محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830366590
درباره مردان اقتصادی بازمانده از جنگ/ همیشه رزمنده
واضح آرشیو وب فارسی:رویکرد: گروه جامعه " رویکرد "- بهراد مهرجو : روی بیلبورد بزرگی با فونت خط دروشت نوشته شده است:« شکست یک انتخاب است.» دره سیلکون ولی در میانه دهه کسب و کار «استارتاپ ها» به قلب اقتصاد جهان تبدیل شده است. روحیه کسب و کار امریکایی نیز به ساکنان این خیابان باشکوه فهمانده که بازنده ها جایگاهی در این فستیوال تکنولوژی و پول ندارند. اما هرکارآفرینی که در سیلکون ولی قدم می زند درهر روز طلوع خورشید، تک جمله نویسنده نشریه معتبر اکونومیست را در ذهن مرور می کند:« اینجا شکست یعنی دست کشیدن از کار. کسی که کار را رها می کند، قطعا بازنده است.» دره نورانی، در هفتاد کیلومتری جنوب شرقی سانفرانسیسکو قرار گرفته است. از همین نقطه مبتکران جوان و سرمایه داران ناآوری مانند استیوجابز، به اقتصاد جهانی راه بازکردند و اندوخته جیبشان را به دارایی های میلیون ها مصرف کننده در سراسر جهان گره زند. اما تفسیر اکونومیست از ایده زندگی در مرکز اقتصاد جهانی تنها به مرزهای کالیفرونیا و حتی آنسوی اقیانوس اطلس منحصر نمانده است. کیلومترها دورتر از دنیای رنگ و تکنولوژی و در چهل و پنج کیلومتری حاشیه غربی پایتخت ایران، دیوار به دیوار شهر جدید هشتگرد و در میان فضای خاکستری بیابان های اطراف تهران، کارخانه ای در فضای رکود اقتصادی ایران کمر راست کرده که بنیانگذارش، برآمده از تفکری بین زندگی در کالیفرونیا و مبارزه در جنگ های نامنظم دوران دفاع مقدس است. محمد مرتضوی،جوانیش را در «یگنه دنیا» گذرانده است. او کارخانه هایش را در نقطعه ای از جغرافیای ایران برپا کرده که نه شباهتی با سیلکون ولی دارد و نه حتی تناسبی با آن پیدا کرده است. اما محمد مرتضوی انتخابش برای ادامه زیست همچون برآمدگان از تفکر مبتنی بر یک تک جمله است:« شکست انتخاب است.» مرتضوی راه دیگری رفت و شکست را «انتخاب» نکرد. مرتضوی کیست؟ مرتضوی در خانواده ای بازاری و اقتصادی به دنیا آمد. روحیاتش مذهبی و سلوک زندگیش همچون تمامی جوانان آرمان خواهی است که در تهران، قم و کالیفرنیا به یک شکل مبارزه با حکومت پهلوی را پیش می بردند. او به همراه برادرش در نوجوانی بارسفر به مرکز دانش و پیشرفت را بست. مدتی بعد که شعله های انقلاب به آتش جنگ پیوند خورد، بلیت پروازی مستقیم از سانفرانسیسکو به خرمشهر را تهیه کرد و یک راست به صف مدافعان شهر پیوست. تولد دوم او اینگونه آغاز شد. محمد جوان امریکا دیده و آرمان خواه به سرعت جذب گروه شهید «عارف» شد. او با مصطفی چمران نه تنها در انتخاب مسیر زندگی که در شیوه بریدن از دنیای مطلوب به محیط نامطلوب به اشتراک رسیده بود. مصطفی چمران مدتی قبل از او جایزه نوبل را رها کرده، کار در شرکت بل امریکایی را نپذیرفته و خانواده امریکایی اش را نیز از لبنان به همان ساحل آرامش امریکا فرستاده بود. محمد نیز لباس های شیک امریکایی را از تن درآورده، اورکت سبزرنگ نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را پوشیده و یکسره سراغ مصطفی را گرفته بود تا این دو «امریکا» دیده، کردستان را برای ادامه آرمانخواهیشان انتخاب کرده باشند. آرمان خواهان چنین از قلب آرامش به مرکز نبرد رسیدند تا تفسیری برتک جمله ای باشند که مدتی بعد هنرمندی برآمده از همین نسل برای تفسیر زندگیشان به کار برد:« آرمان خواهان نمی توانند زندگی عادی داشته باشند.» تولید سوم برای محمد جوان شهادت مصطفی چمران نه پایان نبرد که آغاز دوران تازه مبارزه ای دوباره برای آرمان خواه جوان بود. محمد کمتر از ده روز پس از ازدواجش با «رکسانا» بازهم راهی جبهه ها شد. این بار انتخابش نه غرب که جنوب بود چراکه جبهه های غرب بی مصطفی و چریک ها دستمال سرخ نه برای او و نه برای دیگران معنای دلپذیر نداشت. سردار متوسلیان یکی دیگر از نسل آرمان خواهان و تیم همراهانش در اندیشه بازپس گیری خرمشهر بودند و نام عملیاتشان را نیز براساس همین ایده «فتح المبین» یعنی همان آزادی و پیروزی بزرگ قرار دادند. اما در میانه همین نبرد آزادی خواهانه، محمد مجروح شد و به این ترتیب تولد سوم او در نیمه دوم زندگیش رخ داد. محمد به دوستانش یادآوری کرده بود جنازه اش را در میان لشگر زره پوش های عراقی جانگذارند و حداقل برای رهایی «رکسانای» جوان از روزهای نفس گیر، انتظار برای بازگشت همسر، جنازه شهید مرتضوی را تحویل دخترجوان دهند ولی محمد نه شهید که جانباز شده بود:« گلوله به پاهایم خورد. چند لحظه احساس کردم که مرده ام. همه چیز را از بالا می دیدم و دشت زیرپایم بود. دوستانم فکر کردند شهید شده ام و آمده بودند جنازه ام را به عقب ببرند ولی من زنده بودم.» او اکنون همان آرمان خواه بزرگ بود و تنها یک تفاوت با گذشته داشت؛ محمد یک «پا» نداشت. زندگی در امتداد آرمان ها او می گوید:«برای من زندگی روی ویلچر و به گوشه ای افتادن معنا نداشت. من آرزو داشتم. آروز داشتم که بچه هایم را بغلم بگیرم، آرزو داشتم بازهم به جنگ برگردم، آرزو داشتم کارخانه های خانوادگیمان را اداره کنم، آرزو داشتم روی پاهایم بدوم و همه اینها روی صندلی چرخ دار، ممکن نبود. من حتی اگر شده مثل لانگ جان سیلو ( قهرمان کارتونی با یک پا) با یک چوب زیرپایم هم راه می رفتم. من باید راه می رفتم.» زندگی برای مردان آرمان خواه، روال طبیعی ندارد و به همین دلیل محمد به سرعت راهی آلمان شد تا آرزوهای سراب آلودش را به موفقیت هایی در دسترس تبدیل کند. مدتی در آلمان ماند و پای مصنوعی ساخت. هنوز چند قدم برنداشته بود که پای ترکش خورده عفونت کرد. درمان روی پای عفونی ادامه پیدا کرد و سرانجام مرتضوی جوان از روی ویلچر بلند شد:« هر روز راه می رفتم، پایم خون می آمد و من راه می رفتم، پایم عفونت می کرد و من راه می رفتم. برای راه رفتن اشتیاق داشتم. نمی توانستم بنشینم و مدام راه می رفتم.» او با پای مصنوعی به ایران بازگشت و دوره چهارم زندگیش را در دهه سوم زیست اش آغاز کرد. مرتضوی و آرمان زندگی بدون شکست محمد به سبک ساکنان سیلیکون ولی «شکست را انتخاب نکرده بود.» و بنابراین باید به زندگی در کارخانه های صنعتی باز می گشت. جنگ به پایان رسیده بود، آرمان خواهان همگی در شهرها غریبه بودند و سایه برج های پایتخت روی سرشان سنگینی می کرد. محمد به حاشیه تهران رفت و در بیان بی آب و غروب های خاکستری هشتگرد، کارخانه آردش را بنیان گذاشت:« اوایل اصلا سرمایه درستی نداشتیم. حتی برای ساختن بخش ادرای کارخانه مجبور شدیم به یزد برویم و آجرهای خراب و دور ریز را خریداری کنیم.» ساختمان برپا شد ولی برای مردی همچون محمد که