محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845492393
آقازادههای سینمای ایران!
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: حكایت مهراوه و ملیكا مثل شقایق و گلشیفته است. البته مهم نیست كی به كی برتری دارد، به هر حال هر كسی راه خودش را میرود اما... پولاد كيميايی/ در سايه تيز هوشی پدر تیزهوشی مسعود كیمیایی جزء ویژگیهای منحصر به فرد اوست كه در كنار دیگر وپژگیهای این كارگردان جلوه گری بیشتری دارد. پیش بینی او از شرایط روز جامعه و رفلكس زودهنگامش نسبت به اتفاقاتی كه در آینده رقم خواهد خورد نشانه ایی از همین تیز هوشی است كه جلوه بارزآن ساخت فیلم «سفر سنگ» بود. او در دوره ایی دیگر از زندگی كاریش باز هم وجهی دیگر از این تیز هوشی اش را آشكار كرد و پیش از آنكه جامعه به باوری دوباره از جوانان برسد، كیمایی چهره تازه ای از قهرمان جدیدش رو كرد. قهرمانانی كه دیگر آدمهای میانسال دهههای گذشته نبودند. او سال 74 ، یعنی دو سال قبل از واقعه دوم خرداد و ایجاد موج جوانگرایی در جامعه شمایل قهرمانش را تغییر داد و جوانانی از نسل آن دروه قهرمانان فیلمهای «ضیافت» و «سلطان» شدند وبی شك ورود این نسل تازه در فیلمهای كیمیایی زمینه ایی بود برای آنكه در سالهای بعد او «پولاد» ش را كه در آن سالها نوجوانی 16، 17 ساله بود به قهرمان اول فیلمهایش بدل كند. كیمایی آرام آرام قهرمان آینده اش را وارد دنیای فیلمهایش داد و او را خیلی بطئی از حاشیه به متن آورد. حضور كوتاه او در فیلم ناموفق «تجارت» بعدها با قرار گرفتن در كنار قهرمانانی چون «سلطان» و «امیرعلی» به تدریج تصویر قهرمان آینده كیمیایی را شكل داد. این روند منطقی كه كیمیایی پدر برای پولاد درنظر گرفته بود در «سربازهای جمعه» به نقطه ماقبل آخر رسید، یعنی همان جایی كه پس از آن میبایست او برگ برنده ایی كه سالها روی آن كار كرده بود را رو میكرد. همان گمشده ایی كه كیمایی پس از بهروز وثوقی در به در در پی یافتنش بود، هرچند در برهه ای با حضورعرب نیا و فروتن گفته شد كه او آن حلقه مفقوده را یافته، اما همكاری او با اولی دوام چندانی نیافت و دومینیز در دو همكاری آخرش با كیمیایی مجالی برای ارائه خود پیدا نكرده بود و همین موجب شد تا همگان در انتظار قهرمان جدید كیمیایی باشند و «حكم» پایان این انتظار بود. پولاد در هیبت آدمكشی حرفه ای آنچنان در قالب نقش نشسته بود كه توانست در برابر درخشش بازیگرانی مثل عزت اله انتظامی، لیلا حاتمی وخسرو شكیبایی درخشش دیگری داشته باشد. گویی در جایی كه همگان به تحسین پولاد در اجرای این نقش پرداختند. كیمایی نفسی راحت از اعماق وجود كشید. سرمایه گذاری او نتیجه داده او حالا از بابت داشتن قهرمانی با ویژگیهای مورد نظرش خیالش راحت شد و بر همین اساس است كه با خیالی آسوده نقش جوان اول «رییس» را به میسپارد و اعلام میكند كه در صورت ساخت «شریك» این پولاد است كه نقش اول فیلمش را ایفا میكند. او حالا به پاس تیز هوشی كیمیایی بزرگ تبدیل به بازیگری شده با امضای مستقل ازپدر، كه تداوم آن فقط با انتخابهای صحیح حاصل میشود. تا به این جا مخاطبان چهره او را در آثار دیگری چون «صحنه