واضح آرشیو وب فارسی:کرد پرس: کردپرس؛ جشنواره های تئاتر استانی جزو معدود فرصتهایی است که که در آن تئاتر شهرستان ها فعال می شود و ظرف مدت زمانی کوتاه و در یک بازه یک ماهه تمامی استانها و شهرستانهای کشور رنگ و بوی تئاتر به خود می گیرد و این خود فی نفسه برای تئاتر نیمه جان شهرستان ها یک فرصت به حساب می آید فرصتی که متاسفانه و به دلیل سیاستگذاری غلط تئاتر در ایران اکنون تبدیل به یک بن بست شده است و عملاً نه جشنواره های استانی دیگر رونق سال های دور را دارند و نه دستاوردهای جشنواره استانی برای شهرستان ها چندان زیاد است که قابل بحث باشد.بخشی از این سیاستگذاری غلط به خروجی جشنواره باز می گردد، چرا که خروجی جشنواره ها به بزرگترین آوردگاه کشور یعنی جشنواره فجر راه می یابد و عملاً با قرار گرفتن در حاشیه و اجرا در سالن های مهجور و متروک در محاق رفته و نادیده می مانند و وقتی اجراهای برگزیده جشنواره های استانی به چنین سرنوشتی دچار می شوند، دیگر انگیزه ای برای گروه های حرفه ای در شهرستان ها برای شرکت در جشنواره استانی باقی نمی ماند. شاید برگزاری جشنواره ای جدای از جشنواره فجر و شلوغی و همهمه های آن تحت عنوان جشنواره تئاتر ایران باعث بیشتر دیده شدن گروه ها و اجراهایشان در سطح کشور شود. دومین دلیل بن بست به رویکرد رقابتی جشنواره های استانی بازمی گردد که عملاً به رقابتی بعضاً ناپسند میان گروه ها دامن زده و سطح امکانات و فرصتی که به گروه ها داده می شود چنان کم است که باعث ایجاد فضایی نامطلوب برای گرفتن جایزه و پیروزی در رقابت شده است. شاید اگر جشنواره های استانی از شکل جشنواره ای متمرکز خارج می شد و تبدیل به جشنواره ای نامتمرکز می شد که طی آن آثار یک استان در طول سال و یا یک فصل خاص توسط یک اکیپ ثابت و در حین اجرای عمومی داوری می شد بخشی از تنش موجود در جشنواره حذف می شد و داوران نیز با شناخت و آرامش بیشتری به قضاوت آثار می نشستند. سومین بن بست جشنواره های استانی به فعال شدن گروه های تئاتری در یک زمان خاص و تعطیل شدن سالن-های تئاتری در دیگر اوقات باز می گردد که شاید همان راه حلی که در بن بست دوم ارائه گردید بتواند به عنوان راه چاره ای برای این بن بست نیز به کار آید. دست آخر چهارمین و بزرگترین بن بست جشنواره استانی، اختصاص امکانات اندک و ناچیز برای گروه های شرکت کننده و جشنواره است. چگونه است که کف قرارداد یک گروه تئاتری در تهران 50 ملیون تومان است اما سقف قرارداد در جشنواره های استانی 500 هزار تومان؟ چگونه است که هزینه اجرای یک جشنواره در تهران چند صد ملیون تومان است اما در شهرستان ها چند ملیون تومان؟ و سئوالات بی شمار از این دست. راهکار چنین بحرانی بسیار پیچیده تر است و به تمرکزگرایی شدید تئاتر ایران در تهران باز می گردد، انگار تئاتر ایران فقط در تهران جریان دارد و در شهرستان ها فقط به شکلی فرمالیته شاهد برگزاری جشنواره ها هستیم تا پاسخی ناشایست به خیل علاقه مندان به این هنر پایه داده باشیم. انگار سیاستگذاران تئاتر فراموش کرده اند اگر خونی در پیکر نیمه جان تئاتر ایران باقی است حاصل کوچ اجباری همین هنرمندان شهرستانی به تهران است. چنین بن بستی هرگز رفع نخواهد شد مگر آنکه تئاتر ایران و سیاستگذاری و تعریفاتش از بیخ و بن دچار تغییر شود که حداقل در دورنمای فعلی بسیار بعید به نظر می رسد. تمامی این عوامل باعث می شود که جشنواره های استانی که می توانست تبدیل به فرصتی برای تئاتر شهرستان ها باشد در شرایط فعلی تبدیل به بن بست شود و در عمل هم شاهد هستیم که از رونق جشنواره های استانی سال به سال کاسته می شود. * کارشناس ارشد تئاتر، کارگردان و پژوهشگر تئاتر
چهارشنبه ، ۱مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کرد پرس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]