زیبایی غروب آفتاب در ساحل اقیانوس اطلس را درک کرده بود، هشتگرد کرج جای مناسبی برای زندگی به شمار نمی آمد:«تصمیم گرفتیم دور تا دور کارخانه را درخت بکاریم ولی پول کافی برای سیستم آبیاری نداشتیم. درخت ها را کاشتیم و هر بعد از ظهر من با ماشین خودم با سطل آب می بردم و درخت ها را آبیاری می کردم.» با پای پلاستیکی و روحیه ای آهنین مرتضوی جوان کارخانه اول و دوم و چندمش را برپا کرد. او اینگونه از جنگ زرهپوش ها به جدال با زندگی آمد. مرتضوی «شکست را انتخاب نکرده بود.» مرتضوی مردی برای تمام اعتراض ها او در دهه پنجم زندگیش قرار دارد. نوه اش را در آغوش می گیرد و با عصا فوتبال بازی می کند. در میان همکاران اقتصادیش از به مردی صریح، صادق و مهربان شهرت دارد. برخی از همکارانش را با نام کوچک صدا می زند و مانند همگی کهنه سربازان اصیل، نه فخر می فروشد و نه امتیازی از زخم کهنه اش می گیرد. مرتضوی با پای مصنوعی هر روز صبح تا هر شام در محیط کارش حاضر است و به معتمدی برای اقتصاد ایران تبدیل شده است. او رزمنده و از آن مهمتر هنوز آرمان خواه مانده است:«فانتوم پن یعنی درد شبحی. یعنی اینکه کسی که پایش قطع شده، گاهی احساس می کند که مثلا کف پایش می خارد یا درد می کند. بنابراین تلاش می کند که پایش را بخاراند ولی پایی وجود ندارد و همین تبدیل به یک برق گرفتگی می شود که مغز جانباز را هر چند هفته داغوان می کند. من هم گاهی از این درد چنان دندان هایم را به هم می فشارم که خورد می شوند.» کهنه سرباز آرمان خواه ولی با این درد از پا نیفتاده است:« اما اینها برای من مهم نیست. فانتوم پن من زمانی است که می بینم آرمان هایی که برایشان جنگیدم همگی از دست رفته است یا می رود.» حاج محمد مرتضوی، کهنه سرباز آرمان خواه در دهه نود، چنان زندگی می کند که در دهه پنجاه مبارزه می کرد، در دهه ۶۰ می جنگید و در دهه ۷۰ برای احیایی دوباره تکاپو می کرد. او همیشه «رزمنده» است و به روایت یکی از هم نسلانش زندگی برای آرمانخواهانی چون او به روال طبیعی نمی گذرد.
سه شنبه ، ۳۱شهریور۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رویکرد]
[مشاهده در: www.rooykard.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]
صفحات پیشنهادی
کفاشیان: همیشه با کی روش جنگ و جدل دارم/ دایی ام گفت دروغ می گویی
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا علی کفاشیان در گفت وگویی مفصل با رضا رشیدپور درباره مسایل مختلف صحبت کرده است متن این پرسش و پاسخ در ادامه می آید خیلی خوشحالم که در خدمت شما هستم انشاالله که سوال های شما را خوب جواب بدهم و هول نشوم شما در گفت وگوی سخت تا به حال شرکت کرددفاع مقدس باید برای همیشه زنده بماند/ نفوذ فرهنگی خطرش بیشتر از نفوذ اقتصادی و امنیتی می باشد
رهیاب به نقل از شوشترروز شوشترروز حجت الاسلام شکرالله سلیمانی درخطبه های نمازجمعه این هفته شهرستان اظهار داشت پرده برداری از دشمنی استکبار نسبت به کشوراسلامی از ویژگی های مهم دفاع مقدس می باشد که نباید فراموش شود وی ادامه داد همین های که امروز تقاضای مذاکره و دوستی می دهند بایدجنگ از عراق تا سوریه؛ موضوع اولین رمان درباره شهید مدافع حرم
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاریخبرگزاری دانشجو اکبر صحرایی نویسنده کتاب دفاع ومقدس با اشاره به آثار در دست نگارش خود گفت در حال حاضر مشغول نگارش زندگی نامه و خاطرات شهید عبدالله اسکندری از شهدای مدافع حرم در سوریه هستم مراحل تحقیق این اثر از سال گذشته شروع شد و اکنون در مرحله تفرمانده سپاه فتح کهگیلویه و بویراحمد: راه اصلی مقابله با جنگ اقتصادی دشمن روی آوردن به اقتصاد مقاومتی است
فرمانده سپاه فتح کهگیلویه و بویراحمد راه اصلی مقابله با جنگ اقتصادی دشمن روی آوردن به اقتصاد مقاومتی استفرمانده سپاه فتح کهگیلویه و بویراحمد راه اصلی مقابله با جنگ اقتصادی دشمن را روی آوردن به اقتصاد مقاومتی دانست و گفت به همین منظور در سپاه فتح به دنبال اجرای این فرمان رهبری معاستکبارستیز مثل مردان دوران عاشقی-2 دیدگاه مردم نسبت به جنگ تحمیلی به عنوان یک وظیفه الهی بود
استکبارستیز مثل مردان دوران عاشقی-2دیدگاه مردم نسبت به جنگ تحمیلی به عنوان یک وظیفه الهی بودفرمانده ناحیه مقاومت بسیج فلاورجان گفت دیدگاه مردم ایران نسبت به جنگ تحمیلی به عنوان جهاد یک وظیفه الهی بود سید هدایت نورالهزاده امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در فلاورجان در رابطه20 نکته درباره بیماری پیرونی - قاتل توانائی جنسی مردان
بیماری پیرونی رفته رفته سبب اختلال نعوظ یا ناتوانی جنسی می شود نکاتی درباره بیماری پیرونی کج شدن آلت تناسلی مردان بیماری پیرونی Peyronie s disease یک بیماری فوق العاده خطیری است که بسرعت می تواند در سنین پائین سبب کجی آلت تناسلی و ناتوانی جنسی در مردان شود علت اصفعالیت اقتصادی زنانه و مردانه ندارد
سهشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۳ ۳۵ نایب رئیس اتاق بازرگانی گفت زنان ما توانمند هستند تجارت کار آفرینی و فعالیت اقتصادی زنانه و مردانه ندارد و زنان نیز به فنون تجارت آگاهی دارند به گزارش خبرنگار ایسنا فاطمه دانشور در مراسم افتتاحیه دومین نمایشگاه و همایش نقش آفرینی زنان در توسعهعضو مجمع تشخیص مصلحت نظام: در جنگ تمام عیار اقتصادی درگیر هستیم
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت در جنگ تجاری تمام عیاراقتصادی درگیر هستیم و باید مراقب نفوذ اقتصادی دشمنان باشیم و اجازه ندهیم با تبدیل شدن ایران به بازار کالاهای مصرفی شرکت های خارجی تولید ملی نابود شود به گزارش عیار آنلاین معاون وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی بابیان اینکه اقتحدیث روز/سخن امام علی(ع)درباره ظهور منجی هنگام فتنه ها و جنگها
حدیث روز سخن امام علی ع درباره ظهور منجی هنگام فتنه ها و جنگها او را در زمانى فرستاد كه روزگارى بود پيامبرى برانگيخته نشده بود و مردم در خوابى طولانى به سر مى بردند و فتنه ها بالا گرفته و كارها پريشان شده بود امیرالمومنین امام على عليه السلام خداوند او را در زمانى فرستاد كه رگزارش فارس از حمایت ده چهره فرهنگی جهان عرب از فیلم مجیدی بازیگر بازمانده: ساخت فیلمی درباره پیامبر اتفاق بسیا
گزارش فارس از حمایت ده چهره فرهنگی جهان عرب از فیلم مجیدیبازیگر بازمانده ساخت فیلمی درباره پیامبر اتفاق بسیار مهمی است مجری معروف mbc واکنشها سیاسی استاگر چه پروپاگاندای رسانههای غربی و عربی بر آن است که جهان اسلام و عرب با فیلم محمدرسولالله ص مجید مجیدی مخالفت دارند اما-
گوناگون
پربازدیدترینها