تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):حق بزرگ‏تر خداوند اين است كه او را بپرستى و چيزى را با او شريك نسازى، كه اگر خال...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803793013




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

«خطرات و خاطرات»؛ بخش پنجاه و هشتم ماجرای ورود اولین گردشگران ایرانی به مصر


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: «خطرات و خاطرات»؛ بخش پنجاه و هشتم
ماجرای ورود اولین گردشگران ایرانی به مصر
طرف مصری با زرنگی می‌خواست قراردادی با طرف ایرانی بنویسد و نیمی از مبلغ قرارداد که تقریباً ۲۰۰ هزار دلار می‌شد دریافت کند که با این کار مخالفت کردم و گفتم شرکت‌های ایرانی وقتی پول می‌دهند که در خاک مصر باشند.

خبرگزاری فارس: ماجرای ورود اولین گردشگران ایرانی به مصر



به گزارش خبرنگار گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس، ماموریت در مصر برای دیپلماتی که در یکی از سرنوشت‌سازترین و پرحادثه‌ترین مقاطع کشور تاریخی مصر و منطقه و همزمان با بیداری اسلامی، سکان نمایندگی ایران در قاهره را بر عهده داشته است؛ می‌تواند بسیار پرخاطره باشد. خاطرات مجتبی امانی رئیس سابق دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره ابعاد مختلفی را در بر می‌گیرد. وی خاطرات خود را در قالبی داستانی روایت می‌کند. گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس اقدام به انتشار خاطرات وی کرده که پنجاه و هشتمین بخش آن از نظر خوانندگان می‌گذرد. *** یکی از اهداف مشخص شده در مأموریت سومم به قاهره، (1388– 1393) باز کردن راه ورود جهانگردان ایرانی به قاهره بود. نزدیک به سه دهه بود که پای هیچ جهانگرد ایرانی به مصر نرسیده بود. اعتقاد داشتم که ورود گردشگران ایرانی به قاهره می‌تواند بسیاری از این ذهنیت‌های غیرواقعی دو طرف و به ویژه مصری‌ها را نسبت به ایران تصحیح کند. طبیعی شدن تبادل جهانگرد بین دو کشور می‌توانست باعث نزدیکی هر چه بیشتر دو ملت شود که واضح بود قدمی در راه وحدت اسلامی بود. دشمنان جهان اسلام تلاش زیادی را برای تفرقه بین مردم مسلمان منطقه به کار می‌بردند و عوامل آنان در منطقه فعال بودند. مصر کشوری باستانی بود که دارای آثار عظیمی از سه دوره فرعونی، مسیحی و اسلامی بود. مراقد زیادی از اهل بیت علیهم السلام در مصر و به ویژه قاهره قرار داشت که می‌توانست مورد توجه جهانگردان کشورمان باشد. درباره این مراقد مطهر در خاطرات قبلی خود مطالبی را بازگو کرده‌ام. واضح بود که ورود گردشگران ایرانی به مصر، کمک بزرگی هم به اقتصاد مصر بود و مصری‌ها که بخش زیادی از اقتصادشان وابسته به جهانگردی خارجی بود، به درآمد آن نیاز مبرم داشتند، ولی حکومت مصر بیشتر به دلیل فشارهای خارجی به خصوص از سوی آمریکا، از ورود جهانگردان ایرانی جلوگیری می‌کرد و خود را از این سود سرشار محروم کرده بود. در سال‌های آخر حکومت مبارک و نیز بعد از سقوط وی، عربستانی‌ها هم در این باره به اعمال فشار به حکومت مصر پرداختند، چون بیم داشتند ورود جهانگردان ایرانی به نزدیکی دو ملت ایران و مصر کمک کند و منافع منطقه‌ای آنها را به خطر اندازد. در طول این سال‌ها، بارها موضوع ورود جهانگردان ایرانی را با مسئولان مختلف مصری و نیز در رسانه‌ها مطرح می‌کردم. واضح بود برقراری این ارتباط بین دو ملت با منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی در تضاد بود و آنها از ابزارهای خود برای جلوگیری از تحقق آن استفاده می‌کردند. با اینکه نیروی زیادی را برای اینکار صرف کردم، ولی معلوم بود حکومت مبارک به علت وابستگی‌هایش نمی‌خواهد اجازه چنین کاری را دهد. مانع اصلی هم بخش امنیتی مصر بود که به طور مستقیم از مبارک دستور می‌گرفت. بخش امنیتی مصر با بهانه‌های گوناگون با این کار مخالفت می‌کرد. بهانه‌های مضحکی مثل نشر تشیع، عملیات تروریستی و ... توسط آنها مطرح می‌شد. به زعم آنها ورود ایرانیان به مصر باعث می‌شد که مردم مصر شیعه شوند و یا ایران از این طریق به عملیات تروریستی در مصر اقدام کند. در اوایل مأموریتم به عنوان رئیس نمایندگی به قاهره و در تابستان 1389 بود که به یک برنامه گفت‌وگوی تلویزیونی در شبکه «دریم» مصر دعوت شدم. مجری برنامه یکی از مشهورترین مجریان تلویزیونی به نام «وائل البراشی» بود. بحث به روابط ایران و مصر کشیده شد. وی درباره جهانگردان ایرانی سوال کرد و من گفتم، مردم ایران دوستدار سفر هستند و سالانه میلیون‌ها ایرانی به خارج از ایران سفر می‌کنند و کشورهایی مثل عراق، سوریه، امارات، عربستان، ترکیه و ... بیشترین درآمد ایران را از جهانگردی نصیب خود کرده‌اند. آمارهایی هم در این باره گفتم. وی سوال کرد که می‌گویند ورود ایرانیان به مصر باعث شیعه شدن مردم مصر خواهد شد؟ که پاسخ دادم یعنی مردم مصر این قدر در عقیده خود ضعیف هستند که با دیدن چند ایرانی که حتی بلد نیستند به زبان عربی صحبت کنند، مذهب خود را تغییر می‌دهند؟ به راستی چه تعداد از مردم کشورهایی که نام بردم در اثر ورود جهانگردان ایرانی شیعه شده‌اند؟ مجری که پاسخی نداشت، سوال دوم را که مانند سوال اول ساخته و پرداخته ذهن بخش امنیتی مصر بود، پرسید. اینکه چه ضمانتی وجود دارد که جهانگردان ایرانی با آوردن سلاح به داخل، امنیت مصر را به هم بزنند؟ در پاسخی شبیه به پاسخ اول، گفتم بهترین ضمانت، قدرت نیروهای امنیتی مصر است، یعنی نیروهای امنیتی مصر در تامین امنیت مصر آنقدر ضعیف هستند که نمی‌توانند مانع از ورود سلاح توسط بیگانگان شوند. ضمن اینکه جهانگردان ایرانی نه به دنبال شیعه کردن مردم مصر و نه در تلاش برای برهم زدن امنیت کشوری هستند. به بینندگان برنامه توضیح دادم که سالانه میلیون‌ها ایرانی به کشورهای مختلف اروپا، آسیا و آمریکا می‌روند. کشورهای مقصد از درآمدهای ناشی از جهانگردان ایرانی سود می‌برند، آنوقت مصر با توجیهاتی غیرواقعی، خود را از این درآمد سرشار محروم می‌کند. گفتم اینگونه سخنان خنده آور و توهینی به ملت مصر است. با سقوط مبارک در 22 بهمن 1389 و باز شدن این روزنه که تحولی در روابط دو کشور رخ خواهد داد، تلاش‌های خود را در این زمینه گسترش دادم، اما به علت آن که حتی با وجود سقوط مبارک، ارتش و بخش امنیتی همچنان سلطه خود را بر مجاری تصمیم گیری درباره روابط ایران و مصر حفظ کرده بودند، همچنان با ورود گردشگران ایرانی به مصر مخالفت می‌شد. در دوره حکومت ژنرال طنطاوی که بعد از سقوط مبارک کشور را اداره می‌کرد و علیرغم تلاش زیادی که در عرصه دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای انجام شد، اتفاق خاصی در این باره نیفتاد تا اینکه محمد مرسی به عنوان اولین رئیس جمهور منتخب مصر در تیر 1391 بر کرسی ریاست جمهوری نشست. مرسی در 6 ماهه اول حکومتش چندان روی خوشی به ایران نشان نمی‌داد، اما در اواسط دوره یک ساله حکومت وی گشایش‌هایی درباره ایران نشان داد. جالب است که قبل از اینکه پیام این چرخش به ما ایرانی‌ها برسد، چند وقتی بود که تحرکات گروه‌های تکفیری مصر که شیعیان را مسلمان نمی‌دانستند، علیه ایران شدت گرفته بود. اینها می‌توانست نشانه‌هایی برای تغییر تصمیم مرسی نسبت به ایران باشد. گفتنی است که گروه‌هایی که با عنوان مبارزه با ایران و تشیع در مصر تشکیل شده بودند، دارای وابستگی‌های واضحی با بخش امنیتی و سعودی‌ها بودند. این گروه‌ها به عنوان ابزار سعودی‌ها و بخش امنیتی مصر با ایران و شیعه ضدیت می‌کردند. تظاهراتی هم که گاه در مقابل سفارت ایران برگزار می‌شد، توسط این گروه‌ها سازماندهی می‌شد. جالب بود که اواخر سال 1391 بود که این