جرم ورود ممنوع» و مجموعه «مرگ تدریجی یك رویا» كه پدرش كارگردان آنها نبوده دیده است. ایفای نقش آراس مشرقی در مجموعه جیرانی او را به چهره ای شناخته شده در نزد عامه مخاطبان تبدیل كرده است. بی شك دست پیدا كردن به مخاطب عام از طریق رسانه تلویزیون هدفی است كه پولاد آن مد نظر خود قرار داده و شاید در پی اتخاذ این سیاست است كه بازی در مجموعه مناسبتی «خونمردگی» را میپذیرد. مجموعه ای كه بی شك به خاطر پخش شبانه اش مخاطبان زیادی را جذب خود خواهد كرد. لیلا حاتمی/ خارج از سایه پدر هیچگاه زیر سایه پدر قرار نداشت و زمانی اولین حضور حرفه ایی اش را در سینما تجربه كرد كه علی حاتمیروزهای آخر زندگی اش را در بستر بیماری طی میكرد ودرست در نیمههای تولید «لیلا» بود كه پدرش ازدنیا رفت. البته او پیش از آن تجربههای كوتاهی با علی حاتمی داشت كه شاخص ترین آن نقشی بود كه در دلشدگان ایفا كرد. اما «لیلا» آ غازی بود برای دوران حرفه ای لیلا حاتمی. شروعی رویایی، با یك شاه نقش كه او از آن نهایت استفاده را برد و توانست موقعیتش را به عنوان یك بازیگر حرفه ایی در سینما تثبیت كند. چهره آرام و لحن صدای او موجب شد تا نقشهای از جنس «لیلا» در ادامه به او پیشنهاد شود، اما او در میان انبوه پیشنهادهایش بازی در نقش «شیدا» را پذیرفت. اما حاتمیدر ادامه راه در تلاش بود تا شمایلی كه از او در اذهان نقش بسته را بشكند و بر همین اساس بود كه نقش زنی خیابانی را در فیلم «آب و آتش» جیرانی پذیرفت و با اجرای صحیح این نقش توانست از قالب همیشگی خود خارج شود. این فیلم اگر برای سازنده اش و یا پرویز پرستویی امتیازی نداشت، اما برای حاتمییك اتفاق تازه بود كه برایش تندیس پنجمین جشن سینمای ایران را هم به ارمغان آورد. ایفای نقش مادر پسر بچهای ده، دوازده ساله در فیلم «مربای شیرین» مرضیه برومند تلاش دیگری بود از او تا بار دیگر خود را در نقشی تازه محك بزند. او در حالی بازی در این نقش را پذیرفت كه كمتر بازیگر همسن و سال او حاضر میشد در آن شرایط نقش یك مادر را ایفا كند. «سالاد فصل»و «حكم» دیگر نقشهای متفاوت كارنامه لیلا حاتمی هستند كه او به مانند اكثر كارهایش به درستی از ایفای آنها بر آمد. او طی سالها فعالیت خود در عرصه بازیگری تجربیات دیگری چون «شاعر زبالهها»، «سیمای زنی در دوردست»، «ارتفاع پست»، «ایستگاه متروك» و... دارد، فیلمهایی كه هرچند شمای آشنای لیلا حاتمیرا در ذهن مخاطب ترسیم میكرد، اما در اكثر این آثار حاتمیبا دریافت درست از نقشها توانست وجه ای تازه به كاراكترهایش جلوه گر كند. او اخیرا تجربهای نو در فیلم «بی پولی» داشته كه باید تا جشنواره فجر در انتظار ماحصل كار او بنشینیم. گلشیفته و شقایق فراهانی / خواهران غریب خواهران فراهانی، صرفنظر از مقوله كوچكتر بزرگتری، در بازیگری هم مسیرهای متفاوتی را پیمودهاند. شقایق، در تئاتر بازیگر نسبتا خوبی نشان داده، مثلا در نمایشی كه به كارگردانی پدرش بهزاد فراهانی و برداشتی آزاد از داش آكل صادق هدایت بود، بازی خوبی از خود به نمایش گذاشت. در سینما هم، در فیلمی چون «چتری برای دو نفر» بازی متفاوت و پیچیدهای را از او شاهد بودیم، اما به