واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: توهم و جنایت
محمدمهدی پورمحمدی: در یادداشت دیروز نوشتم ویران کردن پاتوقهای معتادان چاره کار نیست و تا وقتی معتاد هست، بالاخره جایی را برای زندگی، مصرف مواد، دست زدن به جرم و جنایت و... پیدا میکند. معتادها در پارک خواجوی کرمانی، مردم را عاصی کرده بودند. این شد که اهالی محل، خودشان با چوب افتادند به جان معتادان و از پارک بیرونشان کردند. طبیعی است که مسأله حل نشد، بلکه صورت مسأله خطخطی شد. در نتیجه، معتادان به پارک حقانی دروازه غار در خیابان هرندی رفتند، آنجا را پاتوق کردند و شد یک شیرآباد دیگر، یک خاک سفید دیگر و یک پارک خواجوی دیگر. حالا این پارک که باید محل آسایش و تفریح مردم، بازی بچهها و جایی برای ورزش صبحگاهی و تفریحگاه روزهای تعطیل مردم باشد، «هر شب صدای جیغ زنی در آن میپیچد. معتادان دخترانشان را به هوس خرید مواد، کرایه میدهند و ساقی به آنها تجاوز میکند.
بیشتر از صد نفری که در این پارک حضور دارند، یا معتادند یا ساقی. مردان و زنان گروهگروه گرد هم نشستهاند. مردی به رسم رفاقت، پایپ پردود را جلو دهان دیگری گرفته، آن یکی با نفسی عمیق دود سفید را به ریهاش میفرستد و دیگری سرنگش را آماده تزریق میکند و ٢ کودک ١٣ساله هم قاطی این همنشینی شدهاند. زنی به یک گونی لم داده و زیر آفتاب خوابیده... یک موتوری از راه میرسد. وسط گروهها میچرخد و مواد تخس میکند. اینجا شهر هرت است و ساقیها، بیخیال پلیس، کیسهای پر از مواد را بین آدمها پخش میکنند، پولش را به جیب میزنند و گازش را میگیرند و میروند»١. در دهههای گذشته که اصلیترین گونههای مواد به ٢ نوع تریاک و مشتقات آن بهعنوان موادمخدر و مشتقات کوکایین و مانند آن بهعنوان مواد محرک محدود بود، آسیبهای خانوادگی و اجتماعی معتادان کمتر و محدودتر از حالا بود. پیدایش و توسعه مواد روانگردان و توهمزا مانند شیشه، آسیبهای فردی، خانوادگی و اجتماعی اعتیاد را وارد مرحله جدید و خطرناکتری کرده است. آنچه معتادان به موادمخدر و محرک را به جرم و جنایت وادار میکند، نیاز به مواد است، نه ضرورتا خود مواد. درد خماری و نیاز شدید به مواد، معتاد به موادمخدر و محرک را وادار به ارتکاب جرم، دست زدن به اعمال خلاف اخلاق، هنجارشکنی، ظلم به افراد خانواده و... میکند. زمینه و انگیزه ارتکاب جرم در مورد معتادان به مواد روانگردان بسیار بیشتر از دیگر معتادان است، زیرا علاوه بر نیاز به مواد، خود مواد نیز به علت
توهمزا بودن، زمینه ارتکاب به انواع جرم و جنایت را در فرد ایجاد میکند. به عبارت دیگر، معتادان به موادمخدر و معتادان به مواد توهمزا، در صورت نیاز و برای رفع خماری هر دو انگیزه دست زدن به جرم و جنایت دارند ... اما انگیزه دست زدن به جرم و جنایت در معتادان به موادمخدر پس از رسیدن به مواد، اغلب کاهش مییابد، در صورتی که مصرفکنندگان مواد روانگردان، پس از مصرف وارد دنیایی مجازی، فاز خیالی و پر از توهم میشوند که تازه اول ماجراجویی آنها است. توهم قابل پیشبینی نیست، بنابراین از آثار و تبعات آن نمیتوان پیشگیری کرد. هیچکس نمیداند که در ذهن، مغز و فکر فرد، پس از مصرف مواد توهمزا، چه تصاویری ایجاد میشود و واکنش او نسبت به آن افکار و توهمات چه خواهد بود. تصاویر و توهمات ذهنی و واکنشهای حاصله، بینهایت هستند. هر تصویر و توهم عکسالعمل خاص خود را دارد و ترسیم هیچ الگویی برای آنها امکانپذیر نیست. بیشتر اخباری که این روزها از جنایات بیسابقه، عجیب و غریب، فجیع و باورنکردنی در رسانههای مکتوب و تارنماهای خبری پخش و به علت بیسابقه بودن در شبکههای اجتماعی دست به دست میشوند، حاکی است که ناشی از مصرف مواد روانگردان هستند. معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه میگوید: «٥٠ درصد از جرایم کشور مبتنی بر استفاده از موادمخدر و ناشی از مصرف آن است و حتی در قتلها نیز تأثیر زیادی داشته است و متاسفانه امروز روانگردانها به آن افزوده شده است.»٢
٢سال پیش یک کارگر نانوایی، پس از مصرف شیشه، دچار توهم شد، کودک ٢ساله خود را بچه اژدها تصور کرد و طفلک معصوم را در تنور انداخت و زندهزنده سوزاند. کارگری که سال گذشته کودک خود را با ضربات متعدد کارد آشپزخانه به قتل رسانده میگوید: همسرم فرزندمان را پیش من گذاشت و خودش به میهمانی رفت. مقداری شیشه همراه خود داشتم، زیرا از دوستانم چیزهایی راجع به آن شنیده بودم و دوست داشتم امتحان کنم. وقتی در خانه تنها شدم، موقع را مناسب دیدم و به کشیدن شیشه مشغول شدم. دیگر نفهمیدم چه اتفاقی افتاد، وقتی به خود آمدم شنیدم که تنها پسرم را که ٥سال بیشتر نداشت، با دهها ضربه کارد به قتل رساندهام. «سحرگاه تیرماه سال جاری زن جوانی که از شدت ترس و وحشت رنگ بر رخسار نداشت، با مراجعه به کلانتری خرمدشت ادعا کرد شوهرش دختر ٥ماههشان را به قتل رسانده است... معاینات پزشکی قانونی نشان داد که باران کوچولو با ضربه سختی از ناحیه گیجگاهی سر خونریزی کرده و در کمتر از ٥دقیقه به کام مرگ فرو رفته است. پدر باران کوچولو که در توهم شیشهای بود، نمیدانست با دستان خود تنها کودکش را به قتل رسانده است.»٣ جوان تحصیلکردهای که دارای همسر و یک پسر ٥ساله است در یک میهمانی شبانه دوستش را به قتل رسانده است. او میگوید: من و حسن مشغول تماشای فیلم جنگی شدیم. حسن حشیش کشیده بود و من شیشه. بعد از فیلم مثل قهرمانان فیلم با هم مشغول جنگ شدیم... به دلیل مصرف شیشه همه ماجرا یادم نیست. وقتی به خود آمدم دیدم حسن نفس نمیکشد.
معتادان متجاهر، کارتنخواب و پاتوقدار و بیخانمان، اگرچه باعث آبروریزی هستند، مرتکب انواع مزاحمتها، جرمها و جنایات و باعث انتشار بیماریها و آلودگیها هستند، اما بیشتر آنها این حسن را دارند که سایه شومشان بر سر خانه و کاشانه، پدر و مادر، خواهر و برادر و زن و فرزند نیست. مسئول تربیت کسی نیستند و دستشان برای سرقت، اخاذی، بهرهکشی و به لجن کشیدن خواهر و برادر و زن و فرزند خود باز نیست. مصیبتبار آن است که معتاد بیمسئولیت، بار مسئولیت دیگران را هم بر دوش داشته باشد. پینوشتها:
١- روزنامه صنعت ٦/٤/٩٤ گزارش مهتاب جودکی تحت عنوان «گشتی در بهشت معتادان!»
٢- روزنامه حمایت، ١١/٥/١٣٩٤
٣- روزنامه روزان، ٢٣/٤/١٣٩٤
منبع: روزنامه شهروند
مطالب مرتبط
خط خطی کردن صورت مسأله
اگر «مازلو» معتاد بود!
اعتیاد، انگاره، پدیده
میمون در حمام داغ
حیوانصفت
چرا نگوییم؟
این معتادهای مامانی!
همینطور یهویی!!
موادمخدر از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکتر است!
پسمانده و دَهَنیِ سگ!
۱۰ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]