گروه‌ها تحرکاتی را علیه حضور گردشگران ایرانی آغاز کرده بودند. به نظر می‌رسید عده‌ای که در مصر منافع خود را با هرگونه تحول مثبتی در روابط ایران و مصر در خطر می‌دیدند از این گروه‌های تکفیری خواسته بودند که زودهنگام با عادی شدن روابط ایران و مصر مخالفت کنند و با آن به مبارزه برخیزند. در بهمن سال 1391 بود که بالاخره بعد از سه سال تلاش، مشخص شد که مصری‌ها با ورود گردشگران ایرانی به مصر موافقت کرده‌اند. این خبر را رئیس یک شرکت هواپیمایی که از دو سال قبل موضوع را پیگیری می‌کرد به من اطلاع داد. مصری‌ها گفته بودند که با ورود جهانگردان ایرانی به مصر و براساس یک برنامه مشخص موافقت دارند. زمینه برای سفر وزیر جهانگردی مصر به ایران مساعد بود و بلافاصله دعوتنامه‌ای از رئیس سازمان گردشگری کشورمان گرفتم و به وزیر جهانگردی مصر که نامش هشام زعزوع بود دادم و او نیز در هفتم اسفند 1391 به همراه یک هیأت 12 نفره عازم ایران شد که من نیز به دلیل اهمیت این سفر، همزمان عازم ایران شدم تا در جلسات آنان حضور داشته باشم. در این سفر قراردادی بین دو شرکت جهانگردی دو کشور امضا شد و قرار شد اولین گروه از جهانگردان ایرانی در اولین فرصت عازم مصر شوند. می‌دانستم که ایام نوروز فرصت خوبی برای این کار است و به سرعت تلاش کردم هماهنگی‌های لازم را در فرصت سه هفته‌ای که تا نوروز باقی بود، انجام دهم. ضمن آن که خبر امکان سفر جهانگردان ایرانی به مصر همانند یک بمب خبری منتشر شده بود. تطبیق انتظارات طرف مصری با خواسته‌های طرف ایرانی و نیز مصلحت کار و یافتن شرکتی که بتواند در ابتدای کار موضوع را به خوبی مدیریت کند و همچنین فرصت اندک، شرایط پیچیده‌ای را ایجاد کرده بود. طرف مصری با زرنگی می‌خواست قراردادی با طرف ایرانی بنویسد و نیمی از مبلغ قرارداد را که تقریباً دویست هزار دلار می‌شد از طرف ایرانی بگیرد. با این کار مخالفت کردم و آب پاکی را روی دست آنان ریختم که شرکت‌های ایرانی وقتی پول خواهند داد که در خاک مصر باشند. مشکلی دیگر نیز در ایران بروز کرده بود. برخی شرکت‌های ایرانی حاضر بودند برای انحصاری کردن جهانگردی مصر برای شرکت خود و به طمع سود کلان در آینده، شروط طرف مصری را بپذیرند. من نیز به آینده این روند مطمئن نبودم و نگرانی داشتم که مصری‌ها در میانه راه مانع از ادامه کار شوند؛ لذا پرداخت هر وجهی را به طرف مصری در قبل از انجام کار به مصلحت نمی‌دانستم. رقابت شرکت‌ها مشکل اصلی شده بود. طرف مصری نیز حیران شده بود که چه کند. قراردادی را برای این کار با دو شرکت ایرانی امضا کرده بود که در آن طرف ایرانی متعهد شده بود که تا یک هفته دیگر مبلغی حدود صد هزار دلار را به حساب طرف مصری پرداخت کند. اتفاقاً در مصر که خیلی کارها امنیتی است، این شرکت که از طرف وزارت جهانگردی مصر حق انحصاری ورود جهانگردان ایرانی را گرفته بود، از شرکت‌های وابسته به بخش امنیتی مصر بود. یک هفته گذشت و طرف ایرانی که کار را محکم نمی‌دید، پول را واریز نکرده بود. رئیس شرکت مصری به نمایندگی آمد و با من ملاقات کرد. صراحتاً پرسید که چه باید کنم؟ در تهران به وی گفته بودم ایرانی‌ها اگر در وقت امضای قرارداد هول شوند و قرارداد را امضا کنند، در وقت واریز پول تا وقتی مطمئن نشوند، اقدام نخواهند کرد. گفتم تردیدها درباره اینکه شما کار را نیمه تمام می‌گذارید، زیاد است. پرسید پس چاره کار چیست؟ گفتم همان که در تهران به شما گفتم، هر جهانگرد ایرانی که وارد مصر شد، در پای هواپیما پولش را از شرکت مربوطه بگیرید. چند نگرانی درباره نحوه پرداخت داشت که آن را هم حل کردیم و قرار شد اولین گروه جهانگردی در مصر را برای ایام نوروز 1392 پذیرا باشند. ادامه دارد... انتهای پیام/

94/06/18 - 11:09





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن