واضح آرشیو وب فارسی:فارس: چگونه اختلافات بر سر برجام می تواند راه را برای اثرپذیری سیاست داخلی از سیاست خارجی باز کند؟
شکاف داخلی، نقشه راه نفوذ آمریکایی
این نفوذ نرم افزاری که قابل تعمیم به حوزه های مختلفی چون سبک زندگی، فرهنگ فردی و اجتماعی، باورهای سیاسی و اعتقادات دینی است، سوار بر کدام زمینه های موجود سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در کشورمان می تواند راه خود را باز کند؟
رهبر معظم انقلاب مدتی اندک پس از به سرانجام رسیدن مذاکرات هسته ای، نسبت به نفوذ آمریکا در کشورمان در شرایط بعد از برجام، هشدار دادند و تاکید کردند که چنین راهی بسته است. با وجود اینکه در هفته های اخیر بحث های زیادی بر سر اینکه اصولا چگونه می توان نسبت به انسداد این راه نفوذ هشیار بود، صورت گرفته، اما به نظر می رسد برخی رفتارها در داخل کشورمان چندان حکایت از آمادگی نسبت به مقابله با این «نفوذ آمریکایی» ندارد. بنابراین با نگاهی به آنچه در جریان برجام پذیرفته شده و شرایط منطقه ای، بین المللی و داخلی پس از آن، باید نقشه راه نفوذ را بار دیگر مورد بازخوانی قرار داد. ابعاد نفوذ و پیشینه دخالت خارجی سابقه نفوذ خارجی در کشورمان، طولانی است. نگاهی به برگ های تاریخ معاصر و یا حتی کهن ایران نشان می دهد که همواره قدرت های بزرگ زمان چه عثمانی و عربی، چه رمی و یونانی، چه بریتانیا و روس و چه حتی فرانسه و تازه تر از همه، آمریکا، به دنبال راهی برای اثرگذاری بر سیاستهای ایران بوده و گاه در آن توفیق نیز یافته اند. ویژگی های سیاست های بین الملل در گذشته نوعی صراحت در چنین نفوذی را گریزناپذیر کرده و به همین دلیل به خوبی می توان به یاد آورد که مصادیق این نفوذ چیست و مثلا چگونه قرارداد ترکمنچای، افزون بر امتیازهای سرزمینی و بین المللی، سیاست داخلی کشور را تحت تاثیر اوامر روس ها قرار داد و یا چطور انقلاب مشروطه زمینه ساز پیگیری امیال سیاسی بریتانیا و بعدتر، روسیه شد. تاریخ همچنین به یاد می آورد که کودتای 28 مرداد که یک نفوذ سیاسی – نظامی کاملا آشکار بود، چگونه پس از یک پیروزی حقوقی برای ایران، به کشورمان تحمیل شد و چطور جاسوسان غرب و شرق در تمام این سالها به دنبال راهی برای تحمیل اراده خود بر ایران گشته و هر یک به نوبه خود تلاش کردند تا از طریق فشار، دیپلماسی و یا حتی تجارت، جای پایی برای خود در کشورمان باز کنند. اگر در گذشته های دور، این نفوذ، بیشتر از طریق سنتی و مثلا تحت عنوان ازدواج دختری از فلان کشور یا فلان قوم با پادشاه سرزمینی دیگر رخ می داد و امتیازات کسب شده حاصل از این نفوذ، در حد معاملات ارضی و برخی امتیازات قبیله ای بود، اما رفته رفته ابعاد این نفوذ به حوزه های دیگر تعمیم یافت. امتیازات تجاری عصر قجری که تولید داخلی را لگدمال کرد یا مثلا تغییر نخست وزیر در عهد پهلوی دوم به دلیل خواست سفارت آمریکا که نمونه واضح آن بر سر انتصاب امینی رخ داد و از آن مهمتر نفوذ فرهنگی تحت عنوان مدرنیزاسیون رضاخانی، هر یک ساحتی از انواع مختلف نفوذ است. برجام و خطر کدام نفوذ؟ به این ترتیب می توان دریافت که وقتی از نفوذ قدرت های بزرگ پس از برجام سخن گفته می شود، این نفوذ محدود به یک بُعد خاص از ابعاد نفوذ نبوده و توقف صاحبنظران بر یکی از اشکال نفوذ – مثلا حساسیت زیاد بر نفوذ در صنعت هسته ای و غفلت از سایر ابعاد نفوذ – یک خطای راهبردی است. هرچند پیداست که نگرانی از نفوذ صنعتی دشمن یک احتیاط عقلایی است، اما فراتر از نفوذ سخت افزاری و حضور شرکت های خارجی در حوزه های اقتصادی و زیرساختی کشورمان، باید مراقب «نفوذ نرم افزاری» بود؛ همان نفوذی که رهبر انقلاب نسبت به فراگیر شدن آن در حوزه تصمیم گیری و تصمیم سازی هشدار داده اند. اکنون سوال اینجاست که این نفوذ نرم افزاری که قابل تعمیم به حوزه های مختلفی چون سبک زندگی، فرهنگ فردی و اجتماعی، باورهای سیاسی و اعتقادات دینی است، سوار بر کدام زمینه های موجود سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در کشورمان می تواند راه خود را باز کند؟ در واقع کدام پنجره های معرفتی در کشورمان بدون مراقبت رها شده اند که دشمن می تواند به خود اجازه بدهد، تحت عنوان برجام و پیگیری اجرای درست آن، از این پنجره ها راه خود به داخل کشورمان را بگشاید؟ نفوذ، نتیجه قطبی شدن جامعه تجربه سه دهه پس از انقلاب اسلامی نشان می دهد که مهترین گریزگاهی که می تواند فرصت مداخله برای قدرت های خارجی _ چه روس و چین باشد و چه آمریکا و اروپا_ ایجاد کند، دوقطبی سازی جامعه و ایجاد شکاف هایی است که عملا منافع بیگانگان را به منافع بخشی از جامعه گره زده و به تعبیری، مسائل و دغدغه های غیرخودی را «خودی سازی» کند! روشن است که اگر واشنگتن یا هر کشور دیگری فرهنگ خود را به عنوان یک فرهنگ غیرایرانی معرفی و درصدد تبلیغ آن برآید، زمینه اندکی برای توسعه خواهد یافت، اما اگر این فرهنگ به صورت فرهنگ بخش از جامعه ایرانی و یا حتی از آن بدتر، فرهنگ اصیل و فراموش شده ایرانی عرضه شود، نتیجه متفاوت خواهد بود. تجربه نشان می دهد که همواره نفوذ دشمن، نتیجه اختلاف و شکاف داخلی بوده و هر زمان نیروهای سیاسی از اصل وحدت غفلت کرده اند، زمینه برای دوقطبی سازی و نفوذ به بهانه حمایت از «میانه رو»ها هموارتر شده است. چنین است که این روزها وقتی صحبت از برجام به میان آمده و دامنه مخالفت ها و موافقت ها با آن فراتر از موضوعات فنی و حقوقی رفته و ناخودآگاه جامعه را به سمت قطب بندی سوق می دهد، آنگاه باید نگران «خطر نفوذ نرم افزاری» بود. این اختلافات نشان می دهد که از «مسائل پس از برجام» غفلت صورت گرفته و توقف در برجام، عملا دشمن را آماده پیگیری منافع خود در آینده کرده است. روشن است شطرنج بازان قدرتمند، به جای ایستادن بر حرکت های پیشین، به حرکت های آتی خود و رقیب می اندیشند و این، آن نکته استراتژیکی است که در حال حاضر کمتر می توان آن را از میانه جدل ها بر سر درستی یا نادرستی متن برجام استنباط کرد و شاید برخی از نقدهای تند به برجام، خود بازی در زمینی باشد که واشنگتن آن را برای نفوذ آینده طراحی کرده است. محمود هرندی منبع: رصد، پایگاه تحلیلی دفتر پژوهش انتهای متن/
94/06/30 - 00:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]