واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
راهبرد نفوذ و سیاست ژاندارم سازی
آمریکا با کنار گذاشتن سیاست مقابله و فشار به تعامل و جذب رو آورده تا بتواند جمهوری اسلامی را مهار کرده و با تغییر ماهوی و ایجاد استحاله، آن را به دوران قبل از انقلاب برگردانده و به یک شریک و همراه و بلکه مجدداً ژاندرم منطقهای تبدیل کند.
از رییس شورای اطلاعات ملی آمریکا نقل شده که گفته است: «اهمیت تحولات ایران در 10 ماهه بلکه 18 ماه آینده به لحاظ اهمیت مثل دوره ابتدای انقلاب خواهد بود که اگر مسائل و افکار عمومی را در آن موقع خوب رصد میکردیم، بهتر می توانستیم موضوع ایران را مدیریت کنیم.» معنی واقعی این حرف این است که تقابل با انقلاب اسلامی اشتباه بوده و آمریکا را از کنترل داخلی جمهوری اسلامی و ارتباط گیری با افکار عمومی در داخل ایران محروم ساخته و فضای پس از برجام بهترین شرایط را برای جبران این اشتباه و نفوذ به درون ایران فراهم ساخته است. همچنین به نقل از مسئول میز ایران در سیا نیز گفته شده: «ایران در حال گذار است و سیاستهای ایران در منطقه مهم و مؤثر است. ما باید بدانیم که سیاست ما در قبال ایران چه نقشی در این برهه بازی میکند.» این سخن هم به صراحت اشاره به نقش تعیین کننده جمهوری اسلامی در منطقه و تلاش برای مصادره و بکارگیری آن برای حل مسائل منطقهای دارد یعنی؛ بجای تقابل با تعامل آن را به نفع خویش در مسائل منطقهای بکار گیرند و از ایران انقلابی و الهام بخش برای مقاومت و ایستادگی در برابر ظالمان و سلطه جویان یک همکار منطقهای و یا به عبارت روشن تر یک ژاندارم بسازند. این گفتهها حاکی از چرخش در سیاستهای آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی در عین حفظ دکترین است که با کنار گذاشتن سیاست مقابله و فشار به تعامل و جذب رو آورده تا بتواند این کشور را مهار کرده و با تغییر ماهوی و ایجاد استحاله آن را به دوران قبل از انقلاب برگردانده و به یک شریک و همراه و بلکه مجدداً ژاندارم منطقهای تبدیل کند. اما از آنجا که ایران پس از انقلاب اسلامی با تکیه بر ایدئولوژی اسلامی، اعتماد به نفس بر آمده از انقلاب اسلامی و 8 سال دفاع مقدس ، باور به استقلال و آزادی را درونی ساخته است و مسئولان حاکم، همچون خاندان وابسته پهلوی و دست نشاندگان حاصل کودتای 28 مرداد نبوده و مردم آن حلاوت عزت و استقلال را چشیدهاند، باید با شیوة دیگری با آن برخورد کرد و ابتدا کانونهای هویتی آن مثل سیاست دینی، رهبری دینی و نهادهای انقلابی را بی اعتبار و محدود ساخت و سپس با قهرمان سازی و اعتبار بخشی به نیروهای غرب گرا و بزک چهره آمریکا و استکبار در درون جمهوری اسلامی ایران، زمینه بازگشت و سلطه را فراهم ساخت. چنین روندی فقط با راهبرد «نفوذ و جذب» شکل خواهد گرفت که باید در ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و حتی امنیتی صورت بگیرد. بنابراین این مذاکرات هستهای باید تبدیل به یک مدل کارگشا شده و به تمامی مسائل تعمیم و تسری داده شده و مذاکرات به جای مبارزه بنشیند. در واقع، در نفوذ بجای مقابله که پر هزینه بوده و واکنش برانگیز است و میتواند هویت مقاومتی را تشدید کند با مدیریت ادراک و تغییر در باورها ترجیحات حریف مدیریت شده و به نفع عامل نفوذ جهت دهی میشود. به گونه ای که در سطح نخبگان محاسبات را تعیین کرده و تصمیم سازی و تصمیم گیری را مدیریت کرده و در سطح تودهها علایق و ذائقه ها را به نفع خود بکار می گیرد. از این رو در حالی که در شرایط پسا برجام و به بهانه حل مشکلات ناشی از تحریم، نفوذ از معبر اقتصادی میگذرد اما در عرصه سیاسی و فرهنگی بیشتر خطر و خسارت تولید می کند و زمینه ساز سلطه واقعی میشود که در این صورت با سلب و نفی استقلال، آزادی را نیز تخریب کرده و با خالی ساختن جمهوری اسلامی از هویت واقعی و حفظ پوستة آن میتواند ایران قدرتمند را به ژاندارم منطقه ای آمریکا تبدیل کند. راز این که به گفته امام خامنهای(مدظله العالی) دو گزاره را بصورت تکراری از زبان آنان میشنویم این است که؛ 1- ایران دارای قدرت است. 2- ایران باید از رویة انقلابی دست بکشد، زیرا آنچه استقلال و آزادی را تأمین میکند همین هویت برآمده از انقلاب اسلامی است که در جمهوری اسلامی نیز تجسم یافته و آن ریشه سیاست دینی دارد. هویتی که رهبری و نهادهای انقلابی چون سپاه و بسیج نگهبان آن بوده و پدیده هایی چون انقلاب اسلامی و 8 سال دفاع مقدس به تعمیق و گسترش آن کمک کرده و معرفت برآمده از اسلام ناب آن را در عمق باورهای دینی مردم جا داده است. از جمله عوامل مشوق دشمنی در بکارگیری راهبرد نفوذ و تعامل، همراهی جریان خودباخته و غربگرایی است که تلاش دارد با آنچه نرمالیزاسیون مینامد، انقلاب را پایان داده و کشور را به روند عادی سازی بکشاند. این همان اشتباه دولت لیبرالی مرحوم بازرگان بود که با تصور پایان انقلاب، مردم را به بازگشت خانهها دعوت و البته در مقابل اشغال لانه جاسوسی آمریکا نیز منفعل شده و در اعتراض به آن تهدید به استعفاء کرد اما با پاسخ محکم امام خمینی(ره) مواجه و مجبور به انزوای سیاسی شد. اما گویا تفکر سازش همچنان باقی است و امروز در کالبد برخی انقلابیون دیروز خود را بازتولید کرده است ولی امام خامنهای همان امام خمینی(ره) و مردم همان بسیج و حزب الله اند و اجازه نخواهند داد خواب آشفته استکبار برای تبدیل ایران انقلابی و مستقل به ایران وابسته و ژاندارم تعبیر شود. رسول سنائی راد منبع:بصیرت انتهای متن/
94/06/30 - 02:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]