واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه جام جم: سال 2013 فیلمی ساخته شد به نام الیسیوم که به دلیل توجه به ابعاد مختلف سیاسی ـ اجتماعی موضوع مهاجرت، تحسین فراوانی را در سطح جهان بر انگیخت. در این فیلم علمی ـ تخیلی که داستانش سال 2154 میلادی اتفاق می افتد، افراد ثروتمند و سرمایه دار، ساکنان فقیر زمین را بیرون کرده، آنها را در یک ایستگاه فضایی فوق العاده پیشرفته به نام الیسیوم مستقر می کنند.زمین در آن زمان با مشکلات عدیده رو به روست؛ ازجمله این که خدمات بهداشتی وجود ندارد و میزان جرم و جنایت به شدت افزایش یافته است. در نتیجه همین مشکلات، ساکنان زمین آرزوی رفتن به الیسیوم را دارند. برای آنها رفتن به این ایستگاه فضایی، پایان تمام مصائب و مشکلات به حساب می آید، اما قضایا آن طور که آنها تصورش را داشتند، پیش نمی رود . افرادی که در این مکان زندگی می کنند، راضی نیستند محل زندگی خود را با فقرای زمین تقسیم کنند. وضع این روزهای مناطق مرزی کشورهای اروپایی، بسیار شبیه این فیلم است. جامعه بین الملل بنا به دلایل مختلف تصمیم گرفته در قبال بحران مهاجران در اروپا محتاط عمل کند؛ بحرانی که بی شک آن را می توان یکی از تراژیک ترین اتفاقات انسانی در دهه کنونی دانست. آمار و ارقام اعلام شده از طریق سازمان بین المللی مهاجرت نشان می دهد، بیش از 350 هزار مهاجر و پناهجو سعی کرده اند، تنها از راه دریای مدیترانه خود را به اروپا برسانند. از همین تعداد، حدود 2600 نفر از اول سال جاری میلادی تا پایان ماه آگوست جان خود را از دست داده اند. بیشتر این افراد از غرب آسیا و به خصوص کشورهای جنگزده ای همچون سوریه، عراق و لیبی می آیند. شهروندان کشورهای آشوب زده آفریقایی نیز سهم زیادی در این آمار دارند. گزارش های این سازمان نشان می دهد، مردم افغانستان و پاکستان به دلایل مشابه شهروندان این کشورها، مهاجرت را انتخاب کرده اند. افغانستان همچنان اسیر جنگ داخلی بوده، وضع اجتماعی و اقتصادی پاکستان نیز بسیار اسفناک است. بنا به همین دلایل است که آنها کشورهای خود را ترک می کنند و به امید یافتن صلح، آرامش و زندگی جدید به سمت اروپا می روند. پایان رویاها همان طور که در فیلم الیسیوم، فقرای زمین به سرعت متوجه شدند، بهشتی که در رویاهای خود ساخته اند واقعیت ندارد، مهاجران نیز با رسیدن به پشت درهای اروپا خیلی زود به این حقیقت تلخ پی بردند. آنچه بیش از همه، باعث اذیت و آزار مهاجران شد، رفتار متناقضی بود که از دولت های اروپایی مشاهده کردند. از آغاز درگیری در سوریه، موج مهاجرت به کشورهای اروپایی آغاز شد، اما کمتر مورد توجه رسانه ای قرار گرفت. در همان زمان، کشورهای اروپایی با محدودیت فراوان، مانع ورود این افراد به کشورهای خود می شدند، اما یک اتفاق در ماه آوریل سال جاری نگاه ها را به سمت این معضل تازه برد. یک قایق به همراه 850 مهاجر در دریای مدیترانه واژگون شد و تقریبا تمام مسافران آن جان خود را از دست دادند. این تراژدی باعث شد مساله مهاجران به بحث نخست سیاستمداران اروپایی تبدیل شود و آنها با برگزاری نشست ها و جلسات متعدد تلاش کردند راهی برای مقابله با این پناهجویان و مهاجران پیدا کنند. پس از آن، برخی کشورها همچون آلمان و فرانسه درهای خود را باز کردند و پذیرای تعداد زیادی از این افراد شدند. فشار افکار عمومی و رسانه ها پس از انتشار تصویر آیلان سه ساله در سواحل ترکیه، باعث شد این کشورها انعطاف بیشتری در این زمینه از خود نشان دهند. براساس همین سیاست ها بود که در عرض تنها دو هفته نزدیک به 60 هزار مهاجر سوری وارد مونیخ شدند، اما در بحبوحه همین اتفاقات بود که کشورهای اروپای شرقی با ایجاد مانع بر سر مرزهای خود به شدت از ورود این افراد جلوگیری کردند. کشورهایی همچون مجارستان، کرواسی و اسلوونی نه تنها با کشیدن حصار در اطراف مرزهای خود مانع ورود این پناهجویان شدند، بلکه خشونت شدیدی علیه آنها اعمال کردند. دولت های راست افراطی در این کشورها، نقش به سزایی در مخالفت با ورود این مهاجران داشتند. با کمرنگ شدن این موضوع در رسانه ها، کشورهایی همچون آلمان که پیشتر رویکردی منعطف تر داشتند ، تغییر موضع دادند. در همین ارتباط، دولت آلمان که پیشگام حمایت از مهاجران شد، با شتاب گرفتن موج ورود مهاجران ناگزیر شد اقدام های سختگیرانه ای در مرزها اعمال کند. آن طور که منابع خبری گزارش دادند، مونیخ تصمیم گرفت حتی مقررات آزادی عبور و مرور در مرزهای خود را ـ که طبق توافق نامه شنگن به آن متعهد است ـ به حالت تعلیق درآورد. مقامات این کشور نیز می گویند مناطق مرزی به ویژه مناطق مرزی با اتریش به شدت کنترل خواهد شد. اتخاذ این سیاست های دوگانه از طرف کشورهای اروپایی باعث شده تا این مهاجران و آوارگان با سردرگمی فراوانی رو به رو باشند. نقش اروپایی ها در بروز این بحران برای پی بردن به ریشه های این بحران ، نقش کشورهای اروپایی در شکل گیری جنگ و درگیری در این کشورها باید مورد بررسی دقیق قرار بگیرد. در کشورهای خاورمیانه که این روزها درگیر جنگ هستند، پیش از این گرچه سطح دموکراسی قابل قبول نبود، اما ثبات سیاسی وجود داشت و فعالیت اقتصادی به آرامی پیش می رفت. این منطقه به دلیل منابع عظیم انرژی همواره مورد توجه آمریکا و هم پیمانانش بوده است. به همین دلیل این کشورها با استفاده از ابزارهای قهری سعی کردند پس از پایان جنگ سرد، برنامه های سیاسی و اقتصادی خود را در این منطقه پیاده کنند. در نتیجه، بدون آن که ثابت شود سلاح کشتار جمعی در عراق وجود دارد، این کشور به ویرانه تبدیل شد. لیبی نیز پس از قطعنامه 1973 شورای امنیت سازمان ملل هدف بمباران هوایی ناتو قرار گرفت. نتیجه اش این شد که امروز گروه های مختلف شبه نظامی برای به دست گرفتن قدرت با یکدیگر رقابت و جنگ دارند. حمایت تسلیحاتی و مالی از گروه ها و شورشیان در سوریه نیز نقش به سزایی در شکل گیری گروه های تروریستی همچون داعش و جبهه النصره داشت. افغانستان یکی دیگر از مکان هایی است که صحنه طمع ورزی اروپا و غرب پس از جنگ سرد شد. حملات قدرت های غربی و اروپایی پس از حوادث 11 سپتامبر، تنها باعث وخامت اوضاع این کشور شد. در حالی که اسامه بن لادن، رهبر گروه تروریستی القاعده کشته شده، تروریسم همچنان در این کشور وجود دارد و بی ثباتی سیاسی این کشور را رنج می دهد. وضع اسفبار کودکان مهاجر آنچه طی چند ماه گذشته کمتر مورد توجه رسانه ها قرار گرفته، وضع کودکان و نوجوانان مهاجری است که همراه والدین خود یا به تنهایی وارد این کشورها می شوند. گزارش های مختلف نشان می دهد، بسیاری از این بچه ها از همان بدو ورود مورد سوءاستفاده قرار می گیرند. این افراد به محض ورود به این کشورها ازجمله ایتالیا، برای گذران زندگی به عضویت گروه های خلافکار درآمده اند. در جنوب ایتالیا بچه مهاجر یعنی کسب و کار. بعضی مراکز پذیرش که از سوی دولت برای ساماندهی این افراد راه افتاده اند، روزی ۷۵ یورو برای نگهداری هر بچه دریافت می کنند. این در حالی است که برای هر بزرگسال ۳۵ یورو می گیرند. این کودکان به واسطه همین مراکز به استخدام گروه های تبهکار در می آیند. این وضع برای دختران به مراتب وحشتناک تر است. حسین خلیلی بین الملل
یکشنبه ، ۵مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه جام جم]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]