تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 دی 1403    احادیث و روایات:  ghhhhhh
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845799727




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تحلیل «سمع و بصر» حق تعالی از منظر ملاصدرا و امام خمینی - بخش دوم و پایانی آیا صفات سمع و بصر دو صفت مستقل‌اند؟


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: تحلیل «سمع و بصر» حق تعالی از منظر ملاصدرا و امام خمینی - بخش دوم و پایانی
آیا صفات سمع و بصر دو صفت مستقل‌اند؟
با توجه به شواهد نقلی، نمی‌توان صفات سمع و بصر موجودات را عیناً به حق تعالی نسبت داد، بلکه باید این صفات را از هرگونه نقص و محدودیت و جسمانیت تنزیه نمود و آنگاه به حق تعالی نسبت داد.

خبرگزاری فارس: آیا صفات سمع و بصر دو صفت مستقل‌اند؟



  تبیین و تحلیل «سمع و بصر» در آرا صدرا و امام خمینی(رحمه الله علیه) صدرالمتألهین قبل از هر چیز، تبیین علمای طبیعی از ابصار را مخدوش دانسته، و معتقد است که در این تعاریف، علل إ‌ِعدادی با علل فاعلی خلط گردیده است. خود صدرا تعریف دیگری ارائه می‌کند مبنی‌بر اینکه: وقتی نفس از طریق بدن و تعلق به بدن با عالم طبیعت و خارج ارتباط بر قرار کرد، صورتی مماثل با مرئی و شیء خارجی را در حیطه خود (نفس) انشا می‌کند که آن صورت انشاشده، هم معلول نفس است، و هم معلوم و مبصر نفس. و نفس درحقیقت آن صورت که حاکی از مرئی و شیء خارجی است را می‌بیند. بنابراین، مرئی و شیء خارجی، مرئی بالعرض و صورتی که نفس انشا کرده، مرئی بالذات است؛ و این صورت به قیام صدوری به نفس قیام دارد، نه به قیام حلولی. نسبت این صورت به نفس، نسبت فعل به فاعل است، نه نسبت مقبول به قابل که محتاج به محل بوده و باعث کمال نفس باشد؛ بلکه این صورت، صورتی مجرد است که فقط به فاعل نیاز دارد؛ نه به ماده. و چون درحیطه نفس موجود است، پس مجرد است. و چون مجرد است، فقط به علت فاعلی و غایی متکی است؛ نه به علت مادی. دلیل دیگر بر مجرد بودن این صورت، آن است که درحالت خواب و رویاهای صادقانه نیز ابصار اتفاق می‌افتد؛ بدون آنکه به چشم ظاهری نیازی باشد. احتیاج به آلت و ادوات مادی در ابصار مربوط به آغاز پیدایش و مراحل اولیه نفس است که این احتیاج در مراحل عالیه از بین می‌رود. پس این صورت از کمالات موجود بماهو موجود است؛ نه از کمالات موجود مادی. با توجه به قاعده «معطی شیء نمی‌تواند فاقد شیء باشد»، واجب تعالی نیز می‌بایست بصیر باشد. به‌علاوه، احتیاج به کارهای فیزیکی مثل کندن و کوبیدن محکم و ... درباره «سمع»، به‌عنوان علل اعدادی نقش دارد و حقیقت سمع همان انشا نفس است که مسموع بالذات، همان صورت علمی است که به اتکا فعلی به نفس قیام دارند؛ نه به اتکا قابلی. ازاین‌رو از کمالات موجود بماهو موجود بوده، و با توجه به قاعده «معطی شیء فاقد شیء نیست»، لازم است واجب تعالی نیز سمیع باشد. (صدرالدین شیرازی، 1981: 6 / 424؛ 8 / 183 ـ 169؛ همو، 1422: 192) همچنین صدرالمتألهین پس از نقد و بررسی آرا متکلمان و نظر کسانی که سمع و بصر را ادراکی حسی می‌دانند و دیدگاه کسانی که معتقدند احساس در حق تعالی از آن جهت که از قصور مبراست، بدون آلت حاصل می‌شود و درباره ما انسان‌ها به‌علت قصور ما، بدون آلت صورت نمی‌گیرد، نظر و دیدگاه خودش را درباره سمع و بصر بیان می‌نماید. او قبلاً دو علم را برای واجب‌الوجود اثبات کرده است: یکی علم در حریم ذات به‌نام «علم اجمالی در عین کشف تفصیلی» و دیگری «علم فعلی» که بنا به‌گفته شیخ اشراق در مقام فعل است، و از آن نتیجه می‌گیرد که: «همه موجودات، در پیشگاه پروردگار حاضرند و مبصرات و کیفیات محسوسه مبصره که همان رنگ‌ها و شکل‌ها و اضواست، موجوداتی هستند که وجودشان در پیشگاه حق حضور دارد. بنابراین، بصیر بودن حق، یعنی علم به مبصرات و سمیع بودن حق، یعنی علم به مسموعات که عبارت از اصوات است.» (همان: 6 / 422) ایشان در کتاب المبدأ و المعاد، دراین‌باره می‌گوید: و بعد از آن که محقق شد که مناط جزئیت، یا احساس است و آن بدون تأثر آلت نمی‌تواند بود؛ و یا شهود اشراقی است و آن با تجرد از اجسام و تقدس از مواد منافات ندارد. و محقق شد که باری تعالی عالم است به همه جزئیات، بر وصف جزئیت و مادیت و ازجمله آنها مسموعات است از حروف و اصوات؛ و مبصرات است از اجسامی که صاحب ضوء و لونند؛ علم باری به همه آنها علمی است حضوری اشراقی، و انکشافی است شهودی نوری که به نفس ذات خودش حاصل است. پس ذاتش به این اعتبار، سمع و بصر است بدون تأویلی. (همو، 1354: 144) صدرالمتألهین در نهایت، با توجه به اینکه قائل به بازگشت سمع و بصر الهی به مطلق علم نیست، و شهود مسموعات را سمع، و شهود مبصرات را بصر می‌داند، دیدگاه شیخ اشراق را اولی و اقرب به حق معرفی می‌کند. (همو، 1981: 6 / 423) البته به‌نظر می‌آید مرحوم صدرا ابتدا مطابق نظر قول مشهور یعنی علم حصولی و ارتسامی به بیان سخن پرداخته است. مبنی‌بر اینکه علم حق تعالی به ماعدا حصولی است؛ خواه معلوم مبصر باشد یا مسموع و یا ... پس سمع و بصر نیز علم حصولی‌اند، و به علم بازگشت دارند؛ آنگاه مطابق نظر شیخ اشراق، یعنی علم حضوری و شهودی، که مورد رضایت خودش نیز است، سخن را تکمیل کرده است؛ مبنی‌بر اینکه علم شهود و حضور است، و سمع علم شهودی به مسموعات و بصر علم شهودی به مبصرات است. پس علم حضوری به سمع و بصر بازگشت دارد. صدرالمتألهین برای اثبات عقیده خود مبنی‌بر عینیت ذات و صفات الهی دلایل متعددی اقامه کرده است که مهم‌ترین آنها عبارت است از اینکه می‌گوید: اگر اوصاف کمالیه خداوند زائد بر ذات اقدس الهی باشد، ضرورتاً متأخر از مرتبه ذات خواهد بود. بنابراین، لازم می‌آید که ذات الهی در مرتبه ذات از صفات کمال خالی باشد و ذات در آن مرتبه مصداق هیچ‌یک از نعوت و کمالات نباشد. یعنی در مرتبه ذات باید عالم و قادر و حی و مرید نباشد که این امری باطل است. زیرا خداوند مبدأ و منشأ تمام خیرات و کمالات است. زیرا در غیر این صورت خداوند باید در مرتبه ذات ناقص یا مستکمل به غیر باشد که این نقص بر ذات واجب تعالی و منافی با وجوب وجود است. (همان: 6 / 133) او به‌دنبال این دیدگاه احادیث و روایاتی را که صراحتاً کمال توحید را در نفی صفات از خداوند دانسته‌اند بر نفی صفات زائده بر ذات الهی حمل کرده است، و در شرح کلام امام علی(علیه السلام) که فرمود: «و کمال الاخلاص نفی الصفات عنه» گوید: اراد به نفی الصفات التی وجودها غیر وجود الذات، و الّا فذاته بذاته مصداق لجمیع النعوت الکمالیه و الاوصاف الالهیه من دون قیام أمر‌ِ زاید بذاته الأحدیه مع أنّ مفهوماتها متغایره و معانی‌ها متخالفه، فإنّ کمال الحقیقه الوجودیه فی جامعیتها للمعانی الکثیره الکمالیه مع وحده الوجود. امام علی(علیه السلام) از این عبارت نفی صفاتی را که وجود آنها غیر وجود ذات اقدس الهی‌اند اراده فرموده است وگرنه ذات خداوند درواقع مصداق تمام نعوت و اوصاف کمالیه است، بدون فرض امری زائد که آن امر صفت کمالیه ذات محسوب شود، پس علم خداوند، قدرت و اراده و حیات او و سمیع و بصیر بودن او همه موجود به وجود ذات احدیت‌اند. با اینکه همگی این اوصاف از حیث مفهوم متغایر و از لحاظ معانی متخالف‌اند. زیرا کامل بودن حقیقت وجود در جامع بودن آن حقیقت برجمیع معانی کثیره کمالیه است. (همان: 6 / 140) حکیم سبزواری که از پیروان مکتب متعالیه است می‌گوید: «و قول حضرت(علیه السلام): «و کمال الاخلاص نفی الصفات عنه» مراد به آن نفی صفات زائده است و نه مراد نفی مطلق صفات باشد، چه وجودش بذاته مصداق نعوت جمالیه و جلالیه است، و عقلاً و اتفاقاً ذاتیست مستجمع جمیع کمالات، ... و قول حضرت که: «لشهادت کل صفه انّها غیر الموصوف ...» اشاره است به برهان بر نفی صفات زائده به‌حسب وجود به اینکه مغایرت به‌حسب وجود ترکیب است، در هویت واجب‌الوجود از وجود صفت و وجود صاحب صفت ... . (سبزواری، 1383: 54) او در منظومه حکمت چنین آورده است: «إنّ الحقیقه من صفاته بشعبتی‌ها هی عین ذاته.» تا آنجا که گوید: «اتّحدت فی الذات لا مفهوماً ککونک المقدور و المعلوماً.» یعنی همانا صفات حقیقی محض و حقیقی اضافه واجب تعالی عین ذات اقدس اوست. صفات حق تعالی در مصداق نه در مفهوم با هم متحد هستند چنان‌که تو مقدور و معلوم او هستی. (همان: 555) به‌علاوه، او به پیروی از صدرالمتألهین سمع و بصر را به علم ارجاع می‌دهد و بر آن است که: «چون علم حق تعالی به موجودات حضوری است، پس علم او سمع و بصر وی می‌باشد.» (همو، 1372: 352؛ همو، 1369 ـ 1379: 629 و 632) و نیز معتقد است که علم حق تعالی به ممکنات همان اضافه اشراقیه وی، و حضور کائنات در محضر الهی است؛ پس علم متعلق به مسموعاتش سمع، و علم متعلق به مبصراتش بصر می‌باشد. (همان: 632) ازنظر علامه طباطبایی همان‌طور که واجب تعالی علیم و خبیر می‌باشد، سمیع و بصیر نیز هست. وی سمع و بصر را همان علم به شنیدنی‌ها و علم به دیدنی‌ها دانسته، و معتقد است که این دو علم، بخشی از علم مطلق و فراگیر واجب تعالی را تشکیل می‌دهد. ایشان پس از اثبات اینکه خداوند نسبت‌به همه مخلوقات در مرتبه ذات خود و در مرتبه آن مخلوق علم دارد، بیان می‌کند که خداوند نسبت‌به شنیدنی‌ها و دیدنی‌ها هم علم ذاتی دارد، و هم علم فعلی؛ و ازاین‌رو سمیع و بصیر را می‌توان ازجهتی جزء صفات ذاتی و ازجهت دیگر در زمره صفات فعلی قرار داد. (طباطبایی، 1404: 289) امام خمینی(رحمه الله علیه) معتقد است که سمع و بصر به علم برگشت ندارد و آنها را جدا و مستقل از علم می‌داند، گرچه در آن ذات مقدس همه صفات توحیدی وجود داشته و به یک چیز برگشت کرده باشد، و آن هم همان ذات مقدس است. (امام خمینی، 1410: 63) از دیدگاه ایشان ارجاع بعضی از اسما و صفات به بعضی دیگر، ازطرف بسیاری از فلاسفه و حکما، به‌علت اهمال برخی از جهات و حیثیات می‌باشد. ایشان به‌عنوان نمونه ارجاع اراده حق تعالی به «علم به صلاح و نظام اتم» و ارجاع سمع و بصر و علم را به یکدیگر خلاف تحقیق دانسته، و از اهمال حیثیات به‌شمار می‌آورد. چنان‌که می‌فرماید: اگر مقصود از اینکه اراده به «علم به صلاح» راجع است، یا علم به سمع، یا سمع به علم، راجع است، آن است که حق تعالی دارای اراده نیست و یا دارای سمع و بصر نیست، بلکه همان «علم» را به اسم اراده و سمع و بصر خوانده‌اند، این مطلبی است بس باطل، و تقوّلی است بس فضیح. (همو، 1371: 612) ایشان برای ردّ دیدگاه مزبور این‌گونه استدلال می‌کنند: اگر این مطلب را بپذیریم اولاً لازم می‌آید که خداوند مبدأ وجود باشد، ولی دارای اراده و اختیار و همچنین دارای سمع و بصر نباشد. ثانیاً چون ملاک و معیار اتصاف خداوند به اوصاف کمالیه آن است که آن صفت برای «موجود بما انه موجود» صفت کمال باشد؛ و چون اراده از صفات کمالیه حقیقت مطلقه وجودیه می‌باشد، هرچه وجود تنزل نماید، اراده در او ضعیف می‌گردد، تا آنجا که اراده به‌طورکلی از آن سلب شود. (مثل جمادات و نباتات) و هرچه وجود رو به کمال تصاعد نماید، اراده در او ظاهرتر گردیده و قوی‌تر می‌شود؛ سمع و بصر نیز همانند اراده از کمالات موجود مطلق است. و حق تعالی متصف به آنهاست، و نیازی به ارجاع آنها به حقیقت دیگری نمی‌باشد. (همان: 613) حضرت امام در توضیح صفات سمع و بصر و کیفیت حصول آنها می‌گوید: «... و همین‌طور «سمع» و «بصر» نیز به‌ حسب تحقیق به تصدیق از کمالات موجود مطلق است؛ و حقیقت سمع و بصر متقوم به آلات جسمانیه و از علوم مقید به آلات و ادوات نیست، بلکه احتیاج به آلات در ظهور سمع و بصر نفس است در عالم طبیعت و مُلک بدن؛ چنان‌که، در علم نیز به‌حسب ظهور در مُلک طبیعت احتیاج به ام‌الدماغ دارد، و این از نقص عالم طبیعت و ملک است، نه نقص علم و سمع و بصر.» (همان) بنابرین، از دیدگاه امام خمینی، «سمع» و «بصر»غیر از علم بوده، و از کمالات مطلق وجود می‌باشند. و ازاین‌رو اثبات آن دو صفت برای باری تعالی که مبدأ وجود و منشأ و سرچشمه کمال هستی است، لازم است. ایشان در نهایت دیدگاه خود را درباره صفات حق تعالی و ازجمله سمع و بصر این‌گونه بیان می‌کند: حق تعالی جلّ جلاله دارای جمیع کمالات و مستجمع جمیع اسما و صفات است؛ بدون آنکه یکی از آنها به دیگری راجع باشد؛ بلکه هریک به حقیقت خود بر ذات مقدسش صادق باشد. سمعش و بصرش و اراده‌اش و علمش همه به معانی حقیقیه است؛ بدون آن که کثرت در ذات مقدس به‌وجهی از وجوه لازم آید. (همان: 614) البته ایشان نظر کسانی که صفات سمع، بصر و علم را به یکدیگر ارجاع می‌دهند را از زاویه‌ای دیگر مورد بحث قرار می‌دهند، و می‌گویند: اگر مقصود آنان که اراده و سمع و بصر را به علم، یا علم را به آنها ارجاع می‌کنند، آن است که علم و اراده به حیثیت واحده برای حق ثابت، و سمع و بصر و علم در ذات مقدس حق حیثیات مختلفه ندارند، این مطلبی است حق و موافق برهان؛ ولی اختصاص به این اوصاف وجهی ندارد؛ بلکه مطلق اوصاف به حقیقت وجود صرف راجع است؛ و این معنی منافات ندارد با اثبات اوصاف مختلفه متکثره برای ذات حق، بلکه موکد آن است؛ زیرا که به‌وضوح پیوسته که هرچه وجود به وحدت نزدیک‌تر باشد، و از افق کثرت بعیدتر و مبراتر باشد، جامع‌تر است نسبت‌به اسما و صفات؛ تا آنکه به‌صرف وجود و حقیقت بسیطه واجبه ـ جلّت عظمته و عظمت قدرته ـ رسد که غایت وحدت و بساطت است، و مستجمع جمیع کمالات و جامع تمام اسما و صفات است، و تمام مفاهیم کمال و معانی جمال و جلال به حقیقت بر او صدق می‌کند، و صدق آنها بر ذات مقدس، احق و اولی است به جمیع مراتب احقیت و اولویت. (همان: 613) تطبیق و بررسی آرای صدرا و امام خمینی(رحمه الله علیه) درخصوص سمع و بصر چنان‌که مشاهده شد ـ با رویکردی وجودشناختی ـ هر دو متفکر برآنند که در مقام اجمال، ذات به‌نحو بسیط واجد هرگونه صفات کمال می‌باشد. یعنی مصدر و منشأ همه آنها تنها ذات است که مستجمع جمیع کمالات وجودیه است. لیکن، در مقام تفصیل، آرای صدرا و امام خمینی متفاوت می‌باشد. توضیح اینکه: صدرا همچون ابن‌سینا و دیگران، هریک از صفات «سمع» و «بصر» را همچون «اراده ذاتی» به علم الهی ارجاع داده و معتقد است که محصول و غایت سمع و بصر همان آگاهی و اشراف ذات حق، بر مسموعات و مبصرات است که هردو از سنخ علم باری نسبت‌به اشیاند. اما از دیدگاه امام خمینی(رحمه الله علیه) این روش، چیزی جز اهمال حیثیات و خصوصیات مندرج در هریک از این صفات نمی‌باشد. ایشان در واقع برآنند که الغای خصوصیت «سمعیت» و «بصریت» و ارجاع آن دو به علم، امری است که فاقد دلیل کافی بوده،‌ و منطق استواری از آن حمایت نمی‌کند. ضمن اینکه او نیز همچون صدرا بر بی‌نیازی ذات حق در اتصاف به این صفات از استلزامات مادی نظیر عضو شنوایی و یا بینایی تأکید می‌ورزد؛ و معتقد است که ذات حق ار هرگونه مادیت و ترکیب مبرا و منزه است. بنابراین، از منظر امام خمینی الغای خصوصیت هر یک از سمع و بصر و ارجاعشان به علم فاقد دلیل عقلی است و ازسوی دیگر ارجاع این دو صفت، نظیر سایر صفات کمال و جمال الهی به ذات با حیثیت واحد برای حق‌تعالی ثابت بوده، و چنین نیست که این صفات در ذات مقدس الهی دارای حیثیات مختلفی بوده ترکیب در ذات را سبب گردند. به‌عبارت دیگر وی براساس قاعده بسیط‌الحقیقه که متکر بر برهان عقلی است، ذات حق را مستجمع جمیع اسماء و صفات دانسته، بی‌آنکه ناگزیر شود یکی را به دیگری ارجاع داده، مرتکب اهمال جهات و خصوصیات هریک از اوصاف گردد. نتیجه آنچه از مجموع سخنان گذشته حاصل شد اینکه؛ اولاً: نخستین مرجع صفات «سمع و بصر» برای حق تعالی آیات و روایات است. ثانیاً: حکیمان و متکلمان درباره اینکه صفات سمع و بصر دو صفت مستقل‌اند یا اینکه به صفات دیگر بازمی‌گردند، اختلاف‌نظر دارند. همچنین با توجه به شواهد نقلی، نمی‌توان صفات سمع و بصر موجودات را عیناً به حق تعالی نسبت داد، بلکه باید این صفات را از هرگونه نقص و محدودیت و جسمانیت تنزیه نمود و آنگاه به حق تعالی نسبت داد. به‌علاوه، سمع و بصر را می‌توان یک معنای عریض و ذو مراتب دانست که مرتبه اعلای آن مختص واجب تعالی، (ازاین‌رو که این دو صفت کمال‌اند و ذاتی که مستجمع جمیع کمالات وجودی است، البته از آنها خالی نیست)، و مراتب مادون آن به سایر موجودات اختصاص دارد. ملاصدرا با توجه به قاعده: «معطی شیء فاقد شیء نیست» و قاعده «علم اجمالی در عین کشف تفصیلی» و نیز با روشی نزدیک به روش حکیم سهروردی به اثبات صفات سمع و بصر می‌پردازد و همچون شیخ اشراق هر دو را به صفت علم ارجاع می‌دهد. امام خمینی(رحمه الله علیه) همراه و هماهنگ با ملاصدرا به عینیت ذات و صفات حق ـ تعالی ـ قائل است. لیکن، ارجاع این دو صفت به علم را رد می‌کند. حضرت امام برخلاف ملاصدرا، صفات سمع و بصر را مستقل از صفات دیگر می‌داند. نکته دیگر اینکه در متون دینی علاوه‌بر صفات سمع و بصر، اسامی دست و پا و صفت تردد به حق تعالی نسبت داده شده است و این معنا نباید موهم فرض جسمانیت برای ذات پاک خداوند گردد. همچنین، محققان اسلامی درمیان حواس ظاهری که درباره حق تعالی به‌کار رفته، نسبت‌به حواس بینایی و شنوایی توجه بیشتری داشته‌اند، و برخی از متفکران آن دو را ـ به‌جهت صبغه اجتماعی داشتن‌شان ـ بیش از سایر صفات مورد توجه دانسته‌اند. منابع و مآخذ قرآن کریم. نهج‌البلاغه. ابن حنبل، احمد، بی‌تا، المسند، بیروت، دارصادر. امام خمینی، سید روح‌الله، 1371، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام  خمینی(رحمه الله علیه). ـــــــــــــــ ، 1410 ق، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، تهران، مؤسسه پاسدار اسلام. بخاری، محمد بن اسماعیل، 1401 ق، الصحیح، بیروت، دارالفکر. تفتازانی، سعدالدین، 1409 ق، شرح المقاصد، (دوره 5 جلدی)، قم، انتشارات الشریف الرضی. جرجانی، سید شریف، 1370, شرح المواقف، تصحیح بدرالدین نعسانی، قم،انتشارات الشریف الرضی. حسن‌زاده آملی، حسن، 1374، کلمه علیا در توقیفیت اسما، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم. حلی، یوسف بن علی، 1417 ق, کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تحقیق حسن حسن‌زاده آملی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، بی‌تا، المفردات فی غریب القرآن، تصحیح محمد سید کیلانی، بیروت، دارالفکر. سبزواری، هادی، 1372، شرح السماء الحسنی، تحقیق دکتر نجفقلی حبیبی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران. ـــــــــــــــ ، 1379 ـ 1369، شرح المنظومه، تصحیح و تعلیق حسن حسن‌زاده آملی، تهران، نشر ناب. ـــــــــــــــ ، 1383، اسرار الحکم، تصحیح کریم فیضی، قم، مطبوعات دینی. سهروردی، شهاب‌الدین یحیی، 1396 ق، المشارع و المطارحات؛ مندرج در مجموعه مصنفات، تصحیح هنری کربن، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران. ـــــــــــــــ ، 1397 ق، حکمه الاشراق؛ مندرج در مجموعه مصنفات، تصحیح هنری کربن، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران. شیرازی، قطب‌الدین، 1380، شرح حکمه الاشراق سهروردی، به اهتمام عبدالله نورانی و مهدی محقق، تهران، مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران و دانشگاه مک گیل. صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، 1354، المبدأ و المعاد، تصحیح سید جلال‌الدین آشتیانی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران. ـــــــــــــــ ، 1360، الشواهد الربوبیه، مشهد مقدس، المرکز الجامعی للنشر، چ 2. ـــــــــــــــ ، 1422 ق، شرح الهدایه الاثیریه، تصحیح محمد مصطفی فولادکار، بیروت، مؤسسه التاریخ العربی. ـــــــــــــــ ، 1981 م، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی. طباطبایی، سید محمدحسین، 1379 ق، المیزان، تهران، مطبعه الحیدری. ـــــــــــــــ ، 1404 ق، نهایه الحکمه، قم، مؤسسه النشر الاسلامی. طبرسی، ابوعلی فضل بن حسن، 1371، جوامع الجامع، تهران، انتشارات دانشگاه تهران. ـــــــــــــــ ، 1408 ق، مجمع البیان، لبنان، بیروت، دارالمعرفه. کلینی، ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحق رازی، 1362، الکافی، تهران، انتشارات اسلامیه. مجلسی، محمدباقر، 1362، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه. مظفر، محمدحسن، 1422 ق، دلایل الصدق، قم، موسسه آل‌البیت(علیهم السلام). معتزلی، قاضی عبدالجبار، 1422 ق، شرح اصول الخمسه، بیروت، دار احیاء التراث العربی. یثربی، سید یحیی، 1380، عرفان نظری، قم، انتشارات بوستان کتاب. بهادر مهرکی: استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علوم پزشکی شیراز. علی‌محمد ساجدی: استادیار دانشگاه شیراز. فصلنامه علمی ـ پژوهشی اندیشه نوین دینی 36 انتهای متن/

94/06/16 - 03:21





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن