محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830130196
رشد مدیریت نشده دانشگاه ها در سیستان و بلوچستان موجب سرایت ناهماهنگی فرهنگی شده است
واضح آرشیو وب فارسی:دانا: جوان نخبه زاهدانی گفت: فارغ از اینکه این تعداد دانشگاه ، دانشجو و فارغ التحصیل در سال تا کنون چه تاثیر عملی در بهبود شرایط استان و شهر داشته اند و این دانشگاهها واقعا تا کنون چه تعداد متخصص کار آمد بومی تربیت کرده اند،تبعات فرهنگی این رشد پرسرعت فضاهای دانشگاهی در سطح شهر بسیار قابل تامل است.به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از مطالبه گر ، یاسین کیانی متولد ۱۳۷۲ در زاهدان ، فارغ التحصیل سازمان پرورش استعدادهای درخشان(سمپاد) از مجتمع آموزشی شهید بهشتی زاهدان، دانشجو سال پنجم دکتری داروسازی در دانشگاه علوم پزشکی زابل، دبیر کانون مطالعاتی مصباح دانشگاه علوم پزشکی زابل و رتبه اول کشور در رشته های مقاله نویسی و اثر ادبی در دو دوره متوالی جشنواره فرهنگی دانشجویان علوم پزشکی کشور می باشد. مطلب ذیل حاصل گفتگوی مطالبه گر با این جوان نخبه زاهدانی در باب فرهنگ در استان سیستان و بلوچستان می باشد: ۱.ارزیابی شما از روند فرهنگی مذهبی شهر زاهدان چیست؟ زاهدان به لحاظ تاریخی از جمله شهرهای مولود دوران مدرنیزاسیون رضا خانی به حساب می آید و بعدها به دلیل مرکزیت و اهمیت سیاسی وتمرکز ادارات دولتی و همچنین عطش تازه به وجود آمده ی شهر نشینی و موج مهاجرت مردم از روستا ها به سمت شهرها، زاهدان تبدیل به یک شهر مهاجر نشین و چند فرهنگی شد.اکثر جمعیت امروز زاهدان با فاصله ای یکی دو نسله، فرزندان مهاجرانی هستند که از اقصی نقاط ایران به این شهر تازه متولد شده و پررونق آمده اند. قومیت های مختلفی مثل بلوچ، سیستانی، یزدی، کرمانی و بیرجندی و … بافت قومیتی زاهدان را تشکیل می دهند. این مهاجر پذیری و نا همسانی فرهنگی و مذهبی از یک طرف و قدمت نه چندان زیاد زاهدان از نظر تاریخی باعث شده که نتوانیم این شهر را شهری با هویت مستقل به حساب بیاوریم. یعنی از کنار هم بودن این اجتماع نا همگون انسانها از خرده فرهنگ های قومیتی متفاوت، هنوز مدت زمان چندانی نگذشته و در نتیجه نمیتوان گفت تجربه ی تاریخی مشترکی شکل گرفته که پایه ی یک هویت مستقل در این شهر تازه تاسیس را شکل دهد. حالا این بی هویتی را که بگذاریم کنار فرآیند سریع مدرنیزاسیون و تجدد گرایی نامتقارنی که از دوران رضا خان آغاز شد و حتی پس از انقلاب هم آن چنان که باید کنترل نشد و گاه به آن دامن هم زده شد، میرسیم به وضع فعلی فرهنگی زاهدان. مثلا یک خانواده ی یزدی را هنگامی که در یزد زندگی میکند تصور کنید. این خانواده در پیوند عمیقی با یک سنت لا اقل چند صد ساله زندگی میکنند. همه ی اطرافیان و همسایه ها و فامیل و همشهری هایشان با آنها به یک لهجه صحبت میکنند، با آداب و رسومی مشترک زندگی میکنند و به سنتهای مشترکی پایبندند.