محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829927105
«قدمخيركنعان» مثل يك سرباز براي انقلاب جنگيد
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: «قدمخيركنعان» مثل يك سرباز براي انقلاب جنگيد
حاج ستار ابراهيمي، فرمانده گردان 155 لشكر انصارالحسين در عمليات كربلاي5 در سال 65 به شهادت ميرسد و پس از آن همسرش «قدمخير محمديكنعان» با وجود 24 سال سن به تنهايي پنج فرزندش را بزرگ ميكند.
نویسنده : احمد محمدتبريزي
در روزهاي زندگي مشترك هم حاج ستار زياد در خانه نبود و شروع جنگ اين با هم بودنها را كمتر از قبل كرد. حاج ستار فرمانده بود و بايد روزهاي زيادي در جبهه ميماند. سالها از شهادت حاج ستار گذشت تا بهناز ضرابيزاده براي نگارش خاطرات شهيد به همسرش برسد و ماحصل اين رسيدن و آشنايي كتاب «دختر شينا» شود. كتابي كه هم مخاطبان را با زندگي حاج ستار آشنا ميكند و هم يكي از نمونههاي موفق خاطرهنويسي در ادبيات دفاع مقدس را پيشرويشان ميگذارد. ضرابيزاده در گفتوگو با «جوان» از آشنايي با خانم محمديكنعان و تجربهاش در خاطرهنويسي ميگويد. چطور شد كه از ميان شهداي شهر همدان تصميم به نگارش كتابي با محوريت زندگي حاج ستار ابراهيمي گرفتيد؟ من سالها داستانهاي كوتاهي با موضوع دفاع مقدس مينوشتم و در اصل حرفه اصليام داستاننويسي بوده ولي از يك جايي به بعد تصميم گرفتم براي پيدا كردن سوژه ميان مردم بروم و از خاطرات زياد و مختلفي كه هر كس دارد استفاده كنم. تا پيش از اين براي داستاننويسي براي سوژهيابي به ذهنم مراجعه ميكردم و حالا ميخواستم از سوژههايي كه در دل مردم هست، بنويسم. هنگامي كه وارد حوزه خاطرهنگاري شدم و حرفهايي كه در سينه مردم نهفته بود را شنيدم حس كردم وارد درياي بيكراني شدهام. همانطور كه مقام معظم رهبري ميفرمايند: «جنگ ما يك گنج است» به خوبي متوجه شدم چه خاطرات ناب و خوبي كه در حكم گنج هستند براي نگاشتن وجود دارد. آشنايي من با خانم محمديكنعان هم ماجراي جالبي دارد. من تا پيش از اين اصلاً آشنايي با خانم محمديكنعان نداشتم و ايشان را اصلاً نميشناختم و فقط نام حاج ستار را به دليل اينكه يكي از سرداران بزرگ و معروف شهر همدان بوده، شنيده بودم و علاقه خاصي نسبت به ايشان داشتم. دوست داشتم براي اين شهيد كاري انجام دهم. همين كه جرقه انجام چنين كاري در ذهنم زده شد به بنياد شهيد رفتم و شماره خانم محمديكنعان را گرفتم و آشنايي اوليهمان شكل گرفت. وقتي خاطراتشان را شنيدم واقعاً حيفم آمد اين خاطرات را داستان كنم و گفتم بهتر است اين خاطرات به شكل خاطرهنگاري ضبط، ثبت و نوشته شود. براي نوشتن اين كتاب هم از جايي سفارش نگرفته بودم و فقط براي دل خودم اين كار را انجام دادم. پس يك كار دلي براي ثبت خاطرات يك شهيد شيوه كاريتان را تغيير داد؟ براي نوشتن داستان ما زياد به تخيل و خيال رجوع ميكنيم اما خاطرهها مستند و واقعي هستند و بخشي از تاريخ دفاع مقدس و بخشي از تاريخ كشور در آن نهفته است. بخش مهمي از تاريخ كشورمان از طريق همين خاطرات گفته ميشود و نويسندگان رسالت و وظيفه دارند اين خاطرات را مكتوب كنند تا براي هميشه و براي نسلهاي بعدي باقي بماند. وقتي وارد اين حوزه شدم خيلي سعي كردم راجع به خاطرهنگاري مطالعه كنم و كتابهايي كه در اين حوزه بود را مطالعه كردم. كتابهايي كه درباره الفباي خاطرهنگاري بود را خواندم و كتاب خاطرات زيادي مطالعه كردم. فكر ميكنم بيشتر كتابهاي موفق ادبيات دفاع مقدس در حوزه خاطرهنگاري و داستان را مطالعه كردم. بخش عظيمي از اين كتابها را در كتابخانه خودم دارم و هنوز خيلي پيگير هستم و اين كتابها را ميخوانم. وقتي تصميم به شروع كار گرفتم بيشتر كتابهاي «يادگاران» و «روايت فتح» را مطالعه كردم. اگر بخواهيم خاطرهنگاري را با داستاننويسي مقايسه كنيم در نگارش «دختر شينا» كار سختتري پيشرو داشتيد؟ به نظرم خاطرهنگاري بسيار سختتر از داستاننويسي است چون شما بايد به حرفهايي كه شنيدهايد وفادار بمانيد و همين دست نويسنده را ميبندد. شما در حوزه داستان خودتان را به دست خيال ميسپاريد و به هر جايي كه بخواهيد پرواز ميكنيد و ميرويد. اما در خاطرهنگاري اصلاً چنين چيزي وجود ندارد. نويسنده بايد خيلي مراقب گفتههاي مصاحبهشونده باشد و مثل راه رفتن روي بند است. وقتي مصاحبهها تمام ميشود و شما حجم زيادي خاطره براي پيادهسازي داريد تازه ميبينيد چقدر كار مشكلي پيشرو داريد. تمام گفتهها بايد پيادهسازي، تنظيم، نگارش و ويراستاري شود كه سختيهاي خودش را دارد. با اين حال خاطرهنگاري هم امري لذتبخش است. وقتي خاطرات خانم محمديكنعان را شنيدم واقعاً حيفم آمد از اين حوزه بيرون بيايم و دوباره به داستاننويسي خودم رو بياورم. هر چند گاهي خيلي دلم براي داستاننويسي تنگ ميشود و دوست دارم داستان بنويسم. اما آنقدر اين خاطرات ناب و زيباست و جاي كار دارد كه ميتوان گفت گرفتارش شدهام. «دختر شينا» حاصل چند ساعت مصاحبه است؟ فكر ميكنم نزديك 30 ساعت گفتوگو باشد. من از ارديبهشت تا شهريور هر هفته به منزل خانم محمديكنعان ميرفتم. خيلي حجم زيادي است. خودم هم توجه زيادي به جزئيات داشتم و همين كارم را خيلي سختتر ميكرد. در كار اخيرم كه مربوط به زندگي شهيد «چيتساز» است همين دشواريها وجود دارد. همسر شهيد «چيتساز» ساكن تهران است و براي نوشتن اين كتاب من دائم بين مسير تهران و همدان در رفتوآمد بودم تا خاطراتشان را بگيرم. خاطرهنگاري اين سختيها را دارد و خيلي بايد سفر كرد. در همان اولين صفحات «دختر شينا» با مقدمهاي گيرا و جذاب مواجه ميشويم كه همان اول كار مخاطب را متوجه جنس كار ميكند و دنبال خودش ميكشاند. اين مقدمه را تحت چه شرايطي نوشتيد؟ مقدمه كتاب واقعاً يك دلنوشته است. فكر كنم تازه از مزار خانم محمديكنعان برگشته بودم و به لحاظ اتفاقي كه برايشان افتاده بود خيلي ناراحت بودم. نشستم و مقدمه را نوشتم و واقعاً حرفهايي بود كه از دلم ميآمد. دلنوشتهاي از احساس خودم بود كه كاملاً دروني است. به هرحال سخني كه از دل برآيد لاجرم بر دل نشيند و اين شايد يكي از دلايل تأثيرگذارياش باشد. «دختر شينا» روايتي خودماني و نگارشي ساده دارد كه روايتگر زندگي خانم محمديكنعان است. چند سالي است چنين سبكي كه قالبهاي كليشهاي گذشته را ميشكند در ميان نسل جديد نويسندگان دفاع مقدس باب شده است. به نظرتان رو آوردن به چنين شيوههايي باعث جذب مخاطب و غنيتر شدن ادبيات دفاع مقدس خواهد شد؟ وقتي اين كار را مينوشتم با آگاهي دنبال همين موضوع بودم. دوست داشتم اتفاق تازهاي در اين حوزه بيفتد. مخصوصاً چون از زندگي يك شهيد مينوشتم و وارد زندگي خصوصي انسان ديگري شده بودم ميخواستم كتابم فضايي متفاوت داشته باشد. در اين حوزه كتابهاي زيادي خوانده بودم و هنوز هم ميخوانم و در كارهاي ديگر شبيه كار خودم را نديده بودم. سعي كردم كار تازهاي به لحاظ سبك، لحن و نثر انجام بدهم. حواسم بودم چكار ميكنم. هر وقت شروع به نوشتن ميكردم از ابتدا كارم را ميخواندم تا مبادا لحن و نثرم از يكنواختي بيرون نيايد. خيلي مراقب اين موارد بودم و دقت ميكردم. در كارهاي بعديام هم حساسيت و دقت زيادي روي زبان اثر گذاشتهام. سعي ميكنم آگاهانه كار جديدي انجام بدهم و نميدانم تا چه اندازه موفق خواهم شد ولي به زبان اهميت بسياري ميدهم. مخصوصاً چون در حال خاطرهنگاري هستيم بايد خيلي به زبان راوي نزديك باشد. در «دختر شينا» راوي كه همان خانم محمديكنعان است دانش و سواد آكادميك و مدرسهاي نداشت و نميشد از يك زبان پيچيده براي روايت خاطراتش استفاده كنم. بايد از زباني استفاده ميكردم كه بسيار به خودش نزديك باشد. پيش از نگارش كتاب استفاده از تعليق «صمد» و «ستار» كه تا صفحات پاياني ادامه پيدا ميكند، در ذهنتان بود؟ حين پياده كردن، چنين تعليقي به ذهنم رسيد. مخصوصا اينكه شهيد ابراهيمي دو اسمه بود و ما ميگفتيم «حاج ستار» و خانم محمدي «صمد» ميگفت. اين برايم خيلي جالب بود و حس كردم تعليق خيلي خوبي دارد. فكر كردم من كار خاطرهنگاري ميكنم كه يك كار مستند است و چرا اين قابليت زيباي اثر را از بين ببرم. مردم شهيد را با نام «حاج ستار» ميشناسند ولي گفتم بگذار «صمد» همانگونه كه خانم محمديكنعان روايت ميكند، باقي بماند. فكر ميكنم يكي از دلايل جذابيت همين دو اسمي بودن شخصيت اصلي باشد. مهمترين اصل براي خاطرهنگاري را چه ميدانيد؟ من هميشه به دوستاني كه آموزش خاطرهنگاري ميدهم، ميگويم وقتي ميخواهيد يك مصاحبهگر سواي يك خاطرهنگار شويد حتماً بايد با مصاحبه شونده يك رابطه بسيار دوستانه برقرار كنيد. اگر اين اتفاق بيفتد شما موفق خواهيد بود. بايد تصميم بگيريد كه با مصاحبهشونده دوست شويد و دوست بمانيد. براي من اين اتفاق افتاد. با خانم محمديكنعان دوست شدم و به عنوان يك دوست خاطرات را شنيدم و دوست ماندم. خانم محمديكنعان ميگفت با گفتن اين خاطرات حاج ستار برايم دوباره زنده شده و احساس ميكنم كنارم هست و زندگيام رنگ و بوي ديگري گرفته. احساس ميكرد آن سالها دوباره برايش تداعي شده است. شايد باور نكنيد ولي هنوز هم اگر مشكلي در زندگيام داشته باشم از اولين كسي كه كمك ميگيرم خانم محمديكنعان خواهد بود. در خلوت خيلي با ايشان ارتباط دارم و ايشان خيلي به حرفم گوش ميدهد و كمكم ميكند. به نوعي واسطه هم ميشود. خانم محمدي كنعان سالها تنها بودند و مدت زيادي بود كسي سراغشان نرفته بود و خيلي سال بود كسي ديداري با ايشان نداشت. حس ميكنم رسالت همه افراد اين است كه به خانواده شهدا، رزمندگان و ايثارگران توجه كنند. اينها واقعاً قهرمانهاي جنگ هستند كه باقي ماندهاند و بايد از آنها تقدير كنيم. يك نوع تقدير هم اين است كه پاي صحبتهايشان بنشينيم و خاطراتشان را گوش دهيم. من از همان روز اول كه خدمت ايشان رسيدم احساس كردم چقدر ما غافل بوديم و چقدر هنوز غافليم. حس كردم چقدر دير وارد اين حوزه شدم و چقدر دير به ياد دوستانمان افتادم. بعد از اينكه چند نفر از همكاران و دوستانم اين كتاب را خواندند گفتند ما وقتي اين كتاب را خوانديم حس كرديم چقدر از خانواده شهدا غافل هستيم و چقدر نگاهمان اشتباه بوده. خاصيت چنين كتابهايي اين است كه نوع نگاه كساني كه دور و برمان هستند را تغيير ميدهد و باعث ميشود قدر داشتههايمان را بدانيم. بايد خيلي قدر كساني كه امنيت امروزمان به خاطر ايثار، شجاعت و از خودگذشتگيشان است را بدانيم. خانم محمدي يك سرباز بود. سربازي در حال جنگ بود كه به نظرم تا آخرين لحظه هم براي انقلاب جنگيد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۸ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]
صفحات پیشنهادی
شهید محراب آیت الله مدنی(ره)، سرباز خستگی ناپذیر انقلاب بود
شهید محراب سیداسدا مدنی در آغاز دهه 40 به همدان آمد و دومین سال دهه 60 به تبریز رفت تا به وصل خونین رسد اما یاد و نام وی در دامنه الوند نه دلالت بر خاطره ها که مؤثر در حیات امروزین همدانی ها است شهید مدنی دو دهه قبل از انقلاب به طور متناوب و سه سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامانقلاب، مثل خون تازه ای در رگ های ملت به جریان افتاده بود
به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری کتاب همافر خاطرات خودنوشت مهدی نوروزی درباره نقش همافران در شکل گیری پیروزی انقلاب اثری خواندنی است که از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است به گفته نویسنده این کتاب همافر تلاش می کند آیندگان را با تاریخ انقلاب اسلامی و ریشه های انقلاب آشنا کنداصول امام46/رهبرمعظم انقلاب:دونکته اساسی درحرکت امام بزرگواربود1-هدف این انقلاب،اسلام است2-سربازان ولشکراین ان
اصول امام۴۶ رهبرمعظم انقلاب دونکته اساسی درحرکت امام بزرگواربود۱-هدف این انقلاب اسلام است۲-سربازان ولشکراین انقلاب مستضعفان وقشرجوانندچهارشنبه ۱۸شهریور۱۳۹۴حمایت رهبر معظم انقلاب از جوانان انقلابی در «خط حزب الله»
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن ایکنا یازدهمین پیش شماره نشریه خط حزب الله با یادداشت مهمی در مورد اقتدار نظام اسلامی در برابر هرگونه سازش تحمیل و یا عقب نشینی به همراه بازخوانی بیانات امام راحل در هشدار نسبت به هرگونه تضعیف شورای نگهبان در KHAMENEI IR قرار گرفت نسخه PDF نشرهبر انقلاب: چند اثر معروف چارلی چاپلین را دیدم و قلباً به این مرد ارادت پیدا کردم
به گزارش پایگاه انقلاب نیوز به مناسبت روز ملی سینما بیانات مقام معظم رهبری در دیدار هنرمندان و سینماگران در سوم بهمن ماه 1373 به نقل از پایگاه حفظ و نشر آثار ایشان منتشر می شود بسم الله الرّحمن الرّحیم برادران و خواهران عزیز خیلی خوش آمدید شنیدیم مجموعه ی بزرگ و عمده ای از هنجایگاه «سینما» در منظومه فکری رهبر انقلاب
به گزارش گروه فرهنگی"رویکرد" حاتمی کیا می گویند به ما درجه بدهید خدا به شماها درجه داده بنده چه درجه ای را به شما بدهم درجه شما درجه خدایی است این ذوق و استعداد هنری که شماها دارید این همان درجه ای است که به شماها داده این جملات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدارداعش 3 افسر و یک سرباز عراقی را در موصل اعدام کرد
فارس نوشت یک مسئول محلی در استان نینوا در شمال عراق به خبرنگار خبرگزاری فارس در بغداد خبر داد که گروهک تروریستی داعش سه افسر بلندپایه و فرزند یکی از آنها و همچنین یک عضو سابق شورای استانی نینوا را که از عشیره خود موسوم به المتیوت یکی از عشایر عرب ساکن روستاهای و نواحی غرب موصل ب«انزوا» آمریکا را مجبور به برقراری رابطه با کوبا کرد/تداوم انقلاب
سفیر کوبا در گفتگو با مهر انزوا آمریکا را مجبور به برقراری رابطه با کوبا کرد تداوم انقلاب شناسهٔ خبر 2912104 - شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۸ ۵۵ بین الملل > آمریکای لاتین سفیر کوبا به واکاوی علل و عوامل درخواست آمریکا از کوبا برای برقراری روابط دوجانبه پرداخت و تصریح کرد که انزویک مقام محلی نینوا در گفتوگو با فارس: داعش 3 افسر و یک سرباز عراقی را در موصل اعدام کرد
یک مقام محلی نینوا در گفتوگو با فارس داعش 3 افسر و یک سرباز عراقی را در موصل اعدام کردیک مقام محلی استان نینوا در شمال عراق خبر داد که گروهک تروریستی داعش در جدیدترین جنایت خود 2 افسر و یک سربازی عراقی را در موصل اعدام کرده است یک مسئول محلی در استان نینوا در شمال عراق به خبرنضد انقلاب و خودرو؟!
یادداشت دریافتی- داریوش کشاورز خودرو صنعت چالش برانگیزی که مدتهاست بحث آن در میان بخشهای گوناگون جامعه جاریست و به نوعی می توان گفت همه افراد جامعه را با این تفکر که خطرجانی برای کسی که حتی خودرو ندارد و به اندازه بسیار کمی شاید به عنوان مسافر یا رهگذر خیابان کوچه و جاده ممکن-
گوناگون
پربازدیدترینها