واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: حالا نوبت دايي است
فوتبال- سعيد آجورلو:
ما چقدر بيرحم شدهايم. نه در مقابل مخالفانمان كه اگر بيرحمي فقط در مقابل مخالف بود، ميشد آن را با عقل ابزاري توجيه كرد.
ما بيرحم شدهايم در مقابل دوستانمان. براي اينكه يك دوست را به دشمن تبديل كنيم، چند كلمه انتقاد ساده كفايت ميكند.
اول از دوست، منتقد ميسازيم بعد مخالف و بعد هم دشمن. وقتي علي كريمي - بازيكن خونسردي كه همواره به مسائل مديريتي بياعتنا بود- مستقيم ميرود سراغ اصل موضوع و از فدراسيون انتقاد ميكند، ما هم بايد مستقيم برويم سراغ آخرين راه؟ بدون اينكه شك كنيم به كار خودمان.
شايد اشكال از ما باشد. انگار نميشود از علي كريمي تكذيبيه گرفت. تكذيب كردن اخبار رسانهها كه هميشه راحتترين كار براي حل اختلافها بوده. مگر غير از اين است كه اهالي فوتبال هرچه ميخواهند ميگويند و بعد به فاصله چند روز آنها را تكذيب ميكنند؟ نميشود به او تذكر كتبي داد.
نميشود او را جريمه مالي كرد. انگار تنها راه باقيمانده، آخرين راه است؛ اخراج.
اخراج از اردوي تيمملي و محروميت تا اطلاع ثانوي. ممكن است مسئولان فدراسيون بگويند، برخورد با كريمي، تنها راه برقرار كردن نظم در اردوي تيمملي است و ما راهي جز اين نوع برخورد نداشتيم.
در اين صورت اگر فدراسيون تصميم به برقراري نظم گرفته و ميخواهد كاملاً عادلانه با تيمهاي متخلف، بازيكنان بيانضباط و... برخورد كند سادهترين سئوال اين است؛ بخشش مجتبي جباري - بازيكني كه به دليل ضربهزدن شديد به ابراهيم تقيپور منصفانه محروم شده بود - در صبح بازي استقلال/ راهآهن در جامحذفي چه توجيهي ميتواند داشته باشد؟ پس موضوع، اتوريته فدراسيون نيست.
موضوع انگار خود علي كريمي است. او كه روزگاري ستاره تيمملي بود. بازيكن عجيبي كه بارها اعلام كرده هيچ علاقهاي به فوتبال ندارد. ستارهاي كه راحتطلبي فوتبال عربها را به سختي كشيدن در ليگهاي آلمان و اسپانيا ترجيح ميدهد.
ستارهاي كه روي يك دستمال ميتواند بازيكن حريف را دريبل بزند. او اكنون مورد بيمهري ما قرار گرفته. شايد خاطره برخوردي كه بلاژويچ با خداداد انجام داد با فاصلهاي چند ساله تكرار شده.
اخراجي كه نهتنها منجر به نظم تيم بلاژ نشد كه موجب شد بعدها نسبت به نبود خداداد افسوس بخوريم. ما ميخواهيم ستارههايمان را بفرستيم گوشه خانه و همانطور كه عادت كردهايم بعدها افسوساش را بخوريم. اما اين سئوال را بايد با خودمان مطرح كنيم كه از رفتن كريمي، تيمملي بيشتر ضرر ميكند يا خود كريمي؟
در اين ميان ميشود، مرز منافع ملي را گذاشت وسط. اگر به اين جمعبندي رسيديم كه وجود علي كريمي به نفع فوتبال ايران است، بايد مدارا به خرج داد. البته به شرطي كه انتقاد كردن از فدراسيون فوتبال را مرز منافع ملي نگذاريم. خيلي ساده است.
حالا كه علي كريمي لبهتيز انتقادهايش را به سمت علي دايي برده، نوبت سرمربي تيمملي است كه ثابت كند حرفهايي كه در موردش ميزنند، اشتباه است. او حتي اگر از كريمي دلخور هم باشد به خاطر موفقيت فوتبال ايران ميتواند او را به تيمملي بازگرداند.
آن وقت علي دايي، مخالف را تبديل به دوست منتقد كرده. البته علي كفاشيان - رئيس فدراسيون فوتبال – در مصاحبهاي با ايسنا اعلام كرده كه محروميت علي كريمي با هماهنگي علي دايي صورت گرفته است.
اگر حتي چنين موضوعي واقعيت داشته باشد، باز هم راه براي علي دايي باز است. طبيعتاً درخواست او از رئيس فدراسيون براي بازگشت كريمي، بدون پاسخ نميماند. علي دايي اگر ميخواهد ليدر واقعي تيمملي باشد، بايد بزرگي كند. بزرگي كردن گاهي به داد و فرياد كردن است، گاهي به ابرو نازك كردن، گاهي غضب و گاهي هم يك لبخند.
الان تيمملي از دايي آن يك لبخند را ميخواهد.
تاريخ درج: 4 خرداد 1387 ساعت 18:53 تاريخ تاييد: 4 خرداد 1387 ساعت 21:38 تاريخ به روز رساني: 4 خرداد 1387 ساعت 21:37
شنبه 4 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 315]