تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 27 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):علت روزه گرفتن آن است كه به سبب آن ثروتمند و فقير برابر شوند زيرا ثروتمند گرسنگى را اح...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830344007




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گفتگو با دو رزمنده دیروز و فعال اقتصادی امروز


واضح آرشیو وب فارسی:مشرق نیوز: البته ما در پروژه های بزرگ نیز فعالیت کرده ایم، جاده کمربندی چمخاله. جاده و پل روی آب قشم که به شکل کمربندی بوده است یا پروژه بزرگ ناجا واقع در بزرگراه همت غرب که ١٣ هکتار بود و پروژه علمی نام گرفت نیز توسط همکاران ما به اجرا درآمد.گروه جهاد و مقاومت مشرق - «جانباز»؛ این واژه چگونه انسانی را در ذهن می سازد؟ انسانی که در دوره ای بخشی از وجودش را در میدان های جنگ جا گذاشته است و حالا دیگر توانی برای فعالیت ندارد؟ اگر این تصویر در ذهن کسی ساخته شود، بدان معناست که به کل در اشتباه است چرا که نقیض این تصویر بسیار در جامعه دیده می شود. جانبازانی که فعالانه اداره امور را بر عهده دارند و کمتر کسی در مواجهه با آنان حدس می زند جنگ بخش هایی از بدن آنان را به یادگار برده باشد. راه و راهسازی جزو لاینفک فعالیت های جبهه ها بود، از این رو پس از پایان جنگ تحمیلی، بسیاری از فعالان خط مقدم وارد راهسازی و جاده ها شدند. مدیران شرکت توسعه عمران رایا از آن دسته اند. سردار جلاییان و سردار فرشباف که مدیرعامل و رییس هیات مدیره این شرکت هستند از خاطرات جاده سازی برای رزمنده ها تا فعالیت های راهسازی در امروز می گویند. این دو از آشنایی در جبهه ها می گویند تا رفت و آمد در راه هایی که امروز به دست همرزمان دیروزشان ساخته می شود. وقتی می گوییم جبهه، تصویر تانک و توپ و تفنگ در ذهن ها پدیدار می شود؛ این در حالی است که جبهه ها پذیرای فعالیت های فراوانی بوده اند. به عنوان مثال راهسازی و فعالیت های مهندسی از آن جمله هستند. گویا شما در این حوزه فعالیت داشتید، درست است؟ سردار جلاییان: بله. فعالیت اصلی ما در جبهه ها در حوزه مهندسی راه بود. فعالیت در این حوزه بود که علاقه مرا به بخش راهسازی برای خودم آشکار کرد. آن سال ها باید راهی ساخته می شد برای آنکه رزمندگان بتوانند از آن عبور کنند و بعد از پایان جنگ بود که من اقدام به تحصیل در این رشته کردم. نوع کاری که در جبهه انجام می شد با امروز بسیار متفاوت است، زیرا آن زمان زیر شدیدترین بمباران ها باید پروژه ها پیش می رفت. در جبهه هر روز ما سه شیفت کار می کردیم و زیر بمباران دشمن به ساخت و ساز ادامه می دادیم. ما در تیپ مهندسی رزمی کوثر فعالیت می کردیم، فرمانده اصلی آن در تهران و در وزارت سپاه، شهید جولایی بودند. البته وی بیشتر از پشت جبهه مسائل را کنترل می کردند ولی در پروژه هایی مانند سد بهمنشیر حضور مستقیم داشتند. ما بیشتر در بخش سدسازی و جاده سازی فعالیت داشتیم. از همان زمان در پروژه های مانند سد بهمنشیر کار کردیم. عملیات ساخت این سد بعد از عملیات فاو شروع شد و زیر بمباران سنگین دشمن هم کارها روی زمین باقی نماند. درواقع پل سازی، جاده سازی و سد سازی مهم ترین پروژه های ما در دوران دفاع مقدس بودند. هنوز ابعاد گوناگون جبهه برای افکار عمومی آشکار نشده است. مثلا وضعیت راهسازان، وضعیت آنها که سنگر می ساختند و... در زمان جنگ ما باید زیر بمباران های شدید کار را انجام می دادیم، تعطیلی در کار نبود. البته برای اداره امور باید با طیف های گوناگون برخورد می کردیم. یکی از مسائل نوع برخورد با برخی راننده های کامیون بود. آنها به واسطه فرهنگ خاصی که داشتند برخوردهای جالبی می کردند که اسباب شوخی ما را هم فراهم می کرد. درست است که افراد وطن پرست به جبهه می آمدند اما بالاخره آنجا زندگی هم جریان داشت. به عنوان مثال می گفتند به ما کنسرو و کمپوت بدهید. بچه ها هم این کار را می کردند اما همین اسباب شوخی شده بود. این مساله همیشه خاطره شیرین من از آن دوران است که بچه ها در زیر بدترین فشارها به راحتی از خیر کنسرو و کمپوت می گذشتند و آن را به رانندگان می دادند. اینها همه در شرایطی بود که لودر و بولدوزر زیر بمباران هواپیماهای عراقی جاده سازی می کردند. بوی گوشت و سوختگی دایما در فضا بود. در یکی از حملات شدید عراق به ما، پای یکی از جانبازان زیر بولدوزر گیر کرد و بدنش به سمت دیگری پرتاب شد. بعد از هر حمله ای اعضای بدن همرزمان خود را از گوشه جاده ها و نیزارها پیدا می کردیم و آنها را می بوسیدیم. به واقع اگر در آن دوران ایمان قوی نداشتیم اصلا نمی توانستیم شرایط را تحمل کنیم. وقتی جنگ تمام شد این صحنه ها همیشه در مقابل چشمان ما رژه می رفتند و باعث می شدند که یک دم هم از فکر آبادانی کشور خارج نشویم. چون به هر حال تمام آنها به دلیل آبادانی، آزادی و استقلال ایران به جبهه رفتند و اگر امروز هم بودند طبیعتا در این مسیر گام برمی داشتند. ما هم که باقیمانده آن عزیزان هستیم همواره تلاش مان همین بوده است. با این تفاوت که ما باید در حد توان خود از فرزندان و عزیزان آنها هم حمایت کنیم. چرا که همان طوری که سردار فرشباف هم گفتند ما نسبت به آنها مسوولیم. به طور مثال اگر سعادت شهادت نصیب من هم می شد توقعم از دوستانی مانند سردار فرشباف این بود که فرزندان من را تنها نگذارند و کم و کسری های آنها را در حدی که می توانند جبران کنند. این توقع هم واقعی است زیرا وقتی فردی همه چیز خود را طبق اخلاص می گذارد، حداقل توقعی که می تواند داشته باشد، آسایش حداقلی فرزندانش است. چه شد که تصمیم به تاسیس شرکت گرفتید؟ سردار جلاییان: تجربه همان سال ها ما را به این نتیجه رساند که چنین اقدامی کنیم. تمام دست اندرکاران این شرکت از دوران جنگ با یکدیگر آشنا شده اند. به هر حال این شرکت در سال ١٣٩٠ آغاز به کار کرد. هر چند سوابق ما و تیمی که مدیریت شرکت عمران توسعه رایا را برعهده گرفته است، دقیقا بلافاصله بعد از جنگ آغاز فعالیت شان را آغاز کرده اند اما در سال های گذشته با توجه به تغییر قوانین، شرکت توسعه عمران رایا را تشکیل دادیم. افرادی که دست اندرکار این شرکت بودند، عمدتا افرادی هستند که سوابق دوستی از دوران جبهه را داشتند و در آنجا با یکدیگر آشنا شدند. وقتی جنگ تمام شد فکر کردیم که کشور نیاز به توسعه دارد لذا با توجه به توانایی های جمعی خود تصمیم گرفتیم در حوزه عمرانی و زیرساختی فعال شویم. همان افراد جبهه، با همان توان، افق و آرمان دست به تاسیس این شرکت زدیم. عمده پرسنل این شرکت از خانواده معظم شهدا، جانبازان و ایثارگران تشکیل شده است. البته خود من هم جانباز ٥٠ درصد هستم و سردار فرشباف هم جانباز ٧٠ درصد و شیمیایی هستند همان ابتدای جنگ آسیب دیدیم و تا آخر هم در جبهه ماندیم. البته دوستان دیگر هم می آیند و در مورد مسائل علمی روز دنیا در مورد عمرانی به بحث و گفت وگو می کنیم. چند درصد پرسنل از خانواده های رزمندگان هستند؟ سردار فرشباف: رقم دقیق بستگی به پروژه هایی دارد که شرکت قبول کرده است اما ٧٠ درصد پرسنل به طور میانگین از خانواده های این عزیزان هستند. سرمایه اولیه این شرکت چقدر است؟ سردار جلاییان: تمام سرمایه این شرکت از طرف خود اعضای هیات مدیره آن تامین شده است. ما پروژه های مختلفی داشتیم. از پل سازی و جاده سازی تا نوسازی مدارس. درواقع هر کاری که از دست ما برآید انجام می دهیم. از طرف دیگر ما با همان توانمندی و پتانسیل جبهه به پروژه ها می پردازیم و شبانه روز کارها را انجام می دهیم. به طور مثال چندی پیش پروژه ای در کرج داشتیم که قرارداد سه ماهه را ٢٥روزه تحویل دادیم. این قرارداد مربوط به یک دبیرستان دخترانه است و الان آماده است که دانش آموزان ابتدای سال تحصیلی در کلاس های درس خود حاضر شوند. عمده پروژه های ما به همین شکل است و به نحوی این پروژه ها را انجام می دهیم که هم سرعت تکمیل پروژه و هم کیفیت کار تعجب همگان را برمی انگیزد. درواقع با همان آرمانی که سال ها در جبهه بودم کماکان فعالیت می کنیم ولی در شکلی که امروز لازم است. آرمان همان آرمان است. البته ما در پروژه های بزرگ نیز فعالیت کرده ایم، جاده کمربندی چمخاله. جاده و پل روی آب قشم که به شکل کمربندی بوده است یا پروژه بزرگ ناجا واقع در بزرگراه همت غرب که ١٣ هکتار بود و پروژه علمی نام گرفت نیز توسط همکاران ما به اجرا درآمد. گفتید تمام همکاران تان بعد از جنگ تحمیلی فعال بوده اند، بفرمایید ضرورت تغییر ساختار فعالیتی تان چه بود که در قالب شرکت گرد هم آمدید؟ سردار فرشباف: ما می خواهیم تا جایی که می توانیم، با همان رویه و دیدگاه زمان جنگ در راه سازندگی مملکت خود گام برداریم و راه شهدا را در این سنگر ادامه دهیم. پروژه های ما نشان دهنده عزم ما است. ما بعد از جنگ به واسطه اینکه در حوزه عمرانی توانایی داشتیم، فعالیت خود را با بچه های تیپ کوثر آغاز کردیم. اما آن زمان قوانین فرق داشت و به عنوان یک شرکت دیگر فعالیت می کردیم منتها با تغییر قانون، ما هم به قانون جدید تمکین و شرکت توسعه عمران رایا افتتاح کردیم. در ضمن ما در همان جبهه های جنگ بود که به خودباوری رسیدیم. با دست خالی جاده زدیم و سد ساختیم و پل احداث کردیم. اگر این عزم نبود ما نمی توانستیم جنگ را اداره کنیم. این خودباوری سبب شد ما بتوانیم امروز در موقعیتی تازه قرار گیریم. ما بعد از جنگ فکر نکردیم همه چیز تمام شده است به همین خاطر به جای آنکه منزوی شویم، سعی کردیم همچنان در جایی که می توانیم برای کشور و مردم خود مفید باشیم. علاوه بر این بسیاری از دوستان و عزیزان ما در جبهه دچار مشکلاتی شدند و دولت توانایی آن را هم نداشت که همه مشکلات این خانواده ها را تامین کند. به همین خاطر تصمیم گرفتیم، کاری کنیم که اصطلاحا بتوانیم با یک تیر دو نشان را بزنیم. هم در حوزه تخصصی خود که عمرانی است در کنار مردم حضور داشته باشیم و هم بتوانیم جایی برای فعالیت همرزمان و دوستان دیروز بسازیم. از همان ابتدای انقلاب آموختیم که باید با مردم صادق باشیم. به ما آموختند که اگر گریه های خود را پیش مردم انجام می دهیم در خنده های خود هم مردم را شریک کنیم. از همین جا تصمیم گرفتیم که به جای رفتن به سمت فعالیت های سیاسی که البته در تخصص ما هم نبود، به سمت کاری برویم که آموخته ایم و می توانیم انجام دهیم. به همین خاطر تیمی را دور خود جمع کردیم که همه همفکر بودیم و گفتیم باید دست را به زانوی خود بزنیم و برخیزیم. هدف این بود که یار باشیم نه بار. جمهوری اسلامی در حد توان خود به رزمندگان کمک کرده ولی ما هم باید خود را پیدا کنیم. ما بعضی اوقات کاری می کنیم که مسوولان از کرده خود پشیمان می شوند. اما اگر همان جانبازان بخواهند می توانیم روی پای خود بایستیم و فشار کمتری به دولت هم بیاوریم. پتانسیل های زیادی در بچه های جبهه هست که اگر پراکندگی میان دوستان از بین برود، می توانیم باز هم گام های بزرگی برای کشور برداریم. روزی که ما این شرکت را تاسیس کردیم، هدف عمده ما کمک به خانواده رزمندگان بود، که به هر حال کار اقتصادی سود خود را خواهد داشت اما شیرین تر این است که بتوانیم سود خود را با عزیزان دوستان خود تقسیم کنیم. این به نوعی پلاتفرم ما برای تاسیس شرکت بود و تاکنون هم به عنوان رییس هیات مدیره اعتقاد دارم که تاحدودی موفق بودیم. من خودم را به هیچ عنوان چیزی بیش از کارمند نمی بینم و فکر می کنم درنهایت این شرکت با همه دارایی اش باید به دست فرزندان دوستان شهیدمان برسد. فضای امروز اقتصاد ایران مهیای سرمایه گذاری و فعالیت اقتصادی است؟ سردار فرشباف: من ترجیح می دهم به جای پاسخ مستقیم به این سوال نوعی دیگر جواب دهم. ببینید اگر ما سرمایه ای که در این شرکت گذاشتیم را در بانک می گذاشتیم بدون هیچ دردسری سود بیشتری می بردیم اما نمی خواستیم صرفا سود کنیم بلکه قصد داشتیم در توسعه کشور هم نقش داشته باشیم. ما می دانیم اینجا میدان مین است اما قصد داشتیم در تولید و توسعه کشور نقش داشته باشم. علاوه بر این ما قصد داشتیم برای فرزندان رزمندگان اشتغال هم ایجاد کنیم. البته شاید هم ما جسارت زیادی داریم که رو به حماقت آورده اما من از این مساله ناراحت نیستم. بسیاری از دوستان دیروزتان امروز فعالیت سیاسی می کنند، به نظرتان آنها راحت تر کار می کنند یا شما؟ سردار جلاییان: اگر دنبال سیاست می رفتم نهایتا به کجا می رسیدم؟ منصف باشم می گویم همین جا. بعد از چهار دوره نمایندگی مردم باید می آمدیم و شرکت خصوصی می زدیم. اما ما تصمیم گرفتیم که از همان ابتدا درگیر تخصص خود باشیم. به نظر من اینجا بیشتر نیاز به کار و فعالیت داشتیم. همچنین همیشه سعی داشتم از سیاست دور باشم و عشق ویژه ای به کار خودم دارم. در ضمن ما تجربه کاندیداتوری برای نمایندگی مجلس را داریم. اما تجربه به ما نشان داد نه می توانیم هزینه تبلیغات بدهیم و نه مجلس زمین بازی ما بود. در واقع ما آدم سیاست نیستیم. ما میهن خود را دوست داریم و می خواهیم در جایی که می توانیم و توان داریم درراستای اعتلای میهن خود گام برداریم. اما سیاست در حال حاضر چنین زمینی نیست. همچنین ما هم تخصص فعالیت سیاسی را نداریم و با روح ما هم نمی خواند. درثانی در سینه ما هم دردهایی هست که بهتر است بیان نشود و همان بهتر که عطای سیاست را به لقایش ببخشیم. به هر حال هدفی که ما در جبهه داشتیم با این بازی های سیاسی امروز متفاوت است. طیف متنوعی از فعالیت ها را برشمردید که بدان اشتغال دارید. از راهسازی تا مدرسه سازی. کدام حوزه برای تان جذاب تر است؟ سردار فرشباف: ببینید ما مثلا پروژه های بسیار بزرگی داشته و داریم اما نوسازی مدارس برای من جذاب است چرا که پول آن بسیار بابرکت است و تمام هم نمی شود، هرچند پول کمی است. مدرسه ای را رفتیم و دیدیم که در آنجا انفجار رخ داده بود. سه شیفته کار کردیم تا این مدرسه بازسازی شد. هنوز نه پول گرفتیم نه قرارداد داریم اما از این اتفاق خوشحالیم. شما در اداره این شرکت تا چه اندازه به سپاه پاسداران وابسته هستید؟ سردار جلاییان: در اداره و تامین نیازهای مالی و سرمایه ای این شرکت هیچ نوع وابستگی مالی به سپاه نداریم و تمام هزینه ها را خودمان تامین کردیم. ما درواقع به شکل سازمان های مردم نهاد یا NGOکار می کنیم. البته اگر کسی بخواهد به ما کمک کند، اعم از کمک مالی یا علمی، آن را می پذیریم. درنهایت هم همان طور که قبل تر هم اشاره کردم این شرکت با همه دارایی هایش باید نهایتا به فرزندان ایثارگران برسد. وضعیت کشور را بعد از جنگ چگونه ارزیابی می کنید؟ سردار فرشباف: البته ما خود را سیاسی نمی دانیم و زیاد هم تمایلی نداریم وارد بحث های سیاسی شویم هرچند دردهای زیادی برای گفتن داریم. اما به طور اجمالی می توان گفت بعد از وفات امام، به وصایای ایشان عمل نشد. امام تاکید داشتند که انقلاب نباید به دست نااهلان بیفتد ولی متاسفانه برخی از نااهلان توانستند در نظام رخنه کنند. امام صریحا گفته بود که خانواده شهدا و جانبازان باید در اولویت کار و تحصیل باشند اما هیچ کدام اجرا نشده. این تعداد بورسیه خارج کشور با معدل های ١٠ و ١٢ انجام شد، ببینید کدام آنها از خانواده رزمندگان و ایثارگران بودند. الان دیگر وضعیت طوری شده که فرزند جانباز و شهید برای استخدام یا ثبت نام دانشگاه مراجعه می کند، خجالت بکشد. خودم در سال ١٣٦٤ برای کاردانی دانشگاه رفتم و البته بیشتر جبهه بودم و سه سال است کاردانی گرفتم. اما در دوره کارشناسی که در دانشگاه خواجه نصیر بودیم اوضاع بسیار عوض شده بود. خود اساتید به ما می گفتند جنگنده. یعنی حتی ما را رزمنده هم نمی دانستند بلکه برپاکننده جنگ می دانستند. هر چند که من در این مساله آنها را مقصر نمی دانم زیرا رفتارهایی که زیر نام پاسدار و رزمنده توسط لباس شخصی ها و نااهلان انجام شد، موجبات بدنامی همه رزمندگان را فراهم آورد. امروز بسیاری از فعالان اقتصادی می گویند برای سرمایه گذاری، سود سرمایه گذار باید در اولویت قرار بگیرد. نظر شما در این رابطه چیست؟ سردار جلاییان: البته حالا این مباحث بیشتر مربوط به مباحث کلان اقتصادی است. اما در حیطه کاری خودمان، ما دنبال سود زیادی نیستم. ما فقط نمی خواهیم ضرر کنیم و یک مقداری هم سود کنیم که چرخ شرکت بچرخد. نهایتا سودی هم که می گیریم بین ١٠ تا ١٥ درصد است تا بتوانیم حقوق کارکنان هم بدهیم. به همین قانع هستیم چون همان طور که گفتم هنوز آرمان گراییم و هدف ما کسب سود حداکثری است. من در حالی که سه دختر بزرگ و دانشجو دارم، چرخ زندگی ام با سه تا چهار میلیون تومان هم نهایتا می گذرد. اما برخی دیگر به این دنیا آمدند که فقط پول دربیاورند و مصرف کنند. در اول بحث ها اشاره کردیم که ما بچه های جنگ هستیم و طور دیگری به مسائل نگاه می کنیم. نگرش اینکه باید سود زیاد داشت، مادر رانت خواری ها و انواع فسادهای اقتصادی امروز است. و کلام آخر سردار فرشباف: حرف من این است که دوستان و همکاران خود و همه کسانی که تعهدی به خانواده ایثارگران دارند، باید دیگر آستین ها را بالا بزنند. به هر حال ما حتما مرامی داشتیم که رفتیم جبهه و هنوز هم باید این مرام را تبلیغ کنیم. باید سعی کنیم خواسته های فرزندان رزمندگان را تامین کنیم. باید کارهایی را سازمان دهیم تا مشکلات این مسائل حل شود. آنچه هستیم باشیم و خود را گم نکنیم. بچه ها و خانواده های جانبازان و شهدا، امروز از ما انتظار دارند، کسی به ما چشمداشتی ندارد، اما ایجاد اشتغال، دیگر مساله مهمی نیست. من همه رزمندگانی که هستند را دعوت می کنم که دست به دست هم دهیم. با بنیاد شهید رقابت نخواهیم کرد، در حد توان خود گام برمی داریم. ببینید آنها فرزندان آن پدران هستند، خود کننده کارهای بزرگی هستند و ما نهایتا می توانیم چراغ قوه را به دست آنها دهیم. در هر حال من هر آنچه بلد بودم را گفتم و اگر هم چیزی را نگفتم طبیعتا بلد نبودم. سردار جلاییان: سردار فرشباف همه چیز را گفتند اما ما هم دست دراز می کنیم به تمام شرکت هایی که می توانند ما را یاری برسانند. علاوه بر این حاضر به همکاری با شرکت های دیگر هم هستیم و می خواهیم دست به دست هم دهیم که میهن خود را آباد کنیم. به هر حال در سازندگی سود هم هست و می تواند زندگی ما را هم به پیش ببرد. باید مملکت خود را بسازیم. هما ن طور که در زمان جنگ با اشاره انگشت امام صد ها هزار نفر رهسپار جبهه ها می شدند امروز هم باید به فکر میهن خود باشیم. حالا هم باید برای سازندگی دست به دست هم دهیم. راه خدمت برای همه ما باز است. *روزنامه اعتماد


دوشنبه ، ۶مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مشرق نیوز]
[مشاهده در: www.mashreghnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن