محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826911477
دبیرکل حزب اسلامی کار در گفتوگو با روزنامه اعتماد: دولت روحانی همان اشکال دولت احمدینژاد را دارد/ منابع اقتصادی کشور در حال نابودی است
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: دبیرکل حزب اسلامی کار در گفتوگو با روزنامه اعتماد:
دولت روحانی همان اشکال دولت احمدینژاد را دارد/ منابع اقتصادی کشور در حال نابودی است
حسین کمالی گفت: بزرگترین اشکال دولت روحانی همان اشکالی است که در دولت احمدینژاد بود؛ دولت احمدینژاد همه منابع اقتصادی کشور را نابود کرد.؛ در دولت آقای روحانی همان سیاست دارد کماکان ادامه پیدا میکند.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، روزنامه اعتماد امروز چهارشنبه 94/6/11 گفت و گویی با حسین کمالی، دبیرکل حزب اسلامی کار انجام داده که مشروح آن را در ادامه میخوانید: یکی از وعدههای محقق شده در دولت یازدهم، بازگشایی خانه احزاب بود، فکر میکنید علت تعطیل شدن خانه احزاب در دولت گذشته چه بود؟ آنچه در خانه احزاب در دورههای پیش اتفاق افتاد که منجر به توقف فعالیت این خانه شده بود نوع گفتوگوها و مجادلاتی بود که در خانه احزاب شکل میگرفت. خانه احزاب محلی است که بناست به مشکلات صنفی احزاب رسیدگی بکند و نظرات احزاب را در مسائل کلان سیاسی و موضوعات کلی که به همه احزاب باز میگردد به مجموعه حاکمیت اعم از قوه مجریه و قضاییه و مقننه منعکس کند. اتفاقی که در دوره قبل رخ داده بود این بود که گروههایی که باید با هم دور یک میز بنشینند و تعاملی را به وجود بیاورند و گفتوگویی را صورت بدهند تا همه احزاب در یک فرآیند سازنده قرار بگیرند این گفتوگوها جای خود را به اوقات تلخی و گفتوگوهای تند و خشن داده بود و جلسات پر تشنجی را این احزاب پشت سرگذاشتند. البته در آن زمانها من در خانه احزاب حضور نداشتم و نقشی نداشتم اما کسانی که در آن مقاطع در خانه احزاب حضور داشتند نقل میکنند که دوران پر خشونت و پر تنشی را خانه احزاب طی کرده که خارج از هرگونه وفاق و همدلی و همکاری بود. یعنی در دولت نهم و دهم؟ کلا در گذشته این وضعیت وجود داشته، در دولت نهم و دهم یک مقداری توسعه و افزایش پیدا کرده که به توقف فعالیتها انجامید. و حالا آن خشونتها و تنشها از بین رفته است؟ آنچه الان باعث شده این روند تغییر کند تغییر دیدگاه و نگرشی است که در بین احزاب صورت گرفته یعنی اعضا خودشان پذیرفتند تا در قالب سه گروه اصلاحطلب، مستقل و اصولگرا کنار همدیگر با سهم مساوی در خانه احزاب حضور داشته باشند و ریاست خانه احزاب هم دورهای خواهد بود یعنی یک سال در اختیار یک گروه، سال بعد در اختیار یک گروه دیگر خواهد بود و سال بعد یک گروه دیگر؛ بنابراین ما در خانه احزاب چیزی به عنوان نایب رییس به معنای مصطلح آن نداریم، یعنی سه رییس داریم در سه سال متفاوت. اینها ریاست خواهند داشت و در سایر سالها به عنوان کمک رییسی که مسوولیت به عهده دارد انجام وظیفه میکند و از هر فراکسیون دو نفر نقش خواهند داشت به جز فراکسیونی که ریاست را بر عهده دارد. در حقیقت اعضا پذیرفتهاند تا فعالیتها در چارچوبهای فراکسیونی تعریف بشود و کارها به این شکل جلو برود و ریاستها بر همین اساس شکل گیرد یعنی هر سال یک نفر رییس خواهد بود و وظایفی که در هیات رییسه در دستور کار قرار میگیرد به پیشنهاد فراکسیونها خواهد بود، بنابراین گفتمان و نوع رفتار جدید را در شورای مرکزی خانه احزاب شاهد خواهیم بود که امیدوار هستم دارای اینقدر هوشیاری شده باشیم که اختلافات را کنار بگذاریم و دوستانه در کنار هم به منافع ملی و مسائل کشور فکر کنیم. فکر میکنید چنین اتفاقی میافتد؟ امیدواریم. امسال انتخابات مجلس دهم را در پیش داریم، فکر میکنید که نقش خانه احزاب در انتخابات چقدر است، آیا قرار است در مدیریت انتخابات نقش داشته باشد؟ مدیریت انتخابات به عهده خانه احزاب نیست، این برداشت اشتباهی است که از خانه احزاب ارایه میشود. در مورد وظیفه خانه احزاب توضیح بدهید؟ آنجا یک انجمن صنفی احزاب است، بناست از خانه احزاب دفاع بشود و در سیاستهای کلان کشور که مربوط میشود به احزاب، گروهها و مسائل سیاسی کشور اظهارنظر کند. بنا نیست در آنجا مدیریت مشترکی را بر احزاب تحمیل کنند یا ارایه بدهند یا اصولا چنین حق و حقوقی را خانه احزاب ندارد. وزارت کشور و دولت هم حق ندارند که بخواهند چنین کاری را انجام بدهند بلکه هر حزب و گروهی باید برنامهها و سیاستهای خودش را برای اداره کشور بنویسد، مشخص کند، به جامعه ارایه بدهد و جامعه آنها را بررسی و نقد کند که بپذیرد یا رد کند. احتمال دارد احزاب متعددی کنار هم قرار بگیرند و تحت عنوان یک جناح یا یک فراکسیون نظر واحدی را برای اداره کشور ارایه بدهند که باز مردم حق دارند از بین برنامه این فراکسیون یا فراکسیون بعدی این جناح یا آن جناح برنامهای را انتخاب و در اداره امور مشارکت پیدا کنند. اینکه مردم فرصت، اختیار و حق داشته باشند تا از برنامههای متعدد یکی را انتخاب کنند این ورود به توسعه انسانی است یعنی وقتی ما بحث توسعه انسانی را در مفاهیم اجتماعی مورد ارزیابی قرار میدهیم و تعریف میکنیم، میگوییم توسعه انسانی به این معناست که انسانها حق انتخاب بیشتری را داشته باشند انسانی که یک گزینه بیشتر پیش رو ندارد او مجبور است، انتخابکننده نیست بنابراین توسعه انسانی به معنای داشتن حق انتخاب بیشتر است و احزاب، گروههای مختلف و جناحهای مختلف و باید بر اساس برنامه بیایند خودشان را در معرض آرای مردم قرار بدهند و مردم انتخاب کنند و اداره امور را به یک جناح بسپارند، حالا یک دوره معتدل خواهد بود، یک دوره اصلاحطلب و یک دوره اصولگرا خواهد بود و بقیه گروهها به صورت متمدنانه باید در کنار گروهی که مسوولیت را به عهده دارد قرار بگیرند تا کار را پیش ببرند اگر غیر از این اتفاق بیفتد در حقیقت جامعه با مشکلات عدیدهای مواجه میشود. در یک سطوحی طی سالهای گذشته ما شاهد برخی از این ناهنجاریها و خشونتهای اجباری بودیم. خانه احزاب به هر جهت محفلی سیاسی است اگر هم نباشد، ناگزیر مباحث سیاسی را تحت تاثیر قرار میدهد، فکر میکنید این نهاد چقدر میتواند در انتخابات نقش داشته باشد؟ به عنوان اینکه یک سری مفاهیم کلی و یک سری افکاری را در جامعه مطرح بکند بعد یک تفاهمی روی این مفاهیم به وجود بیاید و گروههای مختلف بپذیرند، نقش خواهد داشت. بهطور مثال ما میتوانیم بگوییم همه گروههای سیاسی که عضو خانه احزاب هستند بهتر است که به سمت برنامه پیش بروند و برنامه خودشان را در جامعه ارایه بدهند حالا اگر گروهی برنامهای ارایه نداد نمیشود او را مجبور کرد برنامه ارایه بدهد این مردم هستند که باید گروهی را که بدون برنامه پا به عرصه انتخابات میگذارد پس بزنند بنابراین خانه احزاب نمیتواند دستور صادر کند، تعیین تکلیف کند و باید، نباید کند چون در وضعیت حاکمیتی قرار ندارد. در حقیقت یک سندیکا است و یک مجموعهای هست که تشکیل شده تا یک سری مفاهیم کلی و حرفهای کلی و سیاستهای کلی مطرح کند و تفاهمی بین احزاب به وجود بیاورد و از منافع صنفی آنها هم دفاع کند. اگر حزبی را منحل کردند بررسی کند، دنبال کار را بگیرد و مشکلاتشان را رسیدگی کند یا مسائل دیگری در این زمینهها هر چیز دیگری که به این شکل در چارچوبهای صنفی که قابل تعریف است ولی اینکه خانه احزاب بیاید انتخاباتی را اداره کند این اصولا امکان پذیر نیست چون بخش غیر حاکمیتی است میتواند به عنوان عنصر ناظر تقاضا بکند که در انتخاب رییسجمهوری، مجلس یا سایر بخشها نظارت داشته باشد ولی این نظارت به معنای اجرا نیست و برای اجرا اگر افرادی از خانه احزاب بخواهند حضور داشته باشند مثل سایر بخشهایی که حضور پیدا میکنند در برگزاری انتخابات میتوانند حضور پیدا کنند نه یک نقش ممیز چرا که خانه احزاب نقش حکومتی نیست، نقشی صنفی است. نظرتان درخصوص حزب تازه تاسیس اصلاحطلبان –اتحاد ملت- چیست؟ گروهی بودند که اعتقاد داشتند باید کار سیاسی بکنند و این نقیصه را در جامعه حس میکردند؛ کنار هم قرار گرفتند و مجوز گرفتند و یک حزبی را تاسیس و کار خودشان را شروع کردند طبیعتا در آینده نزدیک در استانهای مختلف شعباتشان را برقرار و فعالیت خواهند کرد اینکه چه ضرورتی باعث شده که این حزب شکل بگیرد این ضرورت را خود اعضای حزب تشخیص میدهند. اگر افکار و عقاید و نظرات و کارکردها و روشها یکسان باشد طبیعتا حزب جدیدی شکل نمیگیرد. وجود احزاب متعدد نشاندهنده تکثر افکار است. افراد متعددی وجود دارند که هر حزب یک بخشی از این افکار را نمایندگی میکند بنابراین یک بخشی از افکار در جامعه وجود داشته که با هیچ کدام از احزاب موجود همخوانی نداشته یا همخوانی کامل نداشته بنابراین بخشی از افرادی که احساس میکردند این خلأ وجود دارد کنار هم قرار گرفتند و یک حزب شکل دادند که طبیعتا کار و فعالیت خواهند کرد و سعی میکنند در صحنه سیاسی کشور حضور داشته باشند. این تکثر افکاری که میگوییدآیا باعث نمیشود که موجب عدم انسجام بین اصلاحطلبها شود؟ مهم، مشارکت است، مهم میزان مشارکتی است که مردم در اداره سرنوشت خودشان، در اداره حکومت و در اداره کشور خودشان داشته باشند. مهم این است که جمعیت خاموش افزایش پیدا نکند و جمعیت مشارکت جو اضافه بشود. در حقیقت تکثر احزاب که ناشی از تکثر افکار باشد نه تکثر قومیتها و قبیلهها و اشخاصی که دنبال سیاستهای خاص و خواستههای خاص خودشان هستند بلکه اگر بر اساس برنامه و تنوع افکار باشد این تکثر احزاب امری مبارک است و مساله بسیار خوبی است بنابراین اگر این اتفاق بیفتد نشان میدهد که تکثر افکار در جامعه وجود دارد. این تکثر افکار اگر منجر به تکثر برنامه بشود مقدمه توسعه انسانی را فراهم میآورد که لازمه پیشرفت جامعه به سمت یک توسعه یافتگی عمومی است. آیا وحدت و یکپارچگی را به وجود میآورد؟ شما کلماتی استفاده میکنید که غیرضروری است. شما میگویید انسجام، انسجام در چی، وحدت در چی، وقتی افکار متفاوت است این افکار میتواند کنار هم قرار بگیرند نظریه واحد که نمیخواهیم بدهیم سیاست واحد که نمیخواهیم اتخاذ بکنیم نظریه و برنامه واحد که نمیخواهیم بدهیم ما میگوییم تنوع برنامهها، تنوع سیاستها و تنوع افکار این نشاندهنده توسعه یافتگی است. اینکه بگوییم انسجام مثلا بهم میخورد انسجام معنایش چیست وقتی تنوع افکار وجود دارد وحدت در چارچوب جبهه صورت میگیرد یعنی افکاری با تنوع کنار هم قرار میگیرند با هم تعامل میکنند در ساخت یک دولت. احتمال دارد دولت، دولت ائتلافی بشود افرادی با افکار متفاوت کنار هم قرار بگیرند دولت شکل بدهند افرادی با افکار متفاوت کنار هم قرار میگیرند یک مجلس شکل میدهند قانون میگذارند منتها اکثریت کسانی که نظریه یک فکر را میپذیرند آن نظریه غالب را شکل میدهند. مهم این است که ما در همین حالت دارای اینقدر پیشرفت و تمدن باشیم دارای این توسعهیافتگی باشیم که حقوق اقلیت را نادیده نگیریم یعنی حقوق اقلیت توسط اکثریت در نظر گرفته بشود. دموکراسی به این معنا نیست که اکثریت حق دارد اقلیت را از شهر بیرون کند چون اکثریت است بنابراین توسعهیافتگی و تمدن و فهم سیاسی روز به ما این را توصیه میکند که حقوق اقلیت باید کاملا لحاظ و دیده بشود و این باید به صورت یک تمدن و یک هنجار در جامعه دربیاید که هر کسی به حکومت رسید سایه آن را بتواند تحمل کند، حفظشان کند و حقوقشان را بهشان اطمینان بدهد. به هر حال منظور من از انسجام بین اصلاحطلبان این است که آیا برای انتخابات به لیست واحدی میرسند؟ در واقع با توجه به تعدد احزاب اصلاحطلب، آیا امکان دارد مانند آنچه در انتخابات ریاستجمهوری شاهد بودیم، دوباره به اتفاق نظر روی یک فهرست واحد در انتخابات مجلس برسند؟ این لیست واحد چه تقدسی دارد چرا به این نتیجه رسیدید که از یک لیست واحد باید حرف زد. فهرست واحد برای یکپارچه شدن، اصلاحطلبان... چرا یکپارچه بشویم. شما بر این باور هستید که نیازی به فهرست واحد وجود ندارد؟ شما از واژهها و مفاهیم مصطلحی که در جامعه وجود دارد و تاریخ گذشته است استفاده نکنید من دارم نظریههای نو را به شما میگویم شما دارید چیزهای کهنه را میپرسید آنچه داریم ما این است شما میتوانید این را بگویید آیا امکان دارد که ما به سمت یک برنامه واحد حرکت کنیم آیا این امکان وجود دارد که انتخابات براساس برنامه صورت بگیرد شاید این سوالات کمی سنجیدهتر باشد آیا این امکان وجود دارد که تنش و اختلاف بین گروهها کاهش پیدا بکند. ما در حقیقت باید ساختار انتخاباتی و روش انتخاباتی را تغییر بدهیم، اساس انتخابات را تغییر بدهیم، فرهنگ انتخابات را تغییر بدهیم. آیا اصلا شرایط برای چنین تغییری فراهم است؟ باید مهیا کرد، باید تلاش کرد تا این تغییرات صورت بگیرد اگر تغییرات صورت نگیرد ما به جایی نمیرسیم. ما روال و ساختار کار، ساختار انتخابات را باید تغییر بدهیم، نگاه نو باید در صحنه حضور پیدا بکند. شورای نگهبان آنچه در قانون اساسی در نظر گرفته شده این است بیاید و اگر قوه مجریه نسبت به یک کاندیدایی تعدی کرد و حقوق او را نادیده گرفت شورای نگهبان رسیدگی کند یعنی نقشی که برای شورای نگهبان در این مجموعه در نظر گرفته شده نقش پدری است و باید شورای نگهبان در این نقش انجام وظیفه کند. این نقش تغییر پیدا کرده مجلس قانونی را تصویب کرده شورای نگهبان هم چون مجموع اختیارات خودش را افزایش میداده آن را تایید کرده شاید این امر پسندیدهای نباشد به این دلیل که مشارکت اجتماعی را کاهش میدهد ما هرچقدر میزان مشارکت اجتماعیمان افزایش پیدا کند امنیت اجتماعی افزایش مییابد، هرچقدر امنیت اجتماعی و امنیت سیاسی افزایش پیدا بکند استحکام حکومت بیشتر میشود، هرچقدر بیشتر مردم با حکومت ارتباط صمیمی و سازنده برقرار و حضور پیدا کنند در صحنههای مختلف حکومت تقویت میشود. هر عاملی که باعث بشود که این گستردگی کاهش پیدا و جمعیت خاموش افزایش پیدا بکند به تضعیف نظام منجر میشود بنابراین کسانی که دلسوز انقلاب و اسلام و نظام هستند باید تلاش کنند هرچه بیشتر مردم در صحنههای مختلف حضور داشته باشند، همهچیز ساخته بشود، با مشارکت مردم کارها پیش برود بنابراین اگر سیاست بر این باشد که محدودیت ایجاد بشود کار سخت میشود. نکته دوم این است که ما وقتی که برنامهای را برای امر انتخابات نداریم و سیاست واحدی را برای امر انتخاب نداریم میخواهیم از روشهای پوپولیستی و از دادن شعار برای گرفتن آرای مردم استفاده کنیم و بعد هم نپذیریم قواعد بازی سیاسی را که این کار مشکلی است و کار را سخت میکند بنابراین در اینجا اتفاقی که باید بیفتد این است که اصلاح ساختار صورت بگیرد و انتخابات ما برنامه محور بشود.صحنه سیاسی ما باید برنامه محور بشود. نکته بعدی که وجود دارد این است که ما یاد بگیریم با هم حرف بزنیم و یاد بگیریم به هم اضافه بکنیم با کوچک کردن دیگران ما بزرگ نمیشویم با حذف دیگران ما در موقعیت برتر قرار نمیگیریم نهایت امر این است که همه صحنه را ترک خواهند کرد مهم این است که ما وقتی صحنه را ترک میکنیم بتوانیم توضیح بدهیم که چقدر خدمت کردیم به مردم یا جامعه و به کشورمان الان اتفاقی که میتواند بیفتد گفتمان سیاسی در جامعه باید تغییر کند، گفتمان از حالت خشونتآمیز خودش، از حالت دعوایی، از حالت اختلافی باید به گفتمانی مودتآمیز تغییر کند، همه با هم دوست باشند، برادر باشند، همکار باشند، به هم کمک کنند یک مسابقه و رقابت را همانطور که در قرآن داریم یک مسابقه را بپذیرند، فستبق الخیرات که ما میگوییم اگر کارمان کار خیر است و کار درست است یک سبقتی میخواهیم با هم بگیریم در یک کار خیر، در یک امر خیر و در حقیقت این امر شر نیست که ما بخواهیم از ابزار و لوازم شر برای پیشرفتش استفاده کنیم. در کار خیر همه میتوانند دوستانه و صمیمانه در کنار هم کار بکنند و کار را پیش ببرند بنابراین گفتمانی که بر پایه تشنج و تخریب و اهانت و توهین و نفی دیگران پایهگذاری شده این باید جای خودش را به گفتمان صمیمیت و دوستی و برادری و همدلی و خوبی خواستن برای همه بدهد. فکر میکنید چرا تاکنون به سمت این گفتمان دوستی حرکت نکردیم؟ اینها نقصان فرهنگی است. ضعفهایی که در جامعه وجود دارد ما در همه زمینهها مشکل داریم. از هر دو جناح؟ وقتی ما میگوییم جامعه، وقتی میگوییم فرهنگ، وقتی میگوییم همه یعنی جامعه را بحث میکنیم ما ناهنجاریهای زیادی را در زمینههای سیاسی جامعهمان میبینیم ناهنجاری در زمینه اقتصادی، در زمینه فرهنگی میبینیم این را نمیشود جناحبندی کرد یعنی همه مردم در ایجاد یا رفع این نواقص نقش دارند بنابراین نمیشود یک گروه خاصی را مخاطب قرار داد مثلا در زمینههای اقتصادی کلی افکار غلط در جامعه وجود دارد سیاستهای غلط وجود دارد که اینها باید اصلاح بشود در مسائل اجتماعی کلی عملکردهای روزانه ما غلط است که اینها باید اصلاح بشود، رفتارهای سیاسی ما غلطهای بسیار زیادی دارد اینها باید اصلاح بشود چه کسانی باید اینها را اصلاح بکنند همین گروههایی که به عنوان نخبگان یا عناصر ذینفوذ اجتماعی حضور دارند و امروز به مجادله مشغول هستند. این مجادلهها باید تعطیل بشود یعنی ما بنشینیم با همدیگر صحبت بکنیم که برای مردم چه کار میخواهیم بکنیم، برای کشورمان چه کار میخواهیم بکنیم و از این زاویه وارد بحث باید شد. ما شاهد بودیم هشت سال اصلاحطلبان در صحنه سیاست و قدرت نبودند و سال ٩٢ موفق شدند یکبار دیگر به صحنه بیایند، مهمترین تاکتیک و مهمترین استراتژیای که اصلاحطلبان باید در پیش بگیرند تا همچنان در قدرت حضور داشته باشند، چیست؟ آنچه الان اتفاق افتاده این نیست که الان اصلاحطلبان قدرت را در دست گرفتند، یک جریان میانه و معتدل که خود دولت هم معتقد به اعتدال است امور را در دستور کار خودش قرار داده. اصلاحطلبان از یک دولت معتدل حمایت میکنند به این معنا نیست که دولت را خودشان تشکیل دادند و این دولت دولت اصلاحطلبان است، این اشتباه است. یعنی دولت یازدهم دولت اصلاحطلب نیست؟ دولت میانه است، اعتدال است، دولت مستقلین است، این دولت دولتی است که مورد حمایت اصلاحطلبان است. اصلاحطلبان به آنها کمک میکنند تا بتوانند کشور را اداره کنند و در همه زمینهها سعی میکنند از دولت حمایت کنند تا بتواند مشکلات را از پیش رو بردارد اما این به آن معنا نیست که این دولت اصولگرا یا اصلاحطلب باشد نه خود دولت هم اعلام میکند که ما اعتدالی هستیم در بین کابینه افرادی را میبینیم الان با گرایشات راست یا گرایشات اصلاحطلبی اما این به معنای این نیست که این دولت اصلاحطلب است یا اصولگر است. مهمترین برنامه حزب اسلامی کار برای انتخابات چیست؟ ما هم مثل همه احزاب در کل کشور کسانی که مرتبط با ما و مربوط با ما هستند اینها را گفتوگو میکنیم و آماده میشویم اینها را طرح کنیم با سایر گروههای همپیمان خودمان برای طرح در زمان انتخابات طبیعی است. این بستگی دارد به رفتار و کردار شورای نگهبان برای اینکه چقدر اجازه بدهد تا یک رقابت درست و صمیمی در جامعه شکل بگیرد. فکر میکنید شورای نگهبان اینبار چطور برخورد کند؟ نمیشود پیشبینی کرد شاید تا یک هفته قبل از انتخابات هم نشود سیاستها را درست پیشبینی کرد آنچه تا به حال صورت گرفته روش مطلوب و معقولی نیست امیدواریم که در آینده اینگونه نباشد با یک سعه صدر و با یک دید بهتری با کاندیداها مواجه بشوند و در حقیقت شرایط را به گونهای دربیاورند که کسانی که از لحاظ قانونی منع دارند برای حضور در انتخابات و توسط دادگاه صالح از حقوق سیاسی محروم شدند در صحنه انتخابات حضور نداشته باشند و سایر افراد بتوانند در صحنه انتخابات مشارکت کنند و یک انتخابات پررونق و خوب داشته باشند. به نظر شما شورای نگهبان چگونه با پدیده انتخابات مواجه میشود؟ حتی اگر نگاهش حزبی هم باشد از نظر من اهمیت ندارد مهم این است که اینها قانونگرا باشند. آیا قانونگرا هستند؟ باید باشند به این معنا که بیایند اساس را بگذارند بر اینکه کسانی که از لحاظ قانونی توسط دادگاه صالح از شرکت در انتخابات منع شدند، منع بشوند و کسانی که نشدند، بتوانند در انتخابات حضور پیدا کنند یعنی گزارش ضابطان دادگستری نمیتواند جایگزین حکم دادگاه بشود و بعد هم احراز، عدم احراز و بحثهای اینگونهای شاید کار را سخت بکند. برای امر انتخابات شورای نگهبان این را حق قانونی خودش میداند اما قانونی که مجلس تصویب کرده و شورای نگهبان به نظر من برخلاف فلسفه کلی که در فلسفه وجودی او در قانون اساسی در نظر گرفته شده به یک نوعی ممیزی دست میزند که بهتر است در جایگاه خودش که جایگاه پدری است قرار بگیرد و جلوگیری کند از تعدی قوه مجریه نسبت به کسانی که میخواهند کاندیدا بشوند حالا میخواهد چپ باشد یا راست ، اصولگرا باشد، اصلاحطلب باشد، میانه باشد فرقی نمیکند یعنی در حقیقت حافظ حقوق مردم باشد. درباره جناح مقابل اصولگرا ارزیابیتان از این جناح چیست؟درباره انتخابات و برنامههایشان؟ من امیدوار هستم اینها با هم متحد بشوند. آیا متحد میشوند؟ امیدوارم. و با توجه به آرایش سیاسی و اظهارات آنها در این مدت، فکر میکنید آیا چنین امکانی وجود دارد؟ امیدوار هستم اینها با هم متحد بشوند یک برنامه جامع و کامل برای اداره جامعه بدهند و اگر مردم به برنامه آنها رای دادند ماها موظف بشویم که از آنها و برنامههایشان در پیشبرد کارهایشان حمایت بکنیم آنها هم اگر اصلاحطلبان برنامهای را ارایه دادند و این برنامه مورداقبال عمومی قرار گرفت خودشان را موظف کنند به همکاری و حمایت از دولت نه اینکه وضعیتی پیش بیاید که در دولتی که به عنوان دولت اصلاحات شناخته میشد، بگویند هر ٩ روز یک بحران داشتند این چیز خوبی نیست ما نیازمند یک فضای خوب و صمیمی برای سازندگی و پیشرفت هستیم. ارزیابیتان از اصولگراهای تندرو چیست؟ فرقی نمیکند تندروی چه در اصلاحطلب، چه اصولگرا و چه هر گروه دیگری یعنی فاصله گرفتن از یک روال منطقی. ما باید در چارچوب منطق با همدیگر گفتوگو کنیم سیاستهایی را پیش بگیریم که بتوانیم با هم کار کنیم. همین گفتمان دوستی که به کار بردید چه برنامهای را باید در پیش گرفت که بتوانیم گفتمان دوستی را از این به بعد پیاده کنیم؟ من در جلسهای که در خانه احزاب بود نسبت به این مساله اشاره و توصیه کردم و گفتم که اساس سهجانبهگرایی فراکسیونی شدن و سه گروه شدن خانه احزاب برای این بوده که گروههای مختلف کنار هم بنشینند و با صمیمیت با هم کار کنند. اما به نظر میرسد این صمیمیتی که میگویید با توجه به اختلافات رویکردی در جناحهای مختلف جور در نمیآید؟ آنها هم همین حرف را میزنند چند نفر در گروهی که نشسته بودند در شورای مرکزی بعد از صحبتهای من گفتند که آنها قبل از ما این پیشنهاد را داده بودند. معلوم میشود این فکر من فقط یک فکری نبوده که فکر من باشد دیگرانی هم بودند که به این نتیجه رسیدند که باید نوعی گفتوگو و مفاهمه صورت بگیرد. ما باید این اراده را به وجود بیاوریم که این جدالهای سطحی و کودکانه و پیشپا افتاده را کنار بگذاریم و به سمت دوستی و وحدت پیش برویم. این لازمه امنیت کشور است، لازمه حفظ منافع ملی است و لازمه این است که این کشور توسعهیافته بشود اما اگر عواملی پیدا بشود که بخواهد مانع بشود باید در مقابل آن عوامل فکری اندیشید اما این به آن معنا نیست که یا آن موانع پیش نمیآید یا ما الزاما باید کوتاه بیاییم. به هر حال در حال حاضر برخی احزاب از امکانات، تریبونها و توان مالی زیادی نسبت به دیگر احزاب برخوردارند، فکر میکنید در چنین شرایطی آیا اساسا جناحهای مختلف میتوانند با تکیه بر دوستی، وارد انتخابات مجلس شوند؟ یکی از مسائلی که در رابطه با شورای نگهبان وجود دارد همین است که شورای نگهبان به جای آن ممیزیها باید مثلا مانعی در مقابل سرمایهسالاری ایجاد کند و جلوی این را بگیرد که کسانی بتوانند با پرداخت پول به افراد نسبت به خرید آرا اقدام کنند یا پرداخت پول مانع بشود که دیگران بتوانند در صحنه حضور پیدا بکنند یا انتخابات را بخواهند تحت تاثیر قرار بدهند. ببینید یک استاد دانشگاه با حقوق اندکی که میگیرد شاید نتواند در مقابل ثروتمندی که روزانه شاید میلیاردها تومان درآمد داشته باشد مقابله کند. از لحاظ اقتصادی این شورای نگهبان و قوه مجریه است که در انتخابات و شیوههای برگزاری آن نظارت و دخالت میکنند. اینها هستند که باید سیاستهایی را پیش بگیرند تا حرف همه شنیده بشود یعنی استاد دانشگاهی که پول در اختیار ندارد اما اندیشه دارد بتواند به همان اندازهای تبلیغات بکند که مثلا یک فرد ثروتمند این کار را انجام میدهد. بهطور مثال صدا و سیما به اندازه کافی و در ساعت مشابه در اختیار کاندیداها قرار بگیرد. روزنامهها یک صفحاتی در اختیار کاندیداها قرار بدهند. مجامعی مثل مساجد، مدارس، دانشگاه یا جاهایی که میشود در آنها سخنرانی کرد طی یک برنامهریزی به شکل مشابه در اختیار کاندیداها قرار بگیرند که بروند با مردم و گروهها حرف بزنند این امکان فراهم بشود که مردم بتوانند از بین کسانی که مطرح هستند انتخاب کنند و به افکار و ایدههای درست رای بدهند. ایدهها و افکاری مطرح بشود و مردم از بین آنها انتخاب کنند. اگر اجازه بدهید کمی از دولت بگوییم. در هفته دولت هستیم. عملکرد دولت را در این دو سال چطور ارزیابی میکنید؟ از چه لحاظ؟ آیا توانست شعارهایی که در ابتدا مطرح کرد، محقق کند یا نه؟ از لحاظ اشتغال و اقتصاد من موفقیت چندانی را نمیبینم ولی از لحاظ سیاسی عملکرد دولت بد نبوده، خوب بوده است. فکر میکنید علت توفیق نداشتن در اقتصاد و اشتغال چه بوده است؟ فکر میکنید حتی اگر دولت هم تحت تحریم نبود با سیاستهای موجود و روشهایی که پیش گرفتند نمیتوانستیم به نتیجه بهتری از اینکه هست برسیم. سیاستها باید تغییر کند. یعنی سیاستهایی که از دولت قبل به جا مانده یا نه کلا؟ فرقی نمیکند. کلا یک سیاست غلط، غلط است. میخواهد از دولت قبل به جا مانده باشد یا دولت بعد، سیاست غلط، غلط است. پس یعنی آقای روحانی در حوزه اقتصادی سیاستهای غلطی را دنبال میکند؟ از لحاظ اقتصادی به نظر من همینطور است به خود ایشان هم گفتم. و راهکار آن برای دولت چیست؟ اصلاح ساختار اقتصادی را باید در دستور کار دولت قرار بدهد و مدیرانی را مسوول کار بکند که توانمند باشند، به روزمرّگی نیفتاده باشند و بتوانند تحول و تغییر کافی را به وجود بیاورند. ما این نقیصه را در بخشی از بخش اقتصاد میبینیم. خیلیها بر این باور هستند کابینه با آقای روحانی همراه نیست یعنی وزرا حرف خودشان را میزنند آقای روحانی هم کار خودش را انجام میدهد. انسجامی که لازمه دولت است در بعضی از بخشها وجود ندارد. و دلیل آن را در انتخاب کابینه میدانید؟ طبیعتا همینطور است. فکر میکنید دلیل اصلی که آقای روحانی هم از اصولگراها هم از اصلاحطلبها در کابینه استفاده کرد چه بود؟ میخواست اعتدال را حفظ کند؟ تقریبا همینطور است. و با توجه به ترکیب کابینه آیا توانست این اعتدال را برقرار کند؟ یک نوع برداشت استفاده از افراد، از جناحها و گونههای مختلف است. یک موضوع این است که از همین گروههایی که افراد را برای همکاری انتخاب میکنند آیا افراد توانمند و متخصص را برمیدارند یا افراد ضعیف و غیر متخصص را و این دومی در بخشهایی که نقصان دیده میشود بیشتر مشهود است. برای رفع این نقصانها دولت در زمان باقیمانده چه باید انجام دهد؟ به نظر من باید ترمیم و اصلاح کند. یعنی الان زمان این رسیده که کابینه را تغییر بدهد؟ بله وقت زیادی نمانده از پایان دولت اول و نیمی گذشته است. کدام وزرا آن دیدگاه آقای روحانی را نتوانستند پیاده کنند که باید سریعتر هم عوض بشود؟ چهار، پنج تا هستند نمیخواهم ذکر کنم. خیلیها میگویند وزارت ... هر کس را بگویند من نمیخواهم اظهارنظر بکنم. ارزیابیتان از عملکرد آقای ربیعی چیست؟ نمیخواهم جواب بدهم. مهمترین نقد به دولت روحانی را شما در چه میبینید؟ بزرگترین اشکالش همان اشکالی است که در دولت احمدینژاد بود. دولت احمدینژاد همه منابع اقتصادی کشور را نابود کرد. در دولت آقای روحانی همان سیاست دارد کماکان ادامه پیدا میکند درحالی که هدف ایشان این نیست و میخواهد عبور کند. فکر نمیکنید دولت فعلا مجبور است برخی روندها را ادامه دهد؟ شاید، به هر صورت باید تلاش در جهت تغییر این سیاستها صورت بگیرد و ما منتظر این تلاش هستیم و ترمیم کابینه و تغییر در کابینه شاید به همین علت است که فکر میکنیم برای دولت مفید باشد. آقای احمدینژاد را چطور میبینید، آیا حلقه احمدینژاد وارد انتخابات میشود؟ من موقعی که ایشان مسوولیت داشت برنامه مختلف ایشان را نقد کردم و سیاستهایی را که ایشان داشتند اینها را مضر برای کشور تشخیص دادم اما اینکه ایشان الان مسوولیت ندارند و در راس کار نیستند بیایم راجع به آنها صحبت کنم خیلی مورد علاقهام نیست و میل ندارم. فکر میکنید همچنان در جامعه طرفدار دارد؟ نه به آن شکل نیست. خیلیها بر این باور هستند احمدینژاد پروندهاش بسته شد رفت کنار، شما هم با این موافق هستید؟ من نمیتوانم این نظر را بدهم چون افکارسنجی نکردم. اگر یک گروههایی نزدیک به ما باشند همچنین چنین تمایلات فکری داشته باشند این به معنای آن نیست. ما یک نظرسنجی کردیم. این نظرسنجی را ارایه میدهیم یعنی یک جامعه آماری نمونه را نداریم. برای این بحث یک نظرسنجی کرده باشیم آمار گرفته باشیم بگوییم این هست یا نه درست هست یا نه ولی زمانی که ایشان رییسجمهور بوده برنامه سیاسی اقتصادیاش را من استان استان رفتم و نقد کردم، بررسی کردم، نشستم در جلسات گسترده ٤٠٠-٥٠٠ نفری در همه استانها حرف زدم. مطلب فوق مربوط به سایر رسانهها میباشد و خبرگزاری فارس صرفا آن را بازنشر کرده است. بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/
94/06/11 - 10:46
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]
صفحات پیشنهادی
دبیرکل حزب مردم سالاری دینی: مجلس ما باید متحول شود / دولت کارآمد برخواسته از مجلس کارآمد است
دبیرکل حزب مردم سالاری دینی مجلس ما باید متحول شود دولت کارآمد برخواسته از مجلس کارآمد استدبیرکل حزب مردم سالاری دینی گفت مجلس ما باید متحول شود و یکی از تدبیر اصلاحطلبان برنامهریزی برای آینده است به گزارش خبرگزاری فارس از گرگان مصطفی کواکبیان امشب در همایش تدبیر اصلاحطلبدبیرکل مجمع نیروهای خط امام: استیضاح وزرا کارشکنی مجلس است / دولت روحانی 4 ساله نخواهد بود
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام استیضاح وزرا کارشکنی مجلس است دولت روحانی 4 ساله نخواهد بوددبیرکل مجمع نیروهای خط امام در مورد استیضاح وزرا در مجلس نهم مدعی شد این دیگر آشکار است که مجلس دنبال کارشکنی و ایراد گرفتنهای نابجا است به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل سید هادی خامنهایرضازاده در گفتگو با فارس تشریح کرد آخرین آمار و گزارش از پرونده حزبی دولت روحانی/کارنامه 24 ماه دولت در حوزه ا
رضازاده در گفتگو با فارس تشریح کردآخرین آمار و گزارش از پرونده حزبی دولت روحانی کارنامه 24 ماه دولت در حوزه احزاب و تشکلهای سیاسی صدور 45 مجوز برای احزاب سیاسیمدیر کل سیاسی وزارت کشور گزارشی از عملکرد کمیسیون ماده 10 احزاب ۲در دولت یازدهم ارائه کرد گروه دولت خبرگزاری فارس مهدنماینده مجلس: برخی مدیران احمدینژادی در دولت روحانی کارشکنی میکنند/ برخورد با مدیران اخلالگر ضروری است
نماینده مجلس برخی مدیران احمدینژادی در دولت روحانی کارشکنی میکنند برخورد با مدیران اخلالگر ضروری است عضو شورای مرکزی فراکسیون رهروان ولایت با بیان اینکه برخی مدیران دولت احمدی نژاد کارشکنی می کنند تاکید کرد روحانی می تواند این مدیران را از بدنه دولت یازدهم بیرون کند اما بادر گزارش های قبلی مشرق (اینجا و اینجا)، از حلقه رسانه ای ضدانقلاب و خبرنگاران و چهره های شناخته شده ای گفتیم ک
به گزارش "منبری ها" این بیانیه با عنوان "آفتاب خلافت و بازگشت دینار طلایی" مدعی است که با به کارگیری واحد پول جدید اسلامی دلار از بین خواهد رفت و اقتصاد کفر جهانی نیز نابود خواهد شد داعش در بیانیه 54 دقیقه ای خود ادعا می کند که اعلام خلافت بعد از تحکیم شریعتدبیرکل مجمع نیروهای خط امام: دولت روحانی 2 حزبی است / نمیتوانم ارزیابی از وضعیت اقتصادی دولت داشته باشیم
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام دولت روحانی 2 حزبی است نمیتوانم ارزیابی از وضعیت اقتصادی دولت داشته باشیمدبیرکل مجمع نیروهای خط امام گفت دولت روحانی در حال حاضر دو حزبی شده به طوری که حزب اعتدال و توسعه و کارگزاران در آن اصلیترین نقش را بازی میکنند حجتالاسلام سید هادی خامنهادبیرکل مجمع نیروهای خط امام: استیضاح وزرا کارشکنی مجلس است / دولت روحانی ۴ ساله نخواهد بود
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام در مورد استیضاح وزرا در مجلس نهم مدعی شد این دیگر آشکار است که مجلس دنبال کارشکنی و ایراد گرفتن های نابجا است سید هادی خامنه ای امشب در جمع مطبوعات و اصحاب رسانه در اردبیل با بیان اینکه اگر مجلس آینده مجلس اصلاح طلب باشد قطعا با سیاست های دولت همسو خرسول منتجبنیا در گفتوگو با روزنامه اعتماد: در دولت یازدهم هماهنگی، انسجام و یکپارچگی کمتری مشاهده میشود
رسول منتجبنیا در گفتوگو با روزنامه اعتماد در دولت یازدهم هماهنگی انسجام و یکپارچگی کمتری مشاهده میشودمنتجبنیا گفت یکی از دیگر مسائلی که میشود نقطه ضعف دولت دانست این است که در دولت یازدهم هماهنگی انسجام و یکپارچگی کمتری مشاهده میشود به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارروزنامه اعتماد: عدم حمایت دولت مهمترین دلیل سقوط بورس است/ بورس در آستانه سقوط به ۵۰۰۰۰واحد!
به گزارش مازند اصناف این روزنامه حامی دولت علت سقوط بورس را اینطور عنوان کرده است این روزها رکود تالار حافظ سنگین تر شده و با عقب نشینی از محدوده های مقاومتی شاخص در آستانه سقوط به کانال ٥٠ هزار واحدی قرار گرفته است اتفاقی که شاید بدبین ترین کارشناسان هم پیش از توافق هسته ایدبیرکل جمعیت خدمتگزاران انقلاب اسلامی: اصلاحطلبان ظرفیت اداره همزمان دولت و مجلس را ندارند/ شدت هجمه به ارکان
دبیرکل جمعیت خدمتگزاران انقلاب اسلامی اصلاحطلبان ظرفیت اداره همزمان دولت و مجلس را ندارند شدت هجمه به ارکان نظام بیش از دولت اصلاحلات استدبیرکل جمعیت خدمتگزاران انقلاب اسلامی گفت اصلاحطلبان ظرفیت اداره همزمان دولت و مجلس را ندارند به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج احمد خورشید-
گوناگون
پربازدیدترینها