تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اگر نمازگزار بداند تا چه حد مشمول رحمت الهى است هرگز سر خود را از سجده بر نخواهد داشت...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803530277




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ماجرای حبس شدن بازیکنان استقلال از زبان یک فوتبالی


واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: ماجرای حبس شدن بازیکنان استقلال از زبان یک فوتبالی
سپهر حیدری میهمان این هفته‌ی سین‌جیم بود، او خاطره حبس‌شدن خودش، امیر ابادی و نکونام در یکی از هتل‌های قطر را روایت می‌کند.

سین جیم ////////////// ماجرای حبس دو بازیکن استقلال
به گزارش خبرنگار فوتبال و فوتسال گروه ورزش باشگاه خبرنگاران جوان سپهر حیدری  میهمان این هفته‌ی سین‌جیم بود، وی در این گفتگو خاطره حبس‌شدن خودش، امیر آبادی و نکونام در یکی از هتل‌های قطر را روایت می‌کند.


سین: سپهر حیدری متولد چه سالی است؟
جیم: 29 خرداد 1356

سین: فوتبال را از کجا شروع کردید؟
جیم: من از 8 سالگی و از آکادمی فوتبال ذوب‌آهن شروع کردم.

سین: اولین بازی رسمی را در چه تاریخی انجام دادید؟
جیم: سال 1377 یا 1378 مقابل استقلال و با سرمربی‌گری محمود یاری برای ذوب‌آهن بازی کردم و آن دیدار را دو بر صفر بردیم و سوم لیگ شدیم یادم می‌آید علی چینی  آن زمان در استقلال بازی می‌کرد ومن و رسول خطیبی از جوانان و امید به بزرگسالان رسده بودیم.

سین: اولین باشگاهی که در آن حضور پیدا کردید؟
جیم: ذوب‌آهن اصفهان

سین: اولین گلی که به ثمر رساندید؟
جیم: در لیگ سال 80 بود که در اهواز فولاد را با گلی که من در دقیقه‌ی 93 یا 94 به ثمر رساندم ، بردیم

سین: اولین سفر شما کی بوده است؟
جیم: اولین سفر قطعاً با تیم نوجوانان بوده که به یاد ندارم کدام شهر بوده است.

سین: سفرخارجی چطور؟
جیم: همراه تیم نوجوانان در زمان پرویز ابوطالب با نکونام بودیم که به قطر رفتیم.


سین: از خاطرات کودکی بگویید؟
جیم: اگر بخواهم از خاطرات ورزشی بخواهم بگویم. من در کودکی شیطنت زیادی می‌کردم برای نمونه زنگ در خانه‌ها را می‌زدیم و فرار می‌کردیم یکبار زنگ 8 واحد را با هم فشار دادم و خیلی آرام راه می‌رفتم که از شانس بد من کسی پشت در بود و مرا گرفت بازهم از بخت به خانه معلم مدرسه‌ام در آن ساختمان بود و من را گرفتند و به تخت بستند و حسابی کتک زدند تا این که معلم من وساطت کرد تا بیشتر کتک نخورم اما حسابی شرمنده معلمم شدم.

سین: بعدها همسایگان را ندیدید؟
جیم: چرا بعد از این که فوتبالیست شده بودم رفتم و جالب اینجاست آن‌ها می‌گفتند اگر کتک‌های ما نبود تو فوتبالیست و موفق نمی‌شدی.


سین: خاطره‌ی ورزشی هم دارید؟
جیم: بله ما با تیم ملی نوجوانان قطر بازی داشتیم که در آسانسور هتل ایستاده بودیم و ظرفیت آسانسور 4 نفر بود و ناگهان مهدی امیرآبادی پرید داخل آسانسور و در بسته شد حدود 12 نفر در آسانسور بودیم و اتفاقاً نکنونام هم حضور داشت و آسانسور بین راه متوقف شد.


سین: خوب بعد چه شد؟
جیم: هیچی چند نفر از بچه‌ها حالشان بد شد و ما هم احساس خفگی داشتیم و به امیر آبادی گفتیم تو چرا سوار شدی؟ سرویس اول به محل بازی حرکت کرده بود و سرویس دوم منتظر اما ایستاده بود. جالب اینجاست که برای این بازی تبلیغات زیادی انجام داده بودند و مسئولان تیم هم نگران ما نشده بودند چون فکر می‌کردند ما در راه ورزشگاه هستیم.


سین: حلاصه آخر ماجرا چی شد از آسانسور چگونه بیرون آمدید؟
جیم: این صحنه را هرگز فراموش نمی‌کنم داخل آسانسور بودیم که یک لب بسیار بزرگ از بین درب‌های آسانسور وارد شد و انگلیسی صحبت کرد. و به ما گفت اگر از داخل هم این دکمه را فشار می‌دادید درب باز می‌شد.

سین: به استادیوم رفتید؟ نتیجه بازی چه شد؟
جیم: بله، اتفاقاً این قضیه به گوش سرمربی قطر رسیده بود و برای ما کری خوانده بود که با شرایط پیش برای ایرانی‌ها حتماً آن‌ها شکست سنگینی خواهند خورد و ما این قضیه را شنیدیم و با تمام غیرت و تلاش بازی کردیم و در حضور 3000هوادار قطر بازی را بردیم جالب اینجاست با یک ساعت‌ونیم تاخیر به ورزشگاه رفتیم.

سین: چه سالی به پرسپولیس آمدید؟
جیم: من سال 85 یا 86 به پرسپولیس آمدم 

سین: از خاطرات حضور در پرسپولیس بگویید؟
جیم: من با گل قهرمانی وارد شدم و با قهرمانی و دنده‌های شکسته در جام حذفی به کار خود پایان دادم،4 سال در پرسپولیس بودم که 3 قهرمانی بدست آوردیم که در یک جام در گلزنی شریک بودم و در دیگری کاپیتان بودم.

سین: چه شد از پرسپولیس جدا شدید؟
جیم: من به دلیل حمایتم از دایی مورد غضب باشگاه قرار گرفتم.

سین: آیا اینقدر که شما پرسپولیس را دوست دارید باشگاه هم به شما متعهد بود؟
جیم: متاسفانه نه و با نامهربانی از پرسپولیس رفتم.

سین: آیا خداحافظی خوبی برایتان برگزار شد؟
جیم: شما ببینید مهدوی‌کیا، کریمی، باقری با دلخوری باشگاه را ترک کردند و خداحافظی با شکوهی برایشان برگزار نکردند، آن وقت من چه انتظاری داشته باشم.

سین: الان چه حسی نسبت به پرسپولیس دارید؟
جیم: لحظه به لحظه با این تیم زندگی می‌کنم و دوستش دارمف من با خودم قرار گذاشته بودم تا زمانی که عزتم حفظ شود در فوتبال خواهم ماند و تا پارسال هم در ذوب‌آهن بودم.

سین: در حال حاضر به چه کاری مشغولید؟
جیم: من دو کلاس مربی‌گری را پشت سر گذاشتم و می‌خواهم کلاس مربی‌گری  ب را هم  بگذارنم، درحال حاضر دو آکادمی فوتبال دارم که یکی در کیش و دیگری هم در 31/6/94 در مجموعه‌ی ورزشی شهید کشوری برکزار خواهد شد که به احترام پرسپولیس آن را قرمز‌پوشان نامیدم.

سین: استعداد چقدر در یادگیری فوتبال اهمیت دارد؟ آیا تمرین‌های خالی استعداد را پر می‌کند؟
جیم: به نظر من استعداد نباشد تمرین بی‌فایده است.تمرین فقط 10 درصد توانایی را بالا می‌برد.

سین: دلگرمی سپهر حیدری به کسانی که رویایی فوتبالیست داشتن اما موفق نشدند چه خواهد بود؟
جیم: خوب ممکن است مسیر را اشتباه رفته باشند البته واقعاً سخت است چون استعداد دارند، ممکن است بعضی‌ها خوب نباشند و فقط فکر ککند خوب هستند یا واقعاً خوب‌اند و اعتماد به نفس نداشته باشند من خودم کسانی که استعداد داشته باشند به فوتبال معرفی می‌کنم و مثل کوه پشت سرشان می‌ایستم و حمایت می‌کنم.

سین: اولین حقوق شما چقدر بود؟
جیم: 6 هزار تومان. تازه کلی می‌گفتند سقف را رعایت نکردید.

سین: بارهم از خاطرات کودکی بگویید؟
جیم: من معمولاً مبصر بودم یکبار قرار شد پشت درب کلاس باشم و وقتی ناظم اومد من به بچه‌ها خبر بدهم چون ناظم ما خیلی بداخلاق بود و بچه‌ها را تنبیه می‌کرد وقتی داخل کلاس شد از من سوال کرد که چه کسی شلوغ می‌کرد، اگر حقیقت را بگویید با شما کاری ندارم من هم که دیدم اینطور است فردین بازی‌ام گل کرد و گفتم من بودم او هم به شدت من را تنبیه کرد که هیچ وقت فراموش نمی‌کنم.

سین: سابقه‌ی حضور در لیگ‌های خارجی دارید؟
جیم: سه پیشنهاد داشتم یکی از آرمینا بلافرد آلمان که با ذوب‌آهن پیمان خواهرخواندگی بسته بودم که دانشجو بودم دیگری در زمان دایی و تیم پائوک سائولیایونان و دیگری الشباب  که امسال پیشنهاد داده بود و بعد از جدایی چین و شرق آسیا بود که چون امسال مادرم روند سلامتی‌اش بهبود یافته بود ترجیح دادم که همین‌جا کنار مادرم بمانم و به مربی‌گری بپردازم.

سین: چه سالی وارد تیم ملی شدید؟
جیم: من از 2005 تا 2010 در تیم ملی بودم اما متاسفانه سه بازی ملی انجام دادم.

سین: از تحصیلات و وضعیت درسیت بگو، درس‌خوان بودی؟
جیم: بله من درس‌خوان بودم، دوست داشتم دکتر شوم اما در زمان اردو نوجوانان بود که هم درس می‌خواندم هم فوتبال بازی می‌کردم که به اشتباه امتحان هندسه‌ی 2 را دادم و به رشته‌ی ریاضی رفتم.

سین: از درس خواندن در این رشته راضی هستید؟ درستان را ادامه دادید؟
جیم: بله من بعد رشته‌ی مکانیک را خواندم و در حال حاضر دانشجوی دکترای مکانیک هم هستم، البته فوق‌لیسانس تربیت‌بدنی هم دارم.

سین: اهل موسیقی هستید؟
جیم: بله اتفاقاً در نوجوانی ارگ هم می‌زدم هنوز 3 ماه بود که نرفته بودم تا در یک مهمانی بزرگان فامیل خواستند برایشان ارگ بزنم دو آهنگ خوب زدم و آهنگ سوم را خراب کردم و دیگر دست به ارگ نزدم.

سین: رنگ مورد علاقه‌ات چیست؟
جیم: سفید و سبز. از این دو بیشتر قرمز را دوست دارم .

سین: خاطره انگیزترین سفر ورزشی؟
جیم: خاطره سفر به مکه با پرسپولیس

سین: بدترین اتفاق ورزشی؟
جیم: جدایی از پرسپولیس

سین: الگوی ورزشی شما چه کسی است؟
جیم: کریم باقری در خارج. الساندرونستا

سین: کدام لیگ را در اروپا دنبال می‌کنید؟
جیم: اسپانیا و انگلیس

سین: اهل مطالعه هستید؟
جیم: بله ولی الان کمتر و بیشتر کتاب‌های درسی و تاریخی


سین: چه غذایی را دوست دارید؟
جیم: همه‌ی غذاهار دوست دارم اما از اسفناج، گوجه و پیاز بدم می‌آید و اگر در غذا باشد آن غذا را نمی‌خورم.

سین: آشپزی می‌کنید؟
جیم: وحشتناک آشپزی خوبی دارم فقط برنج درست می‌کنم.

سین: سپهر حیدری کجا زندگی‌ می‌کند؟
جیم: سعادت‌آباد

سین: موفقیت در فوتبال در کدام پست است؟
جیم: مهاجم، مدافعان همیشه مظلوم‌اند و مورد غضب واقع می‌شوند و همیشه در همه‌ی برنامه‌ها اشتباهات آن‌ها گفته می‌شود و از کارهای خوبشان نمی‌گویند.

سین: اهل سینما رفتن هستید؟
جیم: بله ولی اواخر کمتر می‌روم، در کودکی یک فیلم کوچک هم بازی ‌کرده بودم.

سین: اگر فوتبالیست نمی‌شوید چه می‌کردید؟
جیم: والیبالیست می‌شدم چون در تیم جوانان والیبال ذوب‌آهن بودم.

سین: اگر ورزشکار نمی‌شدید چطور؟
جیم: درسم را می‌خواندم.

سین: صمیمی‌ترین دوست سپهر حیدری کیست؟
جیم: خیلی کم دوست صمیمی داشتم چون در این دوره و زمونه نمی‌شده به کسی اعتماد کرد اما محسن خلیلی، محمد منصوری از دوستان خوبم بودند که خیلی در بزگشایی آکادمی فوتبالم مرا همراهی خواهد کرد.

سین: آیا در زندگی شما معجزه رخ داده است؟
جیم: بله، 5 یا 6 بار، یکبار در دقیقه‌ی 96 توپ جوری به سرم برخورد کرد و وارد دروازده شد که اگر 100 بار دیگر با همان زاویه با سر برخورد کند وارد دروازده نمی‌شود و در دقیقه‌ی 96 و خدا کمک کرد تا باعث خوشحالی 40 میلیون هوادار پرسپولیس می‌شود و در مقابل سپاهان قهرمانی پرسپولیس رغم خورد.

سین: معجزه‌ی دیگر که باعث زنده‌ماندن شما شد چه بود؟
جیم: در سن 12 سالگی به همراه دوستم که پدرش کوهنورد بود به ارتفاع 1500 متری از کوهی که 3000 متر  ارتفاع داشت رفتم که برف و سوزان زیادی هم بود و من و دوستم به اندازه‌ی یک سانت یا دو سانت روی لبه‌ی راه رفتیم و اگر پایین را نگاه می‌کردم قطعاً زنده نمی‌ماندیم و ما دست‌هایمان را به هم دادیم و آسمان را نگاه می‌کردیم که ناگهان در آن حال پیرمردی با موی بلند و ریش‌های بلند من و دوستم را از ناخن گرفت و جان سالم به در بردیم اما وقتی پایین آمدیم دیگر آن پیرمرد را ندیدم. 

سین: تا به حال نشده رسانه‌ها شایعه‌ای در مورد شما درست کرده باشند؟
جیم: بله بسیار زیاد

سین: عصبانی می‌شوید چه می‌کنید؟
جیم: سعی می‌کنم ذکر بگویم. معمولاً دیر عصبانی می‌شود ولی وقتی عصبانی شوم بد عصبانی می‌شوم.

سین: برای آرامشتان چه می‌کنید؟
جیم: سعی می‌کنم مناجات کنم و آهنگ‌های لایت و آرام گوش کنم.

سین: آخرین باری که از ته دل خندید کی بود؟
جیم: امروز صبح به خاطر اتفاقی که در آکادمی فوتبالم افتاده بود.

سین: میانه‌ی شما با مد و تیپ چطور است؟
جیم: سعی می‌کنم شیک بپوشم. دوست دارم برند بپوشم. اما نمی‌روم مثلاً برای کمربند 2 میلیون تومان هزینه کنم. اگر چیزی خوشم بیاید هر جور که شده باید تهیه کنم.دنبال یک چیز خوب هستم.

سین: بدترین مصدومیت شما چی بود؟
جیم: در حین بازی حقیقتی  با زانو روی کمرم رفت و 5 تا از دنده‌های من از بالا شکست، 42 روز چشمانم باز بود اما از درد خوابم نمی‌برد و افتخار می‌کنم به این مصدومیت چون با تنفس مصنوعی و چشمانی اشک‌آلود و در میان تشویق هواداران با آمبولانس از ورزشگاه خارج شدم و همیشه دوست داشتم برای مردم و پرسپولیس  کاری انجام دهم.

سین: شما را با لقب خاصی صدا می‌کردند؟
جیم: بله البته من شایسته‌ی این لقب نیستم چون این لقب را بازیکن بزرگی مثل بهزادی و کلانی بود اما به خاطر آن گل معروف با لقبی که هر دو دهه‌ی فوتبال آن را می‌شناختند صدا می‌کردند یعنی سپهر سر طلایی

سین: از وسایل نقلیه عمومی استفاده می‌کنید؟
جیم: به ندرت اما به خاطر کارهای آکادمی چند دفعه‌ای از تاکسی استفاده کردم، یکبار هم از هفت‌تیر سوار مترو شدم و آن زمان تازه پرسپولیس آمدم شانس من خبرنگار روزنامه‌ی پیروزی پشت درب بود و باعث شد تا مردم هم لطف خودشان را ابراز کنند.

سین: نقطه‌ی عطف زندگی شما؟
جیم: الان مربی‌گری ، چون فوتبال رو کنار گذاشتم و دنبال مربی‌گری رفتم خیلی‌ها تصور می‌کنند که خیلی غم‌انگیز است اما من احساس می‌کنم تازه متولد شده‌ام.

سین: به دنبال خوانندگی یا هنرپیشگی نرفتید؟
جیم: نه چون استعدادش را نداشتم.


سین: فکر می‌کنید در فوتبال فساد وجود دارد؟
جیم: 100 درصد

سین: اهل خرید هستید؟
جیم: بله خرید کردن را دوست دارم.


سین: بهترین پاداش ورزشی
جیم: برای من پاداش معنوی مهم‌تر است که زدن گل قهرمانی و کاپیتان بودن در بازی که قهرمان شدیم برایم مهم است.

سین: کار دیگری به جز ورزش دارید؟
جیم: در دانشگاه تهران مرکز تدریس می‌کنم .


سین: سخن آخر 
جیم: از همه‌ی که برایم زحمت کشیدند اعم از خانواده، مربیان و به ویژه هواداران پرسپولیس تشکر می‌کنم امیدوارم بتوانم در مربی‌گری هم همانند گل دقیقه‌ی 96 آن‌ها را خوشحال کنم.


انتهای پیام/



اشتراک گذاری




مطالب مرتبط

حیدری: دست برانکو خالی است
دهه 90، دهه جهنمی پرسپولیسی‌ها/ 5 فصل و 16 کاپیتان!
خدمت در سطح ملی افتخار است/خبر مربیگری کمالوند صحت دارد
اعلام برنامه سه‌شنبه سرخپوشان
بازمانده های لیگ چهاردهم





۱۹ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۲:۲۴





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


ورزش

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن