واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
سوریه بستر تحقق راهبردهای منطقهای مسکو در غرب آسیا
آنچه که ارزش سوریه را در نگاه روسیه دوچندان کرده حفظ دریای مدیترانه و پایگاه نظامی طرطوس، حفظ ایران به عنوان متحد و دوست خود در منطقه و جلوگیری از ورود تروریست¬ها به مرزهای مسلمان نشین روسیه است.
خبرگزاری فارس ـ گروه بینالملل / باشگاه خبری توانا؛ رحیم راستنسب: بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سیاستمداران روس برآن شدند تا علاوه بر پیگیری راهبرد پیشین خود در منطقه غرب آسیا، نفوذ سیاسی و اقتصادی بیشتری در این منطقه داشته باشند که از جمله دلایل عمده این تلاش، میتوان در وهله اول حضور آمریکاییها در غرب آسیا و اشغال عراق و افغانستان و در مرتبه دوم وجود ذخایر زیاد نفت و گاز در این منطقه اشاره کرد. اشغال عراق و افغانستان توسط آمریکا باعث افزایش روزافزون احساسات ضدآمریکایی شد و شاید بتوان آن را برگ برندهای برای حضور و نفوذ بیشتر مسکو در این منطقه برشمرد چرا که با پیدایش احساسات ضدآمریکایی و به موازات آن افزایش روزافزون بیداری اسلامی در کشورهای عربی- اسلامی اقبال روسیه را برای نفوذ سیاسی بیشتر فراهم کرد. برخلاف نگاه ایدئولوژیکی و مارکسیستی شوروی به غرب آسیا و همچنین سیاست آنها در زمان جنگ سرد برای مقابله و محدود کردن نفوذ آمریکا در این منطقه، فدراسیون روسیه همزمان با تحولات منطقهای و بیداری اسلامی، با توجه به درسی که از لیبی گرفت همواره سعی کرده تا سیاست بیطرفی خود در قبال تحولات لیبی را در سوریه تکرار نکند. خبرگزاری «راشا پیپل» در این زمینه مینویسد: «روسیه نمی خواهد اشتباهی را که در جریان لیبی مرتکب شد در قبال سوریه و دیگر کشورهای غرب آسیا و آسیای میانه انجام دهد به همین دلیل سعی میکند نفوذ خود را در منطقه حفظ کرده و اجازه ندهد که سوریه همانند لیبی به دست غرب بیفتد.» بعد از شدت گرفتن تحولات، روسیه با توجه به ارتباط سنتی خود با جریانهای سیاسی و غیر دولتی خُرد منطقه، سعی در بهبودی تعامل با حزبالله، حماس و سایر جریانهای مقاومت اسلامی همراستای با سیاستهای ایران داشته است که از قضا حمایتهای روسیه از سیاستهای ایران و مسائل سوریه، مبدل به یکی از زمینههای بروز شکاف و اختلاف بیش از پیش میان روسیه و غرب شده است. نگاه روسیه به سوریه نگاهی بلند مدت و راهبردی است. یکی از مسائل کلانی که باعث میشود سوریه در نگاه مسکو از اهمیت فوقالعادهای برخوردار باشد مسئله دریای مدیترانه است؛ روسیه با تغییر دولت در مصر عملا شمال آفریقا را به عنوان یک پایگاه نظامی سنتی از دست داد و در این منطقه در موضع ضعف قرار گرفت. در مرزهای غربی نیز تحولات بالکان گامی بسوی تضعیف روسیه بود و این تحولات در مجموع باعث نگاه راهبردی مسکو به سوریه بهعنوان حوزهای برای نمایش قدرت شد. از سوی دیگر مسکو همواره سعی کرده در تحولات سوریه به جای حضور نظامی به ایفای نقش بینالمللی خود بپردازد. از آنرو که حفظ سوریه برای مسکو دارای اهمیت حیاتی است، در استراتژی خود راه تعامل و مذاکره را برای حفظ دولت سوریه پیشنهاد داده و برای دفع حضور واشنگتن تنها راه حل ممکن در شرایط کنونی را تعامل و مذاکره دولت اسد با غرب و کاخ سفید میداند، خبرگزاری راشا پیپل درباره اهمیت سوریه برای مسکو مینویسد: «سوریه برای کرملین میدان رقابت با کشورهای غربی و آمریکا است و روسیه سعی دارد تحت هر شرایطی سوریه را حفظ کند تا قدرت منطقهای خود را به اثبات برساند.» و از آنجا که ایران شریک راهبردی روسیه در منطقه بهشمار میرود، سیاستمداران روسیه تلاش میکنند سوریه را به عنوان جبهه مقابله با غرب حفظ کنند. چرا که در صورت از دست رفتن سوریه، به احتمال زیاد هدف بعدی غرب، تسلط بر ایران است. پایگاه خبری راشا پیپل با اشاره به این موضوع مینویسد: «روسیه تلاش میکند سوریه از محور مقاومت خارج نشود. چرا که بعد از آن نوبت ایران خواهد بود و غرب تلاش میکند بین این دوکشور فاصله بیندازد و ایران را به سرنوشت سوریه دچار کند.» در این میان، استقرار سامانه سپر موشکی ناتو در نزدیکی مرزهای روسیه، بر اهمیت سوریه میافزاید و از آنجا که روسیه حضور ناتو در منطقه را تهدیدی علیه منافع ملی خود میداند، اشغال سوریه توسط تروریستها و غرب را نوعی دخالت در حوزه سنتی خود تعبیر کرده و در پاسخ به این تهدید آرایش نظامی خود درحوزه جنوبی دریای سیاه و قفقاز شمالی و جنوبی را تغییر داده است. کارشناسان معتقدند با توجه به همجواری روسیه با غرب آسیا امنیت کرملین متأثر از امنیت این منطقه است و بنابراین هرگونه بینظمی و اختلال در صلح و ثبات منطقه بر امنیت روسیه تاثیرگذار خواهد بود و این کشور را درگیر منازعات فرسایشی میکند. از طرفی وجود بیش از 20 میلیون مسلمان در مرزهای جنوبی روسیه و ترس از نفوذ تروریستهای تکفیری در این مناطق بر دغدغههای امنیتی این کشور افزوده است. روسیه به تجربه دریافته که ارتباط غرب با گروههای تروریستی القاعده و طالبان در افغانستان، گروه مبارز چچنی در قفقاز و داغستان در دهه 1980و 1990 میلادی امروز نیز به واسطه حمایت های ترکیه و عربستان از داعش به نمایندگی از غرب برای تغییر مرزهای جغرافیایی غرب آسیا در حال انجام است. لذا با توجه به وجود جمعیت بالای مسلمانان در روسیه، بستر لازم برای آسیب پذیری این کشور نیز وجود دارد. این نگرانی آنجا تقویت میشود که شورشیان منطقه قفقاز شمالی از یک سو با توجه به گرایشات سلفی ـ وهابی و همسویی با القاعده، مسکو را دشمن درجه یک خود میدانند و از سوی دیگر تجربه همکاری با گروهکهای دستپرورده با غرب را نیز در کارنامه دارند، لذا روسیه با علم به ظرفیتهای بالای این گروهها در ورود و دامن زدن به درگیریهای فرقهای سعی در دور کردن تروریستها از مناطق مرزی مسلمان نشین خود دارد. صرف نظر از ارتباط اقتصادی روسیه و سرمایه گذاری بالغ بر دو نیم میلیارد دلار در سوریه و سود بازار فروش تسلیحات به دمشق، تسلط روسیه بر منابع نفت و گاز دریای مدیترانه و شمال آفریقا به عنوان برگ برندهای است که روسیه از آن به عنوان ابزاری برای مهار طرف غربی استفاده میکند. در حوزه نظامی نیز پایگاه طرطوس در سوریه و سواحل مدیترانه که به منظور صیانت از منافع روسیه به عنوان پایگاهی دفاعی و امنیتی مطرح است یکی دیگر از عوامل نگاه راهبردی به منطقه شامات است. بنابر آنچه گفته شد، بهنظر میرسد آنچه که در مقطع کنونی از تحولات غرب آسیا برای روسیه در اولویت قرار دارد حفظ سوریه بهعنوان کشوری راهبردی برای رسیدن به اهداف مسکو در غرب آسیا به دلیل دارا بودن منابع انرژی دریای مدیترانه و حفظ پایگاه نظامی خود در این منطقه و مقابله و نفوذ با ورود گروههای تروریستی به این کشور است. هرچند از دیگر دلایل تلاش مسکو برای حفظ سوریه نمیتوان بهسادگی از ارتباط ایران و روسیه و تلاش دولت کرملین برای جلوگیری از سقوط روسیه و در نتیحه حفظ ایران در چرخه اتحاد با روسیه گذشت. انتهای پیام/
94/06/14 - 17:04
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]