هر حال، «طوطیا» یا «عشق كافی نیست» و امثال آنها چندان اعتباری برای بازیگرش به ارمغان نمیآورند. اما حقیقت این است كه سینما سنگ محك دیگری برای گلشیفته بوده است. از اولین فیلم عمرش، درخت گلابی، به راحتی میشد بارقههای استعداد را در بازی عجیب اما ملموس و طبیعیاش دید. اما به رغم همه واكنشهای مثبت، هنوز میشد نگران بود. نگران استعداد كودك و نوجوانی كه ظهور میكند اما با بلوغ و بزرگسالی دیگر نشانی از آن باقی نمیماند. اما گلشیفته متفاوت بود. پس از چند سال غیبت شاهد بازگشت دوباره او بودیم. دورهای كه «بوتیك» سرآغاز موفق آن محسوب میشد. طبیعی بود كه سینمای ایران قدم این چهره مستعد و جدید را مبارك بشمارد و از آن به بعد سیل پیشنهادها بود كه به سوی او سرازیر میشد. تقریباً هر فیلم یا سریالی كه دختری جوان را محور قرار داده بود او را میخواست. اما از بین همه آنها، «میم مثل مادر»، «اشك سرما» و «سنتوری» آثار مهمتری هستند. «م مثل مادر» قرار است اثری باشد در ستایش جایگاه مادر، اما اینكه هست یا نیست ربطی به تلاش مستقل گلشیفته برای ترسیم پرتره درد كشیده مادر ایرانی ندارد. او امضای خود را پای اثر میگذارد. یا در «اشك سرما»، او دختریست ساده، چوپانی در میان برف و كوه و توطئه و مرگ كه لطافت و معصومیتش قربانی خشونت بیرحم جنگ میشود. «سنتوری» هم جلوه متفاوتیست از چهره تیپیكال دختر شهری متوسط كه در ضمن همسر یك هنرمند هم هست. «تفاوت جنس بازی او در دوران عاشقی و بعد آن دعواهای وحشتناك خیرهكننده است. گویی بازیگر مورد علاقه ما، فیلم به فیلم، همزمان با بالا رفتن سن، پختهتر شده و غریزه شگفتانگیزش را با تجربه و تكنیك آمیخته است. حالا هم، با دیكاپریو و راسل كرو همبازی شده و اسطورهای چون ریدلی اسكات هدایش كرده كه اگر تداوم داشته باشد و بتواند با تسلط بر آن زبان و فرهنگ، خود را با شرایط سینمای فوق حرفهایهالیوود وفق دهد قطعا شایسته اسكار خواهد بود. بالاخره كمتر از شهره آغداشلو كه نیست، هست؟ میلكا و مهراوه شریفینیا / خواهران قریب * حكایت مهراوه و ملیكا مثل شقایق و گلشیفته است. البته مهم نیست كی به كی برتری دارد، به هر حال هر كسی راه خودش را میرود اما انتخابهای درست مبتنی بر استعداد و علاقه هم جایگاه خودش را دارد. ملیكا شاید چندان علاقهای به بازیگری نداشته باشد چون مهمترین نقش سینماییاش به «مهمان مامان» (1382) بازمیگردد. اما مهراوه كه او را با نقش كوتاهش در «زیر پوست شهر» میشناختیم به یكباره با «ساعت شنی» و «روز حسرت» جلوههایی دیگر از قدرت بازیگریاش را نشانمان داد؛ نقشهای پررنگ و پیچیدهای كه اجرایشان از عهده هر كسی برنمیآید. البته شاید همه نقش زن درگیر ایستاد را با پانتهآ بهرام به یاد بیاورند. چنانكه، مرد معتاد هم متبادر با نام بهروز وثوقیست، اما دقیقاً همینجاست كه ارزش كار بهرام رادان و مهراوه شریفینیا معلوم میشود. اینكه از اسطورهها عبور كنی و بتوانی نامت را به كمك استعداد و تلاش و شاید عشق به هنرت در حافظه شلوغ و سلبی مخاطب، ثبت كنی. نكته دیگر گریز از كلیشههاست تكرار در نقش زن عبوس و بداخلاق كه مشكلاتی عموماً غیرعادی دارد او را تهدید میكند. مهراوه نباید، ترانه همیشه 15 ساله باقی بماند. * باران كوثری / از تبار بانوی اردیبهشت باران كوثری، قطعاً نمونه موفق off – springهاست. كسی كه خودش را ازسایه مادرش فراتر برد و مستقلاً جایگاه ویژهاش را در سینمای ایران بهدست آورد. شاید تماشاگران «روسری آبی» فكرش را هم نمیكردند كه دختر كوچولوی شیطان فیلم، روزی به یكی از امیدهای این سینما تبدیل شود. حتی «زیر پوست شهر، هم نشان چندانی از آن «امید» و این «آینده» نداشت. اما «رقص در غبار» و پیآیندهای دیگر، اذعان سینمادوستان را متوجه استعدادی نوظهور كرد. در این میان، «خون بازی»، «روز سوم» و مجموعه تلویزیونی «صاحبدلان» نقاط اوج كارنامه باران هستند. اولی، تبدیل شده به آزمون بازیگری برای هنرمندی كه میخواهد خود را ثابت كند و البته نقشهای خاصی همیشه جواب میدهد. معتاد، عقبمانده، بیمار و... همیشه بستری برای ظهور قدرت بازیگری بودهاند و باران هم در «خون بازی» قدر این فرصت را میداند. «روز سوم» هم چالشی دریغانگیز در نقشی دشوار است. بهره درست و حرفهای از صدا و بدن و چهره، در عین محدودیتهای فیزیكی، یكی از اوجهای كارنامه باران را رقم میزند. اما و فقط یك نكته: پیشتر، از انتخاب درست گفتیم. انعطافپذیری هم یكیدیگر از رازهای بازیگران بزرگ است. فرار از نقشهای تكراری و تلاش برای دستیابی به افقهای نو. بازی در «توفیق اجباری»ها قطعاً ثمره چندانی برای یك عاشق نخواهد داشت. پگاه آهنگرانی / همچنان با كفشهای كتانی برای بودن و ماندن در هنر – صنعت – رسانه بیرحیمیچون سینما، فرزند سینماگر بودن یك امتیاز برای شروع است اما «ماندن» و «اثبات» بستگی تمام به شایستگیهای هنرمند دارد. «دختری با كفشهای كتانی» شروعی رویایی برای پگاه آهنگرانی بود. بودن میان حرفهایها و استخوان خردكردههای بازیگری و فیلمیكه حول تو میچرخد. شاید بتوان گفت او بود كه دوره جدیدی از حضور دختران نوجوان و جوان در سینمای ایران را آغاز كرد. اما حضور پگاه تا «زندان زنان» چند سالی به تعویق افتاد. این فیلم، اما بیشتر متعلق به رویا نونهالی و رویا تیموریان بود تا او. هر چند میشد تلاشش را برای درآوردن نقش به عینه دید و این دقیقاً رمز بازیگران بزرگ است. كسی نباید این «تلاش» و مرارت را ببیند، و این نقش و فقط نقش است كه باید دید و ثبت شود. پگاه چندان پركار نیست و نمیتوان با یكی دو نقش، قضاوت درستی درباره جایگاهش در بازیگری داشت. حتی «سه زن» هم نمیتواند معیار نهایی باشد. شاید، باید همچنان منتظر بمانیم. * میلاد صدرعاملی / گریز به بازیگری از میان معدود فرزندان سینماگران سینمای ایران، آنانی كه به مقولهای غیر از بازیگری پرداختهاند كم نیستند، راما قویدل، بهمن كیارستمی، سمیرا و حنا مخملباف و. ... اما میلاد صدرعاملی با آنها یك تفاوت كوچك دارد. میل به بازیگری و تجربهاش حتی برای یك بار. «من، ترانه 15 سال دارم» اولین و آخرین تجربه بازیگری او بود و گویا سنگ محكی كه راه آینده را به او نشان داد. ساخت چند مستند و آمادگی برای ورود به سینمای كوتاه و بعد حرفهای، مسیری است كه میلاد برای حضور در سینمای ایران برگزیده است. راهی كه قطعاً روشنتر از بازیگری معمولی بودن است. رضا داودنژاد / به دنبال پدر دقیقاً نمیتوان جایگاه رضا داودنژاد را در این سینما مشخص كرد. بازیگر، دستیار كارگردان و برنامهریز! سرمایهگذار! تهیهكننده، مشاور! و یا مجموعهای از همه اینها، شبیه به نقشی كه محمدرضا شریفینیا ایفا میكند! استقلال، واژه شریفیست. همانی كه نیكلاس كیج برای رسیدن به آن، حتی نامش را عوض كرد كه زیر دین عمویش، فورد كوپولای كبیر نباشد و یا آنجلینا جولی كه مدتهاست از پدرش جان وویت جلو زده. همراه پدر بودن و از نفوذ و تاثیر او برای پیشرفت در مسیر حرفه زندگی اصولا چیز بدی نیست. اما در عین حال تلاش موازی برای ساخت دنیای شخصی و استقلال هنری هم ارجمند است. خطاب این سطور، به همه off-springهاست. اعتقاد چندان به شانس و اقبال ندارم. اگر آنها دارای دارای جایگاه و اعتبار در این سینما هستند مرهون استعداد و كوشش خودشان است. حكایت پدر و مادریست كه فرزندشان را به 7 سالگی میرسانند و بعد دستشان را میگیرند و میبرندشان دم مدرسه. از آنجا به بعد خود آن بچه است كه سرنوشتش را رقم میزند. شاگرد تنبل داریم و شاگرد زرنگ و یادمان باشد فرزند آلبرت اینشتین اصلاً نابغه نبود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 681]
صفحات پیشنهادی
آقازادههای سینمای ایران!
آقازادههای سینمای ایران! حكایت مهراوه و ملیكا مثل شقایق و گلشیفته است. البته مهم نیست كی به كی برتری دارد، به هر حال هر كسی راه خودش را میرود اما. ...
آقازادههای سینمای ایران! حكایت مهراوه و ملیكا مثل شقایق و گلشیفته است. البته مهم نیست كی به كی برتری دارد، به هر حال هر كسی راه خودش را میرود اما. ...
واکنش ده نمکی به جشن سیاسی شده خانه سینما
به گزارش شبکه ایران، چهاردهمین جشن خانه سینمای ایران که پنج شنبه شب ۲۵ شهریور ... را “سایت آقازادههای عقدهای” عنوان کرده و نوشته است: سایت آقازادههای عقدهای ...
به گزارش شبکه ایران، چهاردهمین جشن خانه سینمای ایران که پنج شنبه شب ۲۵ شهریور ... را “سایت آقازادههای عقدهای” عنوان کرده و نوشته است: سایت آقازادههای عقدهای ...
نیما شاهرخشاهی: «اخراجیها 3» را هنوز ندیدهام، اما به بازی ...
فرهنگ > سینما - سایت روزنامه ایران نوشت: نیما شاهرخشاهی بازیگر جوان و ... بازی در نقش آقازادهای با شخصیت دوگانه، تجربه رویارویی با چنین شخصیتهایی را داشتهام ...
فرهنگ > سینما - سایت روزنامه ایران نوشت: نیما شاهرخشاهی بازیگر جوان و ... بازی در نقش آقازادهای با شخصیت دوگانه، تجربه رویارویی با چنین شخصیتهایی را داشتهام ...
مهران مديري و بنيامين در مقابل هم
بنیامین بهادری برای ترانه فیلم سینمایی "گرگ و میش"، مهران مدیری برای ترانه ... دهمین جشن سینمایی ـ تلویزیونی دنیای تصویر متشکل از محمد آقازاده، امیر پوریا، ... "خون بازی" با 9 مورد و فیلم های "تقاطع" و "ازدواج به سبک ایرانی" با هفت مورد ...
بنیامین بهادری برای ترانه فیلم سینمایی "گرگ و میش"، مهران مدیری برای ترانه ... دهمین جشن سینمایی ـ تلویزیونی دنیای تصویر متشکل از محمد آقازاده، امیر پوریا، ... "خون بازی" با 9 مورد و فیلم های "تقاطع" و "ازدواج به سبک ایرانی" با هفت مورد ...
