واضح آرشیو وب فارسی:مهر: محمدرضا آزاده فر در گفتگو با مهر:
قیمت بلیت کنسرتها در ایران یادآور دوره اشرافزادگان اروپایی است
شناسهٔ خبر: 2913080 - شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۲
هنر > موسیقی و هنرهای تجسمی
یک پژوهشگر و مولف صاحب نام موسیقی با تشریح فرآیند اقتصادی، از گران بودن بلیت کنسرت های موسیقی در کشورمان انتقاد کرد. محمدرضا آزاده فر پژوهشگر، مدرس و مولف آثار تئوریک حوزه موسیقی در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن تشریح تازه ترین فعالیت های پژوهشی خود توضیح داد: به تازگی مشغول جمع آوری و تدوین مجموعه مقالاتی پیرامون سبد شنیداری نوجوانان هستم. یکسری دستورالعمل هایی هم برای بالا بردن راندمان نوازندگی که به نوعی راهنمایی عملی نوازندگی تخصصی است هم آماده انتشار دارم که به زودی در دسترس هنرمندان و دست اندرکاران موسیقی قرار خواهد گرفت.وی به موضوع گران بودن بلیت کنسرت های موسیقی نیز اشاره کرد و گفت: در این چند سالی که مشغول پژوهش در حوزه موسیقی هستم موضوع گران بودن بلیت کنسرت های موسیقی همواره از دغدغه های مهم من بوده که چرا در شرایط فعلی یک شهروند عادی به دلیل گران بودن بلیتها نمی تواند به طور کامل از برنامه های موسیقایی زنده استفاده کند. بسیاری از سالن های اجرای کنسرت با عوارض مردم ساخته شده و لازم است مسوولان امر با توجه به این موضوع شرایط مطلوب تری برای تماشای کنسرت ها فراهم کنند چرا که به طور حتم گران بودن قیمت بلیت کنسرت ها مقداری با اهداف انقلاب اسلامی هماهنگ نیست.نویسنده کتاب «اقتصاد موسیقی» با تشریح علمی فضای موجود درباره گران بودن بلیت کنسرت ها به نمونه های تاریخی این موضوع اشاره کرد و گفت: تاریخ موسیقی اروپا تا همین یکصد سال گذشته از نظر اجتماعی بسیار ملالآور است. موسیقی آهنگسازان بزرگ دنیا مانند باخ، بتهون، موتزارت و غیره که امروزه نام آنها را همه مردم دنیا به دفعات شنیدهاند صرفاً به گوش اشرافزادگان میرسید و هر یک از خاندانهای اشرافزاده اسپانسر یک آهنگساز بزرگ بودند و موسیقیهای خلق شده توسط آن هنرمند، بیشتر در مجالس خصوصی آنها اجرا میشد. شکلگیری ارکسترهای ملی در سده اخیر در دنیا نیز با هدف قابل شنیدن کردن موسیقیهای خلق شده توسط هنرمندان برای تودههای مردم بود اما شرایط امروز ایران مرتباً دورۀ اشرافزادگان اروپایی را از نظر من میگذراند.بلیت کنسرت ارکسترهای دولتی باید شش هزار تومان باشدآزاده فر تصریح کرد: زندگی شهری مرارتهایی دارد که شرکت در کنسرت یا نمایش از ضروریات حیاتی سلامت روانی ساکنان آن است. به همان نسبت که چون باغ و دشت در شهر نیست، ساخت بوستانها نیز ضرورت دارد. البته در شهر خبری از جشنهای بیریای محلی نیست و عروسیهای شهری محلی برای تفاخر شده که سرپرست خانوار از شنیدن خبر یکی از آنها تا هفتهها دچار آشفتگی برآوردن هزینههای شرکت خانواده خود در آن میشود. کنسرت هم مهمانی شهری است که شما نیاز به خرید کادو و هزینههای متفرقۀ برگزاری یا شرکت در آن ندارید. اما آیا امروزه این ویژگی هنوز باقی است؟وی ادامه داد: متوسط قیمت بلیت اجراهای ارکسترهای سمفونیک دولتی در دنیا بین ۸ تا ۱۲ دلار است که تقریباً معادل حداقل دستمزد یک تا دو ساعت کار یک کارگر است اما در کشورمان حداقل دستمزد روزانه در سال ۹۴ بر مبنای گزارش شورای عالی کار مبلغ ۲۳۷ هزار و ۴۷۵ ریال است یعنی ساعتی کمتر از ۳ هزار تومان. بر این مبنا بلیت ارکسترهای دولتی مانند سمفونیک و ملی بایستی اصولاً بین سه تا شش هزار تومان تعیین شود و سایر ارکسترها نیز چنانچه ادعای مردمی بودن داشته باشند، در همین حدود بایستی قیمت بلیت خود را تعیین کنند. این درحالی است که قیمت رسمی بلیت ارکستر سمفونیک تهران بین یک میلیون تا یک میلیون و پانصدهزار ریال تعیین شده است. یعنی یک خانواده با دو فرزند برای یک شب بهرهمندی از ارکستری که قبلاً هزینههای آن را سر ماه به وسیلۀ مالیات در فیش حقوق خود پرداخت کرده، بایستی چهار تا شش میلیون ریال پرداخت کند، یعنی حقوق حدود بیست روز کاری.انتقاد از دولتمردان و شهرداری هااین مدرس دانشگاه با انتقاد شدید از فضای به وجود آمده در زمینه قیمت بلیت ها گفت: آیا قول رییس محترم جمهوری برای بازگشایی ارکستر سمفونیک تهران و تلاشهای بیوقفه وزارت ارشاد برای عملی کردن آن قرار بود صرفاً منجر به بهرهمندی لایۀ بسیار نازکی از جامعه شهری کشور از برنامههای ارکستر شود؟ متاسفانه یکی از مشکلات اصلی در این زمینه، اقتصادی نگاه کردن به سالنهای اجرای هنرهای صحنهای در شهرهاست. به عنوان یک متخصص موسیقی به اطلاع شهرداران محترم شهرهای بزرگ میرسانم تا همچنانکه در زمینه بوستان سازی و استفادۀ رایگان شهروندان از مواهب آن در شهر حساسیت و اهتمام دارند لازم است به سایر جنبههای روحی ساکنان مناطق شهری نیز توجه داشته باشند.آزاده فر در بخش پایانی صحبت های خود بیان کرد: امروزه اجاره سالنهای ساخته شده با عوارض شهری پرداخت شده توسط مردم برای هنرمندان متقاضی اجرا آنچنان سرسامآور است که با هیچیک از استانداردهای جهانی مطابقت ندارد. این امر باعث شده است تا دروازه ورودی سالنهای اجرا، باجههایی برای دریافت هزینهای که یک بار مردم آن را پیشتر پرداخت کردهاند تعبیه شود و ورود را صرفاً برای قشری خاص میسر سازد. این امر برای آشنایان به تاریخ موسیقی تداعی کننده مستمعین موسیقی در دوران باروک و کلاسیک اروپاست به طوری که می توان گفت نشستن روی صندلی کنسرت موسیقی برای عموم خانوادههای ایرانی ممنوع است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]