واضح آرشیو وب فارسی:شفقنا: شفقنا رسانه- زکیه جورابراهمیان: هادی خانیکی، مدرس ارتباطات در نشست «شهر ایرانی به مثابه زمینه ارتباطات انسانی» گفت: دور شدن از گفت و گو و کمرنگ شدن فضای مکث و گفت و گو به کاستن بار انسانی ما در زندگی شهری منجر می شود. به گزارش شفقنا رسانه ، نشست «شهر ایرانی به مثابه زمینه ارتباطات انسانی، ضرورت مطالعه عرصه های شهری و حوزه عمومی، از شارستان تا امروز» با سخنرانی هادی خانیکی استاد علوم ارتباطات عصر دیروز ۳۱ شهریور در خانه گفتمان شهر و معماری برگزار شد. خانیکی در ابتدای این نشست، نبود فضای گفت وگو را علت اصلی مسائل ایران در جهات مختلف معماری، شهرسازی، سیاست، علم، فرهنگ و… دانست و گفت: ما در افق های گشوده ای قرار نداریم و این ناگشودگی باعث می شود مسائل را به صورت مشترکی نبینیم و حتی از زاویه های مختلفی به آن نگاه کنیم. این استاد ارتباطات به روز ملی گفت وگوی تمدن ها اشاره کرد و گفت: اگر چه این نام از تقویم ما حذف شد ولی در واقعیت حذف نشده است و به اعتبار این مقوله ای که در گذشته مطرح شد ما فهمیدیم که در ذیل مفهوم گفت و گوی تمدن ها و فرهنگ ها چه داشته ها و نداشته هایی داریم. از این رو، موضوع ایران شهر مانند موضوع گفت و گوی تمدن ها امری مهم و جدی است. تنفس ارتباطی شهر را جدی بگیریم او در ادامه تاکید کرد: نباید حیات شهری را فقط در کالبد شهر ببینیم و طبیعتا اگر بحث از ایران شهر می کنیم باید بدانیم که حیات شهر چگونه دیده می شود. زندگی شهری و کنش شهروندانه بیش از اینکه مقوله ای فیزیکی باشد یک مقوله اجتماعی، فرهنگی و ارتباطی است. این مدرس ارتباطات با ابراز نگرانی از گم شدن فضای گفت و گو در شهر گفت: وقتی ضعف احساس تعلق، غریبگی و ناشناختگی ساکنان شهر بالا است و به عبارتی در شهر از گفت و گو نام و نشانی دیده نمی شود یا وقتی مشارکت شهروندان در سرنوشت شهری کاهش پیدا می کند باید به این مسائل با دید جدی تری نگاه کرد. همانطور که با آلوده شدن محیط زیست، تنفس شهری جدی گرفته می شود، تنفس ارتباطی شهر هم باید جدی گرفته شود. امروزه می بینیم که افراد با هم گفت و گویی نمی کنند به طوری که وقتی از آپارتمان خود خارج می شوند و از وسیله نقلیه عمومی و خصوصی استفاده می کنند گفت و گویی بین آنها شکل نمی گیرد. خانیکی به مساله عرصه عمومی اشاره کرد و گفت: توجه به گفت و گو به عنوان مولفه اصلی ارتباطات انسانی برای شهر ایرانی و پاسخ گفتن به بی هویتی و آشفتگی های امروز، ضروری است. حوزه ارتباطات بر حوزه عمومی هابرماس تاکید می کند به طوری که حوزه عمومی بیشتر گفت و گویی و نرم افزارانه است اما عرصه عمومی به تشکیل حوزه عمومی کمک می کند. او ادامه داد: مساله مهم این است که بدانیم به چه میزان حوزه عمومی داریم یا نداریم. در حوزه عمومی فقط امکان ساختن مکان عمومی کفایت نمی کند. یعنی ساخت پارک، میدان، خیابان و… برای شکل گیری فضای عمومی کافی نیست. مثلا وقتی نزدیک دانشگاه تهران برای خرید کتاب می رفتیم به نظر در یک حوزه عمومی قرار می گرفتیم اما امروز این حوزه وجود ندارد و ما با مشاهده ویترین ها کتاب مورد نظر خود را می خریم. خانیکی فضای عمومی را فضایی که شهرندان به صورت آزاد به آن دسترسی دارند، دانست و گفت: افراد بدون نیار به کنترل، حق ورود و حضور در این فضا را دارند. در این فضا مناسبات اجتماعی شکل می گیرد و از این منظر، ارتباطات منتهی به رسانه اهمیت پیدا می کند. مدعی هستیم که این اهمیت را در نمونه هایی از گذشته دیده ایم. به عنوان مثال، فضای گفت و گو را در خیابان سی تیر به عنوان اولین خیابانی که بعد از مشروطه ساخته شد، می بینیم که در آن کلیسا، آتشکده، دفاتر همه احزاب و انجمن ها حضور دارند. این ریشه های تاریخی فضای عمومی فقط در ایران نیست بلکه در کشورهای دیگر نیز مشاهده می شود. او گفت: شاید تصور کنید که همه فضاهای باز که دسترسی به خیابان و بازار را امکان پذیر می کنند می توانند حوزه های عمومی تلقی شوند چون در آنجا کنش جمعی رخ می دهد. این تصور بستگی به امر جا به جایی دارد، از جهت که این فضاها ممکن است در مکانی، فضای عمومی تلقی شود و در مکانی دیگر نه. بر همین اساس، الزاما هر حوزه عمومی، فضای عمومی را نمی سازد. باید شهر را از منظر ارتباطی ببینیم رئیس انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات با بیان اینکه قدرتی که در فضای عمومی به وجود می آید از قدیمی ترین مفاهیمی که در شهر وجود دارد، قابل مشاهده است، گفت: میدان امیر چخماق در یزد، نقش جهان در اصفهان و شاهچراغ و بازار وکیل شیراز از جمله مکان هایی هستند که در آن فضای عمومی شکل می گیرد. ممکن است در چهار راه ولیعصر تهران بتوان یک حوزه عمومی را تصور کرد به شرطی که بتوانیم در آنجا افراد پیاده را ببینیم چون در این چهار راه بیشتر خودروها را می بینیم. خانیکی در ادامه گفت: ما تاکنون بیشتر از منظر شهر به ارتباطات نگاه کرده ایم از این به بعد باید از منظر ارتباطی به شهر نگاه کنیم و باید بر ارتباطات گفت وگویی، ارتباطات شهروندی و ارتباطات کنشگر که شهروند را فقط مصرف کننده اطلاعات تلقی نمی کنند، بیشتر تمرکز کنیم. او در پایان گفت: ما باید شهر را متنی بدانیم که روش قرائت آن حرکت کردن در آن است که کمتر این نوع سیاست گذاری را در مدیریت و برنامه ریزی شهرهای کلان دیده ایم. این متن با تکاپوی مردم و روابط بین آنها بازتولید و بازنویسی می شود. با فهم ارتباطات و ضرورت گشودن دنیاهای مختلف به سوی شهروندان شهرهای مختلف می توانیم افراد مختلف را با هم آشنا و آنها را به گفت و گو دعوت کنیم. www.fa.shafaqna.com
چهارشنبه ، ۱مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شفقنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]