و زندگی و رفتار در چارچوب این سنت ها باعث تایید و تشویق اجتماعی و عمل نکردن به آنها باعث طرد شدن و سرزنش دیگران میشود. سنت هایی که مثلا عزاداریهای مشهور و با شکوه دهه ی محرم هم بینشان است .یک جریان فرهنگ تازه وارد(مثلا فرآیند تجدد) روی چنین خانواده ای در چنین فضایی تاثیر متفاوتی میگذارد نسبت به زمانیکه همان خانواده از شهر و دیارش بن کن شود و بیاید مثلا در زاهدان زندگی کند. واقعیت این است که زاهدان به دلیل فقدان سنت و هویتی واحد و قابل اعتنا به شدت در مقابل تغییرات فرهنگی (که در طول سده ی اخیر عموما به سمت تسلط فرهنگ وارداتی مدرن پیش رفته) منفعل و آسیب پذیر است. به همین دلیل است که همین امروز مثلا سبک زندگی یک سیستانی مقیم زاهدان با یک سیستانی مقیم سیستان یا یک بلوچ زاهدانی با یک بلوچ در مناطق ریشه دار تر بلوچستان تفاوت بارزی دارد و به سبب همین انفعال و بی هویتی فرهنگی ،این شکاف روز به روز عمیق تر میشود. پس امروز مهمترین معضلات فرهنگی شهری مثل زاهدان را باید در قالب همین وادادگی مفرط و عدم مقاومت در برابر فرهنگ نوظهور مدرن جست و جو کرد. ۲_ در زمینه مسائل فرهنگی ، خانواده های زاهدانی در چه وضعیتی قرار دارند؟ زاهدان مثل همه ی شهرهای نوظهور جهان سومی با شکاف طبقاتی نهادینه شده و رشد یابنده ای دست و پنجه نرم میکند که باعث شده هرگونه تحلیل اجتماعی ملزم به این تفکیک طبقاتی باشد.خانواده های زاهدانی هم از این قاعده مستثنی نیستند. خانواده های قشر محروم زاهدان به معنای واقعی کلمه در فقر مطلق به سر می برند و از تامین نیاز های اولیه ی خود هم عاجزند. در چنین وضعیتی به مصداق حدیث “کاد الفقر ان یکون کفرا” این نوع از فقر مطلق و دست و پا زدن برای پاسخگویی به ساده ترین و ضروری ترین نیازهای زندگی در سطح فرهنگی فجایع عمیقی می آفریند. جوانانی که در چنین وضعی زندگی میکنند مستعد انواع و اقسام نا هنجاری های فاجعه بار از اعتیاد و فساد اخلاقی گرفته تا انواع بزهکاریها ی خرد و کلان و حتی گاهی تروریسم خواهند بود. در مقابل چنین سطح غیر قابل توجیهی از فقر و محرومیت، قشر مرفه جامعه ی شهری زاهدان به معنای واقعی کلمه در اوج رفاه و آسایش و ثروت اندوزی زندگی میکنند. دیدن خانه های میلیاردی و اتومبیل های چند صد میلیونی دیگر امروز جزئی از زندگی روزمره ی مردم زاهدان محسوب میشود و این قشر از جامعه هر روز بیشتر و شدیدتر از دیروز به نمایش ثروت خود و تفاخر و فخر فروشی به اقشار ضعیف جامعه دست میزنند. ثروتی که در یک نظام اقتصادی شبه سرمایه سالارانه و آن هم در شهری نیمه تجاری ، روز به روز بیشتر هم خواهد شد. و در میان این دو قشر مرفه و فقیر ،طبقه متوسط شهری زاهدان زندگی میکنند. خانواده هایی که اگرچه در تامین نیاز های اولیه با مشکلی مواجه نیستند و فقیر محسوب نمیشوند اما با پدیده ی دیگری به نام “فقر نسبی” یا “احساس فقر” دست و پنجه نرم میکنند.این مفهوم بیشتر از آنکه اقتصادی باشد یک پدیده ی فرهنگی است.انسانها همیشه خود را با اطرافیانشان در جامعه مقایسه میکنند و در جریان این مقایسه به تعریفی از وضعیت فعلی خود میرسند .مثلا خانواده ای که وسیله ی نقلیه اش پراید است در شهری که اکثر مردمش پراید سوار میشوند احساس فقر و ضعف نمی کند ولی وقتی در شهری مثل زاهدان در خیابانها کنار ماشینهای وارداتی چند صد میلیونی رانندگی میکند قطعا با مشاهده ی این تفاوت،و مقایسه ی خود با قشر مرفه جامعه ،احساس فقر میکند. احساسی که تبعات فرهنگی فراوانی خواهد داشت. وقتی به قشر پر درآمد و مرفه جامعه که هر روز هم مرفه تر و پر درآمدتر میشود اجازه داده شود که به راحتی ثروت خود را به رخ دیگران بکشد و دیگران را دچار احساس کمبود و ضعف کند، قطعا دیگران هم تمام سعی خود را در جبران این کمبود به کار میگیرند. به این ترتیب جامعه به سمت مادی شدن حرکت کرده و پول به ارزش اصلی در اذهان مردم تبدیل خواهد شد. ولع ثروت اندوزی و تجمل گرایی مفرط در میان قشر متوسط جامعه ی زاهدانی که بخش مهمی از آن را هم تشکیل میدهند از این مسئله ناشی میشود و طبیعتا به همان اندازه که ارزشهای مادی در جامعه پررنگ تر شوند، باور ها و ارزشهای معنوی رنگ خواهند باخت. ۳- فکر می کنید در حال حاضر در زمینه مسائل فرهنگی و تربیتی ، کودکان و نوجوانان زاهدانی در چه وضعیتی قرار دارند؟ علاوه بر معضلات فوق الذکر خانواده ها که قاعدتا کودکان هم از آنها مستثنی نیستند،کودکان زاهدانی مانند دیگر کودکان شهر نشین امروزی ،علاوه بر خانواده و مدرسه که مراجع سنتی تربیت به حساب می آیند ، از طریق ابزار های ارتباط جمعی و رسانه ها نیز داده ی فرهنگی و تربیتی دریافت میکنند. و نقش این تربیت رسانه ای همزمان با گسترش دامنه ی اثر رسانه های مدرن ،رو به روز بیشتر شده و تربیت خانوادگی را محدود و محدودتر میکند. مثلا تلویزیون به عنوان همه گیر ترین و سهل الوصول ترین رسانه ی ارتباط جمعی امروزی، اهتمام به آموزش و تربیت کودکان و نوجوانان را از وظایف خود میداند و برای آن برنامه ریزی دقیقی هم انجام میدهد .این در حالیست که تلویزیون به عنوان یک رسانه ی تصویری فی نفسه چیزی بیش از یک ابزار تفریح و سرگرمی نیست.و چیزی بیش از تحریکات سرگرم کننده ی حسی و دیداری ارایه نمیکند. قالب یک برنامه ی کودک تلویزیونی در شکل ایده آلش مثلا نمیتواند شاهد یک مادربزرگ قصه گو باشد که نشسته روبروی لنز دوربین و داستان تعریف میکند. پخش چنین برنامه ی کودکی فاقد جاذبه ی بصری است و در نتیجه یک برنامه ی تلویزیونی خوب به حساب نمی آید. همان کودکی که ساعتها با شوق و ذوق پای قصه گویی مادر بزرگ خودش می نشیند ، از دیدن یک پیرزن قصه گوی خشک و خالی روی صفحه ی تلویزیون حوصله اش سر میرود. چیزی همان شبیه تجربه های تلخی که نسل ما با سخنرانیهای خواب آور خانم مجری های دوران کودکیمان داشتیم! این دست مسائل نشان دهنده ی تفاوت ماهوی نوع تربیت است که رسانه ای مانند تلویزیون (به عنوان یک ابزار سرگرمی که تمام جذابیتش به بازیهای نور و صدا و رنگ و موسیقیست) میتواند ارایه کند و تربیتی که یک کودک در محیط خانواده دریافت میکند. حالا فرض کنید که در بهترین حالت ممکن و با این فرض که خانواده دقیق ترین کنترل را روی نوع استفاده ی کودک از این ابزار های رسانه ای داشته باشند و بهترین برنامه های آموزنده و مناسب رده ی سنی فرزندشان را انتخاب کرده و در اختیارش بگذارند، باز هم تربیت رسانه ای حامل آسیب های فراوانی خواهد بود. مثلا کودک یا نوجوانی را فرض کنید که هسته ی باور های مذهبی اش را از یکی از این برنامه های آموزنده ی تلویزیونی بگیرد.این پیام های مذهبی به سبب ذات رسانه ای مانند تلویزیون از مجرای سرگرمی و لذت سمعی و بصری و احتمالا موسیقی و آواز حتی گاهی حرکات موزون به مخاطب خردسال میرسد. این تلاش تربیتی حتی اگر موثر واقع شود و داده ی مذهبی مدنظر ما هم به کودک منتقل شود، در جریان این انتقال به طور نا خود آگاه اصالت و برتری به سرگرمی و لذت داده خواهد شد نه باور مذهبی. چرا که کودک باورمذهبی اش را از لذت و سرگرمی گرفته و نه بالعکس. و این در حالیست که بخش مهمی از پایبندی به مذهب در مفهومی به نام تهذیب نفس نمایان میشود به این معنی که انسانها باید از بسیاری از لذت های مادی و دنیوی به خاطر امر قدسی و ایمان دینی شان بگذرند .حالا نوجوانی را تصور کنید که تمام عمر ، همه ی مفاهیم اخلاقی و مذهبی و باور های دینی اش را به لطف سرگرم کننده و لذت آفرین بودنشان از طریق صفحه ی تلویزیون دریافت کرده،حالا آیا میتواند به راحتی از آن لذت و سرگرمی به خاطر باورهای مذهبی اش عبور کند؟ ۴_ راهکار های فرهنگی شما برای ارتقا فرهنگی مذهبی شهر زاهدان چیست؟ اگر بپذیریم که مهمترین مانع ارتقای فرهنگی مذهبی شهر، هجوم فرهنگ بیگانه یا غربی یا… در یک کلمه مدرن است، حالا دو راه مقابله و مقاومت پیش روی ماست. یک روش تکیه و تاکید بر “سنت” های قومی و مذهبی و … و تلاش برای حفظ همه ی آنچه پیش از این داشته ایم و تاکید بر عدم تغییر آن است. شبیه مثال آن خانواده یزدی و پشتوانه ی سنتی شان. همان طور که گفتیم چنین سنت و هویتی را به طور خاص و مستقل نمیتوان به کلیت شهری مانند زاهدان که از تاسیسش چیزی حدود یک قرن میگذرد نسبت داد و از طرف دیگر مقاومت متکی به سنت ، روشی پایدار برای محافظت اجتماعی در برابر فرهنگ مهاجم نیست.چرا که مبتنی بر روابط قرار دادی و خونی و نسبی و تاریخی انسانهاست نه عقلانیتشان. مقاومت یک جامعه ی سنتی دیر یا زود در گذر زمان و طی جابجایی نسلها شکسته خواهد شد. حالا اگر بخواهیم راهکاری پایدار و منطقی برای نجات اجتماع شهریمان از سقوط فرهنگی ارایه کنیم باید روی یک مفهوم تکیه کنیم و آن هم چیزی نیست جز “عقلانیت”. فرهنگ و تمدن مدرن ذاتا تمدنی غریزی است و بر پایه ی نگاه و تعریف مادی و در نتیجه غریزی از انسان شکل گرفته است.تنها راه مقابله ی موثر با تفکری که انسان را ماشین ارضای غرایز میداند، تاکید بر کنش عقلانی و زندگی مبتنی بر تعقل است.چیزی که بی شک همه ی ادیان توحیدی نیز بر آن اصرار میورزند. برای پایه ریزی تمدنی مبتنی بر تعقل نیاز به ساختن فرهنگی متکی بر عقلانیت داریم و برای ساختن جامعه ای با فرهنگ عقلانی نیاز به ارایه ی داده های فرهنگی که مستقیما با تعقل انسانها سخن میگویند حس میشود.وضعیت نشر و توزیع کتاب (به عنوان مهمترین ابزار انتقال این داده های عقلانی ) در شهری مانند زاهدان به خوبی نشان میدهد کجای این مسیر قرار گرفته ایم و چه قدر راه نرفته باقیست. کافیست تعداد فست فود ها و لباس فروشی های شهر را(که عرضه کننده ی کالاهای مرتبط با نیاز های غریزی خوردن و پوشیدنند) با تعداد کتابفروشیهای شهر مقایسه کنیم تا حساب کار دستمان بیاید. ۵_ از نظر محتوایی مساجد زاهدان را چگونه ارزیابی می کنید و مهم ترین دلیل حضور کمرنگ جوانان در مساجد را چه میدانید؟ در تحلیل وضعیت مساجد مهمترین مسئله اینست که نباید به نگاه بخشی و جزء نگر بسنده کرد.مشکل اینجاست که همیشه به دنبال علت عدم اقبال به مسجد توسط جوانان،درون خود مساجد میگردیم و به علل بیرونی توجهی نداریم.و نهایتا در اقدامی انقلابی جهت افزایش جاذبه ی مسجد بودجه تصویب میکنیم و بخشنامه صادر میکنیم که رنگ کاشیهای مسجد تغییر یابد! واقعیت اینست که پدیده هایی مثل کاهش حضور جوانان در مسجد معلول و نتیجه ی جریان تغییرات فرهنگی کلان اجتماعیست که نتایج آن را در همه ی بخش ها میشود دید.از نوع پوشش و سبک زندگی گرفته تا ارتباطات و تفریحات جوان زاهدانی مدرن. روزگاری مساجد مرکز همه ی فعالیت های اجتماعی به حساب می آمدند.از محل برگزاری اجتماعات فرهنگی و سیاسی گرفته تا جشن ها عزاداری ها. حتی معماری شهری حول محور مساجد شکل میگرفت و مثلا مسجد جامع شهر در مرکز و سپس در اطراف آن بازار و پس از آن خانه ها بنا میشدند.این نوع از محوریت یافتن مسجد مهمتر از هر چیز به نوع جهانبینی موحدانه ی حاکم بر شهر سنتی ناشی میشد. وقتی گروهی از مردم هدف از کار و تجارت و خرید و فروش و امرار معاششان را در قرب و رضای الهی ببینند مسلما خانه ی خدا حتی از حیث جغرافیایی هم مرکزیت خواهد یافت. این در حالیست که امروزه و علی الخصوص در شهر ها و کلانشهرهای مدرنی مانند زاهدان و به اقتضای فرهنگ مدرن، سطحی از سکولاریسم فرهنگی وجود دارد که روز به روز هم گسترده تر و قوی تر از گذشته خود نمایی میکند.جداسازی عبادت از ساحت زندگی روزمره و به طور کلی جداسازی دین از امور دنیوی مفهومیست که مهمترین عامل کاهش اثر گذاری و اقبال به مسجد میشود.در جامعه ای که مثلا یک اجتماع سیاسی یا یک همایش فرهنگی هنری،امری عبادی و مربوط به دین محسوب نمیشود طبیعتا مسجد که روزگاری محور همه ی این اتفاقات بود به حاشیه رانده میشود. پس کم رونق شدن مساجد بخشی از یک فر آِیند فرهنگی کلان است که برای مقابله با آن به نگاهی فرهنگ محور و ژرف نگر نیاز داریم .راه حلی که بی شک از همان مجرای گسترش عقلانیت اجتماعی خواهد گذشت. شهر زاهدان دارای دانشگاه های بزرگ و متنوع است و جمعیت دانشجویان شهر به نسبت جمعیت بالاست. ارزیابی فرهنگی شما از این وضعیت چیست؟ زاهدان با داشتن دانشگاه هایی مثل دانشگاه سیستان و بلوچستان که دومین دانشگاه پرجمعیت کشور به حساب می آِید و همچنین دانشگاههای پرجمعیت آزاد و پیام نور و غیر انتفاعی و … به نسبت جمعیتش ،از شهرهای دانشگاهی کشور به حساب می آید. فارغ از اینکه این تعداد دانشگاه ، دانشجو و فارغ التحصیل در سال تا کنون چه تاثیر عملی در بهبود شرایط استان و شهر داشته اند و این دانشگاهها واقعا تا کنون چه تعداد متخصص کار آمد بومی تربیت کرده اند،تبعات فرهنگی این رشد پرسرعت فضاهای دانشگاهی در سطح شهر بسیار قابل تامل است. طی صد ساله ی اخیر الگوی توسعه ی “مرکز – پیرامونی” در ایران ، شکاف اقتصادی و فرهنگی عمیقی بین بخش هایی از کشور که بیش از دیگران در جریان مدرنیزاسیون قرار گرفته اند و مناطقی که خارج از این جریان بوده اند ایجاد کرده .شکافی که در سطح اقتصادی باعث توزیع نامتقارن سرمایه و کار و رشد نابرابر اقتصادی در سطح کشور شده و در لایه ی فرهنگی ،عدم توازنی عمیق بین بخش مدرن و در نتیجه غربی شده ی جامعه (عمدتا در کلان شهر های صنعتی)و بخش سنتی و کماکان مذهبی آن (که استان و شهر ما هنوز جزئی از آن است) ایجاد کرده است. تفاوتی که نمونه هایش را در سطوح مختلف تفکر و زندگی این دو گروه میتوان دید،از سبک زندگی و میزان پایبندی مذهبی گرفته تا نوع پوشش و الگوی کنشهای اجتماعی و حتی سلیقه ی سیاسی. رشد مدیریت نشده و بی حساب و کتاب دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ، بدون توجه به نیاز های واقعی و مهمتر از آن اقتضائات فرهنگی جامعه ی بومی ، باعث سرایت و گسترش این عدم توازن و نا هماهنگی فرهنگی در سطح استان و شهر ما نیز شده. هجوم سیل آسای دانشجویان غیر بومی خصوصا از کلان شهرهای مدرن،روی جامعه ی نسبتا سنتی بومی بی تاثیر نیست . علی الخصوص که این قشر به واسطه ی دانشجو بودن ،صاحب احترام و تحسین اجتماعی نیز هستند و سریعا به الگوی جوانان بومی تبدیل میشوند. این در حالیست که این گروه، به واسطه ی رسوب تفکرات طبقاتی و معیارهای مدنیت مدرن فرهنگ خودشان را با ارزش تر از معیار ها و هنجار های میزبان میبینند و در نتیجه خود را ملزم به رعایت این هنجارها نخواهند دانست. ۶_ ارزیابی شما از مراکز فعال فرهنگی و فعالیت جریان ارزشی زاهدان چگونه است؟ در طول چند سال اخیر جریان های مردمی انقلابی و ارزشی در سطح کشور حرکت جدیدی را شروع کرده اند و فعالین فرهنگی انقلابی استان و زاهدان هم از این قاعده مستثنی نبوده اند. تفاوت اصلی سیر جدید فعالیت های فرهنگی انقلابی با گذشته در تاکید و اصرار بر تولید علم با رویکرد تمدنی است.حزب الله حالا دیگر فقط به عنوان یک خط تفکر سیاسی که نهایت اثر گذاری اش در فعالیت های میدانی سیاست به عنوان پیاده نظام احزاب و افراد سیاسی مطرح نیست بلکه جریان جوان انقلابی حالا با نگاه به افق تمدن سازی اسلامی دست به تولید علم و فعالیت ایجابی تئوریک زده اند که آثارش را در آینده ملموس تر خواهیم دید. این تغییر رویکرد در فاز بومی اش در شهر زاهدان بیشتر از هر چیز به انس گرفتن همه ی فعالین فرهنگی و ارزشی و در نتیجه فعالیت و کنشگریشان با روح کتاب (که همان روح تفکر وعلم و تعقل است) نیاز دارد.اتفاقی که در صورت تحقق، بزرگترین نقطه ی ضعف فعالین فرهنگی شهر زاهدان که همان مطالعه ی ناکافی و در نتیجه رفتار های گاه نه چندان متعقلانه و احساسی است پوشش داده خواهد شد. ۷_ ارزیابی شما از فعالیت های سیاسی در زاهدان چگونه است؟ فعالیت های سیاسی در سطح استان سیستان و بلوچستان به طور عام و در شهر زاهدان به طور خاص به سنتی ترین شکل ممکن، بر مبنای شکاف های قومیتی و مذهبی شکل گرفته است. تقریبا عامل محرک همه ی رفتار ها و فعالیت های معطوف به سیاست چه در سطح مردمی و چه در سطح خواص و نخبگان سیاسی در شهر زاهدان، حب و بغض های قومیتی و مذهبی است. رفتاری که فارغ از نا کار آمدی سیاسی و در نتیجه تشدید عقب افتادگی و محرومیت استان، در منطقه ای با شکاف های قومی و مذهبی مانند شهر زاهدان منشا خطرات و آسیبها و حتی فجایع جبران ناپذیری خواهد بود.چرا که این شکاف ها را روز به روز عمیق تر کرده و توده های مردم را روز به روز از هم دور تر و به هم مظنون تر خواهد ساخت. روندی که اگر با تمام توان متوقفش نکنیم در آینده ای نه چندان دور آسیب های جبران ناپذیری به بار خواهد آورد. انتهای خبر/
پنجشنبه ، ۲مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دانا]
[مشاهده در: www.dana.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]
صفحات پیشنهادی
افزایش فضای آموزشی دانشگاه آزاد سیستان و بلوچستان تا پایان سال 94
شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۷ ۰۳ دبیر هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی استان سیستان و بلوچستان از افزایش فضای آموزشی این دانشگاه از 64 هزار مترمربع به 110 هزار مترمربع تا پایان سال 94 خبر داد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا - منطقه سیستان و بلوچستان امین رضا کمالیان در نهمینپذیرش 5000 دانشجو در دانشگاه پیام نور سیستان و بلوچستان
شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۹ ۲۰ رئیس دانشگاه پیام نور سیستان و بلوچستان از پذیرفته شدن بیش از 5000 دانشجو در مقطع کارشناسی از طریق کنکور سراسری و بدون آزمون و 100 نفر در مقطع کارشناسی ارشد از طریق آزمون سراسری و فراگیر در مراکز و واحدهای دانشگاه پیام نور سیستان و بلوچستان خبر داد دکعارف: منتظر تحولات ناشی از تغییر روسای دانشگاه هستیم/ رشد کیفی علم در دستور کار شورایعالی انقلاب فرهنگی است
عارف منتظر تحولات ناشی از تغییر روسای دانشگاه هستیم رشد کیفی علم در دستور کار شورایعالی انقلاب فرهنگی استعضو شورایعالی انقلاب فرهنگی گفت تغییر روسای دانشگاه معمولا یک پروسهای دارد و بعد از گذشت مدتی تغییر در دانشگاهها به وجود میآید و ما نیز منتظر این تغییرات هستیم تا دانشگاهامسال تلفات انسانی رانندگی در سیستان و بلوچستان هفت درصد رشد داشت
امسال تلفات انسانی رانندگی در سیستان و بلوچستان هفت درصد رشد داشت زاهدان- ایرنا- مدیرکل پزشکی قانونی سیستان و بلوچستان گفت متوفیات ناشی از حوادث رانندگی استان در پنج ماه امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته هفت درصد افزایش داشت به گزارش روز دوشنبه روابط عمومی اداره کل پزشکی قانونیتعامل سازنده دستگاه های فرهنگی موجب رشد فرهنگ می شود
مدیرکل ارشاد قم تعامل سازنده دستگاه های فرهنگی موجب رشد فرهنگ می شود قم - ایرنا - مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی قم گفت تعامل سازنده دستگاه های فرهنگی باعث هم افزایی شایسته می شود و به رشد ترقی و تعالی فرهنگ و هنر کمک خواهد کرد به گزارش ایرنا حجت الاسلام و المسلمین عباس دانشی رشاخصه های دانشگاه های نسل سوم از نظر رییس دانشگاه آزاد سیستان و بلوچستان
شاخصه های دانشگاه های نسل سوم از نظر رییس دانشگاه آزاد سیستان و بلوچستان استانها > سیستان و بلوچستان - رئیس دانشگاه آزاد اسلامی سیستان و بلوچستان کارآفرین بودن تجاری سازی علم و ثروتآفرین بودن را از شاخصهای دانشگاههای نسل سوم دانست و بیان کرد در دو سال گذشته شاامضاء تفاهمنامه همکاری جهاد دانشگاهی سیستان و بلوچستان و بنیاد نخبگان استان
چهارشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۱ ۴۱ تفاهم نامه همکاری مشترک بین جهاد دانشگاهی سیستان و بلوچستان و بنیاد نخبگان استان در راستای اهداف سند چشم انداز و سیاستهای کلی نظام مقدس جمهوری اسلامی و همچنین در اجرای مفاد اساسنامه جهاد دانشگاهی مبنی بر توسعه فعالیتهای بین دستگاهی و به منظور تحققگسترش همکاری جهاد دانشگاهی سیستان وبلوچستان و بنیاد نخبگان استان
شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۵ ۳۸ تفاهمنامه همکاری مشترک جهاد دانشگاهی سیستان و بلوچستان و بنیاد نخبگان استان در راستای اهداف سند چشمانداز و سیاستهای کلی نظام مقدس جمهوری اسلامی و همچنین اجرای مفاد اساسنامه جهاد دانشگاهی مبنی بر توسعه فعالیتهای بین دستگاهی و به منظور تحقق توسعه و اتعامل سازنده دستگاه هاي فرهنگي موجب رشد فرهنگ مي شود
۲۵ شهريور ۱۳۹۴ ۱۲ ۱۷ب ظ مدير کل فرهنگ و ارشاد اسلامي قم تعامل سازنده دستگاه هاي فرهنگي موجب رشد فرهنگ مي شود موج - قم - مدير کل فرهنگ و ارشاد اسلامي قم گفت تعامل سازنده دستگاه هاي فرهنگي باعث هم افزايي شايسته مي شود و به رشد ترقي و تعالي فرهنگ و هنر کمک خواهد کرد به گزارش خرشد 230 درصدی کشفیات مواد مخدر در سیستان و بلوچستان
سهشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۷ ۰۰ فرماندهی انتظامی سیستان و بلوچستان گفت 46 هزار و 500 کیلوگرم مواد مخدر از ابتدای سال تاکنون توسط مأموران انتظامی در سیستان و بلوچستان کشف شده که در مقایسه با مدت مشابه پارسال 230 درصد افزایش را نشان میدهد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا-
گوناگون
پربازدیدترینها