واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۴ مهر ۱۳۹۴ (۲۰:۴۵ب.ظ)
چرا آمريکا به حضور نظامي مسکو در سوريه واکنش نشان نداد؟ گروه اقتصاد سياسي،
زماني که دولت آمريکا تنها راه از بين بردن گروه داعش را استفاده از جنگجويان محلي براي عقب راندن آنها و اطمينان از امنيت طولاني مدت در منطقه دانست، مقامات کاخ سفيد تصميم گرفتند تا پاپان سال جاري ميلادي 5400 شبه نظامي ميانه رو سوري را تحت آموزش نظامي قرار دهند تا آنها بتوانند در مقابل داعش ايستادگي کنند.
اما پس از گذشت يک سال، ژنرال لويد آستين، رئيس فرماندهي مرکزي ايالات متحده، با حضور در مجلس سنا، اعلام کرد برنامه پنتاگون براي مقابله با داعش بايد مورد تجديد نظر قرار گيرد و بازرس پنتاگون بايد ارزيابي هايي که نشان مي دهد اين برنامه پيشرفت داشته است را دوباره بررسي کند. همچنين وي در ادامه اين سوال را خطاب به نمايندگان سنا، مطرح کرد که با توجه به اينکه هدف اين برنامه استخدام و آموزش شورشيان ناسيوناليستي است که با داعش و نه دولت اسد مبارزه مي کنند، بايد ادامه يابد يا نه؟
اين در حالي بود که آستين در جلسه کميته خدمات مسلح سنا در پاسخ به اين پرسش که از گروه 60 نفر اوليه اي که توسط آمريکا تحت آموزش قرار گرفتند، چند نفر به نبرد عليه داعش پيوستند، به حضور چهار الي پنج نفر در اين عرصه نبرد اشاره کرد.
بر اين اساس، تنها از استناد به سخنان اعلام شده توسط ژنرال آستين مي توان به شکست استراتژي نظامي آمريکا در سوريه که چيزي شبيه به کنترل از راه دور صحنه نبرد با عناصر خارجي بود، اذعان کرد. در همين حال، مشاور ارشد سابق دولت اوباما در سوريه نيز تاکيد کرد: آموزش و تجهيز شورشيان ميانه رو توسط کاخ سفيد از ابتدا يک ماموريت غير ممکن بود. استخدام مخالفيني که چهار سال به دنبال براندازي اسد بودند و امروز بايد عليه داعش مي جنگيدند، نشان دهنده قطع ارتباط کامل آمريکا با واقعيات داخل سوريه بود.
اين در شرايطي بود که معاون وزير دفاع آمريکا نيز از حضور بين 100 تا 120 شبه نظامي آموزش ديده در ترکيه در جنگ داعش خبر داد. با توجه به اين، آمار و ارقام، نمايندگان سنا خواستار بررسي مجدد برنامه پنتاگون در سوريه شدند و در اين ميان يکي از سناتورها ضمن تمسخر حضور چهار يا پنج مبارز سوري آموزش ديده در نبرد با داعش از بين 60 شبه نظامي تحت آموزش، تاکيد کرد آمريکا بايد به شکست کامل اين برنامه اعتراف کند.
در واقع بعد از افشاگري ژنرال آستين در مورد شکست برنامه آموزش شورشيان ميانه رو در سوريه، اين سوال توسط نمايندگان سنا مطرح شد که پس از صرف 500 ميليون دلار بودجه براي اين کار، آيا عاقلانه است تا براي سال آتي نيز 600 ميليون دلار از سوي پنتاگون درخواست شود؟ در پاسخ به اين سوال يک سناتور پيشنهاد داد بهتر است پنتاگون از استراتژي افزايش تعداد جنگجويان در مقابله با داعش در سوريه استفاده کند.
همچنين در ادامه نمايندگان مخالف سنا اعلام کردند همکاري شورشيان ميانه رو با آمريکا، آنها را تبديل به اهدافي براي شبه نظاميان داعش مي کند؛ به خصوص که اين گروه تروريستي در تبليغات و کار با فضاي مجازي براي نشان دادن مخالفت خود با ايالات متحده بسيار ماهر است. از اين رو وضعيت با تداوم آموزش شبه نظاميان، به مرابت بدتر خواهد شد.
با اين شرايط و با توجه به داده هايي که رئيس فرماندهي مرکزي آمريکا در سنا ارائه داد، نبايد عدم واکنش قاطع ايالات متحده به حضور نظامي رو به افزايش مسکو در سوريه را چندان عجيب قلمداد کرد؛ زيرا به نظر مي رسد کاخ سفيد به اين نتيجه رسيده است که ائتلاف بين المللي و همچنين استراتژي آموزش مخالفان ميانه رو توان کنار زدن اسد و يا عقب راندن داعش را در سوريه ندارد.
از اين رو، همان طور که دکتر علي اصغر زرگر در پاسخ به خبرنگار موج گفت: «در پشت صحنه رقابت و لفاظي واشنگتن و مسکو در مورد حضور نظامي در سوريه، رضايت غرب وجود دارد.»
وي همچنين تاکيد دارد: «آمريکا اميدوار است از طريق قدرت نظامي روسيه و حمايت از ارتش اسد، ثبات به سوريه بازگردد و پس از اين اتفاق، ايالات متحده و روسيه بر سر آينده اين کشور و خاورميانه دست به توافق بزنند.»
در واقع همان طور که بيش از چهار سال جنگ در سوريه نشان داد، دولت بشار اسد به دليل حمايت هاي داخلي و همکاري با حزب الله و ايران به عنوان يک قدرت منطقه اي، با منابع مالي غربي و عربي و اقدامات رعب آور داعش سرنگون نخواهد شد.
همچنين سکوت آمريکا و متحدينش در رابطه با حضور گسيل تجهيزات نظامي روسيه به سواحل سوريه و تلاش تل آويو براي توافق با مسکو بر سر مکانيسمي در راستاي جلوگيري از تبادل آتش سهوي دو طرف، مهر تاييد نهايي، بر ناتواني غرب در شکل دهي به خاورميانه بر اساس نيات کاخ سفيد بود.
بر اين اساس، بايد استقرار نظاميان روسيه در دمشق و اعلام حمايت رسمي پوتين از دولت اسد را به فال نيک گرفت. زيرا اين اقدام بازگو کننده آن است که نه تنها ايالات متحده يکه تاز و هژمون نظام بين الملل و خاورميانه نيست، بلکه اين کشور صرفا توان بر هم زدن اوضاع را دارد و قادر به نظم بخشي محيط بين الملل نخواهد بود. اين در حالي است که آمريکا پس از فروپاشي شوروي در سال 1991، تلاش کرد به عنوان تنها ابرقدرت باقي مانده، نظم نويني براي قرن بيست و يک تعريف کند. اما وجود متغيير هاي نرم افزاري و البته متعدد در صحنه سياسي جهان امروز، ساختار بين الملل در سده جديد برخلاف قرن گذشته، تک بعدي نيست و تنها از طريق تصميمات اتخاذ شده در کاخ سفيد شکل نخواهد گرفت.
*حسيني
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]