محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831379131
تبيين جامعهشناختی اعتياد و عوامل موثر بر آن (2)
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: در بخش دوم این مقاله به توضیح دربارهی نظریههای مختلف جامعهشناسان دربارهی اعتیاد از جمله نظریه آنومی و مصرف مواد مخدر میپردازیم. تبيين جامعهشناختی اعتياد و عوامل موثر بر آن (1) اشارهاین مقاله به توضیح دربارهی نظریههای مختلف جامعهشناسان دربارهی اعتیاد و مصرف مواد مخدر میپردازد. نظریات جامعه شناسان در باب اعتیاد و مصرف مواد مخدر نظریه آنومی و مصرف مواد مخدر آنومی (Anomie) مفهومی مربوط به یونان باستان و به معنای فقدان قانون است. آنومی توسط امیل دوركیم جامعهشناس فرانسوی (1917ـ 1858) برای توصیف وضعیت اجتماعی غیرطبیعی به كار برده شده كه در آن انسجام اجتماعی به وسیله بحرانهایی از قبیل ركود اقتصادی، تضعیف میشود. بر اساس نظر مرتن این مساله هنگامی رخ میدهد كه مردم با تضاد میان اهداف و وسایل دستیابی به آنها مواجه میشوند. فرد از جامعهای كه در واقع، آرمانهای خود را نادیده میگیرد، بیگانه میشود و این فشار به ویژه در میان قشرهای آسیبپذیر جمعیت كه مواد مصرف میكنند شایع است. فشاری كه منجر به Anomie میشود به چهار شیوه توسط افرادی كه آن را تحمل میكنند، جواب داده میشود: 1ـ همنوایی: اغلب افراد آرزوهای خود را كاهش داده و با هنجارهای اجتماعی معمول، همنوا میشوند. 2ـ طغیان: در این حالت بعضی افراد عصیانگر از پذیرش ساختار اجتماعی معمول سرباز میزنند و در صدد ایجاد یك نظم اجتماعی جدید از طریق فعالیت سیاسی یا جایگزینی سبك زندگی جدید برمیآیند. 3ـ بدعتگرایی: در این وضعیت بعضی به طرف نوگرایی گرایش مییابند. مرتن این دسته را چنین تعریف میكند: كسانی كه برای دستیابی به موفقیت از وسایل غیرمشروع استفاده میكنند. به ویژه جرائم سازمان یافته مانند تجارت مواد مخدر. 4ـ گوشهگیری: پاسخ آخری كه مواد مخدر را تبیین میكند، انزوا طلبی است. افرادی كه از هر فعالیتی جهت دستیابی به اهداف اجتماعی معمول دوری میكنند و طرفدار كجروی میشوند. پناه بردن به مصرف مواد مخدر به معتاد اجازه میدهد وقت و انرژی خود را برای دستیابی به اهداف قابل حصول صرف كند و مصرف را بیشتر كند. دان والد ورف معتقد است: پناه بردن به هروئین نیازمند یك زندگی فعال است. چنانچه روانشناسان ادعا دارند معتاد ممكن است افسرده روانپریش باشد و یا مواد را برای فرار از واقعیتهای زندگیاش مصرف كند. اما او در مورد الزامات زندگی كه نیازمند توانایی و مهارت قابل ملاحظهای است، فعالتر میشود. برخی معتقدند اعتیاد اندك، انحراف محسوب نمیشود، یعنی فعالیتی پاره وقت كه هرازگاهی فرد را به خود جلب میكند اما كل زندگی او را در بر نمیگیرد. در مقابل، برخی دیگر معقتدند اعتیاد معتاد را درگیر زندگی فعالی میكند كه اهداف مشخص دارد و در صدد برآوردن نیازهای جسمی خاصی است، اگرچه انگیزه افراد برای مصرف مواد با شیوههای روی آوردن به هروئین بین معتادان، متفاوت است، فرد به طور واضح یك سائق جذاب را تجربه میكند، زندگی فعالی دارد و بخش مهمی از یك گروه اجتماعی است. ادوارد پربل و جان كی (1995) استدلال میكنند كه اعتیاد به هروئین، چیزی غیر از یك فرار نیست، آنان در طول هفته با فعالیتهای زیادی مواجه میشوند. لحظات كوتاه خوشی پس از مصرف مقدار كمی هروئین فقط قسمت ناچیزی از زندگی روزانه آنان را تشكیل میدهد. در زمان فراغت از مصرف مواد، آنان پرخاشگرانه در پی كاری هستند كه طاقتفرسا، دشوار، پرمخاطره و سودآور باشد. آنان همیشه در حركت هوشیار، انعطافپذیر و كارآمد هستند. بر اساس نظریههای ریچارد كلووارد و لوید اولین (1960)، اعتیاد به هروئین واقعا یك شكست دوگانه است، یعنی نبود موفقیت هم در مسئولیتهای قانونی و هم مسئولیتهای غیرقانونی. جرائم آنان معمولاً دارای ریسك زیاد و نتیجه خیلی كم است. در این مورد، نخستین واكنش به آنومی، ابداع است؛ یعنی زمانیكه فرد از كاهش وضعیت بیهنجاری شكست میخورد به انزواطلبی رو میآورد. مدل سازگاری بروس الكساندر وابستگی بیاختیار به مواد مخدر را در مقابل مصرف سرسری یا تفننی، به صورت كاركردی در نظر میگیرد. رفتار معتاد تلاشی جهت مواجهه با شكست ناشی از همبستگی است، یعنی شكست در دستیابی به انواع تایید اجتماعی، شایستگی، اعتماد به نفس و استقلال شخصی كه حداقل انتظارات افراد و جامعه است. در مدل سازگاری فرد هویت و زندگی معتادی را با وجود رنج، بیماری و داغ اجتماعی آن، به بیهویتی ترجیح میدهد. به نظر الكساندر، شخصی كه در هماهنگی با دیگران و ساختار اجتماعی موفق است، در معرض خطر وابستگی به مواد مخدر قرار نمیگیرد. وابستگی به مواد به عنوان یك راهبرد جهت تحرك افراد گوشهگیر در موقعیتهای رقابتی كه در آن شكست تقریبا معلوم است به خدمت گرفته میشود. این دیدگاه معتاد را به عنوان شخص سالمی در نظر میگیرد كه مشكل جسمی و روانی ندارد و فقط از نظر اجتماعی شكست خورده است. كنش متقابل نمادین یا نظریه برچست زنی كنش متقابل نمادین بر اهمیت تعریف و برچسبزنی و معانی منتسب به مصرف مواد تاكید میكند. اگر تجربه نخستین مصرف مواد، خوب تلقی و تعریف شود، مصرف مواد تكرار خواهد شد و فرد ممكن است به تدریج برچسب معتاد بخورد. اگر این تعریف طوری درونی شود كه فرد نیز خود را معتاد تلقی كند رفتار مزبور (اعتیاد) استمرار و حتی افزایش خواهد یافت. فرض اصلی این رویكرد این است كه مردم، خود واقعیتهایشان را میسازند؛ این رویكرد روی چگونه نگریسته شدن یك رفتار یا تشخیص توسط دیگران (جامعه) تاكید دارد. بنابراین ركی اریكسون میگوید: كجروی در هر نوع رفتاری، ویژگیای ذاتی نیست بلكه ویژگیای است كه توسط مردم به رفتاری كه فرد به طور مستقیم یا غیرمستقیم با آن تماس دارد، نسبت داده میشود. مواد مضر خاصی مانند الكل و تنباكو و... میتوانند به طور قانونی تولید و توزیع شوند. در حالی كه سایر مواد غیرقانونی محسوب میشوند و افرادی كه آن مواد را برای مصرف انتخاب میكنند، به عنوان قانونشكن لقب میگیرند. برچسبهای ناشی از واكنشهای اجتماعی به افراد ـ انگ خوردن ـ باعث صدمه دیدن تصور آنان از خود، هویت كجروانه و انبوهی از انتظارات منفی اجتماعی میشود. علاوه بر آن، صدمه دیدن تصور از خود میتواند به انتظار خود ارضایی منجر شود. ادوین لیكر (1973) مینویسد: اولین بار كه فردی به عنوان گناهكار- خطاكار (wrong – doer) انگ میخورد، پذیرش چنین هویت جدیدی برای او مشكل است. در دوران نوجوانی، بسیاری از افراد با آشوبگرهای معمولی و رفتارهای خصومتآمیز درگیر میشوند. اگرچه اكثر نوجوانان كه مصرف مواد مخدر را تجربه میكنند و یا اعمال غیرقانونی و شرمآوری را انجام میدهند، رفتارهای نگران كننده را افزایش نمیدهند. این امر به ما هشدار میدهد كه به راحتی به افراد به ویژه نوجوانان برچسب نزنیم. عدم مدارا Zero tolerancel شاید به طور سیاسی مقبول باشد، اما این امر میتواند حق انتخاب اقتصادی و اجتماعی یك شخص جوان را كاملاًمحدود كند، به طریقی كه رفتار همنوا را مانند یك بزرگسال تقویت نكند. ادوین لمرت (1951) معتقد است فردی كه به عنوان كجرو برچسب خورده، رفتارش را در تطابق با واكنش اجتماعی دوباره سازمان دهی میكند و شروع به بكار گرفتن رفتار كجروانه میكند. یا نقش را به عنوان وسیله دفاعی و حمله بر آن رفتار استوار میكند و یا با مشكلات پنهان و آشكاری كه در نتیجه واكنشهای اجتماعی بعدی برای او ایجاد میشوند، سازگاری مییابد. این كجروی ثانویه، بهترین نمونه برای مصرف كنندگان مواد مخدری است كه مجبور به رابطه داشتن با مصرف كنندگان دیگر هستند و علاوه بر این، برای حمایت كجروی اولیهشان بایستی به جرم (كجروی ثانویه) پناه ببرند یعنی به اعتیاد به مواد مخدر و جزء آن. رویكرد كنترل اجتماعی و تبیین مصرف مواد مخدر تراوس هرشی، مهمترین صاحب این رویكرد، علت همنوایی افراد با هنجارهای اجتماعی را پیوند اجتماعی آنها دانسته است. ولی مدعی است كه پیوند میان فرد و جامعه مهمترین علت همنوایی و عامل اصلی كنترل رفتارهای فردی است و ضعف این پیوند یا نبود آن موجب اصلی كج رفتاری است. رویكرد كنترل اجتماعی روی این نكته متمركز است كه چرا تنها عده كمی از مردم درگیر رفتارهای كجروی از قبیل جرم و مصرف مواد مخدر میشوند؛ پاسخ آنها هم این است كه در این امر میزان تعهد فرد به جامعه، عامل تعیین كننده است. جوانانی كه تعهد و ارتباطات محكمی با والدین و مدرسه دارد، تا حد كمتری درگیر رفتار مجرمانه میشوند. بر اساس نظریههای كنترل اجتماعی كجروی هنگامی به وجود میآید كه تعهد فرد به جامعه ضعیف باشد و یا از بین برود. میزان تعهد با قید و بندهای درونی و بیرونی تعیین میشود. به عبارتی كنترلهای درونی و بیرونی مشخص میكنند كه آیا ما به طرف رفتار كجروانه یا كاملاً قانونی برویم. كنترل بیرونی؛ شامل نبود تایید اجتماعی است كه با حوزه عمومی و یا بیاعتنایی و ترس از تنبیه ارتباط دارد. به عبارت دیگر مردم معمولا به احتمال اینكه دستگیر یا تنبیه میشوند و از ترس اینكه از حوزه عمومی جدا شده و به زندان بیافتند، از رفتار مجرمان دوری میكنند. كنترل درونی؛ این نوع از كنترل به سوپراگو (Superego) یا همان "فراخود"، كه احساس گناه را به وجود میآورد، بازمیگردد. مصرف بی رویه مواد مخدر و یا ارتكاب هرگونه جرمی در دوران اولیه رشد یا اثرات نابهنجار والدین میتوانند منجر به از بین بردن الزامات درونی جامعه شود. بر اساس نظریه كنترل اجتماعی، كجروان بسیار كم جامعهپذیر شدهاند و خانواده واحد اصلی جامعهپذیر كردن آنان است. بنابراین هم از نظر روانشناختی و هم جامعهشناختی، كنترل درونی متاثر از خانواده است. به این معنا كه رابطه جوانان و نوجوانان با مواد مخدر یا هر جرم دیگر، همبستگی شدیدی با بیگانگی از خانواده دارد. بر طبق این رویكرد، بین تعلق خاطر افراد به جامعه، تعهد آنان به امور متداول، زندگی روزمرهی همنوا با هنجارهای اجتماعی، درگیر شدن آنها در فعالیتهای مختلف زندگی و اعتقاد به نظام هنجاری جامعه از یكسو و همنوایی آنان با هنجارهای اجتماعی از سوی دیگر رابطه مستقیم و با احتمال مصرف به مواد مخدر رابطه معكوس وجود دارد. نظریه كنترل اجتماعی مدعی نیست كه تنها شخص دارای روابط اجتماعی ضعیف، درگیر مصرف مواد مخدر میشود. در مقابل، استمرار مصرف مواد، فقدان تعهد اجتماعی را نشان میدهد. برخی افراد به جای همنوا شدن با هنجارهای معمولی، از طریق پیوند افتراقی رفتار خود را بر اساس هنجارهای گروه مجرمان و بزهكاران سازمان میدهند كه به آن تعلق و هویت پیدا میكنند. این امر به احتمال قوی در محیطهایی رخ میدهد كه سازماندهی اجتماعی نسبی وجود دارد. یعنی جایی كه كنترلهای خانوادگی و جمعی در اعمال همنوایی موثر نیستند. چنین فرآیندهایی همچنین به تبیین اینكه چرا مواد مخدر بعضی اوقات در جوامع مرفهتر شیوع پیدا میكنند، كمك میكند. كری (1993) معتقد است كه تنها خانوادهها و فرهنگهای مستحكم میتوانند به طور اساسی از مصرف مواد جلوگیری كنند. بنابراین سستی خانوادهها، وجود نداشتن بزرگسالان و فراگیری فرهنگ مصرف مداوم، میتواند خانوادههای مرفه را فقیرتر كند. در مطالعات زیادی درباره نیروی پیوندهای خانوادگی و رفتار مخاطرهآمیز جوانان (كشیدن سیگار، ماری جوانا، و...) محققان دریافتهاند ریسك كمتر، همبستگی شدیدی با انسجام خانوادگی دارد، یعنی پیوندهای خانوادگی مهمتر از روابط با همسالان است. ساترلند و رویكرد پیوند افتراقی نظریه پیوند افتراقی ساترلند مشهورترین نظریه از مجموع نظریههای جامعهپذیری یا یادگیری در مبحث كجرفتاری اجتماعی است. نكته اصلی تئوری ادوین ساترلند این است كه افراد به این علت كجرفتار میشوند كه تعداد ارتباطهای انحرافی آنها بیش از ارتباطهای غیرانحرافیشان است. در تبیین مصرف مواد مخدر، پیوند افتراقی میتواند به عنوان یك طیف در نظر گرفته شود. در یك طرف طیف پیوندهای كجروانه و در طرف دیگر پیوندهای معمولی اجتماعی انباشته میشود. در برخی از دیدگاههای نظری، مصرف مواد هنگامی شروع میشود كه پیوندهای كجروانه (مصرف كنندگان مواد) بیشتر از پیوندهای معمولی اجتماعی آنها بشود. رابرت برگس و رانلد ایكرز بر اساس نظریه تقویت در روانشناسی و صورتبندی آن در مفهوم «تقویت افتراقی» معتقدند، اگر هنجارهای اجتماعی و قوانین به صورت واقعی همنوایی با رفتارهای قانونی را برای فرد تقویت نكنند او بزهكار میشود زیراكه رفتار، با تقویت مثبت شكل میگیرد. اگر رفتارهای قانونی تقویت نشوند استحكامشان را از دست میدهند و وضعیت عدم تقویت رفتار به وجود میآید. این فقدان تقویت رفتاری این احتمال را كه سایر رفتارهای كجروانه تقویت شوند و استحكام یابند، افزایش میدهد. اعضای گروه اجتماعی فرد، تقویتهای اجتماعی مانند پایگاه احترام و شان اجتماعی را كه رفتار كجروانه وابسته به آن است، شكل میدهد. تری داستر (1970) معتقد است شروع مصرف مواد مخدر به طور كامل وابسته به ارتباط با همسالان است. او مینویسد اولین منبع ارتباط با مواد مخدر معمولا یك دوست است. مصرف كننده معمولی اولین مزه تعارف مواد را از سوی معتادان تازهكار دریافت نمیكند. اكثراً در پی ملاقات دوستی كه در این راه دستگیر شده و یا به صورت تزریقی مصرف میكند، به سوی مواد سوق داده میشوند. فرد خود به ندرت برای اولین بار به سراغ مواد مخدر كشیده میرود. بر طبق نظرات كوری جونز و رابرت باتز (1987) مصرف مواد مخدر به نوجوانان اجازه میدهد تا به رقابت با بزرگسالان بپردازند و علیرغم معیارهای والدین شورش كنند. به این معنا كه مواد مخدر را به منظور تسكین ناهمنوایی آنی و پیشبینی نشده و رد آنان به كار میبرند. آنها در رد والدین خود مواد خاصی را كه مورد تایید آنها نیست، جستوجو میكنند. استفاده از مواد غیرمجاز فرصتی خاص به نوجوانان میدهد تا به طور همزمان هم در برابر قوانین گذارده شده توسط والدین شورش و هم با نگرشهای اصلی كه توسط والدین بروز داده میشود، سازگاری كنند. رویكرد خرده فرهنگها و مصرف مواد مخدر آخرین رویكردی كه در مباحث نظریات جامعهشناختی و مصرف مواد مخدر تشریح میشود، رویكرد خرده فرهنگها است. برخی از جامعهشناسان رفتار كجروانه را به عنوان همنوایی افراد با خرده فرهنگهایی میدانند كه آنان به آن تعلق دارند. خرده فرهنگها الگویی از ارزشها، هنجارها و رفتار هستند كه در میان گروههای خاصی، به سنت تبدیل میشود. آنان شبكههای مهم مرجعی میباشند كه افراد و گروهها از آن طریق جهان را میبینند و تفسیر میكنند. فردی كه تعهد خاصی به جامعه ندارد اما پیوندهای محكمی با خرده فرهنگ مصرف مواد دارد، احتمال بیشتری برای روآوردن او به مصرف مواد مخدر وجود دارد. اعضای خرده فرهنگ مصرف كنندگان مواد، ارزشها و هنجارهایشان را برای اشخاصی كه جذب این نوع زندگی میشوند، تبلیغ میكنند؛ جامعهپذیری فردی كه به این نوع زندگی میپیوندد، باید زندگیاش در هماهنگی با خرده فرهنگ جدید به منزله یك عضو خوب نظم مجدد پیدا كند، تا مورد تایید اعضا باشد. خرده فرهنگها، پاداشها و مجازاتهایی را برای موقعیتهای حساس به منظور حفظ وفاداری اعضا به كار میگیرند. چین و همكارانش (1964) دریافتند پسرانی كه معتاد میشوند به طور قطع با خرده فرهنگ بزهكاری در ارتباط بودهاند. جان اودانل (1969) مینویسد، مفهوم خرده فرهنگ مواد مخدر حاكی از این است كه معتاد در ارتباط با دیگران است؛ در این ارتباط یادگیری رخ میدهد. این یادگیری اصول و روشهایی دارد كه یك تازهكار میتواند از معتاد كهنهكار یاد بگیرد كه گوشهگیری، نتیجه نداشتن مصرف معمولی است و با یكبار مصرف تسكین مییابد و اینكه از راه تزریق اثر مواد تقویت میشود و یا میآموزد چهطور مواد یا پول خرید آن را به دست آورد، مكانهای جدید مواد كجاست، چگونه مواد را برای مصرف آماده كند و اطلاعات دیگری از این نوع. فرد معمولاً در این خرده فرهنگها نگرشهای جدیدی را نیز میآموزد، او ممكن است یاد بگیرد خودش را به عنوان یك معتاد تعریف كند. قضاوتهای جدیدی در مورد مصرف مواد و نگرشهای منفی و جدیدی را در مورد قوانینی كه از مصرف مواد جلوگیری میكنند یاد بگیرند. بنابراین وقتی فردی خود را به عنوان یك معتاد تعریف كند، جامعه هم او را به این شكل میشناسد. از مباحث نظریات جامعهشناختی فوق در مورد مواد و مصرف آن چنین برمیآید كه "پدیده مصرف مواد مخدر در محیطهایی ایجاد میشود كه به لحاظ شرایط و روابط اجتماعی، دارای عوامل ایجاد یاس، ناامیدی، بدبختی و دیگر احساسات عمومی مانند از خودبیگانگی هستند."
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 588]
صفحات پیشنهادی
تبيين جامعهشناختی اعتياد و عوامل موثر بر آن (1)
بخش دوم: تبيين جامعهشناختی اعتياد و عوامل موثر بر آن (2) شما هم رأی بدید. [ارسال شده از: ایرنا]. [مشاهده در : www.seemorgh.com] ...
بخش دوم: تبيين جامعهشناختی اعتياد و عوامل موثر بر آن (2) شما هم رأی بدید. [ارسال شده از: ایرنا]. [مشاهده در : www.seemorgh.com] ...
دانلود 2 تم جدید و بسیار زیبای نوکیا سری 60 ورژن 3
تبيين جامعهشناختی اعتياد و عوامل موثر بر آن (1) دانلود 2 تم جدید و بسیار زیبای نوکیا سری 60 ورژن 3 · دانلود کتاب امنیت در شبکه های کامپیوتری · گفتوگو با ...
تبيين جامعهشناختی اعتياد و عوامل موثر بر آن (1) دانلود 2 تم جدید و بسیار زیبای نوکیا سری 60 ورژن 3 · دانلود کتاب امنیت در شبکه های کامپیوتری · گفتوگو با ...
آموزش در تئاتر گيلان بايد تقويت شود
تبيين جامعهشناختی اعتياد و عوامل موثر بر آن (2) · ژاپن يك نيروگاه هسته اي خود را از مدار خارج كرد · 9 ميليون دلار ناقابل هزينه عروسى مبتذل ترین خواننده زن ...
تبيين جامعهشناختی اعتياد و عوامل موثر بر آن (2) · ژاپن يك نيروگاه هسته اي خود را از مدار خارج كرد · 9 ميليون دلار ناقابل هزينه عروسى مبتذل ترین خواننده زن ...
جشن عروسی
تبيين جامعهشناختی اعتياد و عوامل موثر بر آن (2) · دنياي پرهيجان يادگيري · موسسه های مالی همچنان تخلف می کنند/ادعای کاغذی بانک مرکزی ...
تبيين جامعهشناختی اعتياد و عوامل موثر بر آن (2) · دنياي پرهيجان يادگيري · موسسه های مالی همچنان تخلف می کنند/ادعای کاغذی بانک مرکزی ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها