واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس گزارش میدهد
فرماندهای که به دستور سربازش پوکههای فشنگ را جمع کرد
هشت سال دفاع مقدس در برابر دشمنان جمهوری اسلامی ایران خالق خاطراتی تلخ و شیرین برای رزمندگان بود.
به گزارش خبرگزاری فارس از گچساران، سرهنگ علی قیطاسی، مدیر اردویی راهیان نور و گردشگری ناحیه سپاه گچساران یکی از رزمندگان و آزادگان هشت سال دفاع مقدس بوده که خاطرهای جالب و خواندنی از وی را در زیر میخوانیم: عملیات والفجر هشت در راستای آزادسازی فاو طراحی شده بود و نیروهای که به منطقه عملیاتی آبادان و خرمشهر وارد میشدند امکان خروج از منطقه تا شروع عملیات را نداشتند، رودخانهای به نام بهمنشیر در پشت خط مقدم وجود داشت که این رودخانه شرایط منطقه عملیاتی فاو را داشت و رزمندگان برای حضور و شرکت بهتر در عملیات والفجر هشت باید آموزشهای مختلفی از جمله غواصی، پیادهروی با تجهیزات، شنا، قایقرانی، جنگ در نخلستان، عبور از باتلاق و... را پشت سر میگذاشتند. در این منطقه همه شرایط برای آمادهسازی و مشابهسازی عملیات وجود داشت و چندین ماه تیپها و لشکرها به نسبت مأموریت خود در این عملیات، آموزشهای مورد نیاز را تمرین میکردند. بیشتر وقت رزمندگان در این منطقه را در آب بودن و عبور از رودخانه سپری میکرد. یکی از روزها که در حال تمرین کردن و کسب آموزش بودم و با سلاح تیراندازی میکردم فردی با لباسهای گلآلود بسیجی، چکمههای لاستیکی و موهای فرفری از من خواست تا به قول خودش الکی تیراندازی نکنم اما من با حالتی بد به وی نگاه کردم و گفتم: به شما ارتباطی ندارد، لطفا پوکهها را جمع کن و از این جا برو. همه فکر من این بود وی یکی از بچههای تدارکات است و او بدون هیچ مقاومتی به جمعآوری پوکهها مشغول شد. آن روز گذشت تا یک شب مانده به آغاز عملیات فرماندهان گردان و گروهان همچنین کسانی که نقش مهمی در این عملیات داشتند باید تشکیل جلسه میدادند. من که فرمانده دسته بودم به آن جلسه که در سنگر بزرگ زیرزمینی رفتم تا در جلسه شرکت کنم و دقیقا جایی که فرمانده لشکر باید مینشست، نشستم. چند لحظه بعد افراد درون سنگر به احترام فرمانده لشکر که وارد سنگر شد ایستادند و فرمانده آمد ولی با دیدنش تمام اتفاق جمعکردن پوکهها از نظرم گذشت و سرم را با شرم پایین انداختم، فرمانده دستش را آرام بر شانهام زد و گفت: مابقی پوکهها را فردا جمع میکنم. او در ادامه لبخندی مهربانانه زد و بدون اینکه به من نشان دهد که کار بدی کردهام به صحبتهایش ادامه داد و از آن روز به بعد فرمانده یکی از دوستان من شد. بله این نمونهای از فرماندهان سپاه اسلام بود که اقتدار اسلام را حفظ کردند اما سئوالی که ذهن مرا مشغول کرده این است که آیا مسئولان امروز ما از این افراد الگو میگیرند یا نه؟ ============== گزارش از کوروش رضایی ============== انتهای پیام/82014/ر30
94/07/04 - 00:05
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]