تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):دعاى شخص روزه دار هنگام افطار مستجاب مى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816151332




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جانباز شهید حجت الله رضایی


واضح آرشیو وب فارسی:سمنا: شهید حجت الله رضایی جوانی کاری و سخت کوش که دیدن خوابی او را به سوی جبهه کشاند و جانباز شد و پس از ۱۷ سال تحمل سختی به یاران شهیدش پیوست.به گزارش پایگاه خبری سمنا ، همسر شهید جانباز حجت الله رضایی شوهرش را اینگونه برای ما معرفی می کند: حجت الله پسر عموم بود متولد سال ۱۳۱۱ بود وقتی که به دنیا آمد مادرش فوت کرد مادربزرگم بزرگش کرد موقعی که ازدواج کردیم حجت الله ۲۵ ساله بود ومن ۱۳ ساله بودم کشاورز بود سر زمینهای مادربزرگم کار می کرد . همه کارها را با هم انجام می دادیم زمان انقلاب هم فعالیت می کرد یادم می آید یک رساله وعکس از امام خمینی داشت همیشه می گفت : شاه می رود و امام خمینی به جایش می آید. خودش برادرش وبچه های محله جمع می شدند و در کارهای انقلاب فعالیت می کردند، اول جنگ سه نفر از آشنایان به جبهه رفتند حجت الله گفت: من هم می خواهم بروم من خیلی مخالفت کردم هفت تا بچه داشتم شرایط زندگی سخت بود حتی مجبور شدم بروم بسیج وبگویم که راضی نیستم شوهرم به جبهه برود اما فایده ای نداشت، پسرم ۱۶ ساله بود حاضر بودم اون برود ولی حجت الله نرود، چون اداره کردن زندگی واقعا سخت بود ولی شوهرم قبول نکرد حجت الله گفت :من خواب دیدم باید بروم، اولین بار که به جبهه رفت بستان بود که ترکش خورد وجانباز شد فرستادنش تهران روزی که می خواست برود جبهه ۱۲ نفر دیگر هم بودند که سنشان کمتر بود یکی از آنها ترکش خورده بود رفتیم عیادتش که سراغ حجت الله را هم بگیریم فهمیدم مجروح شده به برادرم گفتم، با برادر حجت الله رفتند تهران، هر چه اصرار کردم من هم بروم قبول نکردند تا اینکه یک روز قرار شد به عیادتش برویم فرستادم دنبال خواهرش که با ما بیاید رفتیم ملاقات وبرگشتیم، از ناحیه شکم مجروح شده بود، یک ماه بیمارستان بود، برادرم بدون هماهنگی با بنیاد مرخصش کرده بود وبه شهرضا که رسیده بود خبر داده بودند که یکی دیگر از برادرهای خودم ترکش خورده بود ومجبور شد دوباره برگردد. بعد از شش ماه تقریبا سر پا شد، بهار که شد برای دامداری و کشاورزی از ونک به منطقه ییلاق قشلاق روستای عقدک رفتیم که حالش بد شد ودل درد شدیدی گرفت آن موقع ماشین نبود به زحمت توانستیم به دکتر بفرستیمش، بیمارستان دوباره عملش کرده بود ولی دلیلش را دل پیچه اعلام کرده بود وقتی مرخص شد برادرم خانه بود خودش بردش وپرستاری اش کرد ما هم عقدک بودیم وقتی شوهرم آمد پسر بزرگم رفت بسیج ثبت نام کرد و به جبهه رفت وجانباز ۷۰ درصد شد که از ناحیه پا جانباز شد سال آخر که همسرم حالش خیلی بد می شد واقعا دیگر توان مالی نداشتیم و از پس هزینه ها بر نمی آمدیم از جایی هم کمک نمی شد فقط ۳۰ درصد جانبازی را کمک می کردند که آن هم کفاف هزینه های بیمارستان را نمی داد . ساعتی که شهید شد اذان مغرب بود حالش بد شد مرا از اتاق بیرون کردند و حجت الله را به سی سی یو بردند شب خواب دیدم حالش بد است وناله می کند صبح که رفتم همینطور بود دکتر که وضعش را دید به سی سی یو فرستادش بعد از ظهر رفتم بیمارستان یکی از پرستارها گفت: زیاد زنده نمی مونه. وقتی رفتم پیشش هرچه کردم بگویم حلالم کن دلم نیومد. شهید جانباز حجت الله رضایی که در آبان ماه ۱۳۶۰ مجروح شده بود پس از ۱۷ سال تحمل سختی سرانجام مشتاقانه در مرداد ماه ۱۳۷۷ بسوی همرزمان شهیدش شتافت. گزارشگر پایگاه خبری سمنا: فاطمه نجفی


جمعه ، ۳مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سمنا]
[مشاهده در: www.semna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن