واضح آرشیو وب فارسی:اندیشه ها: سایت خبری تحلیلی اندیشه ها: کوله پشتی مدرسه اش را برمی دارد و رهسپار مدرسه می شود. روز اول مدرسه است و باید برای سوادآموزی کیف و کتاب و قلم خود را بردارد و برود. برای اینکه بتواند یکی از مفاهیم مرکزی در سنجش توسعه انسانی کشور را به تحقق برساند. یکی از سه شاخص مورد بررسی در گزارش سالانه توسعه انسانی که به صورت سالانه توسط برنامه توسعه سازمان ملل، انتشار پیدا می کند، نرخ سواد بزرگسالان است. اما گزارش های منتشر شده در این زمینه نشان می دهد که کشور ما ایران، با توجه به دارا بودن بسیاری از سرمایه های انسانی،سایت خبری تحلیلی اندیشه ها : همانطور که سرشماری ها نشان می دهد که در سال 1390، 9 میلیون و 719 هزار نفر در کشور که حدود 14 درصد جمعیت را تشکیل می داد، بی سواد مطلق اعلام شدند. از این میان، حدود سه میلیون و 456 هزار نفر یعنی حدود 7 درصد، از این تعداد در گروه سنی 10 تا 49 سال قرار داشتند. 54 درصد این افراد بی سواد، حداقل یک فرزند مدرسه ای داشتند. همیشه گریزی به گذشته می تواند عمق فاجعه یا راه موفقیت را در مسیرها نشان دهد. آماری که از سال 1387 تا امروز، چنگی به دل نمی زند، هیچ، بلکه دردی به دردهای دیگر در زمینه آموزش و تحصیل ایرانیان اضافه می کند. در سال 1387، معاون آموزشی نهضت سواد آموزی کشور از آمار 28 میلیون نفری جمعیت کشور خبر دارد. علی ابراهیمیان با تاکید بر اینکه معیار باسواد بودن، فقط خواندن و نوشتن نیست، اظهار کرده بود که آمار باسوادی باید تعریف عملیاتی داشته باشد و این از وظایف آموزش و پرورش است و البته قرار بود پایان برنامه چهارم توسعه، میزان باسوادی به حد نصاب 6/96 درصد در رده سنی 10 تا 29 سال، محقق شود. یعنی تا پایان سال 1389. اما چه اتفاقی افتاد؟ 19 هزار نفر کم شد برنامه چهارم توسعه نیز به پایان رسید و آمارها اعلام شد. آخرین آمار بی سوادی در کشور، آمار چندان خوشایندی نبود. معاون وزیر آموزش و پرورش، بر اساس آمار سرشماری در سال 1390 تعداد بی سوادان را 9 میلیون و 700 هزار نفر اعلام کرد. یعنی تنها 19 هزار نفر، کمتر از آماری که قرار بود تا پایان این برنامه توسعه، سر و سامانی بگیرد. آماری که سه میلیون و 800 نفر از این تعداد را اشخاص زیر 50 سال تشکیل می دادند. یعنی به قول علی باقرزاده، جمعیت مبلغ و موثر کشور! در همین راستا، سازمان نهضت سواد آموزی، وعده و وعیدهایی را برای مواجهه با مشکلات و چالش های جدی داد و بسیار مصمم عنوان کرد که طی چهار سال آینده تمام تلاش خود را خواهیم کرد که اشخاص زیر 50 سال، از سواد خواندن و نوشتن ابتدایی برخوردار شوند. یعنی از سال 1390 تا سال 1394. آمار همان ماند تمامی این صحبت ها در قالب همایش و سخنرانی و مصاحبه و غیره و ذالک انجام شد. تا به سال 1392 رسیدیم. یعنی یک سال بعد از آن آمار، دوباره علی باقرزاده، رییس سازمان نهضت سوادآموزی در پشت تریبون قرار گرفت و عنوان کرد که بیش از 9 میلیون نفر در کشور بی سواد هستند- بدون قید 700 یا 719 یا هر عدد هزار دیگری- شاخصه ای که در میان شاخصه های رشد و توسعه کشورها قرار می گیرد. جالب اینجا بود که آماری که در سال 1392 عنوان می شد، دقیقا منطبق بر همان سخنرانی هایی بود که در سال 1389 انجام شده بود. دقیقا همان جملات و همان مطالب. برنامه توسعه چهارم کجا رفت؟ هر شخصی که قادر به نگاشتن و خواندن یک بیانیه ساده در مورد زندگی نباشد و از انجام محاسبات 4 عمل اصلی ریاضی ناتوان باشد بی سواد اطلاق می شود. باقرزاده با تاکید بر اینکه بی سوادی، یک معضل جهانی است، عنوان کرد: 780 میلیون نفر در دنیا بی سواد هستند که 80 درصد این افراد متعلق به 20 کشور دنیا هستند. وی بر رقم تصویب بودجه سال 93 اشاره کرد و افزایش 24 درصدی بودجه وزارت آموزش و پرورش به عنوان یکی از راه های کمک کننده این مسیر نگران کننده دانست. 