ها نفر گردند. در حقیقت این مهاجرت فاجعه بار و بزرگ افراد است و این عبرت سختی برای اروپایی ها است. من می خواهم تاکید کنم که : آوارگان بدون تردید نیاز به محبت و حمایت ما دارند. تنها راه حل اساسی این مشکل احیای کشوری است که نابود شده است، تقویت نهادهای دولتی است که همچنان وجود دارند یا در حال بازسازی هستند، فراهم کردن کمک های جامع نظامی اقتصادی و مادی به کشورهایی است که در یک وضع دشواری بسر می برند و مطمئنا کمک به همه کسانی است که با وجود همه این مرارت ها خانه های خود را ترک نخواهند کرد. طبیعتا هر نوع کمک به کشورهای مستقل می تواند و باید به جای این که تحمیل شود فقط و منحصرا براساس منشور سازمان ملل متحد صورت گیرد. به عبارت دیگر هر کاری که در این زمینه انجام می شود و انجام خواهد شد باید مطابق با هنجارها و حقوق بین المللی و با حمایت سازمان جهانی(ملل) انجام شود. هرچیزی که بر خلاف منشور سازمان ملل متحد باشد باید رد شود. من معتقدم بسیار مهم است به احیای نهادهای دولتی در لیبی کمک کنیم، از دولت جدید عراق حمایت کنیم و کمک جامع برای دولت مشروع در سوریه فراهم کنیم. همکاران، اطمینان از صلح و ثبات منطقه ای و جهانی، هدف اصلی جامعه بین المللی در راس آن سازمان ملل متحد است. ما معتقدیم این به معنای ایجاد فضای امنیت ملموس و برابر است که برای تعداد معدود کشورها نیست بلکه برای هر کسی است. درست است که این وظیفه چالش برانگیز، دشوار و وقت گیر است اما هیچ گزینه دیگری وجود ندارد. بهر حال تفکر بلوک(شرق و غرب) مربوط به دوران جن�

[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پیام آفتاب]
[مشاهده در: www.]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن