واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: فقط قالپاق دزدهاى فوتبال را دستگير مى كنند - مايلى كهن:ثروت زياد قلدرى مى آورد
فارس - محمد مايلى كهن در نبردى كه با على دايى در دادگاه داشت، پيروز شد تا دادگاه او را از اتهاماتى كه به او وارد بود، تبرئه كند. مايلى كهن در گفت و گو با خبرگزارى فارس چنين مى گويد:قلدرها، قلدرى نكنند!آنهايى كه مرا مى شناسند، مى دانند صد در صد به قانون احترام مى گذارم. معتقدم برخى مشكلات به دليل عدم تمكين از قانون است. اگر همه به قانون احترام بگذاريم، وضعيت كشور، به خصوص در حيطه ورزش كه شغل اصلى ما است، بهتر خواهد شد. اين را هم بايد بگويم كه برد و باخت در اين دادگاه برايم اصلا مهم نبود. قبلاً عرض كرده بودم، برگزارى اين دادگاه فارغ از هر نتيجه اى كه داشته باشد، به سود فوتبال بوده و هست. اگر قانون اجرا شود، هيچ قلدرى ديگر قلدرى نخواهد كرد. ***نكته: على دايى توسط محمد مايلى كهن «قلدر» ناميده مى شود. خدا به كسى رحم كند كه خداى ناكرده روزى به مايلى كهن چنين لفظى را نسبت دهد.ثروت زياد قلدرى مى آورد يكى از دلايل عمده قلدرى، داشتن ثروت و مال بى حد و حصر است. اين مسأله احساس قلدرى به وجود مى آورد اما هميشه تابع قانون بوده و خواهم بود. از روز نخست هم گفته بودم، براى برگزارى دادگاه لحظه شمارى مى كنم. به طور كلى تمكين از قانون بايد براى همه باشد؛ نه آنكه آدم هاى قلدر از قانون فرار كنند و آدم هاى ضعيف گير بيفتند. به عبارت بهتر، دانه درشت ها از قانون فرار مى كنند و قالپاق دزد ها دستگير مى شوند. اين روزها اين مسأله را در فوتبال شاهد هستيم. خط و خطوط فدراسيون از جاى ديگر صادر مى شود. زمانى به فدراسيون سابق ايراد مى گرفتيم كه چرا قرارداد سرمربى تيم ملى در اتاق رييس وقت سازمان تربيت بدنى امضا شده است. اين موضوع استقلال فدراسيون را زير سؤال مى برد اما حالا مدير تداركات كه شغل شريفى هم هست، بايد با اجازه انتخاب شود. ***نكته: يعنى على دايى چون مرد متمولى است قلدرى مى كند. اين اتهام نيست چرا براى كريمى جنجال به پا شد زمانى كه فدراسيون اركان خودش را زير سؤال مى برد و كسى واكنش نشان نمى دهد چرا بايد براى يك حرف ساده على كريمى، اين همه جنجال به راه مى افتد اگر من اين كار را كرده بودم، مى گفتند منافع ملى به خطر افتاده است اما مگر على كريمى چه چيزى گفت مراجعه كنيد به سخنانى كه پيش از مصاحبه على كريمى انجام شد. اين مسائل مستند است. زمانى كه هنوز سرمربى تيم ملى انتخاب نشده بود و ۵ نفر مورد نظر فدراسيون بودند، فردى در مصاحبه اش رسما اعلام كرد كه هر شخصى كه لابى قويترى داشته باشد، سرمربى مى شود. او به همه چيز تاخت و يك هفته بعد، همين شخص سرمربى شد. معناى اين مسأله چيست آيا غير از اين است كه تمام اركان فدراسيون را زير سؤال برده است ***نكته: آقاى مايلى كهن كه روزى شاهرودى را به خاطر اينكه گفت من مالدينى ايران هستم خط زد حالا پشت كريمى مى ايستد. يعنى يك بام و صد هوا! انگار مايلى كهن مى خواهد از كريمى هم به عنوان يك ابزار براى حمله به دايى استفاده كند! رييس فدراسيون در كميته انضباطى دخل و تصرف دارد بعد از ديدار پرسپوليس و سايپا، اين شخص مصاحبه كرد و گفت به محسن تركى باختيم؛ نه پرسپوليس. زمانى كه كميته انضباطى او را احضار مى كند، در جلسه حاضر نمى شود و رييس فدراسيون مى گويد خودم گفتم. معناى اين گفته چيست؛ غير از زير سؤال بردن اركان فدراسيون است طبق قوانين موجود، رييس مى تواند هر آدمى را به عنوان رييس كميته انضباطى انتخاب كند اما پس از انتخاب حق ندارد در آراى آن دخل و تصرف داشته باشد. اين مسأله نقض صريح مقررات و دخالت در اركان فدراسيون است. اين مسائل قابل اغماض نيست. ***نكته: آقاى مايلى كهن! شما خودتان هرگز حاضر نشديد در جلسات كميته انضباطى حاضر شويد. آيا فراموش كرده ايد آقاى مايلى كهن! آيا داستان رطب خورده را مى دانيد فدراسيون فوتبال عوامفريبى مى كند على كريمى فقط گفت كه فدراسيون اخير، ضعيف ترين فدراسيون در ۱۰ سال اخير بوده است اما جالب است كه مهدى تاج (نايب رييس فدراسيون) عنوان مى كند كه فدراسيون قويترين دوران خود را مى گذراند. ايشان عوامفريبى مى كند و مى گويد تيم ملى فوتسال و فوتبال ساحلى ايران به جام جهانى صعود كرده است. بهتر است عوامفريبى نكنند چرا كه تيم ملى فوتسال در ۱۰ دوره گذشته، در ۹ دوره قهرمان آسيا شده است.بنابراين، در كدام دوره به جام جهانى نرفته است هر وقت اين تيم توانست مقامى بهتر از چهارمى جهان در سال ۱۹۹۲ را به دست آورد، چنين صحبتى را مطرح كنند. فوتبال ساحلى ما نيز در شرايط به جام جهانى راه پيدا كرد كه بازيكنان ايران حتى با توپ بازيها آشنا نبودند. به جاى كريمى با قلدرها برخورد كنيد بايد تأكيد كنم؛ اگر تمام تيم هاى فوتبال از نوجوانان، جوانان، المپيك، فوتسال و فوتبال ساحلى به جام جهانى صعود كنند اما تيم ملى بزرگسالان از صعود بازبماند، مهدى تاج بايد تاج و تخت خود را رها كند و برود. تاج بايد بداند سمتى كه به او رسيده، شايسته افراد ديگرى بود اما حالا كه در مسند هستند، كمى آهسته تر حركت كند و حرمت افراد فوتبالى را نگه دارد. آدمى مثل على كريمى كه حدود ۱۰۰ بازى ملى دارد، نبايد در موردش اينگونه صحبت كرد. اگر موردى هم بوده، بايد بدون آنكه در جايى درج شود، با خودش در ميان گذاشت. به جاى برخورد با كريمى، بايد با افرادى كه قلدر مآبانه رفتار مى كنند، برخورد شود. آنهايى كه قراردادهاى لباسشان و رفتار با كميته هاى داوران و انضباطى شان مشخص است. اگر تيم ملى به اردبيل رفت و در آنجا اردو زد، شايد بخشى از آن به دليل كمبود امكانات بوده باشد. اگرچه دماى تهران و اردبيل چند درجه با يكديگر اختلاف دارد اما با نظر و سيلقه سرمربى محل اردو. انتخاب مى شود اين مسأله خيلى مهم نيست؛ بلكه اينكه بازيكنان نجيبى مثل محمد نصرتى با پنجاه بازى ملى ديده نمى شوند (تازه روز گذشته او را به تيم ملى دعوت كردند) اما آنهايى كه در خانه خود در قبرس مشغول فوتبال دستى و پلى استيشن هستند به تيم ملى دعوت مى شوند و خودشان هم تعجب مى كنند، مسأله مهمى است. ***نكته: الان از محمد نصرتى دفاع مى شود. اگر نصرتى هم بود بحث يك بازيكن ديگر را پيش مى كشيد. آيا اين ادبيات برازنده يك مربى فوتبال است به همه پرسپوليسى ها تبريك مى گويم به طرفداران پرسپوليس، فوتبال دوستان، مديران، مربيان و بازيكنان اين تيم به دليل كسب قهرمانى در ليگ برتر تبريك مى گويم. آنها كار فوق العاده دشوار و مهمى را انجام دادند اما بايد بدانيم كه چرا اين قهرمانى اين همه به چشم مى آيد. آنهايى كه قبلاً سكان هدايت را بر عهده داشتند، به گونه اى عمل كردند كه نه تنها پرسپوليس قهرمان نشد؛ بلكه مانند يك تيم بزرگ هم در ميادين حضور نداشت. ضعف گذشتگان بود البته افراد كنونى واقعاً زحمت كشيدند و به آنها تبريك مى گويم. دست همگى آنها درد نكند. در پايان ليگ برتر يك نكته مهمى را مشاهده كردم. داستان قرمز و زرد را بعد از مسابقه پرسپوليس و سپاهان به راه انداختند؛ در حاليكه سپاهان و پرسپوليس تا آنجا كه مى دانم در گذشته هاى نه چندان دور هم ريشه بوده اند و از شاهين مشتق شده اند.اينكه طرفداران فوتبال اصفهان و تهران را مقابل هم قرار بدهيم، خيلى كار ناشايست و خطرناكى است. بايد بدانيم كه فوتبال موهبت الهى است و مى توانيم به نحو احسن از آن استفاده كنيم. مى توانيم دوستى هاى خود را در فوتبال بيشتر كنيم. شمشيرها را عليه خود بيرون مى كشم اين حرف ها را مى زنم و دوباره شمشيرها را عليه خودم تيز مى كنم.از اين كلانترى به آن كلانترى مى روم اما اين حرف ها را بر زبان مى آورم چون وظيفه خودم مى دانم كه بگويم. اگر همين مراسم جشن قهرمانى پرسپوليس را به من مى سپردند، به شما مى گفتم چگونه بايد آن را اجرا كرد. كار را بايد به كاردان سپرد. خيلى جاها بايد از خودت بگذرى. اگر خوب از فوتبال استفاده شود، مى تواند اشتغال آفرين باشد. نقش قطبى در قهرمانى پر رنگ بود كجا منتقد افشين قطبى بودم از هفته اول تا هفته سى ام ليگ برتر صحبتى نكردم. فقط آنجايى كه تيم خوب بازى نمى كرد و قطبى مى گفت پرسپوليس بين المللى بازى كرده، صحبت مى كردم.طبيعى است نقش او در قهرمانى پررنگ است و بايد به او خسته نباشيد گفت. در رابطه با حضور ايشان و نحوه آمدن به ايران حرف داشتم و دارم كه بخشى از آنها را هم پيش از اين گفته ام اما واقعاً به قطبى و كليه مربيان مديران و بازيكنان تبريك مى گويم.
دوشنبه 6 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 297]