24 درصد به بودجه آموزش و پرورش اضافه شد ولی رقم ها همان حول و حوش 9 میلیون نفر می چرخید. در آن زمان، در آن زمان 430 هزار تبعه خارجی بی سواد در ایران وجود داشتند که باید بر اساس ضوابط موجود به آنان سواد آموخته می شد. باز هم همان 9 میلیون و خرده ای نفر باز هم ورق یک ساله برگشت. تمامی این تعقیب و گریزهای خبری به اینجا ختم شد که آمار بی سوادی در سال 1393 در کشور ایران از همان 9 میلیون و خرده ای، به ده میلیون بی سواد رسید و در نهایت در سال 1394 این جمله بسیار مورد تاکید قرار گرفت که سالانه 110 هزار نفر در کشور از تحصیل باز می مانند. باقرزاده در همین راستا از نبود آمار به روز و دقیق از بی سواد گلایه کرد و نبود اجبار از سوی مسئولان را یکی از موانع بر سر راه سوادآموزی در کشور دانست. جالب است که آمار در این سال هم همان 9 میلیون و 700 هزار نفر عنوان شد. یعنی هیچ رقمی بالا و یا پایین نمی شود. مواردی که می توانست در این میان نقش خود را ایفا کند، مرزی بودن برخی از استان ها، تنوع فرهنگ ها، قومیت ها، عدم رغبت بی سوادان به تحصیل، پراکندگی بالای روستاهای استان و صعب العبور بودن برخی از روستاها و تعامل کم دستگاه ها بوده و هست. به عنوان مثال، آذربایجان غربی را می توان در زمره این استان ها نام برد که به گفته بسیاری از مسئولان، حداقل به 5-4 سال زمان نیاز دارد. خانه ای که نیاز به شالوده محکمی دارد. کردستان؛ یکه تاز در بی سوادی و اما به آغاز سال تحصیلی امسال رسیدیم. آماری که از کردستان به گوش می رسد، شاید ما را در مسیر بالا و پایین کردن آمارها تنها کمی معطل مان کند. کردستان با بیشترین آمار بی سوادی در کشور یک تاز است. شرایط خاص جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی، از جمله عواملی بود که این استان را نشانه دار کرده و آمار بی سوادی را در آن بالا می برد. استان کردستان به علت شرایط خاص جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی یکی از استان های دارای آمار بالای بی سوادی در کشور است. با توجه به این که موضوع آموزش و پرورش، بسیار مورد تاکید رهبری و دولت قرار گرفته است اما متاسفانه دستگاه های ریشه کنی آموزش و پرورش، ظاهرا هنوز به این شهرها و استان ها نرسیده است و وعده ای که تا پایان برنامه چهارم توسعه داده شده بود، هنوز محقق نشده است. با توجه به اینکه الان در آستانه به اتمام رسیدن، برنامه پنجم توسعه قرار داریم. آسیب های اجتماعی که بسیار مورد توجه و در زمره دغدغه های دولتمردان و بسیاری از مسئولان قرار گرفته است در حواشی مرزها ظاهرا به دست فراموشی سپرده شده است. ناقض حقوق بشر از دیدگاه و منظر سازمان ملل، ایران به علت آمار بالای بی سوادی، ناقض حقوق بشر است. اینها همه در حالی عنوان می شود که بودجه آموزش و پرورش طبق صحبت های سخنگوی دولت، دکتر محمدباقر نوبخت، افزایش یافته است. بنابراین در این میان، مشکل اعتباری برای آموزش بی سوادان در کشور وجود ندارد. همه بودجه ها و اعتبارات برای رساندن این نیاز اصلی بشر در اختیار قرار گرفته است ولی این نکته بسیار جالب توجه می شود که در طول این چند سالی، آبی در دل آمار بی سوادی در کشور تکان نخورده است. مناطق محرومی مثل سیستان و بلوچستان و کرمان و ... در معرض این پدیده نه چندان خوشایند قرار می گیرند. مناطقی که با توجه به دارا بودن بسیاری از ذخایر صنعتی و معدنی، می توانند رتبه خوبی را در کشور از آن خود کنند. بی سوادی در این سرزمین، دامن خود را پهن کرده است. دامنی به وسعت و زشتی فرو بردن در آتش آسیب های اجتماعی که در دل این عارضه نهفته است. کردستان، امروزه پیشتاز بی سوادی در کشور شده است و امیدواریم که در پایان برنامه پنجم توسعه، تکانی به آمارهای منتشر شده داده شود.
چهارشنبه ، ۱مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اندیشه ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]