محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845533457
پوسترهای ما خستگی را از تن رهبری درآورد
واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
پوسترهای ما خستگی را از تن رهبری درآورد
شناسهٔ خبر: 2904028 - شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۸
مجله مهر > گزارش ویژه
مدتهاست پوسترهای معروفی را در سطح شهر و فضای مجازی می بینیم ولی از طراحان این پوسترها اطلاع چندانی نداریم. به سراغ سیدمحمدرضا میری رفتیم تا روایتی از نقاشی های امام تا پوسترهای غواص را بشنویم. مجله مهر - فاطمه حکیمی: این روزها اسم نهضت مردمی پوستر انقلاب با احیای گرافیتی و طراحی پوسترهای معنادارشان بر سر زبان ها افتاده به سراغ سید محمد رضا میری دبیر این نهضت رفتیم تا از حال و هوای خودش برایمان بگوید که چطور این همه راه تا گرافیست شدن آمده است: سید محمد رضا میری متولد سال ۵۵ است و در خانواده ای درگیر انقلاب و جنگ بزرگ شده. در جمعی که به مسائل انقلاب اهمیت می داده اند و اتفاقات آن دوران برایشان حساس و سرونوشت ساز بوده است. «خانه ما پاتوق این حرف ها بود.»خانه ای که اعضایش مشتری پروپاقرص روزنامه های مختلف و نشریاتی مثل امید، نهال، پیام و مکتب بوده اند و محمد رضای کوچک هم با عکس ها و تصویر سازی های این مجله ها مشغول وسرشار شده است.
کارم را با نقاشی های امام خمینی شروع کردماز همان سنین کودکی مثل خیلی از هم سن و سالهای خود، علاقه زیادی به امام خمینی پیدا می کند و با همان روحیه لطیف کودکانه مشغول جمع کردن عکس های امام می شود. «دیوار یکی از اتاق های خانه مان پر شده بود از پوستر ها و عکس های حضرت امام آن هم در یک دوره ای که عکس جرم بود و کمتر پیدا میشد اما من به هر حیله ای بود به دستشان می آوردم. یادم هست یک عکس آنالوگ چاپی از امام در سنین قبل تبعیدشان در طاقچه منزل یکی از آشنایان بود توی همان عالم کودکی آنقدر گریه کردم و بهانه گرفتم تا آن را به من دادند!»شاید اگر بگوییم امام خمینی نقطه عطف در زندگی محمد رضای میری است اشتباه نگفته باشیم. همیشه پیگیر عکس ها و پوستر های جدید از امام بوده و اصرار می کرده تا برایش بخرند و دلش می خواسته از روی شان نقاشی کند.بعد هم با آنها کاردستی درست می کرده و به هم چسبانده است.در سالهایی که خیلی از خانواده های مذهبی در خانه شان تلویزیون نداشتند، بعد از دیدن آن همه فقط عکس، برای اولین بار فیلم امام را از تلویزیون خانه همسایه می بیند. ورود امام به فرودگاه مهر آباد... حالا با ذوق عجیب تری مینشیند و این تجربه شیرین را برای خودش تکرار می کند. سعی می کند امام را نقاشی کند و انقدر این کار را تکرار می کند تا به یک نقاش کوچک از تصویر امام تبدیل می شود. «فقط دلم می خواست چهره امام را بکشم بعد ازآن هم چهره بیشتر می کشیدم و هنوز هم بهترین حس و حال هایم در مواقعی است که چهره امام را نقاشی می کنم.» اتفاقی که نقاش پرتره شدنش را مدیون آن می داند.سه ساله که بوده آنقدر بی تاب دیدار امام می شود و اصرار می کند تا خانواده خود را برای دیدار بکشاند به قم. «وقتی رفتیم قم آنقدر جمعیت زیاد بود واحتمال خطر جانی میرفت که خانواده ام به جای دیدار امام سر من را با یک پوستر که پر از عکس های امام بود شیره مالیدند.» می خندد و ادامه می دهد: «بنابراین به جای دیدن خودشان به پوسترشان رضایت دادم!»