آمادگی سازمان انرژیاتمی برای ثبت سینمایی پیشرفتهای هستهای
آمادگی سازمان انرژیاتمی برای ثبت سینمایی پیشرفتهای هستهای. ... ولی اكنون عرض میكنم ایشان میتوانند نامهای به دفتر روابط عمومی یا آقای آقازاده بنویسند تا شخصا آن را پیگیری كنم. ... سايت تخصصي نقد سينماي ايران با نام «منتقد» راه اندازي شد ...
آمادگی سازمان انرژیاتمی برای ثبت سینمایی پیشرفتهای هستهای. ... ولی اكنون عرض میكنم ایشان میتوانند نامهای به دفتر روابط عمومی یا آقای آقازاده بنویسند تا شخصا آن را پیگیری كنم. ... سايت تخصصي نقد سينماي ايران با نام «منتقد» راه اندازي شد ...
اظهارات البرادعی بعد از دیدار با آقازاده
اظهارات البرادعی بعد از دیدار با آقازاده. ... البرادعي گفت: اگر بتوانيم از فعاليتهاي گذشته و حال ايران شفاف سازي كنيم ميتوانيم زمينه را براي اعتمادسازي فعاليتهاي آينده ايران فراهم ... نمایش تصادفی مطالب. چهرههای سینمایی در نمایشگاه کتاب ...
اظهارات البرادعی بعد از دیدار با آقازاده. ... البرادعي گفت: اگر بتوانيم از فعاليتهاي گذشته و حال ايران شفاف سازي كنيم ميتوانيم زمينه را براي اعتمادسازي فعاليتهاي آينده ايران فراهم ... نمایش تصادفی مطالب. چهرههای سینمایی در نمایشگاه کتاب ...
کوتاه درمورد دختر 17 سالهای با 7 فرزند!!()
آقازادههای سینمای ایران! البته او پیش از آن تجربههای كوتاهی با علی حاتمی داشت كه شاخص ترین آن ... «سنتوری» هم جلوه متفاوتیست از چهره تیپیكال دختر شهری متوسط ...
آقازادههای سینمای ایران! البته او پیش از آن تجربههای كوتاهی با علی حاتمی داشت كه شاخص ترین آن ... «سنتوری» هم جلوه متفاوتیست از چهره تیپیكال دختر شهری متوسط ...
آقازاده: تا 50 هزار سانتریفیوژ ادامه میدهیم
آرضا آقازاده، رییس سازمان انرژی اتمی میگوید برنامه جمهوری اسلامی ایران در تاسیسات غنیسازی اورانیوم نطنز فقط نصب و راهاندازی سه هزار دستگاه سانتریفیوژ نیست ...
آرضا آقازاده، رییس سازمان انرژی اتمی میگوید برنامه جمهوری اسلامی ایران در تاسیسات غنیسازی اورانیوم نطنز فقط نصب و راهاندازی سه هزار دستگاه سانتریفیوژ نیست ...
آقازاده به مسكو سفر مي كند
آقازاده به مسكو سفر مي كند غلامرضا آقازاده، معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان انرژي اتمي ايران به مسكو عزيمت خواهد كرد تا درجريان مذاكرات با سرگي كرينكو، رئيس ...
آقازاده به مسكو سفر مي كند غلامرضا آقازاده، معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان انرژي اتمي ايران به مسكو عزيمت خواهد كرد تا درجريان مذاكرات با سرگي كرينكو، رئيس ...
آقازاده: 20 فروردين خبر خوش هستهاي
آقازاده افزود: در حال حاضر مسايل مالي ميان ايران و روسيه حل شده و چارچوبي پيدا كرده كه به روسها كمك مالي شود، ولي نه تنها روسيه از ايران طلبي ندارد، بلكه ...
آقازاده افزود: در حال حاضر مسايل مالي ميان ايران و روسيه حل شده و چارچوبي پيدا كرده كه به روسها كمك مالي شود، ولي نه تنها روسيه از ايران طلبي ندارد، بلكه ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها