واضح آرشیو وب فارسی:فارس: سال پس از 11سپتامبر، دکترین امنیتی آمریکا به کدام سو میرود؟
شکست جنگطلبان سنا، نشانه افول گفتمان «محور شرارت»
با نگاهی به واقعیتهای موجود میتوان دریافت که رأی روز جمعه سنای آمریکا در موافقت تلویحی با برجام که اتفاقا همزمان با چهاردهمین سالگرد حادثه یازدهم سپتامبر بود، حاکی از پذیرش این واقعیت از سوی بخشی از هیأتحاکمه آمریکاست که باید با اصلاح موضع خویش در قبال کشورمان، راهی مصالحهجویانه و نه تهدیدآمیز برای نزدیکی به تهران پیدا کنند.
14 سال قبل یعنی درست از فردای حمله تروریستی گروهک تروریستی القاعده به مرکز تجارت جهانی در آمریکا، دکترین امنیتی ایالات متحده به بهانه مبارزه با تروریسم بر محور جنگطلبی استوار شد. با این حال 14 سال پس از این حادثه، تجربه این روزهای ایالات متحده نشان میدهد دکترین امنیتی واشنگتن تغییرات مهمی نسبت به قبل کرده هرچند اهداف سیاست خارجی آمریکا ثابت مانده است. به دنبال حملات تروریستی یازدهم سپتامبر، جرج دبلیو بوش تلاش کرد تا در قامت یک قهرمان، از پدیدآورندگان تراژدی امنیتی در ایالات متحده انتقام بگیرد و برای همین بود که حمله به افغانستان و عراق صورت گرفت تا شاید غبار وحشت از چهره مغموم آمریکاییها کنار رود. با این وجود حمله آمریکا به این دو کشور آغازی بر دومینوی شکستهای پیاپی آمریکاییها بود که در نهایت به بازنگری در دکترین امنیتی ایالات متحده منتهی شد. متحدانی که جاسوس دوجانبه بودند یکی از مهمترین مشکلات واشنگتن در غرب آسیا، متحدان منطقهای این کشور بود. عربستان، امارات، پاکستان و کشورهای دیگر منطقه اگرچه به ظاهر بر نبرد با تروریسم تاکید میکردند اما واقعیت این بود که خود، بازیگردانان پشت پرده گروههای تروریستی بودند. حمایت مستقیم اطلاعات ارتش پاکستان از طالبان و حمایت شاهزادگان سعودی از القاعده، جای تردید برای کاخ سفید باقی نگذاشت که با این متحدان نمیتواند بازی غرب آسیا را به سود خود مدیریت کند. تیر خلاص به نقش بازی کردن این متحدان منطقهای را موج بیداری اسلامی به مدعیان مبارزه با تروریسم زد. همان کشورهایی که بدون مشروعیت مردمی سالها با حمایت واشنگتن و به بهانه مبارزه با افراطیگری بر مسند قدرت قرار گرفته بودند و اما برای بقای خود، تروریستها را پرورش میدادند که آمریکا و متحدان اروپاییاش از ترس این تروریستها، به حکومت آنها راضی شود. هرچند برخی کشورها همچون عربستان به لطف چاه نفت از امواج این سیل خروشان در امان ماندند اما بسیاری دیگر از متحدان ریاض از صفحه شطرنج غرب آسیا خارج شدند و این امر زنگ خطر در واشنگتن را به صدا درآورد. فشار بر ایران برای پذیرش همراهی قریب به یک دهه پس از حمله تروریستی یازدهم سپتامبر، نه فقط امنیت آمریکا بیشتر نشده بود، بلکه شهروندان بیشتری در این کشور احساس ناامنی میکردند. گستردگی پایگاههای نظامی واشنگتن در منطقه باعث شده بود تا تروریستها به تکتک این پایگاهها حملهور شوند و روزی نبود که تابوت یک سرباز آمریکایی برای واشنگتن سوغات فرستاده نشود. مشکلات عراق و افغانستان از یکسو و دست به گریبان شدن آمریکا با بحران مشروعیت متحدان از سوی دیگر، باعث شد تا باراک اوباما در چرخشی نسبت به مواضع امنیتی جرج بوش، دست دوستی به سوی تهران دراز کند. تلاش برای تعریف منافع مشترک میان ایران و آمریکا بهویژه در منطقه، ازجمله زمینهسازیها برای گشایش رابطه با تهران بود اما ایران با نگاهی به کارنامه گذشته روابط دو کشور، حاضر به نزدیکی به ابرقدرتی نبود که در باتلاق غرب آسیا گرفتار شده و بهدنبال شریکی برای اشتباهات خود میگردد. «نه» تهران به واشنگتن با واکنش آمریکا روبرو شد. شاید وقایع 88 را بتوان نشانی از این واکنش دانست. با این وجود آمریکا که تقریبا همزمان با حادثه یازدهم سپتامبر پرونده هستهای ایران را هم بهانهای برای تکمیل پازل «محور شرارت» کرده بود، تلاش کرد تا با تشدید فشارهای هستهای و بهویژه تحریم کشورمان، ایران را وادار به همراهی کند تا شاید به لطف نفوذ تهران، بتواند از باتلاق غرب آسیا بیرون آمده و مهار برخی بحرانها را که انتظار میرود آمریکا به مدد نیروی نظامی بر آن چیره شود را به ایران واگذار کند. شکست دکترین امنیتی جدید واشنگتن در غرب آسیا نتیجه این فشارها البته مقاومت ایران بود. تهران موفق شد فضاسازی هستهای را بهگونهای مدیریت کند که نه فقط آمریکا موفق به قرار دادن ایران در جایگاه «مشارکت در جرم» نشود، بلکه واشنگتن جبهه تازهای بر جبهههای پیشین رویارویی خود در منطقه بیفزاید و وارد یک جنگ فرسایشی شود. از ابتدا روشن بود که جنجال هستهای فاقد اصالت لازم بوده و تنها ابزاری برای ایجاد تغییر در سیاستهای منطقهای ایران بهعنوان برنده بازی به اصطلاح بهار عربی است. با این حال بهدلیل هزینهآور بودن ادامه نبرد دیپلماتیک بر سر پرونده هستهای، ایران و آمریکا (به همراه پنج کشور میانجی) در نهایت حاضر شدند در توافقی هستهای به این بازی آمریکایی خاتمه دهند. واشنگتن که این بازی خودساخته را آغاز کرده بود تا ایران را به جبهه غربی غرب آسیا بکشاند، پس از برجام تلاش کرد تا نشان دهد در دکترین تجدیدنظر شدهاش موفق بوده و توانسته تهران را وادار به تغییر سیاستهای منطقهای و برعهدهگیری مسئولیتهای تازه کند. مسئولیتهایی که متحدان سنتی واشنگتن قادر به ایفای آن نیستند. با این وجود تاکید رهبر معظم انقلاب بر اختلاف «180 درجهای» سیاستهای تهران و واشنگتن در غرب آسیا آمریکا را بار دیگر در موضع ضعف نشاند. رأی سنا به برجام و گذار از دکترین «متحدسازی با فشار» ایران سالهاست که تاکید دارد همه مشکلات امنیتی غرب، نتیجه اقدامات این کشورها در جهان اسلام است. از این منظر، مهمترین راه برای برونرفت واشنگتن و متحدانش از باتلاق غرب آسیا، تغییر سیاستهای منطقهای و نه انداختن مسئولیت بر شانه دولتهای دیگر است. از این زاویه، تهران اگرچه در برابر افراطیگری اسلامی ایستاده اما حاضر نیست در ائتلاف با کشورهایی قرار گیرد که افراطیون، دستپخت آنها بهشمار میآیند. بنابراین ایران برای آنکه غرب بتواند از ظرفیتش برای برقراری ثبات در منطقه استفاده کند، تضمینهای روشن میخواهد. تضمینهایی که بههیچ وجه هستهای نیست، چراکه موضوع هستهای اصولا ارتباطی با مشکلات غرب آسیایی کاخ سفید ندارد و نمیتوان انتظار داشت ایران سیاستهای منطقهای خود را براساس توافقی غیرمنطقهای بازطراحی کند. با نگاهی به واقعیتهای موجود میتوان دریافت که رأی روز جمعه سنای آمریکا در موافقت تلویحی با برجام که اتفاقا همزمان با چهاردهمین سالگرد حادثه یازدهم سپتامبر بود، حاکی از پذیرش این واقعیت از سوی بخشی از هیأتحاکمه آمریکاست که باید با اصلاح موضع خویش در قبال کشورمان، راهی مصالحهجویانه و نه تهدیدآمیز برای نزدیکی به تهران پیدا کنند. شکست تندروها در سنا نشان میدهد برخی سیاستمداران آمریکایی به این نتیجه رسیدهاند که زمینهسازی برای اعتماد تهران با تکیه بر تهدید و فشار ممکن نیست و این امر، به معنی گذار از دکترین «محور شرارت»، 14 سال پس از آغاز جنگطلبی آمریکایی در غرب آسیا است. گذاری که البته روشن نیست چقدر بتواند خود را در هسته سخت قدرت در واشنگتن تثبیت کند، اما در صورتی که بر جریان جنگطلب غلبه کند، شاید بتواند مقدمه مذاکراتی منطقهای باشد؛ مذاکراتی که میتواند «برجام2» را رقم بزند. مصطفی انتظاری هروی رصد، پایگاه تحلیلی دفتر پژوهش /
94/06/22 - 00:57
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]