پدرم نقاشی هایم را می خریداو از مرحوم پدرش به عنوان بزرگترین مشوق یاد می کند: «کارهای من را در مهمانی ها به بقیه نشان می داد یا حتی نقاشی هایم را به چند ریال از من می خرید ، و من به شدت با این کارهایشان احساس شخصیت می کردم.»«برادرم در جبهه با یک نفر عقد اخوت بسته بود. به او می گفت داداش مهدی. ما هم همینطور صدایش می زدیم. یکبار خواست با هم مسابقه بدهیم. پیشنهاد من نقاشی چهره امام بود. و طبیعی بود که من برنده شدم! و چقدر خوشحال بودم. و خدا می داند الآن که سی و چند سال از شهادتش می گذرد، چقدر از این خوشحالی شرمنده ام. من موضوع نقاشی ام امام بود. و داداش مهدی موضوع زندگی اش...»همان دوران ابتدایی کار هنری را شروع می کند به فعالیت هایش ادامه می دهد و آن را به اوج می رساند جنگ که می شود چند تا از نزدیکان و دوستان برادرش به شهادت می رسند و آقای میری بازهم شروع می کند به جمع آوری عکس ها ونقاشی از روی چهره هایشان. اما چیزی که نقطه پرش او محسوب می شود ارتحال امام است :«ارتحال امام خیلی ها را تحت تاثیر قرار داد. من هم در عالم بچگی بقدر خودم تاثیراتی گرفتم. آن زمان دوم راهنمایی بودم. ما امام را خیلی دوست داشتیم در فضای عشق به امام تنفس کرده بودیم. حتی فکرش را هم نمی کردیم بعدش می شود زنده ماند و زندگی کرد وقتی خبر فوت امام آمد گریه کنان به طبقه دوم منزل مان رفتم برای دیدن همان عکس قدیمی آنالوگ امام. و خدا می داند دیدن آن عکس چقدر آرامم کرد.»
سید محمد رضا میری از آن دسته آدم هایی است که در نوجوانی هرسال پول هایش را جمع می کرد تا موقع سالگردهای امام خمینی که می شود هرچه روزنامه و ماهنامه و مجله برای آن تاریخ هست را بخرد و این کار او را با فضای رسانه و مطبوعات آشناتر کرد.«از این مجلات مطالبی را می بریدم و بریده ها را در یک دفتر می چسباندم و کارهایی می کردم که بعد ها فهمیدم در واقع مشق گرافیک است!»نقاش آموزش پرورش شدم«معلم هنر ما در راهنمایی از وقت و پولش برای ما مایه می گذاشت. آقای شرفی با سرمایه ی خودش برای ما امکان تجربه تکنیک های مختلف را فراهم می کرد و برایمان نمایشگاه می گذاشت و به نمایشگاه می بردمان. من و خیلی ها مدیون دست و دل بازی و ذوق او هستیم.» سید محمدرضا میری می رود رشته ریاضی و در کنار درس به کارهای فرهنگی هم می پردازد. «یکی از شیرین ترین کارهایی که آن موقع می کردیم طرح «کاد» بود آن زمان دانش آموزان ۵ روز می رفتند مدرسه و ۱ روز باید می رفتند سرکار .» به کارگاه پدرش می رود تا مشغول شود اما با اصرار معلم های دوره راهنمایی برای طرح کاد وارد واحد هنری اداره آموزش پرورش می شود و فصل جدیدی در زندگی سید محمد رضا میری رقم می خورد. فصل ورود به کارهای جدی و بزرگ. خیلی زود می شود نقاش و طراح گرافیک یکی از ادارات آموزش پرورش مشهد. «آن زمان کار گرافیکی را با تکنیک های همان دوره که چاپ تراکت دستی با استنسیل و فوتک و برش یونولیت و کارهای گرافیتی و شابلون و تابلو نقاشی بود انجام می دادیم. برای اولین بار برای نقاشی تبلیغاتی به مواد جدیدی مانند رنگ های تمام پلاستیک دست زدم. درسالهای بعد این تجربه ها گسترش پیدا کرد و وارد فضاهای تشکلی و هیئت و نشریه نگاری شدم .»آن قدر این کار هارا دوست داشته که اگر بخاطر بارش برف مدارس تعطیل می شد، او پیاده می رفته تا به محل کارش برسد. تابستان ها هم همیشه در آنجا مشغول بود. «کار تبلیغاتی و هنری انقدر برایم اهمیت داشت که احساس می کردم اگر یک روز نروم واحد هنری آنجا ،آموزش و پرورش و امور تربیتی از هم فرو می ریزد!»دوران خدمت شروع می شود. آنجا هم خیلی اصرار دارد کارهای هنری انجام دهد وبالاخره به آنها ثابت می کند که کار بلد است و میرود توی قسمت انتشارات و تبلیغات. «آنجا ابزار بیشتری دم دستم بود و کارهای بزرگتری تجربه کردم. از طرفی دورادور آثار نقاشی استاد زهرا جهانپور و شخصیت خود ایشان خیلی روی من تأثیرگذار بود. سربازی به قدر یک دانشگاه به من کار آموخت.»آقای میری دیوارهای زیادی را کار کرده و عکس امام و رهبر را روی آن کشیده :«با دوستم که دل بزرگی داشت و کارهای بزرگ می گرفت یک دوره مثل دوقلوها با هم بودیم و شبانه روزی کار می کردیم. گاهی روزها بالای داربست، چهره امام و شبها داخل کارگاه چهره شهدا... روزانه سه چهار ساعت خواب داشتیم. !»
نقاشی ها را مجبور بودیم پاک کنیم از اول بکشیم!در پادگان هم خیلی تلاش می کند که ثابت کند می تواند کارهای بزرگ انجام بدهد برای همین درهوای زمستانی وبرفی شب عید درحالی که همه برای مرخصی سرو دست می شکستند تا لحظه سال تحویل با خانواده هایشان باشند سید محمد رضا میری با دوستش پای نقاشی دیواری شان مانده تا نقاشی را تمام کنند:«آن شب برف میبارید و هوا خیلی سرد بود خودمان را با یک پیت حلب روغن گرم نگه داشته بودیم کار که تمام شد با خیال راحت رفتیم لباس عوض کنیم تا برویم بعد از ۲۰ دقیقه که برگشتیم دیدیم مسیر باد عوض شده و برف می خورد به نقاشی و حرارت آتش آن را آب می کند و رنگ ها را می شوید و می آورد پایین به طوری که کل دیوار خط کشی شده بود. برای همین مجبور شدیم برویم و سه چهار روز مانده به پایان تعطیلات برگردیم تا قبل از تمام شدن تعطیلات آن را تمام کنیم.» اما تمام این سختی ها را شیرینی کار می داند. در همین دوره است که به گفته خود او راه جدیدی برایش باز می شود راهی که اورا خیلی بیش تر از پیش متصل به شهدا و خانواده هایشان می کند. «بیلبورد های کوچکی در شهر بودند که عکس شهدای بسیجی که کم تر شناخته شده بودند را روی آن نقاشی می کردند ودنبال نقاش می گشتند .»
برای سید محمد رضا این کارها تجربه های شیرینی بوده و اورا مرد کارهای بزرگ کرده است. «روزی دوتا پرده ۸ متری باید می کشیدم در کادر عمودی که کادر خاص و متفاوتی است و ترکیب زدن روی آن هم سخت تر است .من اصرار داشتم که هر شهید را با توجه به خصوصیات و عملیاتی که در آن شهید شده و نشانه هایش طرح بزنم . گاهی سفارش دهنده می گفت عکس شهید را بکش، پشت آن هم یک غروب بزن چرا انقدر خودت را اذیت می کنی؟ اما من طرح ابداع و ترکیب می کردم.»کارهایی که وقتی آقای میری آنها را نشانم میدهد نظیرش را تا به الان در جایی سراغ ندارم و ندیده ام: «گاهی پرده نقاشی شهید را می بردم توی دیوار هیئت نصب می کردم دوستان می آمدند و یک عکس شهید بزرگ را می دیدند، پای این نقاشی زیارت عاشورا خوانده می شد، بعد هم فردایش می بردم تا در شهر نصب شود. و معتقد بودم این شور و صفای حسینی به عابرین خیابان منتقل می شود. اما الان همه چیز پلاستیکی شده و این اتفاقات دیگر نمی افتد. همه را سرطان بنر گرفته!»
عکس شهید آنقدر ماند تا جنازه شهید پیدا شد!عکس هایی که می کشیده معمولا دوهفته روی بلیبورد ها میمانده اند اما یک بار عکس شهیدی مفقودالاثر را می کشد. ازقضا موسسه ای که مسئول تعویض بیلبوردها بوده دچار مشکل مالی می شود و این تابلو بیشتر از دوهفته می ماند.:«دیدم دوهفته ۴ هفته شد و۶ هفته شد تا حدود دوماه این نقاشی روی بیلبورد ماند. در همین زمانی که نقاشی سر چهارراه نزدیک منزل شهید نصب بود، خبر دادند که جنازه شهید پیدا شده و از من هم دعوت کردند برای مجلس شهید.»برای یاد گرفتن تکنیک های بهتر به دانشگاه می رود و رشته گرافیک می خواند . «مطالب اساتید را می بلعیدم واستاد که تمرین می داد غیر از اینکه در ابعاد کوچک پیاده سازی شان می کردم روی پرده های بزرگ نقاشی به کار می بستمشان. اما به اساتیدم نمی گفتم نمایشگاه می زدم، اما در دانشگاه به کسی نمی گفتم.»
در آستانه ازدواج به خاطر اینکه دانشکده در شهرستان بوده، با همراهی همسرش به آنجا نقل مکان میکنند. همراهی خوبی که هنوز در سخت ترین شرایط کار و فعالیت ادامه دارد. دانشگاه را که تمام میکند در گروه هنری مصور شروع به فعالیت می کند و تصمیم می گیرد گرافیک را در عرصه ویدئو تجربه کند. میری می گوید«تا انتهای تولیدات تصویری و تیزر و موارد دیگر رفته ام و اشباع شده ام. احساس کردم باید برگردم به حوزه گرافیک. گرافیک حکم مادر را برای رسانه های تصویری دارد.»حالا چند سال است که آقای میری دبیر نهضت مردمی پوستر های انقلاب است. حرکتی که در آن جمع زیادی از فعالان، برای متن زندگی مردم ذیل حرف های رهبر پوستر تولید می کنند.
یکی از معروف ترین طرح های نهضتتا قبل از انقلاب «گرافیک» در خدمت روغن نباتی بود!بعد از رونمایی از چند مجموعه پوستر که طراحی کرده اند و با استقبال هم مواجه شده این روزها دیگران بچه های نهضت مردمی پوستر انقلاب را پوستر ها و کارهای گرافیتی که برای استقبال از شهدای غواص طرح زده اند می شناسند. پوسترهایی که در کل کشور دست به دست شد و گرافیتی هایی که دوباره در شهر مشهد احیا و اجرا شد و با مجوز شهرداری روی دیوارهای مربوط به همین نهاد قرار گرفت تا بار دیگر این هنر فراموش شده ی انقلابی و اعتراضی جان دوباره بگیرد. گرافیتی ای که معترض است اما اخلاق محور است. حقوق مردم را پاس می دارد و می کوشد تا چهره شهر را زشت نکند. آقای میری می گوید: «شاید برای همه روشن باشد ودیگر این را همه می دانند که گرافیک با انقلاب می شود گرافیک. قبل از انقلاب، گرافیک یا برای تبلیغ روغن و ماشین و لباس یا کنسرت ها و تئاتر ها بود و راهی به زندگی عموم مردم متدین ایران نداشته است. انقلاب این ابزار را می گذارد توی دست مردم که اطلاعیه بزنند، گرافیتی کار کنند، پوستر تولید کنند و در دوره جنگ هم اوج گرفت. بعد از آن با امدن دولتهایی که می خواهند همه چیز را اتو کشیده کنند، گرافیک انقلاب در میان مردم به سایه رفت و جز سفارش های سازمانی چیزی از آن نماند. اما در دهه ی ۸۰ بویژه سال ۸۸ دوباره جان تازه ای به خود گرفت و این حرکت عظیم آغاز شد.»
تعریف رهبری از پوسترهای نهضت بهترین اتفاق زندگی ما بودآقای میری حرف هایش را با شیرین ترین خاطره خود به پایان می رساند خاطره ای که حلاوتش همیشه در ذهن و جان خودش و بچه های نهضت مردمی پوسترهای انقلاب می ماند. «کتاب (ایران جوان) ما با موضوع افزایش جمعیت رسید دست آقا ، شما فکر کنید بچه های با صفا و اخلاص نهضت۶ سال است که به عشق ایشان دارند کار می کنند و با شنیدن این خبر چه حالی می شوند ایشان هم وقتی پوسترها را دیده بودند گفته اند: «چه کارهای خوبی. خستگی من در رفت!» حتی کتابپوستر (سرطان مصرف) نهضت را که دیده بودند دو بار آن را توی جمع خانواده شان بر سر سفره برده اند و درباره اش با بقیه صحبت کرده اند. این یکی از بهترین اتفاقات زندگی ماست.»
یکی از طرح های نهضت در رابطه با سرطان مصرف که توسط طراحان جوان انجام شده است
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 80]
صفحات پیشنهادی
سید محمدرضا میری: رهبری وقت پوسترهایمان را دیدند گفتند: «چه کارهای خوبی، خستگی من در رفت»
سید محمدرضا میری رهبری وقت پوسترهایمان را دیدند گفتند چه کارهای خوبی خستگی من در رفتدبیر نهضت مردمی پوسترهای انقلاب گفت که وقتی رهبر انقلاب یک سری از پوسترهایشان را دیده بودند گفتند چه کارهای خوبی خستگی من در رفت به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از مجله مهر اآغاز هجدهمین اجلاسیه مجلس خبرگان رهبری
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری شبستان هجدهمین اجلاسیه مجلس خبرگان رهبری امروز به ریاست آیت الله یزدی در ساختمان سابق مجلس شورای اسلامی آغاز به کار کرد این اجلاس از امروز به مدت دو روز برگزار می شود سخنرانی رئیس جلسه انتخاب کمیته پنج نفره برای تنظیم بیانیه مجلس خبرگان و کمیسیامروزآغاز نشست مجلس خبرگان رهبری
هجدهمین نشست مجلس خبرگان رهبری امروز آغاز می شود به گزارش راسخون به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر حجت الاسلام و المسلمین رئیسی عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری از تبیین و بررسی ابعاد مختلف برنامه جامع اقدام مشترک در این نشست با حضور عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه خبر دادهجدهمین اجلاس خبرگان رهبری آغاز شد
در ساختمان قدیمی مجلس هجدهمین اجلاس خبرگان رهبری آغاز شد هجدهمین اجلاس خبرگان رهبری دقایقی پیش به ریاست آیتالله محمد یزدی آغاز شد به گزارش سرویس سیاسی جام نیوز هجدهمین اجلاسیه مجلس خبرگان رهبری صبح امروز سهشنبه 10 شهریورماه در ساختمان مجلس قدیم آغاز به کار کردحضور رئیس جمهور در هجدهمین اجلاس خبرگان رهبری
در هجدهمین اجلاس خبرگان رهبری حضور رئیس جمهور در هجدهمین اجلاس خبرگان رهبری رئیسجمهور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس قوه قضائیه دقایقی پیش در هجدهمین اجلاسیه خبرگان رهبری حاضر شدند به گزارش سرویس سیاسی جام نیوز رئیسجمهور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس قوه قضائیهاشتغال مستقیم 14 هزار نفر در طرح 550 هزار هکتاری مقام معظم رهبری
اشتغال مستقیم 14 هزار نفر در طرح 550 هزار هکتاری مقام معظم رهبری رییس سازمان مدیربت و برنامه ریزی خوزستان از اشتغال مستقیم 14 هزار نفر در طرح 550 هزار هکتاری مقام معظم رهبری در خبر داد نویسنده معصومه صالحی امید حاجتی در خصوص طرح 550 هزار هکتاری مقام معظم رهبریحضور رئیس جمهور در اجلاس خبرگان رهبری
خبرنامه دانشجویان ایران رئیس جمهور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس قوه قضائیه دقایقی پیش در هجدهمین اجلاسیه خبرگان رهبری حاضر شدند رئیس جمهور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس قوه قضائیه دقایقی پیش در هجدهمین اجلاسیه خبرگان رهبری حضور یافتند به گزارش فارس حجت الاسلام حسنآغاز اجلاسیه مجلس خبرگان رهبری
هجدهمین اجلاسیه مجلس خبرگان رهبری امروز به ریاست آیت الله یزدی در ساختمان سابق مجلس شورای اسلامی آغاز به کار کرد هجدهمین جلسه خبرگان از امروز به مدت دو روز برگزار می شود یادآور می شود اجلاسیه هجدهم آخرین جلسه نمایندگان ملت در دوره چهارم مجلس خبرگان رهبری خواهد بود سخنرانی رئیمجلس خبرگان رهبری
محمدرضا عباسی مجلس خبرگان رهبری شناسهٔ خبر 2900942 - سهشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۹ ۵۷ عکس > مستند مجلس خبرگان رهبریآغاز بهکار هجدهمین اجلاس خبرگان رهبری
5 1 آغاز بهکار هجدهمین اجلاس خبرگان رهبری 5 2 آغاز بهکار هجدهمین اجلاس خبرگان رهبری 5 3 آغاز بهکار هجدهمین اجلاس خبرگان رهبری 5 4 آغاز بهکار هجدهمین اجلاس خبرگان رهبری 5 5 آغاز بهکار هجدهمین اجلاس خبرگان رهبری آرش میر سپاسی ۱۰ ۰۶ ۱۳۹۴ --
گوناگون
پربازدیدترینها