پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1850148349
گفتگوهایی خواندنی با 7 پیشکسوت عرصه جهاد و مقاومت فعال در جبهه های غرب/ از خاطراتی در مناطق مثلثی غرب کشور تا روایتی از دلاوری ها در منطقه اوارامانات
واضح آرشیو وب فارسی:مرصاد نیوز: مرصاد نیوز: خاطرات رزمندگان حاضر در مناطق عملیاتی غرب کشور دارای نکاتی ارزشمند است که به عنوان اسنادی مهم از بخشی از تاریخ کشور محسوب می شود.به گزارش شبکه اطلاع رسانی مرصاد به نقل از سراب روانسر ، رزمنده مبارز محمد خان علیمرادیان همرزم شهید محمد محمودی و از فرماندهان شجاعی است که سابقه حضور در کنار سرداران و فرماندهان بزرگی همچون شهید صیاد شیرازی، شهید ناصر کاظمی، شهید ابراهیم همت را در اورامانات دارد. محمد خان علیمرادیان در گفتگو با خبرنگار سراب روانسر با بیان اینکه محمد محمودی فرمانده وی در عملیات ها و جبهه های مختلف در پاوه بود، اظهار داشت: من یکی از سربازان و نیروهای محمد در گروهان بدر (گروهانی که محمد فرماندهی آن را به عهده داشت) بودم. در عملیات پاکسازی نیسانه، ارتش و سپاه با هم منسجم شدند و مشغول پاکسازی مناطق و جلوگیری از پیش روی نیروهای عراقی بودیم در این هنگام هواپیمای عراقی کل نیروها را به ضرب تیر وادار به عقب نشینی کرد. یکی از نیروهای ارتش که محمد بدری بود بر اثر اصابت تیر بر روی زمین افتاد، بی هیچ جانبداری باید گفت که کمتر کسی حتی جرأت نگاه کردن به پشت سر را داشت چه برسد به اینکه بخواهند به عقب برگردند. در این هنگام محمد در زیر باران تیر و خمپاره به عقب برگشت و او را که مجروح شده بود، کول گرفت، تا شاید بتواند او را نجات دهد. علیمرادیان ادامه داد: محمد او را به قرارگاه باز گرداند اما بر اثر شدت جراحت، فرد مذکور شهید شد، در این هنگام شهید صیاد شیرازی زمانی که شجاعت و جسارت محمد را در زمان بازگرداندن فرد زخمی دید از او خواست که به ارتش بیاید و سوگند یاد کرد که درجه سروان تمامی را به او می دهند اما محمد قبول نکرد و گفت دوست دارم در سرزمین مادریم خدمت کنم هر چند فرقی نمی بینم. همرزم شهید محمد محمودی با اشاره به سخنرانی سردار کاظمی در روستای شمشیر عنوان داشت: در زمانیکه سردار کاظمی مشغول سخنرانی بود گروهان بدر (با فرماندهی محمد) مسئول تأمین امنیت سردار و حاضرین در محل بود. در اواخر سخنرانی بود که منافقین به روستای شمشیر نزدیک شدند هر چند که در عملیاتی شدید و با شهادت یک نفر از همرزمان و کشتار شمار زیادی از منافقین، اوضاع آرام شد اما شهید ناصر کاظمی که در آن زمان فرماندار وقت پاوه بود از ناحیه شکم مجروح شدند و زمانیکه به بیمارستان قدس پاوه منتقل شد و مردم خبر دار شدند با توجه به محبوبیت سردار مردم برای سلامتی سردار کاظمی روزه گرفتند. علیمرادیان با اشاره به پاکسازی وزلی (روستایی از توابع بخش نوسود) و دیگر روستاهای نوسود که پاکسازی آنها در حدود دو ماه طول کشید، گفت: در این عملیات محمد چندین بار از ناحیه مچ پای راست دچار جراحت شد، هر چند محمد اینگونه جراحات را سطحی می دانست اما جراحت به نوعی بود که ما با دیدن تکه های خمپاره در پای او تنمان می لرزید محمد به قدری شجاع بود که خودش آنها را از پایش خارج می کرد. وی افزود: شب قبل از هر عملیات، زمان صرف شام که با هم بر سر یک سفره جمع می شدیم و آن را با فردای همان شب مقایسه می کردیم متوجه می شدیم که دو یا سه نفر از ما دیگر به صبح فردای آن روز نمی رسد، و محمد اینها را می دید و می گفت که آیا مجروحیت من سخت تر از این نبودن همرزمان است که در کمتر از 24 ساعت از بودنشان در بین ما نمی گذرد. این رزمنده گفت: یک روز به ما خبر دادند که فردی مهم از منافقین توسط نیروهای سپاه دستگیر شده است، زمانیکه اسم او را پرسیدیم همین که شهید محمودی اسم او را شنید از جای بلند شد و گفت من این فرد را می شناسم این همان فردی است که در طول زمان اسارت مسئول شکنجه کردن من بود. همین که ما این حرف را شنیدیم کل گروهان خواستار این شدیم تا فرد دستگیر شده را به میان شهر بیاورند و با او برخورد کنیم اما شهید محمودی به شدت مخالفت کرد و برای او از شهر مقداری خوارکی خرید و به ملاقات او رفت و با ملاطفت با او برخورد کرد. وی تاکید کرد: زمانیکه دلیل این رفتار را از او پرسیدیم اینگونه پاسخ داد که اگر من هم به مانند او برخورد کنم دیگر نه باید اسمی از مرد و مردانگی ببرم. قصرشیرین شش ماه پیش از آغاز جنگ تحمیلی هدف گلوله های توپ و خمپاره بود به گزارش شبکه اطلاع رسانی مرصاد به نقل از الوند خبر ، به مناسبت هفته دفاع مقدس و در راستای بهره مندی از تجربیات کهنه سربازان و پیشکسوتان دوران دفاع مقدس، خبرنگار الوند خبر، با " گشتاسب پرونده " از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس پیرامون قصرشیرین و چگونگی تخریب و اشغال این شهرستان مرزی در نخستین روزهای آغاز جنگ تحمیلی گفتگویی انجام داده است. گشتاسب پرونده در گفتگو با الوند خبر با بیان اینکه جنگ ابتدا در قصرشیرین شروع شد، اظهار داشت: این شهرستان مرزی اهمیت زیادی برای کشور عراق داشت چرا که تصرف قصرشیرین به دلیل نزدیک بودن به شهر بغداد می توانست دژ محکمی برای پایتخت این کشور باشد. وی افزود: تصرف قصرشیرین امنیت بغداد را تامین می کرد لذا بر همین اساس جنگ تحمیلی را ابتدا از این شهرستان مرزی آغاز کردند و سپس حملات خود را در خرم شهر و آبادان و دیگر شهرهای ایران متمرکز کردند. پرونده تصریح کرد: پیش از شروع رسمی جنگ تحمیلی چندین مرتبه از طریق مرز پرویزخان و دیگر مرزهای شهرستان به قصرشیرین حمله نظامی صورت گرفت که اقدام آنان با مقابله نیروهای رزمنده قصرشیرین ناکام و تعدادی از نیروهای عراقی نیز به اسارت رزمندگان ما درآمدند. این رزمنده دفاع مقدس افزود: در پی ناکامی عملیات های صورت گرفته و تهاجمات ناموفق عراقی ها، در صدد دور زدن قصرشیرین برآمدند و راه های ارتباطی این شهرستان را تصرف کردند که پس از آن قصرشیرین خود به خود سقوط کرد و به اشغال ارتش عراق درآمد. وی خاطر نشان کرد: چند روز پیش از اینکه قصرشیرین سقوط کند بنی صدر وارد شهرستان و از این مناطق بازدید کرد که در جریان این سفر، مردم قصرشیرین و نظامیان مستقر در این منطقه برفعالیت های جنگ افروزی کشور عراق اخطار دادند اما متاسفانه با بی توجهی و عدم اقدام مناسب از سوی بنی صدر مواجه شد. پرونده یادآور شد: قصرشیرین و پاسگاه های مرزی آن شش ماه پیش از آغاز رسمی جنگ تحمیلی هدف گلوله های توپ و خمپاره نیروهای بعثی عراق قرار گرفت که چندین شهید را نیز در راه دفاع از میهن اسلامی خود در این مدت تقدیم انقلاب و نظام کرد. وی افزود: شهرستان مرزی قصرشیرین با توجه به موقعیت جغرافیایی و قرار گرفتن در خط مقدم جبهه پس از شروع جنگ تحمیلی و به دلیل تخریب شدن شهرستان های عقبه و همجوار قصرشیرین، مردم آن به کوه و دشت های منطقه پناه و پس از آن نیز به شهرهای مرکز استان مهاجرت کردند. وی تصریح کرد: به دلیل درگیری مستقیم قصرشیرین در 8 سال جنگ تحمیلی و آزاد نشدن شهرستان نیز چند سال پس از پایان جنگ بیشتر شهدای قصرشیرین در شهرستان های دیگر به خاک سپارده شدند لذا متاسفانه این شهرستان مرزی از داشتن یک مزار شهدا محروم مانده است. وی افزود: در سال 63 با توجه به عملیات هایی که در جناح های قصرشیرین همچون عملیات مسلم بن عقیل در سومار و عملیات ثارالله که در جناح راست قصرشیرین انجام گرفت، دشمن احساس خطر کرد و شهر خود به خود آزاد شد اما تا پایان عملیات مرصاد، قصرشیرین همچنان خط مقدم جبهه بود و قابل سکونت نبود. این رزمنده دفاع مقدس تاکید کرد: پیش از شروع جنگ با خمپاره هایی که به قصرشیرین برخورد کرد مردم این شهرستان نه تنها شهر را تخلیه نکردند بلکه حتی به صورت بسیجی وار اسلحه گرفتند و از شهر خود دفاع کردند اما بعد از محاصره شدن قصرشیرین ناچار به تخلیه آن شدند. وی افزود: وقتی که دیگر قصرشیرین اشغال شده بود به مردم اعلام کردند که باید از شهر خارج شوید که مردم شبانه و با پای پیاده به شهرهای بالاتر و کوه های اطراف پناه می بردند. پرونده با بیان اینکه اکنون ایران همان کشور سال 59 نیست، افزود: امروز ایران به عنوان یک ابرقدرت نظامی و اسلامی در جهان شناخته می شود و هیچ دولت و کشوری جرأت تعرض به این نظام را ندارد و حتی علاوه بر حفظ و امنیت کامل کشور خود حمایت های خاصی نیز از دیگر کشورهای مسلمان منطقه دارد. وی با تاکید بر اینکه مردم ایران خاک و سرزمین این کشور را همواره جزئی از ناموس خود میدانند، افزود: مردم ایران اسلامی سختی ها و مشکلات اقتصادی کشور را می پذیرند اما هیچ گاه اجازه نفوذ دشمنان را به کشور و سرزمین خود نخواهند داد. دفاع مقدس در منطقه اورامانات از زبان یک رزمنده به گزارش شبکه اطلاع رسانی مرصاد به نقل از جوانرود هه وال ، منطقه اورامانات همواره شاهد رشادتها و جانبازیهای مجاهدان نستوه و فداکاری بوده است که در آسمـان حماسه و ایثار پرتوافشان بوده اند. این منطقه یکی از مناطقی است که در کنار جنگ تحمیلی نابرابر رژیم بعث بر علیه کشور ما و در دوران دفاع مقدس صحنه مجاهدت های خاموش رزمندگان و پیشمرگان مسلمان کرد بود و رزمندگان این منطقه با تمام توان در برابر دشمن متجاوز ایستادگی کردند. عنایت قادری از رزمندگان دوران دفاع مقدس در گفتگو با جوانرودهوال در مورد روزهای آغازین جنگ اظهار داشت: با آغاز جنگ نابرابر عراق علیه کشور ما، اکثر مناطق اورامانات مورد تهاجم گروهک های ضد انقلاب برای حمایت رژیم از بعث قرار گرفتند که با مقاومت، جان نثاری ها و رشادت ها مردم این منطقه روبرو شد. قادری افزود: با آغاز جنگ و تهاجم گسترده گروهکها و آزار و اذیت مردم مناطق اورامانات بخصوص روستاییان و ایجاد رعب و وحشت، مردم این مناطق نیز خاموش ننشستند و با رساندن خود به مراکز سپاه در شهرستان جوانرود رسما وارد تشکیلات شده و عازم جبهه های جنگ در منطقه می شدند. وی تصریح کرد: در آن روزها مناطق مختلف اورامانات از جمله مناطق نزدیک به مرز صحنه جنگی نابرابر با کمترین تجهیزات نظامی در برابر دشمن تا دندان مسلح بود که این متجاوزین با وجود روحیه معنوی و رشادتها و فداکاریهای رزمندگان هیچگاه به یک وجب از خاک ما مسلط نشدند. این رزمنده یاد آور شد: با ورود مردم به تشکیلات سپاه و سازماندهی آنها جنگ رو در رو در جبهه های مناطق جنگی از جمله کوهها و ارتفاعات منطقه آغاز شد و رزمندگان در قالب گروهها و دسته هایی تقسیم و به مناطق مورد نظر اعزام می شدند و مردم منطقه اورامانات همچون رزمندگان سراسر کشور در این راه به شهادت می رسیدند. وی خاطر نشان کرد: در آن روزها رزمندگان بی ادعا پای در راه مقابله با دشمن گذاشته و بدون هیچ توقعی با کمترین امکانات و بدون هراس به رویا رویی دشمن می رفتند. حضور رزمندگانی از دیگر شهرهای کشور در کنار رزمندگان بومی و جدال دوشادوش آنان در برابر دشمن از اتحاد و همبستگی حکایت داشت که در کنار روحیه بخش بودن آن با معنویت و زیبایی خاصی همراه بود. وی تصریح کرد: به واسطه نبود امکانات لازم در بسیاری از اوقات رزمندگان با پای پیاده راهی مناطق عملیاتی مورد نظر می شدند و گاهی می بایست چند روز پیاده روی می کردیم و برخی اوقات گروهها و دسته های رزمندگان از مناطق مختلف اورامانات برای حضور در یک عملیات پیاده به راه می افتادند و در زمان بندی خاصی همه در محل مورد نظر گرد هم می آمدند و عملیات آغاز می شد. قادری در ادامه اظهار داشت: دشمن به خیال خود می پنداشت که با استفاده از توان تسلیحاتی بالا و به کار گیری توپ و خمپاره در حد گسترده در برابر رزمندگان منطقه ما می تواند در دلهای ما ایجاد رعب و وحشت کند اما ایمان قلبی به پیروزی در برابر متجاوزین، توان مضاعفی به ما در برابر تجهیزات عظیم دشمنان می داد. مقاومت مردمی و ابتکار تشکیل تیپ مسلم بن عقیل (ع) دشمن را در دروازه های گیلانغرب زمین گیر کرد به گزارش شبکه اطلاع رسانی مرصاد ، علی اکبر مرادی رزمنده و فرمانده دوران دفاع مقدس در گیلانغرب در گفتگو با خبرنگار مطلع الفجر ضمن تبریک ایام هفته دفاع مقدس، اظهار داشت: مردم گیلانغرب در دوران دفاع مقدس با تشکیل تیپ مسلم بن عقیل و هسته های اولیه مقاومت مردمی در برابر رژیم بعث تابلویی ارزشی را از مقاومت و حماسه ترسیم کردند. مرادی در خصوص آغازین روزهای دفاع در مزرها در برابر عوامل خرابکاری در خطوط لوله های نفت و خطوط مرزی گفت: خیلی پیش تر یعنی یک سال قبل از سال 59 و آغاز دوران دفاع مقدس نیروهای ارزشی و مقاوم و حافظان انقلابی در مرزها صیانت از کشور را در مقابل خرابکاران و بدخواهان انقلاب آغاز کرده بودند و بنده هم افتخار حضور در بدنه این حرکت را داشتم. "علی اکبر مرادی از رزمندگان دوران دفاع مقدس، فرمانده گردان حنین در سال64 " وی اظهار داشت: مصادف با 31 شهیریور سال 59 از مرز تیله کو و باویسی رژیم بعث عراق تعرض خود را در جنگی نیابتی با حمایت استکبار جهانی به میهن اسلامیمان آغاز کرد و در حرکتی ناجوانمردانه به پاسگاههای آن منطقه حمله و جمع کثیری از نیروها را شهید و زخمی و اسیر کرد و حتی عده ای از آن بزرگواران هنوز مفقود الاثر هستند. وی گفت: بعد از آن دشمن در شهر سرپل ذهاب مستقر و لشکر 8 عراق در آن منطقه استقرار پیدا کرد و بعد از چند روز لشکر 6 به قصر شیرین حمله کرد و همچنین لشکر 4 از "چیاه حمام" وارد و دروازه قصر شیرین، گیلانغرب را مسدود کرد و اینگونه قصر شیرین در محاصره خصمانه دشمن قرار گرفت. مرادی ادامه داد: لشکر 4 عراق از جاده قصر شیرین به سمت چم امام حسن (ع) و گیلانغرب در حال پیشروی بود و خط توپختانه دشمن به شدت حرکت این نیروها را پوشش میداد. آنها در حین این پیشروی و آتش ریزی توپ خانه ای حتی به روستاهای منطقه هم رحم نکردند و با پیشروی خود هر کسی را از زن و پیر و جوان و غیر نظامی اسیر میکردند، آنها دیوانه وار و بی رحمانه مردم را آزار میداند و توپ خانه هایشان را بر روی خانه روستاییان نشانه رفته بودند. وی تصریح کرد: حرکت بی رحمانه و متجاوزانه نیروهای عراق و به خاک و خود کشیدن مردم بی دفاع تا حاشیه های شهر گیلانغرب ادامه یافت اما در این حین اگر چه موازنه تجهیز نیروهای مردمی در مقابل نیروهای تا دندان مسلح عراق اصلا عادلانه و منصفانه و البته قابل قیاس نبود اما این بدان معنا تعبیر نشد که دشمن با خیال راحت این شهر را اشغال کند. * هسته اولیه مقاومت مردمی گیلانغرب با به آتش کشیدن یک خودرو عراقی در حاشیه شهر شکل گرفت این فرمانده دوران دفاع مقدس بیان داشت: مردم با ورود ستون ارتش عراق به سمت شهر، مقاومت را تنها راه صیانت از مرز و بوم و عزت خود دیدند و بر همین اساس رزمندگان مردمی در تپه ماهورهای حاشیه شهر و میدان مقاومت و دیوارهای باغ "فلاحت" سنگر گرفتند و حتی در برخی موارد با نفوذ ناملموس خود و ورود به ستون دشمن باعث به آتش کشیدن چند نفربر آنها و هلاکت تعدادی از نیروهای دشمن در همان بدو رسیدن عراقی ها به حاشیه شهر شدند و این انگیزه ای مضاعف را در میان مدافعین مردمی شکل داد. مرادی این مهم را که سردمداران عراق توهم تصرف تهران در چندین روز را با رودررویی با مقاومت بی امان مردم گیلانغرب ناممکن انگاشتند، اظهار داشت: رژیم عراق در خیال خام خود تصور کرده بود که ظرف چندین روز میتوان حتی تهران را هم تصرف کند اما گویی در محاسبات خود غیرت، شهامت و مقاومت مردمی را در شهرهایی همچون گیلانغرب نادیده و به حساب نیاورده بود. این رزمنده از برخی چهره های فعال نظیر قدرت احمدی پور، علی اشرف پیرو و حشمت کوپیکر در جریان مقاومت مردمی از همان آغازین ساعات دفاع مردمی نام برد و گفت: مقاومت مردمی که یاس و ناامیدی را بر نیروهای تا دندان مسلح عراقی حاکم کرد تنها سلاح های دفاعی آنها برنو، ام یک و حتی پران بود که در سایه ایمان به خدا دشمن را در دروزاه های شهر زمین گیر و او را به سمت دو راهی گورسفید مجبور به عقب نشینی کرد. *عراقی ها برای حفظ جان خود از اسرا سپر دفاعی ساختند فرمانده گردان حنین در سال 64 اظهار داشت: در همان حین که عراقی ها مستهصل شده بودند و ستون نیروهایشان از چم امام حسین تا دوراهی گورسفید استقرار یافته بود در کنار حرکات مقاومتی مردم، هوانیروز هم به یک باره به کمک آ مد و با رشادت و جسارت این عزیزان، هلی کوپتر ها توانستد با به آتش کشیدن ستون زرهی دشمن ستونی از دود، غبار و آتش را در برابر چشمان بهت زده عراقی ها پدیدار کنند. وی به این حرکت بزدلانه عراقی ها هم اشاره کرد که در جریان بمباران هوانیروز، بعثی ها برای اینکه از بمباران بالگردها در امان بمانند مردم بومی که اسیر گرفته بودند را در اطراف نفر بر و ماشینهای خود جمع میکردند تا نیروهای خودی از بمباران و انفجار انها ممانعت ورزند و این سپر مردمی از وقیحانه ترین اقدامات رژیم متجاور بود. مرادی اظهار داشت: اگر چه تعداد زیادی از نیروهای عراقی در جبهه های اطراف گیلانغرب حضور داشتند اما با مقاومت و حماسه سازیهای رزمندگان اسلام و در کنار انها نیروهای بسیج مردمی به مرور جبهه های تنگه حاجیان، بان سیران را از دست دشمن گرفتند و میتوان گفت عملیات غرور آفرین مطلع الفجر به عنوان نقطه عطفی ضربات مهلکی را بر پیکره رژیم بعثی در این محور وارد کرد و در این میان باید به عملیات مطلع الفجر و مسلم بن عقیل (ع) در سومار به عنوان عملیاتهای موثری نگریست. *تشکیل تیپ مسلم بن عقیل(ع) از نقاط عطف و ابتکارات رزمندگان بومی منطقه بود وی گفت: آ نگاه که شجاعتهای رزمندگان و مقاومتهای مردمی دشمن را به حاشیه مرزها رانده بود، شکل گیری تیپ مسلم بن عقیل در سال 62 با ابتکار رزمندگان بومی شجاع گیلانغرب توانست همچون سدی نفوذ ناپذیر هرگونه امید پیشروی و تعرض را از دشمن بگیرد و خواب را بر انها آشفته سازد. علی اکیر مرادی؛فرمانده دوران دفاع مقدس این فرمانده دوران دفاع مقدس اظهار داشت: آن هنگام که از منطقه"خِر ناصر خان" تا نفت شهر نیروهای مردمی و جوانان انقلابی و مقاوم گیلانغرب ستونی دفاعی را پیش روی دشمن بعثی تدارک دیدند و تیپ مسلم بن عقیل (ع) را متبلور ساختند شاید دیگر دشمن برای همیشه امیدش را برای نفوذ از این منطقه از دست داد و در این منطقه عملیاتی در شعاعی پر اهمیت، گردانهایی بی شمار از رزمندگان این منطقه با فرماندهی عزیزانی همچون یداله احمدی پور، مجتبی مهدیخانی، خورشید نوری تبار و قدرت حسنی، علی اقدس پیرو و خیلی دیگر از عزیزانی که ممکن است سهوا از قلم بیافتند خط مقاومت را محقق کردند. وی در پایان ضمن گرامی داشت یاد و خاطره شهدای تیپ مسلم بن عقیل (ع) گفت: شهید روضان مرادی، شهریار قلی پور، فریدون عرب، حسین بسیطی، شهید صفر خوشروان، حسین رستمی، هدایت کوپیکر، سیاوش خدا کرمیان و خیل عظیم شهدای دیگر، از جمله شهدای عظیم الشانی هستند که به شایستگی کلمه حماسه و مقاومت را در تیپ مسلم بن عقیل (ع) تداعی کردند و در کنار این شجاعتها بود که مقاوم معظم رهبری لقب دومین شهر مقاوم کشور را به گیلانغرب دادند و در سفر اخیر نیز فرمودند که گیلانغرب در دوران دفاع مقدس حقا امتحان خوبی پس داد. وی تاکید کرد: شایسته 4 مهر ماه همچون شهرهایی نظیر پاوه و دزفول در تقویم رسمی درج شود تا برای همیشه آیندگان مقاومت غرور آفرین گیلانغرب را به خاطر بسپارند. ایثار و مقاومت مردم سرپلذهاب در دفاع مقدس ستودنی است به گزارش شبکه اطلاع رسانی مرصاد به نقل از بازی دراز ، قدرت الله خانمحمدی یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس و از راویان فتح در مناطق عملیاتی سرپلذهاب، اظهار داشت: تاریخ ثبت کرده است که در اوایل دوران دفاع مقدس ساکنان این مناطق چگونه در منطقه ماندند و شهر و دیار خود را ترک نکردند و با دستان خالی با تشکیل گروه های چریکی خودجوش دوشادوش برادران ارتش و سپاه در برابر دشمن ایستادند و جان خود را نثار کردند. خانمحمدی گفت: مردم بومی منطقه هیچگاه شهر را ترک نکردند و از نزدیک شاهد حماسه های هشت سال دفاع مقدس بودند. اکثر خانواده های آنها از نعمت بزرگ شهادت بی نصیب نشدند و در حال حاضر بیشتر خانواده های ما میراث دار یادگاران هشت سال دفاع مقدس هستند و در حقیقت خمس و زکات هشت سال دفاع مقدس را پرداخته اند و در این راستا هیچ منت و ادعایی نیز ندارند. وی تصریح کرد: یکی از مکانهای مهم در طول هشت سال دفاع مقدس در منطقه غرب پادگان ابوذر است، یک پادگان استراتژیک که در طول ۸ سال دفاع مقدس به عنوان مکانی برای رزم برادران ارتش، نیروی انتظامی، سپاه، بسیج و دیگر رزمندگان اسلام بود و پر از خاطرات غم و شادی است که روح هر شنونده را تحت تاثیر قرار می دهد. وی ادامه داد: این پادگان امروز از غربت خاصی برخوردار است. آن را به دوکوهه غرب نام نهاده اند در حالی که قداست و ارزش این پادگان کمتر از دوکوهه نیست و باید از آن به عنوان مادر دوکوهه یاد کرد. وی گفت: دوکوهه در هشت سال فقط یک شهید را تقدیم کرده است در حالی که پادگان ابوذر فقط در یک روز بیش از هزار و ۲۰۰ شهید و بیش از چند هزار زخمی و حتی مفقود الاثر را به چشم خود دیده است. این رزمنده گفت: در وصف این پادگان داستانها و وقایع زیادی وجود دارد یکی از این وقایع که در هیچ کجای از تاریخ نگاشته نشده است حمله هوایی در روز ۱۶ اسفند سال ۶۳ بود. در این روز پادگان سه مرتبه مورد هجوم هواپیماهای جنگنده قرار گرفت و بسیاری از خانواده هایی که در روستاهای اطراف این پادگان قرار داشتند چندین شهید و جانباز را تقدیم امام و انقلاب کردند. وی تاکید کرد: یکی دیگر از نقاط بسیار مهم و استراتژیک در منطقه غرب ارتفاعات بازی دراز است، یکی از اهداف مهم دشمن در تصرف بازی دراز موقعیت مکانی استثنایی آنجاست چرا که اگر بر این ارتفاعات قرار بگیرید به طور کامل می توانید برتمام مناطق اطراف تسلط داشته باشید و با چشم غیرمسلح می شود حرکت هر جنبنده ای را نظاره کرد. خانمحمدی خاطر نشان کرد: این قله ها سرانجام با تدابیر فرماندهان وقت چون شهید شیرودی، شهید پیچک، شهید وزوایی، موحد دانش، حاجی بابا، ادیبان و دیگر فرماندهان و رزمندگان در دوم اردیبهشت سال ۱۳۶۰ در طول ۸ روز در عملیاتی با نام محسن به یاد شهید محسن حاج بابا از تصرف دشمن بیرون آمد. وی در پایان تصریح کرد: در همین عملیات بود که هلی کوپتر شهید شیرودی در منطقه ایی به نام کوره موش مورد اصابت دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید. همچنین پیکر مطهر شهید ادیبان فرمانده گردان مالک اشتر در ارتفاعات بازی دراز بر جای ماند و هنوز بعد از ۳۲ سال به دست خانواده اش نرسیده است. خاطره رزمنده سنقری از دوران دفاع مقدس در مناطق مثلثی غرب کشور به گزارش شبکه اطلاع رسانی مرصاد به نقل از سهیل سنقر ، خداداد شریفی عباد یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس شهرستان سنقروکلیایی است که خود را فردی از قافله جامانده می خواند. در ادامه خاطره ای از این رزمنده در مساحت منطقه ای کرمانشاه – کامیاران – کردستان – قروه سنقر که به گفته ی وی به منطقه مثلث درگیری مشهور بوده است اشاره می کنیم. خداداد شریفی بیان داشت: روزی که تعدادی از نیروها از جمله شهید براتعلی نیکجوصفا، شهید محمدعلی امجدیان و شهید حسن طاهرآبادی شهید شده بودند و نیروهای ضد انقلاب به گفته شهید داود آبادی مسئول عملیات سپاه کرمانشاه حدودا 2 هزار نفر به منطقه مثلثی (کرمانشاه – کامیاران – کردستان - قروه سنقر) آمده بودند که بعد از نماز صبح به من خبر دادند که نیروهای خودی درگیر هستند و اینجانب سرهنگ پاسدار خداداد شریفی که مسئولیت پایگاه عملیات سر خم را به عهده داشتم و با دو خودرو تویوتا لندور تعداد پانزده نفر آماده و بطرف درگیری یعنی کیونانات و قشلاق حرکت کردم. وی ادامه داد: وقتی به مله گز رسیدیم دیدیم که نیروها درگیر هستند و تعدادی شهید شده اند و شهدا و خودروها را به آتش کشیده اند. من برادران را جمع کردم و برایشان توضیح دادم که تعداد نیروهای دشمن زیاد است و ما نمی توانیم با آنها بجنگیم. با هماهنگی نیروها مخصوصا برادر شهید اسمعلی حیدره تصمیم بر این گرفتیم که ۱۳ نفر از نیروها با خمپاره ۶۰ سر قله مله گز بمانند و من با شهید حیدره با تیربار گرنف که در دست شهید حیدره بود محاصره دشمن را به هم بزنیم و هر سه کمینی که دشمن برای نیروهای ما گذاشته بود را بشکنیم و به راننده که آقای احمد کلوند بودند گفتم شما هم با نیروها سر قله بروید. ایشان در جواب ایشان گفتند که خودت می خواهی رانندگی کنی؟ من با شما می آیم. من گفتم شما بمان. در جواب ایشان رفت جلوی خودرو خوابید و گفت یا من هم با شما ۲ نفر می آیم یا از روی جنازه من رد شوید. وی گفت: ما مجبور شدیم که سه نفری بطرف درگیری و منطقه آتش زدن شهدا و خودروها حرکت کنیم. من به برادر بزرگوار شهید اسمعلی حیدره گفتم از سه کمین میگذرم شما هم جاده را با تیر بار بزن تا موفق شویم که سه کمین دشمن را بهم بزنیم و نیروهای در محاصره آزاد شوند. غافل از اینکه نیروهای پایگاه عملیات کیونانات همگی آمده بودند و ضد انقلاب کمین طرف کیونانات جلوی آنها را سد کرده بودند و نمی توانستند عبور کنند اما با رشادت و از خود گذشتگی شهید اسمعلی حیدره ما توانستیم در کمین از ضد انقلاب پنج شهید و تمام خودروهایی و نیروها که در محاصره بودند را نجات بدهیم. شریفی افزود: در ادامه به کمک کمین آخری یعنی نیروهای پایگاه کیونانات رفتیم و آن را هم شکستیم و جاده و منطقه را آزاد کردیم. اول به امید خدا و بعد با رشادت و از خود گذشتگی شهید اسمعلی حیدره تعداد زیادی از دشمن کشته و بقیه متواری شدند. نا گفته نماند وقتی نیروهای خودی را جمع آوری کردیم تعدادی زخمی و پنج نفر شهید داشتیم که آن شهیدان عزیز کسانی نبودند جز شهیدان جمشید حسنی، آوختعلی فرهنگیان، محمدرضاجمشیدی، حسین حسنی و شهید طاهری که شهیدان حسین حسنی و طاهری سوخته بودند بطوری که برادر طاهری را با بنزین آتش زده بودند. سرهنگ شریفی عباد در ادامه خاطره خود با چشمانی پر از اشک بیان داشت: دستهای طاهری از انگشتها تا بازو سوخته و ریخته بود طوری بود که تا بازو دست در بدن نداشت. شهید محمدرضا جمشیدی هم وقتی که درگیر می شوند روبه روی تیر بارچی دشمن قرارمی گیرد و رگبار بر صورت آن عزیز می زنند به طوری که وقتی خود را بر روی پیکرش رساندم از شدت جراحات او را نشناختم وقتی او را برگرداندم دیدم که رگبار تمام دندانهای او را از پشت گردنش بیرون زده و به ردیف از بالا تا پایین از پشت چسبیده بود. این ریختن دستهای طاهری و بیرون آمدن دندانهای جمشیدی همیشه در جلوی چشمانم مجسم است که این خاطره ای تلخ از برادران شهیدم بود که روحشان شاد و یادشان گرامی باد. وی بیان کرد: تا روز دیگر که عملیات ادامه داشت به طرف باغله، سامله و خوشیلان حرکت کردیم که ۲ نفر از شهدا به اسم علیداد حشمتیان و بهروز فرهنگیان که می خواستیم به تامین جاده بگذاریم که قبول نکردند من گفتم آیا می ترسید؟ در جواب گفتندنه ما می خواهیم جلو برویم. می دانیم اسمعلی به محاصره دشمن می افتد می خواهیم او را نجات بدهیم و چون دیروز ما را از محاصره نجات داده به شوخی گفتند یک یک شویم اما غافل از اینکه شهادت آنها با هم بود و در یک جا با شهید فرضعلی صمدی شجاع، اسمعلی حیدره، علیداد حشمتیان و بهروزفرهنگیان باهم شهید شدند. وقتی که خواستیم جنازه ها را از دشمن بگیریم من شهید حیدره را طوری دیدم که در حال شهید شدن هم با قیافه خیلی دلیرانه مشتها را گره کرده بود. شریفی عباد ادامه داد: از برادران پرسیدم که اسمعلی کی زخمی شده گفتند دیروز کمین های دشمن شکسته شد و نیروها و شهدا را از چنگال دشمن بیرون آوردیم چون تیربار روی ماشین ثابت نبوده و اسمعلی دستش روی لوله تیربار بوده تا استخوان سوخته بود و آن را پانسمان کردیم. اسمعلی گفته کسی پیش شریفی عباد نگوید که من دستم سوخته که اگر بفهمد می گوید تو زخمی هستی و نباید در درگیری شرکت کنی وحتی گفته بود هرکسی به شریفی بگوید یک رگبار به او میزنم. فرماندهی که 8 سال جنگید/ با موسس سپاه پاسداران شهرستان های شرق استان کرمانشاه آشنا شوید به گزارش شبکه اطلاع رسانی مرصاد به نقل از امروله " سردار پاسدار عزیزمراد حسن بیگی " یکی از یادگاران هشت سال دفاع مقدس است که جزو نفرات ویژه هئیت تشکیل دهنده سپاه پاسداران در شهرستان های شرق استان کرمانشاه بوده است. وی در تاریخ 1332 در شهرستان صحنه به دنیا آمده و پس از حضور در اکثر عملیات های دفاع مقدس فرماندهی گردان های بسیاری از جمله 113 و 114 را در کارنامه هشت ساله حضور خود دارد. وی در گفتگوی اختصاصی خود با پایگاه خبری امروله عنوان کرد: من عزیزمراد حسن بیگی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تاریخ 15/2/1358 به عضویت سپاه کرمانشاه درآمدم و پس از دستور شهید جعفری فرمانده سپاه استان کرمانشاه با چند تن از همکاران در قالب هیئتی سپاه پاسداران را در شهرستان های شرق استان کرمانشاه از جمله تشکیل دادیم . سردار عزیزمراد حسن بیگی ضمن اشاره به نوع تشکیل و تاریخ تشکیل سپاه های شهرستانی گفت: ما ابتدا شاخه اصلی سپاه بیستون را به فرماندهی حاج حیدر محمدی به عنوان مرکز سپاه تاسیس کردیم و به سمت شهرستان هرسین رفتیم. ناحیه هرسین در تاریخ 1358/2/22 در یک مسجد برپا شد و آنجا را به افراد حزب الهی سپردیم. بعد از هرسین سپاه کنگاور در مدرسه ای واقع در خیابان فش که هم اکنون مدرسه شهید باهنر نام دارد احداث شد و آنجا را به افراد محلی از جمله سردار عظیمی که هم اکنون فرمانده قرارگاه منطقه ای نجف اشرف را بر عهده دارد واگذار کردیم. وی ادامه داد: سپاه شهرستان سنقر در تاریخ 23/2/1358 در جاده روستای گردکانه کلیایی احداث و انجا را به افرادی همچون نادعلی منصوری، خداداد شریف آبادی و شهید فرهنگیان سپردیم و به شهرستان صحنه آمدیم. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در محل ساواک قدیم که جنب فرمانداری بود ساماندهی شد و به افرادی به نام های مراد خان بابایی، فرزادی پور، شهید احمد علی کردمیر، حیدر محمدی، مهر علی محمدی و کرمعلی براری جهت انجام وظایف محوله تحویل داده شد. این جانباز دفاع مقدس خاطر نشان کرد: در حال تجهیز سپاه های شهرستان های شرق استان بودیم که به دستور فرماندهی استان کرمانشاه در تاریخ 26/5/1358 به منظور کمک به بیمارستان پاوه به همراه شاخه بیستون راهی آنجا شدیم. هنوز به پاوه نرسیده بودیم که درگیری ها آغاز شد. گردان ما در تپه ارتش مستقر شد نیمه های شب بود که دکتر چمران پیش ما آمد و گفت ذخیره غذایی به اندازه 48 ساعت برای خود آماده کنید چون پاوه به دست منافقان افتاده و دسترسی به آب و غذا بسیار مشکل است. ما 48 ساعت در آنجا مقاومت کردیم تا اینکه امام راحل دستور آزاد سازی پاوه را صادر کردند و منافقان از آنجا پا به فرار گذاشتند و عملیات آزاد سازی پاوه با موفقیت انجام شد. سردار حسن بیگی اشاره ای به عملیات محمد رسول الله منطقه اورامانات داشت و تصریح کرد: عملیات محمد رسول الله به فرماندهی شهید همت، شهید کاظمی و شهید چمران طی 48 ساعت در مناطق نودشه، نوسود، قله شمشیر، تپه سنی با وسعت بسیاری آغاز شد و به حمد الهی در آن عمیات 4000 نفر از منافقین و دموکرات ها کشته شدند و 191 اسیر گرفته شد و تمام آن مناطق به تصرف رزمندگان اسلام درآمد. این فرمانده گردان و گروهان دوران دفاع مقدس در پایان گفت: هشت سال دفاع مقدس پر از خاطرات بسیار است که آنها را باید به گوش جوانان و نسل جدید انقلاب رساند و باید با یک فرهنگ سازی مناسب آن را در دلها نهادینه کرد تا فراموش نشود برای امنیت و اقتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران چه رشادت ها و از خود گذشتگی هایی صورت گرفته است. خانمحمدی گفت: مردم بومی منطقه هیچ گاه شهر را ترک نکردند و از نزدیک شاهد حماسه های هشت سال دفاع مقدس بودند. اکثر خانواده های آنها از نعمت بزرگ شهادت بی نصیب نشدند و در حال حاضر بیشتر خانواده های ما میراث دار یادگاران هشت سال دفاع مقدس هستند و در حقیقت خمس و زکات هشت سال دفاع مقدس را پرداخته اند و در این راستا هیچ منت و ادعایی نیز ندارند. وی تصریح کرد: یکی از مکانهای مهم در طول هشت سال دفاع مقدس در منطقه غرب پادگان ابوذر است، یک پادگان استراتژیک که در طول ۸ سال دفاع مقدس به عنوان مکانی برای رزم برادران ارتش، نیروی انتظامی، سپاه، بسیج و دیگر رزمندگان اسلام بود و پر از خاطرات غم و شادی است که روح هر شنونده را تحت تاثیر قرار می دهد. وی ادامه داد: این پادگان امروز از غربت خاصی برخوردار است. آن را به دوکوهه غرب نام نهاده اند در حالی که قداست و ارزش این پادگان کمتر از دوکوهه نیست و باید از آن به عنوان مادر دوکوهه یاد کرد. وی گفت: دوکوهه در هشت سال فقط یک شهید را تقدیم کرده است در حالی که پادگان ابوذر فقط در یک روز بیش از هزار و ۲۰۰ شهید و بیش از چند هزار زخمی و حتی مفقود الاثر را به چشم خود دیده است. این رزمنده گفت: در وصف این پادگان داستانها و وقایع زیادی وجود دارد یکی از این وقایع که در هیچ کجای از تاریخ نگاشته نشده است حمله هوایی در روز ۱۶ اسفند سال ۶۳ بود. در این روز پادگان سه مرتبه مورد هجوم هواپیماهای جنگنده قرار گرفت و بسیاری از خانواده هایی که در روستاهای اطراف این پادگان قرار داشتند چندین شهید و جانباز را تقدیم امام و انقلاب کردند. وی تاکید کرد: یکی دیگر از نقاط بسیار مهم و استراتژیک در منطقه غرب ارتفاعات بازی دراز است، یکی از اهداف مهم دشمن در تصرف بازی دراز موقعیت مکانی استثنایی آنجاست چرا که اگر بر این ارتفاعات قرار بگیرید به طور کامل می توانید برتمام مناطق اطراف تسلط داشته باشید و با چشم غیرمسلح می شود حرکت هر جنبنده ای را نظاره کرد. خانمحمدی خاطر نشان کرد: این قله ها سرانجام با تدابیر فرماندهان وقت چون شهید شیرودی، شهید پیچک، شهید وزوایی، موحد دانش، حاجی بابا، ادیبان و دیگر فرماندهان و رزمندگان در دوم اردیبهشت سال ۱۳۶۰ در طول ۸ روز در عملیاتی با نام محسن به یاد شهید محسن حاج بابا از تصرف دشمن بیرون آمد. وی در پایان تصریح کرد: در همین عملیات بود که هلی کوپتر شهید شیرودی در منطقه ایی به نام کوره موش مورد اصابت دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید. همچنین پیکر مطهر شهید ادیبان فرمانده گردان مالک اشتر در ارتفاعات بازی دراز بر جای ماند و هنوز بعد از ۳۲ سال به دست خانواده اش نرسیده است. خاطره رزمنده سنقری از دوران دفاع مقدس در مناطق مثلثی غرب کشور به گزارش شبکه اطلاع رسانی مرصاد به نقل از سهیل سنقر ، خداداد شریفی عباد یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس شهرستان سنقروکلیایی است که خود را فردی از قافله جامانده می خواند. در ادامه خاطره ای از این رزمنده در مساحت منطقه ای کرمانشاه – کامیاران – کردستان – قروه سنقر که به گفته ی وی به منطقه مثلث درگیری مشهور بوده است اشاره می کنیم. خداداد شریفی بیان داشت: روزی که تعدادی از نیروها از جمله شهید براتعلی نیکجوصفا، شهید محمدعلی امجدیان و شهید حسن طاهرآبادی شهید شده بودند و نیروهای ضد انقلاب به گفته شهید داود آبادی مسئول عملیات سپاه کرمانشاه حدودا 2 هزار نفر به منطقه مثلثی (کرمانشاه – کامیاران – کردستان - قروه سنقر) آمده بودند که بعد از نماز صبح به من خبر دادند که نیروهای خودی درگیر هستند و اینجانب سرهنگ پاسدار خداداد شریفی که مسئولیت پایگاه عملیات سر خم را به عهده داشتم و با دو خودرو تویوتا لندور تعداد پانزده نفر آماده و بطرف درگیری یعنی کیونانات و قشلاق حرکت کردم. وی ادامه داد: وقتی به مله گز رسیدیم دیدیم که نیروها درگیر هستند و تعدادی شهید شده اند و شهدا و خودروها را به آتش کشیده اند. من برادران را جمع کردم و برایشان توضیح دادم که تعداد نیروهای دشمن زیاد است و ما نمی توانیم با آنها بجنگیم. با هماهنگی نیروها مخصوصا برادر شهید اسمعلی حیدره تصمیم بر این گرفتیم که ۱۳ نفر از نیروها با خمپاره ۶۰ سر قله مله گز بمانند و من با شهید حیدره با تیربار گرنف که در دست شهید حیدره بود محاصره دشمن را به هم بزنیم و هر سه کمینی که دشمن برای نیروهای ما گذاشته بود را بشکنیم و به راننده که آقای احمد کلوند بودند گفتم شما هم با نیروها سر قله بروید. ایشان در جواب ایشان گفتند که خودت می خواهی رانندگی کنی؟ من با شما می آیم. من گفتم شما بمان. در جواب ایشان رفت جلوی خودرو خوابید و گفت یا من هم با شما ۲ نفر می آیم یا از روی جنازه من رد شوید. وی گفت: ما مجبور شدیم که سه نفری بطرف درگیری و منطقه آتش زدن شهدا و خودروها حرکت کنیم. من به برادر بزرگوار شهید اسمعلی حیدره گفتم از سه کمین میگذرم شما هم جاده را با تیر بار بزن تا موفق شویم که سه کمین دشمن را بهم بزنیم و نیروهای در محاصره آزاد شوند. غافل از اینکه نیروهای پایگاه عملیات کیونانات همگی آمده بودند و ضد انقلاب کمین طرف کیونانات جلوی آنها را سد کرده بودند و نمی توانستند عبور کنند اما با رشادت و از خود گذشتگی شهید اسمعلی حیدره ما توانستیم در کمین از ضد انقلاب پنج شهید و تمام خودروهایی و نیروها که در محاصره بودند را نجات بدهیم. شریفی افزود: در ادامه به کمک کمین آخری یعنی نیروهای پایگاه کیونانات رفتیم و آن را هم شکستیم و جاده و منطقه را آزاد کردیم. اول به امید خدا و بعد با رشادت و از خود گذشتگی شهید اسمعلی حیدره تعداد زیادی از دشمن کشته و بقیه متواری شدند. نا گفته نماند وقتی نیروهای خودی را جمع آوری کردیم تعدادی زخمی و پنج نفر شهید داشتیم که آن شهیدان عزیز کسانی نبودند جز شهیدان جمشید حسنی، آوختعلی فرهنگیان، محمدرضاجمشیدی، حسین حسنی و شهید طاهری که شهیدان حسین حسنی و طاهری سوخته بودند بطوری که برادر طاهری را با بنزین آتش زده بودند. سرهنگ شریفی عباد در ادامه خاطره خود با چشمانی پر از اشک بیان داشت: دستهای طاهری از انگشتها تا بازو سوخته و ریخته بود طوری بود که تا بازو دست در بدن نداشت. شهید محمدرضا جمشیدی هم وقتی که درگیر می شوند روبه روی تیر بارچی دشمن قرارمی گیرد و رگبار بر صورت آن عزیز می زنند به طوری که وقتی خود را بر روی پیکرش رساندم از شدت جراحات او را نشناختم وقتی او را برگرداندم دیدم که رگبار تمام دندانهای او را از پشت گردنش بیرون زده و به ردیف از بالا تا پایین از پشت چسبیده بود. این ریختن دستهای طاهری و بیرون آمدن دندانهای جمشیدی همیشه در جلوی چشمانم مجسم است که این خاطره ای تلخ از برادران شهیدم بود که روحشان شاد و یادشان گرامی باد. وی بیان کرد: تا روز دیگر که عملیات ادامه داشت به طرف باغله، سامله و خوشیلان حرکت کردیم که ۲ نفر از شهدا به اسم علیداد حشمتیان و بهروز فرهنگیان که می خواستیم به تامین جاده بگذاریم که قبول نکردند من گفتم آیا می ترسید؟ در جواب گفتندنه ما می خواهیم جلو برویم. می دانیم اسمعلی به محاصره دشمن می افتد می خواهیم او را نجات بدهیم و چون دیروز ما را از محاصره نجات داده به شوخی گفتند یک یک شویم اما غافل از اینکه شهادت آنها با هم بود و در یک جا با شهید فرضعلی صمدی شجاع، اسمعلی حیدره، علیداد حشمتیان و بهروزفرهنگیان باهم شهید شدند. وقتی که خواستیم جنازه ها را از دشمن بگیریم من شهید حیدره را طوری دیدم که در حال شهید شدن هم با قیافه خیلی دلیرانه مشتها را گره کرده بود. شریفی عباد ادامه داد: از برادران پرسیدم که اسمعلی کی زخمی شده گفتند دیروز کمین های دشمن شکسته شد و نیروها و شهدا را از چنگال دشمن بیرون آوردیم چون تیربار روی ماشین ثابت نبوده و اسمعلی دستش روی لوله تیربار بوده تا استخوان سوخته بود و آن را پانسمان کردیم. اسمعلی گفته کسی پیش شریفی عباد نگوید که من دستم سوخته که اگر بفهمد می گوید تو زخمی هستی و نباید در درگیری شرکت کنی وحتی گفته بود هرکسی به شریفی بگوید یک رگبار به او میزنم. فرماندهی که 8 سال جنگید/ با موسس سپاه پاسداران شهرستان های شرق استان کرمانشاه آشنا شوید به گزارش شبکه اطلاع رسانی مرصاد به نقل از امروله " سردار پاسدار عزیزمراد حسن بیگی " یکی از یادگاران هشت سال دفاع مقدس است که جزو نفرات ویژه هئیت تشکیل دهنده سپاه پاسداران در شهرستان های شرق استان کرمانشاه بوده است. وی در تاریخ 1332 در شهرستان صحنه به دنیا آمده و پس از حضور در اکثر عملیات های دفاع مقدس فرماندهی گردان های بسیاری از جمله 113 و 114 را در کارنامه هشت ساله حضور خود دارد. وی در گفتگوی اختصاصی خود با پایگاه خبری امروله عنوان کرد: من عزیزمراد حسن بیگی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تاریخ 15/2/1358 به عضویت سپاه کرمانشاه درآمدم و پس از دستور شهید جعفری فرمانده سپاه استان کرمانشاه با چند تن از همکاران در قالب هیئتی سپاه پاسداران را در شهرستان های شرق استان کرمانشاه از جمله تشکیل دادیم . سردار عزیزمراد حسن بیگی ضمن اشاره به نوع تشکیل و تاریخ تشکیل سپاه های شهرستانی گفت: ما ابتدا شاخه اصلی سپاه بیستون را به فرماندهی حاج حیدر محمدی به عنوان مرکز سپاه تاسیس کردیم و به سمت شهرستان هرسین رفتیم. ناحیه هرسین در تاریخ 1358/2/22 در یک مسجد برپا شد و آنجا را به افراد حزب الهی سپردیم. بعد از هرسین سپاه کنگاور در مدرسه ای واقع در خیابان فش که هم اکنون مدرسه شهید باهنر نام دارد احداث شد و آنجا را به افراد محلی از جمله سردار عظیمی که هم اکنون فرمانده قرارگاه منطقه ای نجف اشرف را بر عهده دارد واگذار کردیم. وی ادامه داد: سپاه شهرستان سنقر در تاریخ 23/2/1358 در جاده روستای گردکانه کلیایی احداث و انجا را به افرادی همچون نادعلی منصوری، خداداد شریف آبادی و شهید فرهنگیان سپردیم و به شهرستان صحنه آمدیم. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در محل ساواک قدیم که جنب فرمانداری بود ساماندهی شد و به افرادی به نام های مراد خان بابایی، فرزادی پور، شهید احمد علی کردمیر، حیدر محمدی، مهر علی محمدی و کرمعلی براری جهت انجام وظایف محوله تحویل داده شد. این جانباز دفاع مقدس خاطر نشان کرد: در حال تجهیز سپاه های شهرستان های شرق استان بودیم که به دستور فرماندهی استان کرمانشاه در تاریخ 26/5/1358 به منظور کمک به بیمارستان پاوه به همراه شاخه بیستون راهی آنجا شدیم. هنوز به پاوه نرسیده بودیم که درگیری ها آغاز شد. گردان ما در تپه ارتش مستقر شد نیمه های شب بود که دکتر چمران پیش ما آمد و گفت ذخیره غذایی به اندازه 48 ساعت برای خود آماده کنید چون پاوه به دست منافقان افتاده و دسترسی به آب و غذا بسیار مشکل است. ما 48 ساعت در آنجا مقاومت کردیم تا اینکه امام راحل دستور آزاد سازی پاوه را صادر کردند و منافقان از آنجا پا به فرار گذاشتند و عملیات آزاد سازی پاوه با موفقیت انجام شد. سردار حسن بیگی اشاره ای به عملیات محمد رسول الله منطقه اورامانات داشت و تصریح کرد: عملیات محمد رسول الله به فرماندهی شهید همت، شهید کاظمی و شهید چمران طی 48 ساعت در مناطق نودشه، نوسود، قله شمشیر، تپه سنی با وسعت بسیاری آغاز شد و به حمد الهی در آن عمیات 4000 نفر از منافقین و دموکرات ها کشته شدند و 191 اسیر گرفته شد و تمام آن مناطق به تصرف رزمندگان اسلام درآمد. این فرمانده گردان و گروهان دوران دفاع مقدس در پایان گفت: هشت سال دفاع مقدس پر از خاطرات بسیار است که آنها را باید به گوش جوانان و نسل جدید انقلاب رساند و باید با یک فرهنگ سازی مناسب آن را در دلها نهادینه کرد تا فراموش نشود برای امنیت و اقتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران چه رشادت ها و از خود گذشتگی هایی صورت گرفته است. به گزارش شبکه اطلاع رسانی مرصاد به نقل از سهیل سنقر ، خداداد شریفی عباد یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس شهرستان سنقروکلیایی است که خود را فردی از قافله جامانده می خواند. در ادامه خاطره ای از این رزمنده در مساحت منطقه ای کرمانشاه – کامیاران – کردستان – قروه سنقر که به گفته ی وی به منطقه مثلث درگیری مشهور بوده است اشاره می کنیم. خداداد شریفی بیان داشت: روزی که تعدادی از نیروها از جمله شهید براتعلی نیکجوصفا، شهید محمدعلی امجدیان و شهید حسن طاهرآبادی شهید شده بودند و نیروهای ضد انقلاب به گفته شهید داود آبادی مسئول عملیات سپاه کرمانشاه حدودا 2 هزار نفر به منطقه مثلثی (کرمانشاه – کامیاران – کردستان - قروه سنقر) آمده بودند که بعد از نماز صبح به من خبر دادند که نیروهای خودی درگیر هستند و اینجانب سرهنگ پاسدار خداداد شریفی که مسئولیت پایگاه عملیات سر خم را به عهده داشتم و با دو خودرو تویوتا لندور تعداد پانزده نفر آماده و بطرف درگیری یعنی کیونانات و قشلاق حرکت کردم. وی ادامه داد: وقتی به مله گز رسیدیم دیدیم که نیروها درگیر هستند و تعدادی شهید شده اند و شهدا و خودروها را به آتش کشیده اند. من برادران را جمع کردم و برایشان توضیح دادم که تعداد نیروهای دشمن زیاد است و ما نمی توانیم با آنها بجنگیم. با هماهنگی نیروها مخصوصا برا�
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
مسئول سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد سپاه امام علی (ع) استان قم: دفاع مقدس بهترین الگو برای پیشرفت کشور در عرصهها
مسئول سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد سپاه امام علی ع استان قم دفاع مقدس بهترین الگو برای پیشرفت کشور در عرصههای مختلف استمسئول سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت سپاه امام علی بن ابیطالب ع استان قم گفت دفاع مقدس بهترین و مناسبترین الگو برای پیشرفت کشور در عرصههای مختلف است بدشمن به دنبال تضعیف جبهه مقاومت در منطقه است/ عناصری در داخل کشور در موضع گیری همسو با غرب عمل می کنند
امام جمعه مشگین شهر گفت دشمن در تلاش برای نفوذ راهبردی به جمهوری اسلامی است و متاسفانه عناصر آن نیز در کشور وجود دارد به طوری که با جهت گیری ها و موضع گیری ها همسو با غرب عمل می کنند به گزارش به نقل از مشکین رسا حجت الاسلام رضا باوقار امام جمعه مشگین شهر در خطبه های نماز جمعهسومین محفل انس پیشکسوتان عرصه جهاد و شهادت ناجا آغاز شد
به گزارش سپاس به نقل از خبرگزاری فارس - سرویس اجتماعی با حضور سردار اشتری فرمانده نیروی انتظامی سومین محفل انس پیشکسوتان عرصه جهاد و شهادت ناجا آغاز شد برای مشاهده متن خبر اینجا کلیک کنیدسه شنبه ۳۱شهریور۱۳۹۴آیین تجلیل از فعالان و پیشکسوتان صنعت چاپ آذربایجان غربی
مراسم تجلیل از فعالان و پیشکسوتان صنعت چاپ آذربایجان غربی با حضور نمایندگان مردم ارومیه در سالن برق این شهر برگزار شد متن خبر نداردپنجشنبه ۲مهر۱۳۹۴آیین تجلیل از فعالان و پیشکسوتان صنعت چاپ آذربایجان غربی برگزار شد
آیین تجلیل از فعالان و پیشکسوتان صنعت چاپ آذربایجان غربی برگزار شد استانها > آذربایجان غربی - مراسم تجلیل از فعالان و پیشکسوتان صنعت چاپ آذربایجان غربی با حضور نمایندگان مردم ارومیه در سالن برق این شهر برگزار شد آیین تجلیل از فعالان و پیشکسوتان صنعت چاپ آذربایجان غگردهمایی پیشکسوتان عرصه جهاد و شهادت ناجا/تصاویر
گردهمایی پیشکسوتان عرصه جهاد و شهادت ناجا تصاویر ۰۱ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰ ۳۲برگزاری سومین نشست پیشکسوتان عرصه جهاد شهادت ناجا
تهران خبرگزاری صدا و سیما اجتماعی 1111 1394 06 31 سومین نشست پیشکسوتان عرصه جهاد شهادت نیروی انتظامی با حضور جمعی از فرماندهان و خانواده های معظم شهدا ایثارگران و آزادگان برگزار شد به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما در این مراسم سردار سرلشکر صفوی سردار سرتیپ حسین اشتریبا حضور سردار اشتری سومین محفل انس پیشکسوتان عرصه جهاد و شهادت ناجا آغاز شد
با حضور سردار اشتریسومین محفل انس پیشکسوتان عرصه جهاد و شهادت ناجا آغاز شدبا حضور سردار اشتری فرمانده نیروی انتظامی سومین محفل انس پیشکسوتان عرصه جهاد و شهادت ناجا آغاز شد به گزارش خبرنگار انتظامی خبرگزاری فارس سومین محفل امور پیشکسوتان عرصه جهاد و شهات ناجا در مجتمع الغدیر دانآذربایجان غربی جزو استانهای فعال در اجرای پروژه مهر است
ناظر وزارتی پروژه مهر آذربایجان غربی جزو استانهای فعال در اجرای پروژه مهر است خبرگزاری پانا ناظر وزارتی پروژه مهر در سفر به استان آذربایجان غربی گفت این استان سابقه خوبی در اجرای برنامه های بازگشایی مدارس دارد و به جهت برخورداری از نیروهای توانمند اداری جزو استانهای فعال در اجتعاریف مسئولین آذربایجان غربی از اقتصاد مقاومتی
برای مفهوم اقتصاد مقاومتی در همین مدت زمان کم تعاریف متفاوتی ارائه شده که هر کدام از جنبه ای به این موضوع نگاه کرده اند در این میان کامل ترین تعریف اقتصاد مقاومتی را خود رهبر فرزانه انقلاب ارائه کردند به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به ندای ارومیه در چند سال اخیر و با ش-