واضح آرشیو وب فارسی:آبادگران جوان: میدانم در جامعه کرمانشاه که هنرش بت سازی از افراد و شخصیت هاست روحیه پرسشگری سالیان سال است که مرده است و جامعه ای که پرسشگر نباشد مدیران پاسخگو هم نخواهد داشت و رضایی بابادی بجای پاسخگویی به عملکردش در کمال تعجب در مراسم تودیعش طلبکار هم می شود ! و می گوید: اشتباه من این بود که با برخی جریانها برخورد قاطعانه نکردم ! این جریانهای مورد نظر استاندار معزول نه جریان داعش و انصار الاسلام و جریانهای تکفیری دیگر بلکه منظورش جریان منتقدین عملکرد ضعیفش بود که هفته نامه آوای کرمانشاه در مقاله تداوم عصر اعتدال خود تلویحا خواستار مقابله با آنان توسط استاندار جدید شده و می نویسد :اگر در دوسال اول بدلیل همه آن شرایطی که در سطور بالا توضیح داده شد نیاز بود استانداری در کرمانشاه باشد که صرفا مدارا پیشه کند در دوسال بعد به استانداری نیاز هست که آن روی سکه باشد! این درحالی است که طی یک هفته ای که بحث تغییر استاندار کرمانشاه شدت و حدت گرفت نه تنها منتقدین دیرینه او حتی حامیان پروپاقرص رضایی بابادی حاضر به کوچکترین دفاعی برای ابقای وی نشده و دیگر خبری از طومار نویسی و جلسه گذاشتن و امضای احزاب را جمع کردن و روانه کردن گروههای سیاسی به ساختمان 17 طبقه وزارت کشور نبود مضافا اینکه بانیان مراسم تودیع و معارفه در استانداری به خود زحمت نصب یک پلاکارد تقدیر از استاندار قبلی و خوش آمدگویی به استاندار جدید را ندادند. قصد اصلی این مقال واکاوی یکی از بزرگترین دلایل عزل استاندار کرمانشاه است که هفته نامه وزین آوای کرمانشاه که طی دو سال اخیر حمایتی تمام و تام از عملکرد آقای رضایی بابادی داشت و در مقاله تداوم عصر اعتدال با رندی خاصی سعی کرده ضمن لاپوشانی این دلایل ( دلایل عزل استاندار ) تمام کاسه و کوزه ها را بر سر منتقدین اصلاح طلب وی بشکند و بنویسد : اگر اصلاح طلبان و حامیان دولت در سطح ملی همان رفتاری را با دولت میکردند که اصلاح طلبان و حامیان دولت در سطح استان کرمانشاه با استانداری انجام دادند روزی مشابه یکشنبه 29 شهریور 1394 نه روز خداحافظی رضایی بابادی بلکه بطور کلی روز خداحافظی روحانی با نهاد ریاست جمهوری بود ! اما نویسنده مقاله آوای کرمانشاه نمی نویسد و نمی گوید: چرا اصلاح طلبان و حامیان دولت چندماه نگذشته به منتقد رضایی بابادی تبدیل شدند ؟ و چه کسانی باعث افتراق و جدایی بین نماینده عالی دولت در استان با اصلاح طلبان واقعی شدند؟ چه کسانی با تنگ نظری های خود حصار و دیواری مرصوص بر دور استاندار رضایی بابادی ایجاد کردند که هیچ نشریه ای غیر از آوای کرمانشاه بدست وی نرسد؟ استاندار سابق هم اینقدر از هوش و فراست برخوردار نبود که مثل امام راحل (ره) بر سر مدیران دفتر خود فریاد بکشد که : نه من لنین هستم و نه روزنامه شما روزناهه پراودا ( اشاره به برخورد امام ره با اعضای دفتر خود که چرا روزنامه اطلاعات را نیمه و ناقص خدمت وی میاورند و برخی صفحات اقتصادی آن را به محضر ایشان ارایه نمی دهند) چه کسانی دائما در بیخ گوش استاندار سابق خواندند که اصلاح طلب واقعی فقط مائیم و دیگران اصلاح طلبان بدلی هستند ؟ چه کسانی چهره اصلاح طلبانی مانند حشمت چغازردی و مراد مهدوی و حسنعلی مهدوی (چشمه گچی) و مهدی نوروزی و اسفندیار نیری و کوروش شهبازی و ...را آنچنان در نزد رضایی بابادی ملکوک کردند که استاندار تنها یکماه از حضور خود در کرمانشاه نگذشته حتی به تماسهای تلفنی اینان جواب هم نمی داد ؟ مگر هنر دولت خاتمی تبدیل مخالف به منتقد و منتقد به موافق نبود اما این جماعت انحصارگر و اقتدارگرا برخلاف شیوه رئیس دولت اصلاحات کاری کردند که طی دوسال اخیر موافق به منتقد و منتقد به مخالف استاندار تبدیل شود ! و افسوس و صد افسوس که رضایی بابادی به رسم همه حکام و زورمندان تاریخ خیلی دیر صدای منتقدین را شنید طوری که دیگر حتی مشاور عالی وی در سفر و حضر (جعفر همتی ) و بهرام سلیمانی امین دربار او هم یک مصاحبه یا اعلام موضع به نفع دوست خود ننمودند و استاندار معزول زمانی به خود آمد که یکشنبه هیات دولت فرارسید و مثل آب خوردن از صدر به ذیل افکنده شد . نگارنده برخلاف مقاله نویس آوای کرمانشاه سخت معتقد است که این مجاهدین روز شنبه بودند که یکشنبه سیاه را برای رضایی بابادی رقم زدند زیرا آنان در اوایل دیماه 92 بلافاصله خود را در صفوف مجاهدین روز جمعه ( مجاهدانی که روز جمعه قیام مشروطیت را به ثمر رساندند) جای داده و در دربار ابراهیم خان رضایی بخیتاری قدر دانسته شده و بر صدر نشستند و یاران واقعی روحانی نیز طی دوسال اخیر گوشه نشین شدند . من از خواندن مقاله تداوم عصر اعتدال در هفته نامه آوای کرمانشاه برای استاندار جدید سخت بیمناک شدم و خوف آن دارم که تداوم عصر اتصال جای تداوم عصر اعتدال رضایی بابادی را بگیرد آنهم توسط خود کسانی که یا نویسنده این مقاله هستند یا به مقاله نویس خط داده اند که چنین بنویسد . نگران تداوم انحصارگری جماعتی هستم که طی دوسال اخیر در تخریب نیروهای اصلاح طلب و حامی دولت بواسطه نزدیکی به نماینده عالی دولت بیشترین سهم را داشته اند و هر کس سطور اولیه این مقاله را بخواند متوجه تلاش این جماعت برای مصادره استاندار جدید و محاصره کردن وی در دایره تنگ تفکرات جناحی خود می شود هنگامی که نویسنده مطلب در سطور نخستین مقاله بشدت سعی کرده که استاندار جدید را یک نیروی بنیاد بارانی محض به خوانندگان القاء کند و چنین بنویسد :هیات مدیره دوره سوم بنیاد باران در شرایطی آغاز بکار کرد که فضای سیاسی کشور متاثر از حوادث سال 88 بود در آن شرایط دکتر اسدالله رازانی سمت مدیرعاملی بنیاد باران را می پذیرد.....مدیریت رازانی بر بنیاد باران تا آذر 92 ادامه داشت .... حقیقت آن است که بنیاد باران تحت رهبری رئیس دولت اصلاحات مرکب از بهترین مدیران و نیروهای توانمند نظام بوده که امتحان خود را در بسیاری عرصه ها پس داده اند همچنانکه این بنیاد نیز مثل خیلی از مجموعه های دیگر یقینا دارای اشکالاتی هست اما بنیاد باران که در خیلی مناطق ممکن است منادی رحمت و وحدت باشد در کرمانشاه ما موجب زحمت و نقمت است زیرا بعضا کسانی در راس آن قرار گرفته اند که به کوچکترین مبادی دموکراسی و مردم سالاری پایبند نبوده و باران را چوب خطی برای تعیین میزان اصلاح طلبی سایر اصلاح طلبان استان قرار داده اند و هرکس کاملا با آنان و باران باشد از یاران و عیاران است و هرکس کوچکترین نقدی داشته باشد ( همچون نقد سال گذشته آقای نوروزی دبیر حزب کارگزاران کرمانشاه ) یقینا از دشمنان و معاندان است ! اینک دوستان گرامی آوای کرمانشاه نیز می خواهند چنین به دوست و دشمن القاء کنند که هیچ چیز تغییر نکرده است و بقول لرزبانهای عزیز : خانی رته و خانی آمده است ! و یکه تازی و ترک تازی ما ( دوستان یارغار استاندار سابق ) همچنان ادامه دارد و به همین سبب تیتر تداوم عصر اعتدال را انتخاب کرده اند که نگارنده معتقد است تداوم عصر اتصال مهمترین ضربه برای استاندار جدید می باشد زیرا نانی را که این جماعت انحصارگر در دامان رضایی بابادی پس از 22 ماه گذاشتند در دامان اسدالله رازانی هم خواهند گذاشت و با مصادره وی برای خود و بارانیان همچنان اجاره نمی دهند دیواربین او و منتقدین استاندار کوچکترین خدشه ای بردارد و این زیرکی رازانی تازه نفس را میطلبد که حلقه مشاوران خود را از این دایره تنگ خارج ساخته و تمام دلسوزان نظام و انقلاب و اصلاحات و دولت تدبیر و امید را به یاری و مشاوره خود فراخواند و اگر غیر از این باشد باید مطمئن بود که رازانی اگر روئین تن هم باشد نمی تواند بدون همراهی همگان سیاستهای خود را در استان اجرایی و عملیاتی نماید .
دوشنبه ، ۶مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آبادگران جوان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]