واضح آرشیو وب فارسی:خرداد: صادق زیباکلام در فیس بوک نوشت: برخلاف سایر مسلمانان دیگر، پاسخ ما ایرانیان به این پرسش که «مسئولیت تراژدی منا بر عهده کیست؟» روشن است. پاسخ یا درست تر گفته باشیم «پاسخ های» ما در قبال این پرسش در قالب مجموعه ای از واکنش ها ظاهر شدند. یکی از واکنش ها بیرون ریختن تعصبات و احساسات نژادپرستانه بسیاری از ما ایرانیان علیه اعراب بود. حادثه منا مستمسک و بهانه مناسبی شد برای بسیاری از ایرانیان تا دق ودلی شان را بر سر اعراب خالی کنند. فرضشان بر این بود که آن حادثه در نتیجه سوء مدیریت و بی لیاقتی سعودی ها اتفاق می افتاد و ایرانیان با توهین به اعراب می خواهند گلایه و عکس العملشان به سعودی ها را نشان دهند. واکنش مشابه دیگری که بیرون آمد علیه حج و در حقیقت علیه اسلام بود. البته علیه خود اسلام مخالفت ها خیلی پررنگ نبود بلکه بیشتر علیه سفر حج به عربستان بود. متداول ترین اظهارنظر این بود که با رفتن به سفر حج ما پولی را که می توانیم و می بایستی در مملکت خودمان برای ساختن مدرسه، بیمارستان یا کمک به فقرا خرج کنیم به عربستان برده و کمک به اعراب می کنیم. برخی هم مجدداً پرونده تجاوز دو مأمور گمرک جده به نوجوان ایرانی را که چندی پیش اتفاق افتاد مجدداً باز کردند. یک گزاره متداول دیگر هم این بود که مادام که رفتار تبعیض آمیز سعودی ها علیه ایرانیان ادامه دارد سفر حج می بایستی تعلیق شود. برخی هم می پرسیدند که «مگر قرار نشده بود که به عنوان اعتراض به رفتار سعودی ها دیگرکسی به سفر حج نرود». برخی هم می گفتند که ما خودمان مقصریم که علیرغم همه این فجایعی که اعراب علیه مان انجام می دهند همچنان به حج می رویم. از مردم عادی که بگذریم می رسیم به واکنش مسئولین. در یک نگاه کلی ابراز بغض و کینه آن ها از مردم عادی کمتر نبود. در کل مسئولین ما تراژدی منا را نه یک «حادثه» بلکه یک «فاجعه» که در نتیجه بی لیاقتی و بی عرضگی مقامات سعودی اتفاق می افتاد اعلام کردند. سایه اختلافات میان تهران و ریاض بر سر یمن، سوریه و سایر حوزه ها بر نگاه مسئولین به گونه ای پررنگ سنگینی می کرد. از همان ابتدا بروز حادثه مسئولین ما هیچ تردیدی نداشتند که مقصر سوء مدیریت و ناتوانی سعودی ها در برگزاری مراسم حج می باشد. برخی از رسانه ها و شخصیت های اصولگرا گفتند و نوشتند که اگر سعودی ها بجای ماجراجویی در سوریه و یمن توجه بیشتری به برگزاری بهتر مراسم حج می کردند، آن حادثه و حوادث مشابه پیش نمی آمد. نکته دیگری که مقامات تهران خواستار آن شدند عزل مقامات سعودی از اداره حج و مسئولیت حرمین شریفین (مکه و مدینه) بود. اینکه سعودی ها فقط لیاقت و عرضه نوکری آمریکایی ها و انگلیسی ها را دارند نکته بعدی بود که برخی از مسئولین ابراز داشتند. و بالاخره و طبق معمول می رسیم به تئوری های توطئه. یکی از جالب ترین تئوری های توطئه این بود که حادثه منا در نتیجه رقابت و جنگ قدرت میان شاهزادگان دربار سعودی اتفاق افتاده. یکی از آنان به منا می رود و خدم و حشم او راه را برای رفتن وی بر روی حجاج می بندند و در نتیجه ازدحامی که پیش می آید آن اتفاق می افتاد. فی الواقع آن شاهزاده با به وجود آوردن آن حادثه می خواسته تا بی لیاقتی رقیبش را بنمایش می گذارد؛ و تئوری های توطئه مشابهی که خلاصه کلام عامل به وجود آمدن تراژدی منا را متوجه رقابت ها و جنگ قدرت درون دربار آل سعود می کرد. جالب است نه مردم عادی و نه مسئولین در ایران هیچ تردیدی در خصوص اسباب و علل و دلیل یا دلایل به وجود آمدن تراژدی منا نداشتند. آنان در ایران و صدها کیلومتر دورتر از منا «دقیقاً» می دانستند که علت آن حادثه کدام بوده. چه آنان که به واسطه رقابت های سیاسی در یمن، سوریه و لبنان با ریاض فرصت مطلوبی پیدا کردند تا امتیاز بگیرند، چه آنان که هنوز بغض و کینه های شکست ۱۴۰۰ سال پیش از اعراب را فراموش نکرده اند و با هر بهانه ای احساسات ضد عربی شان را به نمایش می گذارند و چه آنان که تراژدی منا عذر و بهانه مناسبی برایشان فراهم آورد تا بغض و کینه شان علیه اسلام را بروز دهند، تنها چیزی که برایشان اهمیت نداشت آن بود که در منا چه می شود؟ جملگی مطمئن بودند و دقیقاً می دانستند که در منا چه گذشته و مسئولیت آن هم با چه کسانی بوده.
شنبه ، ۴مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خرداد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]