واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: آنچه صادق خرازی در مناظره هسته ای نگفت
می گویند امام (ره)نخستین بار قطعنامه ها را کاغذپاره خوانده است. نمی گویند هنوز هم قطعنامه ای که ظالمانه علیه ملت ایران صادر شود کاغذ پاره است، اما مگر وظیفه دستگاه دیپلماسی قطعنامه آوردن است؟اگر دیپلمات ها بروند خانه و در رسانه شعار بدهند، قطعنامه خودش می آید!
کد خبر: ۵۳۳۰۵۲
تاریخ انتشار: ۲۹ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۶ - 20 September 2015
جلال برزگر در سایت امید هسته ای نوشت: مناظره تلویزیونی آقایان حسین شریعتمداری و صادق خرازی که در برنامه نگاه یک پخش شد موجی از انتقادها را در سطح افکار عمومی رقم زده است. محور عمده این انتقادها در بردارنده همه آن چیزهایی است که انتظار می رفت صادق خرازی به عنوان یک دیپلمات کهنه کار بگوید و نگفت.
شاید تنها حسن این برنامه این بود که طرفین با هم با احترام صحبت کرده و یکدیگر را حاج حسین آقا و آقای دکتر خطاب می کردند. مابقی متاسفانه قلب واقعیت ها بود و قرار گرفتن دکتر خرازی در زمین بازیی که حاج حسین آقا به دقت و قوت طراحی کرده بودند .
برای مثال جناب شریعتمداری یک ضعف عمده برجام را وجود مکانیزم ماشه تعریف کرده و دکتر خرازی هم گوش سپردند! در حالی که اصلا چنین مکانیزمی در برجام وجود ندارد! مکانیزم ماشه یعنی شلیک و تنبیه خودکار و اتوماتیک، در سند برجام آمده که در صورت بروز اختلاف، در فرآیندی حداقل 60 روزه پیش از شورای امنیت در کمیته ای که ایران نیز در آن حضور دارد به موضوع رسیدگی خواهد شد.
این که نسبت و تعداد آرا چگونه است، امری طبیعی است، طرف های ما در مذاکرات 1+5 و اغلب اعضا شورای امنیت بوده اند، مگر از یک قول و قرار سیاسی چه کار بیشتری برمی آید؟ مابقی امور باید در بیرون از متن و در عرصه هایی چون قدرت و دیپلماسی رقم بخورد، در ثانی به تصریح بسیاری از سناتورهای آمریکایی که این روزها قبله آمال برخی در داخل و سناتورهای راستگو! تلقی می شوند«با قید این مهم در برجام که ایران نیز در صورت برگشت تحریم ها به برنامه غنی سازی سابق خود ( و به گفته رییس جمهور حتی بالاتر) باز می گردد، عملا مکانیزم برگشت پذیری تحریم ها مهار شده است» و یا حداقل هزینه آن برای طرف غربی بسیار بالا رفته، لذا به چنین سازوکاری هر چه بتوان گفت نامش ماشه نیست.
از دیگر موارد مهم مورد اشاره و بی پاسخ تردستی یک طرف مناظره در تقلیل علت صدور قطعنامه های تحریمی شورای امنیت علیه ایران به تلفن های یک فتنه گر در داخل به یک خارجی بود! که می گویند اسنادش هم موجود است. دکتر صادق خرازی این تقلیل و کوچک سازی (البته ماهرانه) را هم بی پاسخ گذاشت در حالی که همه دست اندرکاران و ناظران می دانند علت اصلی صدور قطعنامه های تحریم سیاست های برخی بود که قدرت و دولت در دست داشتند و رسماً اعلام می کردند قطار هسته ای ما ترمز ندارد و حامیان شان هم می نوشتند و می گفتند که در دوئل با رقیب حتی باید فرمان ماشین را کند و کنار انداخت.
می گویند امام (ره)نخستین بار قطعنامه ها را کاغذپاره خوانده است. نمی گویند هنوز هم قطعنامه ای که ظالمانه علیه ملت ایران صادر شود کاغذ پاره است، اما مگر وظیفه دستگاه دیپلماسی قطعنامه آوردن است؟اگر دیپلمات ها بروند خانه و در رسانه شعار بدهند، قطعنامه خودش می آید!
همان امام مگر در صحیفه نور به یک مسئول نگفته است جایگاه شما با من تفاوت دارد به وظایف خود عمل کنید. مگر امروز مقام معظم رهبری به دکتر ظریف پیغام ندادند که فریاد نزنید شما باید با لبخند کار کنید؟
در برنامه مذکور گفتند اصلاح طلب نما یا مدعاین اصلاحات را جدای از اصلاح طلب راستین می دانیم؛ که تعیین زمین بازی و خارج از موضوع بود. دکتر خرازی هم دم به این ادعا می داد چنان که حساب جریان انحرافی را هم محسوب کنید! و پاسخ گرفت که انحراف از تمایل به اصلاحات شروع شد! چرا گفته نشد که موضوع و بحث و اصلا کار جنابعالی تقسیم اصلاح طلبان نیست و این امر از شما پذیرفته نیست، چرا که معیار و نقطه وفاق اصلاح طلبان که سید محمد خاتمی است را شما می گویید فلان است و بهمان، این روند کارش به تقسیم اعتدالیون راستین و دروغین هم می کشد و لابد کانون اعتدال که حسن روحانی است در جمع غیرراستین ها قرار خواهد گرفت!
مگر نه آن است که بسیاری انقلابیون را هم به راستین و مدعی تقسیم می کنند؟ اولین و شناخته شده ترین انقلابیون راستین را اگر فرزندان دفاع مقدس بدانیم از هاشمی گرفته تا روحانی، رضایی، شمخانی، قالیباف و دیگران هر کدام که به فرض الان در راس دولت باشند، مدعیان انقلابی گری مقابل آنها خواهند بود. نمونه و مثال همین سند برجام که الان مواضع همه انقلابیون راستین و مدعیان انقلابی گری در قبال آن روشن و به اصطلاح روی میز است.
در مناظره مذکور گفته شد که برجام آمده تا براندازی کند! کدام براندازی؟ همان که قبلا سیاست اعلامی و رسمی دولت آمریکا بود و حالا با برجام به بند کشیده شده و اگر هم میل براندازی در میان برخی از نابخردان آنها باشد دیگر سیاست اعلامی نیست و عقب رانده شده است؟ براندازی با برجام یا بی برجام اگر رخ بدهد، ضعف داخلی است، تعبیر درست حفظ هوشیاری نیاز به تلاش برای کاستن از اهمیت توافق قرن ندارد! اصلا طرف ما دولت های آمریکا هستند یا سناتور ها و دیگران؟ مگر سیاست خارجی رسمی ایران را یک سخنران غیررسمی یا حتی یک یا چند نماینده محترم مجلس تعیین می کنند که در آمریکا چنین باشد؟ می گویند آمریکا به همه خواسته های خود در برجام رسیده و دعوای سناتورها با دولت زرگری است؛ باشد یا نباشد اهمیت اصلی به عمل است، به سند روی میز، به اذعان دولت آنها به حقوق ملت ایران، به رضایت طرفین به داده ها و ستانده ها و برد- برد حاصل آمده.
باز می گویند ساختار تحریم ها هنوز پابرجاست؛ کدام تحریم قرار بوده است ساختارش برچیده شود؟ اول تحریم شورای امنیت که برچیده شده و دوم تحریم پولی مالی اقتصادی هسته ای که باز چنین شده است. فهرست کردن تحریم های اشاعه ای و تسلیحاتی که در آنها نیز در موارد زیادی ممنوعیت به محدودیت مدت دار تبدیل شده است، اگر تقلب و سفسطه نیست ، پس چیست؟
آنها که گفتند تحریم ها نه تنها لغو نشده بلکه 8 سال دیگر احتمالاً تعلیق می شوند، اتفاقاً خوب کردند که این را گفتند تا پاسخ ها نیز داده شود . قاضی اصلی بارگاه الهی و افکار عمومی و رهبری است، دیگران مانند دکتر نهاوندیان در کمیسیون برجام مجلس که سخنانش از تلویزیون پخش نشد یا قبل ایشان آقایان ظریف و صالحی و عراقچی و روانچی هم گفتند که کدام تحریم ها لغو و کدام ها می ماند و چرا خطوط قرمز نظام به دقت رعایت شده و چگونه است که حتی اگر آمریکا روزی زیر توافق بزند. با شکسته شدن و لغو تحریم های شورای امنیتی اقتدار، نفوذ و قدرت اقتصادی ایران افزایش یافته خواهد بود.
تئوری جنگ زرگری همیشه بی راه نیست ولی آیا حتی نیمی از فغان صهیونیست ها و ارتجاع منطقه به همین خاطر نیست؟
این روزها مدعیان انقلابی گری البته اغلب مودب، با طمأنینه و با طراحی دقیق زمین بازی صحبت می کنند، رویشان را ببوسیم و از کلام گرمشان استقبال کنیم اما پاسخ ها که روشن است چرا بازگو نشوند؟ و چرا مباحث فقط در زمین بازی که آنها تعیین می کنند ادامه یابد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]