محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830030053
سنجش کمی و کیفی مفهوم جمهوری و دموکراسی در اندیشه سیاسی امام خمینی(رحمه الله علیه) - بخش دوم و پایانی حاکم منتخب مردم در سیستم دمکراسی غربی می تواند یک احمق باشد
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: سنجش کمی و کیفی مفهوم جمهوری و دموکراسی در اندیشه سیاسی امام خمینی(رحمه الله علیه) - بخش دوم و پایانی
حاکم منتخب مردم در سیستم دمکراسی غربی می تواند یک احمق باشد
امام خمینی در بیانات خود در سالهای 57 و 58 برای اشاره به مردم تنها در حدود 5 درصد موارد از دموکراسی استفاده کرده و در حدود 95 درصد موارد از لفظهایی مانند ملت و امت بهره بردهاند.
سنجش کیفی و کمی مفهوم جمهوری و دموکراسی در اندیشه سیاسی امام خمینی(رحمه الله علیه) بررسی کیفی مفهوم جمهوری و دموکراسی در اندیشه سیاسی امام خمینی(رحمه الله علیه) به دو صورت میسر است. 1. سنجش کیفی نحوه استفاده حضرت امام(رحمه الله علیه) از دو مفهوم جمهوری و دموکراسی: در این روش با توجه به پیشینه ذکر شده از دو واژه جمهوری و دموکراسی در دوران کلاسیک و بدون در نظر گرفتن میزان و نحوه استفاده حضرت امام(رحمه الله علیه) از دو واژه جمهوری و دموکراسی و تنها با مقایسه آن با کلیات اندیشه ایشان میتوان به یک نتیجه کلی و منطقی رسید. حضرت امام خمینی(رحمه الله علیه) از ابتدای نهضت خود بر دو اصل مهم مردمی و اسلامی بودن تأکید میکردند. در الگوی حکومتی (ولایت فقیه) مورد نظر ایشان هر چند حاکمان توسط خداوند انتخاب میشوند، اما پذیرش حاکمیت ولی فقیه توسط مردم صورت میگیرد که مشخصات و ویژگیهای او از طرف شرع و عقل تعیین شده است. امام خمینی(رحمه الله علیه) در این خصوص در مصاحبه با خانم الیزابت تارگود میفرماید: ما خواهان استقرار یک جمهوری اسلامی هستیم و آن حکومتی است متکی به آرای عمومی، شکل نهایی حکومت با توجه به شرایط و مقتضیات کنونی جامعه ما، توسط خود مردم تعیین خواهد شد. (امام خمینی، بیتا: 4 / 248) حضرت امام(رحمه الله علیه) بارها بر رأی مردم تأکید میکنند و جمهوری اسلامی را یک حکومت ملی اسلامی میدانند که متکی بر رأی خود مردم باشد و مردم بتوانند آزادانه رأی بدهند. (همان: 6 / 51) ایشان بارها در تبیین مفهوم جمهوری اسلامی صحبت کرده و تأکید نمودهاند که جمهوری متکی بر آراء عمومی است و اسلامی قواعد اسلام میباشد. (همان: 5 / 548) ایشان در فرازی دیگر چنین فرموده است: «حکومت جمهوری است و تکیه به آرای ملت و قانون، قوانین اسلام است». (همان: 5 / 482) همچنین در جایی دیگر میفرماید: ماهیت حکومت جمهوری اسلامی این است که با شرایطی که اسلام برای حکومت قرار داده است، با اتکا به آرای عمومی ملت، حکومت تشکیل شده و مجری احکام اسلام میباشد. (همان: 8 / 118) بنابراین در اندیشه حضرت امام(رحمه الله علیه)، ولی فقیه توسط مردم انتخاب میشود. در اینجا دقت شود که این مسئله منافاتی با انتصابی بودن ولی فقیه ندارد. بلکه دیدگاه ولایت انتصابی نیز به نقش مردم بیتوجه نیست. از این دیدگاه، هر چند انتخاب مردم در مشروعیت حکومت تأثیری ندارد، ولی در کارآمدی حکومت، نقش اساسی دارد و بدون آن، هرگز حکومتی تشکیل نمیگردد و هر چند مردم، کارشناسانی (مجتهدان) که وظیفه شناسایی ولی فقیه را دارند تعیین و انتخاب میکنند، ولی در واقع مردم ولی فقیه را میپذیرند. در اینجا انتخاب به معنای پذیرفتن فردی است که ویژگیهای لازم برای این مسئولیت را دارا میباشد. امام علی(علیه السلام) فرمودهاند: اگر اجتماع مردم نبود و با وجود یاری کننده، حجت تمام نشده بود و اگر خداوند از عالمان تعهد نگرفته بود که در برابر ظلم ظالم و مظلومیت مظلوم ساکت ننشینند، ریسمان حکومت را به گردنش میانداختم. (حکومت تشکیل نمیدادم.) (نهجالبلاغه، خطبه سوم) بر این اساس، حتی هواداران دیدگاه ولایت انتصابی، بر نقش مردم در گزینش حاکم تأکید میورزند. حضرت امام خمینی(رحمه الله علیه) در تأیید این نظر میفرماید: ولایت فقیه در کار نباشد، طاغوت است اگر به امر خدا نباشد. رئیس جمهور، با نصب فقیه نباشد، غیر مشروع است. وقتی غیر مشروع شد، طاغوت است ... طاغوت وقتی از بین میرود که به امر خدای تبارک و تعالی، کسی نصب شود. (امام خمینی، بیتا: 9 / 152) با این وصف، ایشان بر حضور مردم در صحنه سیاست و انتخاب کارگزاران حکومتی، تأکید بسیار داشت. ایشان بارها بر رأی دادن همه یا اکثریت مردم تأکید کردهاند. (همان: 8 / 42) در نظر حضرت امام(رحمه الله علیه)، قانون اساسی جمهوری اسلام یعنی قانون اساسی اسلام که هم بر آرای ملت و هم موازین اسلامی بنا گشته است (همان: 8 / 219) و لذا با توجه به وجه مشترک جمهوری و دموکراسی، در نظام بدیل امام این وجه (انتخاب حاکمان توسط مردم) وجود دارد. برای بررسی وجوه تمایزجمهوری و دموکراسی نیز با کمی تأمل میتوان دریافت در مردمسالاری دینی حضرت امام(رحمه الله علیه) بر اصول اسلامی تأکید فراوان شده است و با توجه به عدم پذیرش نسبیگرایی معرفتی و اعتقاد به اصول و ارزشهای ثابت و غیر متغیر در نظام ولایت فقیه، ویژگیهای جمهوری وجود دارد و از دموکراسی فاصله دارد؛ به طوری که در این الگو زندگی بشر «هدفمند» و واجد «اصول ثابت» است و حاکمان باید اندیشمند و با توجه به مسلمان بودن مردم، فقیه باشند؛ چراکه مردم آنها را برای هدایت خود انتخاب کردهاند و حاکمان باید طبق خواست مردم صلاح و فساد آنها را در نظر گرفته و با توجه به آنها برای مردم برنامهریزی کنند تا بتوانند مردم را به جامعه آرمانی نزدیک نمایند؛ به گونهای که تمایز مهم میان دموکراسی و مردمسالاری دینی این است که «آزادی» در دموکراسی، هم اصل و هم هدف است، اما در جمهوری اسلامی هرچند هرگز آزادی انسانها از آنان ستانده نمیشود و هیچ اجبار و اکراهی نیست، اما آزادی از اصالت برخوردار نیست. هدف از حکومت دینی و مردمسالاری دینی، قرب الهی و کمال انسان است و آزادی به مثابه ابزاری برای وصول به این ارزش نهایی و غایی است که ارزشمند است. به تعبیر دیگر، ارزش آزادی در نظام اسلامی، ارزشی ابزاری و غیری است اما در نظام دموکراسی ارزشی ذاتی و غایی است. هر چند بدون نیاز به مراجعه به فرمایشات ایشان در این خصوص، میتوان دریافت که مبانی دموکراسی به هیچ وجه با اندیشه سیاسی حضرت امام قابل تطبیق نیست، اما حضرت امام(رحمه الله علیه) در اینباره سخنان بسیار شفاف و گویایی دارد. از آن جمله، ایشان آزادی را در محدوده قانون به رسمیت میشناسند و آن قانون، قانون اسلام است که مردم به آن رأی دادهاند. آزادی در نظر حضرت امام این نیست که هر کسی هر کاری را بخواهد انجام دهد. وی آزادی را در حدی مجاز میداند که خداوند تعیین کرده است. او به طور مشخص از اعمال خلاف عفت و فساد و ایذاء دیگران نام میبرند و با آن مخالفت میکند و آنها را آزادیهای غیر منطقی میداند. (امام خمینی، بیتا: 8 / 283) ایشان همچنین فرمودهاند: بنابراین، ما آن چیزی را که می خواهیم، حکومت الله را می خواهیم؛ حکومت خدا را می خواهیم. ما می خواهیم قرآن حکومت کند بر ما. ما می خواهیم قوانین اسلام بر ما حکومت کند. ما هیچ حکومتی را جز حکومت الله نمی توانیم بپذیریم؛ و هیچ دستگاهی را که بر خلاف قوانین اسلام باشد نمی توانیم بپذیریم و هیچ رأیی را که بر خلاف رأی اسلام باشد و رأی شخصی باشد. رأی گروهی باشد، رأی حزبی باشد، ما نمی توانیم بپذیریم. ما آن را می توانیم بپذیریم که قانونِ اسلام حکمفرمایی کند. ما تابع اسلام هستیم؛ ما تابع قانون اسلام هستیم. و جوانهای ما خونشان را برای اسلام داده اند. جوانهای ما آن قدر جدیت کردند، می گفتند ما اسلام را می خواهیم، ما احکام اسلام را می خواهیم. (همان) ایشان در تبیین آزادی در اسلام میفرمایند: این است معنای آزادی که در جمهوری اسلامی است، که قیدها و بندها دیگر برداشته باید بشود؟ هر کس هر چه می خواهد بگوید؟ و لو ضد ملت باشد، و لو ضد اسلام باشد، و لو بر خلاف قرآن مجید باشد؟ یا نه، آزادی که می خواهیم ما، آن آزادی که اسلام به ما داده است، حدود دارد آزادی. (همان: 8 / 119) حضرت امام بارها حکومتهای دموکراتیک را مورد نقد قرار داده و به دلایل زیر آن را مردود میداند: 1. تمام قیدها برداشته میشود و آزادیهای نامشروع رایج میگردد. ایشان در اینباره میفرمایند: مراکز فحشا هیچ مانعی با جمهوری دمکراتیک ندارد. اینها که جمهوری دمکراتیک می خواهند این را می خواهند. یک همچو آزادی را می خواهند و ما که عرض می کنیم جمهوری اسلامی، این است که روی قواعد اسلام باید باشد. باید مراکز فحشا بسته بشود. جوانهای ما به مراکز فحشا وارد نشوند. (همان: 8 / 121) 2. دموکراسی تفسیرهای مختلفی دارد. ایشان در این خصوص میفرماید: این دمکراتیک و دمکراسی تفسیرهای مختلف شده است. ارسطو یک جور تفسیر کرده است؛ الآن هم که ما هستیم، غربیهای سابق یک جور تفسیر می کردند؛ غربیهای لاحق یک جور و شوروی یک جور تفسیر می کند. ما وقتی یک قانون می خواهیم بنویسیم، باید صریح باشد و معلوم. یک لفظ مشترکی که هر کس یک جوری به یک طرف می کشدش ما نمی توانیم استعمالش کنیم. (همان: 10 / 44) و یا فرمودهاند: ما می گوییم یک چیزی که مجهول است و هر جا یک معنا از آن می کنند، ما نمی توانیم آن را در قانون اساسی مان بگذاریم که بعد هر کسی دلش می خواهد آن جوری درستش کند. ما می گوییم اسلام. (همان: 10 / 526) 3. علت تأکید بر روی دموکراسی هراس دشمنان از اسلامیت است، هدف کنار زدن اسلام است. (همان: 10 / 526) حضرت امام در جای دیگر در این خصوص میفرمایند: همه اش دنبال این هستیم که غرب چکاره است. الآن هم که جمهوری اسلامی را ما می خواهیم انشاءالله مستقر بشود و می خواهیم حسابمان را از غرب جدا بکنیم و استقلال همه جانبه پیدا بکنیم، الآن هم یک دسته غربزده هایی هستند که اینها الآن در فکر این هستند که این جمهوری، اسلامی اش نباشد؛ همان جمهوری باشد. یک جمهوری دمکراتیک باشد. (همان: 8 / 95) ایشان همچنین میفرمایند: اینها به دست و پا افتادند که نگذارند یا رفراندم بشود، به طور صحیح تحقق پیدا کند و این خیال خامی است و یا قانون اساسی اسلامی مبنی بر مذهب اثنی عشری، شیعه اثنی عشری، تصویب بشود؛ به خیال خودشان می توانند و این خیال خامی است و یا جمهوری اسلامی در آن خلل واقع بشود؛ جمهوری مطلق باشد یا جمهوری دمکراتیک یا جمهوری اسلامی دمکراتیک. همه اینها غلط است: جمهوری اسلامی. (همان: 6 / 363) 4. جمهوری دمکراتیک، یعنی جمهوری غربی. امام در این باره میفرمایند: جمهوری دمکراتیک یعنی جمهوری غربی، یعنی بی بند و باری غرب. این تقلیدها را کنار بگذارید، این غربزدگیها را کنار بگذارید. (همان: 6 / 362) با توجه به موارد ذکر شده، حضرت امام اجازه ندادند لفظ دموکراسی در نام نظام اسلامی ایران قرار بگیرد. ولی در نگاه ایشان، جمهوری و اسلام نه تنها تعارض و تضادی بایکدیگر ندارند بلکه میتوان این دو مفهوم را در کنار یکدیگر استفاده کرد. ازاینرو، نام جمهوری اسلامی را پیشنهاد کرده و آن را به رفراندوم گذاشت و بعد از رای 2/98 درصدی مردم به جمهوری اسلامی حضرت امام حکومت قانون را تبعیت از احکام اسلامی معرفی مینمایند و میفرمایند: ما می خواهیم که احکام اسلام در همه جا جریان پیدا بکند و احکام خدای تبارک و تعالی حکومت کند. در اسلام حکومت حکومت قانون است. حتی حکومت رسولالله، حکومت امیرالمؤمنین ـ سلام الله علیه ـ حکومت قانون است. یعنی قانون آنها را سرِ کار آورده است. أَطِیعُوا اللَّهَ و أَطِیعُوا الرَّسُولَ و أُولِی الأَمْرِ مِنکم حکم خداست. آنها به حکم قانون، واجبالاطاعه هستند. پس حکم، مال قانون است؛ قانون حکومت می کند در مملکت اسلامی؛ غیر قانون هیچ حکومتی ندارد. (همان: 8 / 281) اما ساختار نظام جمهوری اسلامی با چنین شکل و نهادهایی نه در زمان پیامبر اکرم| سابقه داشت و نه در زمان حضرت امیر(علیه السلام) و نظامی با این خصوصیات، تحقق نداشته است؛ بلکه علت انتخاب این عنوان از میان سایر اشکال بدیل از قبیل «جمهوری مسلمانان»، «جمهوری دموکراتیک اسلامی» و ... به بیشترین انطباق این اصطلاح با اصول و چارچوبهای کلی که در اسلام برای نظام سیاسی معین شده و همچنین توجه به شرایط و مقتضیات زمانی، بازمی گردد؛ زیرا با قید «اسلامی» دو ویژگی مهم ساختار نظام سیاسی ـ اسلامی، یعنی ضرورت مشروعیت الهی حاکم و همچنین ضرورت اسلامی بودن قوانین، رعایت شده است و با قید «جمهوری» به مردم به عنوان مهمترین مبدأ شکلگیری و کارآمدی نهادهای حکومتی و ضرورت توجه به مقتضیات زمان و شکلگیری ساختارهای متناسب با آن، مانند تفکیک قوا و ... همچنین به اصل خطاپذیری مجریان و ضرورت نظارت بر آنها، دقت و توجه کامل شده است. با توضیحات مذکور میتوان دریافت که کاربست زیاد مفهوم جمهوری اسلامی به جای کاربرد حکومت اسلامی نسبت به قبل از انقلاب اسلامی، از یکسو به نزدیکی معنایی جمهوری اسلامی به حکومت اسلامی مرتبط است و و از سوی دیگر، به کارایی مفهوم جمهوری در مقابله با مفهوم دموکراسی ارتباط پیدا میکند و نیز، با توجه به مطالب مذکور انتظار این خواهد بود که حضرت امام(رحمه الله علیه) برای دفاع و تبیین نظام مورد نظر خود از واژه دموکراسی استفاده نکرده باشند. اما با مراجعه به آثار ایشان مشاهده میکنیم که وی در مواردی از این واژه استفاده کرده و لذا در ادامه به بررسی علت این تعارض میپردازیم. 2. سنجش کمی نحوه استفاده حضرت امام(رحمه الله علیه) از دو مفهوم جمهوری و دموکراسی: با استفاده از نرمافزار «مجموعه آثار حضرت امام خمینی» میتوان در مجموعه بیستودو جلدی صحیفه نور تمام فرمایشات ایشان را رصد کرد؛ هر چند این منبع دربردارنده سخنان، پیامهای شفاهی و مکتوب و مصاحبههای امام(رحمه الله علیه) از اوایل سالهای دهه چهل شمسی است و به نظرات ایشان در سایر آثار مکتوبشان اشارهای ندارد. تعداد کاربرد واژه جمهوری با استفاده از این نرم افزار 4146 مورد بوده که در اکثر قریب به اتفاق آنها، واژه جمهوری در کنار واژه اسلامی آمده است و به نظر میرسد در بسیاری موارد، منظور امام ذکر نام نظام جمهوری اسلامی است و لذا نمیتوان از این آمار به صورت کمی بهره برد. بنابراین، از بررسی سنجش کمی مفهوم جمهوری و جمهوری اسلامی میگذریم. همانگونه که دکتر اخوان کاظمی در مقاله «امام خمینی(رحمه الله علیه) و دموکراسی»، با استفاده از نرمافزار کامپیوتری (1) گفتهاند: «میزان کاربرد واژه دموکراسی 70 مورد میباشد که 64 مورد (4/91%) از این کاربردها در سالهای 1357 و 1358 انجام شده است». (اخوان کاظمی، 1380) در جدول شماره 2 میزان استفاده واژه یاد شده، بر حسب زمان نقل شده، آمده است. هر چند که به نظر میرسد برای بررسی دقیقتر سنجش کمی نحوه استفاده حضرت امام(رحمه الله علیه) از واژه دموکراسی باید علاوه بر جستجوی واژه دموکراسی با استفاده از نرمافزار، واژه دموکراتیک را نیز مورد جستجو قرار داد؛ در جستجوی واژه دموکراتیک تعداد 29 مورد استفاده نشان داده میشود، اما در جستجوی واژه جمهوری مواردی مشاهده شد که دموکراتیک بعد از جمهوری به صورت «جمهوری دموکراتیک» آمده است و این موارد در جستجوی واژه دموکراتیک نیامده است و این مورد، اتقان پژوهشهای دیگر در این زمینه را دچار اشکال میکند. هر چند این اشکال به معنای زیر سؤال رفتن تحقیق آقای اخوان کاظمی نمیباشد، احتمال وجود واژه دموکراسی علاوه بر موارد جستجو شده توسط ایشان منتفی نیست. جدول شماره (2) سال تعداد استفاده از واژه دموکراسی درصد فراوانی 1354 1 1/43 1356 2 2/86 1357 31 44/28 1358 33 47/14 1362 1 1/43 1367 1 1/43 1368 1 1/43 مجموع 70 100 تعداد دفعات استفاده حضرت امام از واژه دموکراسی در سالهای مختلف ایشان 1523 مورد واژه «ملت» و 1212 مورد واژه «مردم» را استفاده کردهاند که با توجه به کاربرد غالباً مترادف آنها توسط امام(رحمه الله علیه)، در مجموع 2735 بار این دو لفظ تکرار شدهاند؛ ولی کاربرد واژه دموکراسی در بیان امام 5/2% (70 مورد) این تعداد است که نسبت استفاده واژه مردم به دموکراسی، 2/94% به 8/5% میباشد. (اخوان کاظمی، 1380: 8 ـ 7) با مشاهده این میزان استفاده حضرت امام(رحمه الله علیه) سؤالاتی پیش میآید. از جمله اینکه چرا استفاده ایشان از واژه دموکراسی در مقایسه با واژههای به معنای ملت بسیار اندک است؟ چرا ایشان حتی به میزان اندک از این واژه استفاده کردهاند؟ و چرا بیشترین کاربرد ایشان از این لفظ در سالهای 57 و 58 بوده است؟ چرا حضرت امام قبل از سال 54 از لفظ دموکراسی استفاده نکردهاند؟ پاسخ سؤال اول قبل از این داده شده است؛ چراکه مبانی دموکراسی با مبانی اسلام همخوانی ندارد و استفاده زیاد از این عبارت و یا آوردن این لفظ در کنار واژه اسلام در نام نظام اسلامی ایران میتواند در آینده مشکلاتی را مانند لحاظ کردن اندیشههای مغایر با دین مانند لیبرالیسم را در نظام ایجاد نماید و توطئههایی علیه نظام صورت گیرد. برای پاسخ به سؤالات دیگر میتوان گفت: 1. استفاده از قاعده الزام و جدل در کاربرد واژه دموکراسی: میزان کم استفاده از این واژه و همچنین کاربرد 4/91% از این واژه در سالهای 57 و 58 نشان میدهد که علت استفاده امام از آن، نوپا بودن انقلاب و همچنین نیاز به دفاع و تبیین اصول انقلاب و نبودن آمادگی و زمینه قبول نقدهای اساسی به مبانی دموکراسی بوده است. علاوه بر آن، جاافتادن این اندیشه در جهان که تنها یک الگوی کلی مردمسالاری وجود دارد و آن نیز دموکراسی است و در مقابل آن الگوی دیگر مردم سالاری وجود ندارد (الگوی جمهوری که قبل از این تبیین شد) باعث کاربرد این واژه بوده است. علاوه بر این، چون گمان میشد در مقابل دموکراسی، دیکتاتوری قرار دارد، ایشان علی رغم نقد الگوهای مطرح مدعی دموکراسی به نقد مبانی دموکراسی نپرداختند و نه تنها از کنار آن گذشتند بلکه در مواردی به موجب قاعده الزام «وَ اَلزِمُوهُم بما اَلزِمُوا عَلَیهِ اَنفُسَهُم؛ آنها را الزام کنید به آنچه آنان خود را بدان ملزم میدانند» (شیخ حر عاملی، 1409: 158) و «وَجَادِلْهُم بالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ؛ با آنها با جدال احسن محاجه کن» (نحل / 125) برای دفاع و تبیین الگوی بدیل خود و در مقابل مخالفان انقلاب اسلامی که تلاش میکردند، این الگو را معادل دیکتاتوری معرفی کنند، لازم بود در مقطعی قبل از تثبیت انقلاب و تا آماده شدن شرایط در موارد معدودی از این واژه استفاده کنند. (اخوان کاظمی، 1380: 11) همچنین لازم نبوده است تا قبل از سال 54 که از آن به بعد کمکم توجه رسانههای خارجی متوجه حرکت ایشان شده بود، از این واژه استفاده کنند. لذا میبینیم که حضرت امام(رحمه الله علیه) در مواردی برحسب ضرورت همانند موارد ذیل از واژه دموکراسی استفاده کردهاند: شیاطین میخواهند منعکس کنند که ایران قابل دموکراسی نیست. ایران قابل عدالت نیست. ایران قابل آزادی نیست. (امام خمینی، بیتا: 5 / 82 ـ 81) برای قطع بعضی حرفها و بهانهها بنابراین شد که رفراندوم [جمهوری اسلامی] بشود و بهانهگیرها فهمیدند به اینکه مسئله آنطور که خیال میکردند نیست و ملت با اسلام است. (همان: 235) یا در جای دیگری میفرمایند: دموکراسی این است که آراء اکثریت ـ و آن هم اینطور اکثریت ـ معتبر است. اکثریت هر چه گفتند آرایشان معتبر است ولو به ضرر خودشان باشد. (همان: 8) 2. استفاده از برداشت مصطلح از دموکراسی که بدون توجه به مبانی آن مطرح میباشد (دموکراسی ساختاری): در جهان الگوهای مختلفی وجود دارد که بدون توجه به مبانی دموکراسی، تنها دموکراسی را به صورت ساختاری مورد استفاده قرار میدهند؛ یعنی مقصود آنها تنها شکل حکومت است و به مبانی اومانیستی و فردگرایانه آن توجهی ندارند؛ به طوری که در آن حکومتها، انتخابات انجام میگیرد و قوای سهگانه مستقل وجود دارد. به عبارت دیگر، مردم خود سرنوشت خویش را تعیین میکنند. این برداشت از دموکراسی در مقابل دیکتاتوری است که میتوان برای آن نام دموکراسی ساختاری را نیز انتخاب کرد و به نظر میرسد امام(رحمه الله علیه) از این برداشت نیز استفاده کردهاند، آنجا که میفرمایند: میگویند این دموکراسی نیست. دموکراسی غیر از این است که مردم خودشان سرنوشت خودشان را در دست بگیرند. کجای دنیا این قدر دموکراسی هست که برای قانون اساسی دو دفعه مردم رأی بدهند ... شما اگر بگوئید محل اشکال است، شما میخواهید تحمیل کنید. شما دیکتاتور هستی که میخواهی تحمیل کنی. (امام خمینی، بیتا: 11 / 198 ـ 189) با این توضیح میتوان دموکراسی را در اندیشه امام به دونوع دموکراسی «اولیه» (2) و «ساختاری» (3) تقسیم کرد. دموکراسی اولیه با توجه به رجوع به اصول سوفسطایی و اومانیستی خود قابل جمع با الگوی بدیل حضرت امام(رحمه الله علیه) نیست ولی دموکراسی ساختاری قابل جمع با الگوی اسلامی مورد نظر امام میباشد و ایشان در موارد محدودی از این برداشت استفاده کردهاند. از طرف دیگر، در دوران مدرن بدون توجه به تفاوتهایی که بین دموکراسی و جمهوری در دوران کلاسیک مطرح بوده است، هر دو لفظ دموکراسی و جمهوری را با معنای نزدیک به هم به معنای مردمسالاری میدانند. بر این اساس، میتوان گفت دموکراسی واقعی آن ساختاری از دموکراسی است که در حال حاضر در حال وقوع است، نه حقیقت دموکراسی که رجوع به دموکراسی اولیه است و در دوران مدرن نیز مفهوم دموکراسی را همان مفهوم دموکراسی اولیه میدانند. بنابراین، شاید بتوان از لفظ دموکراسی اسلامی نیز استفاده کرد؛ هرچند امام برای جلوگیری از ایجاد ابهام و سوء استفاده در آن زمان و آینده تلاش کردند از این برداشت کمتر استفاده نمایند. نتیجه در این پژوهش تلاش ما پاسخ به چگونگی کیفیت و کمیت دو مفهوم جمهوری و دموکراسی در اندیشه امام خمینی(رحمه الله علیه) بود. برای پاسخ به این مسئله در ابتدا این دو مفهوم در دوران کلاسیک و مدرن غرب مورد بررسی قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که در نظر فیلسوفان اولیه (سقراط، افلاطون و ارسطو) که برای جهان هستی و زندگی «اصول ثابت» و «هدفمندی» قائل بودند، جمهوری نوعی از حکومت مردمی مطلوب تلقی میشد که در آن، حاکمانی که علاوه بر اداره امور مردم وظیفه هدایت و تربیت جامعه را نیز بر عهده دارند، باید اندیشمند باشند. بنابراین، آنان علاوه بر تحقق خواست مردم میبایست در برنامههای خود صلاح و فساد مردم را نیز مد نظر قرار دهند تا بتوانند آنان را به سمت جامعه آرمانی رهنمون شوند. این فیلسوفان در مقابل، دموکراسی را تقبیح کرده و آن را حکومت احمقها میدانستند؛ چراکه در آن نوع حکومتِ مورد نظر سوفسطائیان، اعتقادی به «اصول ثابت» و «هدفمندی» در زندگی بشر وجود نداشت و لذا در دموکراسی لزومی ندارد حاکمان اندیشمند باشند؛ چراکه مردم آنها را برای هدایت خود انتخاب نکردهاند. با توجه به بازگشت دوران مدرن به اندیشه سوفسطائیان، دموکراسی که در دوران کلاسیک مذموم شده بود، مورد توجه قرار گرفت؛ چراکه آنان مانند سوفسطائیان برای جهان هستی و زندگی بشر هدف و اصول ثابتی قائل نبودند، هرچند تئوریسینهای آنان به دلیل مطرود بودن نام سوفیست، نام فیلسوف بر خود نهادند. آنها با یکسان و یا نزدیک دانستن دو مفهوم جمهوری با دموکراسی تکلیف جمهوری را مشخص کردند و بنابراین در دوران مدرن، تنها یک نوع حکومت مردمی معنا و مفهوم داشت و آن، دموکراسی بود که نمیتوانست در آن هدفمندی و اعتقاد به اصول ثابت وجود داشته باشد. لذا در این دوران هر اندیشهای که در آن اعتقاد به اصول ثابت و هدفمندی در حکومت بود، در مقابل مردمسالاری تعبیر شده و نوعی از دیکتاتوری محسوب شد. برخی از اندیشمندان غربی مانند پوپر تلاش کردند تا حتی اندیشههای توتالیتر مانند فاشیسم و نازیسم که خود الگویی از اندیشه مدرن است را نیز به فیلسوفانی مانند افلاطون نسبت دهند و لذا با توجه به جایگاه ویژه مردم در اسلام و اندیشه حضرت امام(رحمه الله علیه) میتوان گفت در اندیشه ایشان، جمهوری مورد قبول و دموکراسی غیرقابل پذیرش میباشد. در نتیجه، ایشان در ارائه پیشنهاد نام نظام کشور اسلامی ایران، علیرغم توصیه برخی از افراد از آوردن نام دموکراسی خودداری کردند. با این وجود با بررسی فرمایشات حضرت امام(رحمه الله علیه) میبینیم که ایشان چندین بار در تبیین مردمسالاری در نظام بدیل خود از لفظ دموکراسی استفاده کردهاند، که با دقت بیشتر در فرمایشات ایشان متوجه میشویم در بیش از 90 درصد بیانات خود در سالهای 57 و 58 از این لفظ استفاده کردهاند و برای اشاره به مردم تنها در حدود 5 درصد موارد از دموکراسی استفاده کرده و در حدود 95 درصد موارد از لفظهایی مانند ملت و امت بهره بردهاند. در نتیجه میتوان گفت که استفاده ایشان از لفظ دموکراسی با توجه به لزوم تبیین ماهیت مردمی انقلاب و با توجه به اینکه در اندیشه حاکم بر جهان در دوران مدرن با مبانی سوفسطایی آن، دموکراسی معادل مردمسالاری بود و مقابل دموکراسی حکومت دیگری غیر از حکومت استبدادی متصور نبود، وی بنا به ضرورت از قاعده جدل استفاده کرده و این لفظ را به کار برده است. لذا باید گفت به هیچ عنوان حضرت امام این واژه را با مفهوم اولیه آن استفاده نکردهاند، بلکه تنها آن را در معنای ساختاری آنکه در آن دموکراسی ظرف انقلاب و اسلام مظروف آن است، طرح کردهاند. پی نوشت: 1. معلوم نیست منظور ایشان همان نرم افزار تحت عنوان «مجموعه آثار حضرت امام خمینی» است یا نرم افزار دیگری مورد استفاده ایشان بوده است!؟ 2. منظور نویسندگان از دموکراسی اولیه مفهومی از دموکراسی است که در قرن پنجم قبل از میلاد توسط سوفسطائیان مطرح گردیده است و در آن با توجه به عدم اعتقاد به حقیقت، حاکم انتخاب شده از طرف مردم را ملزم به اجرای خواستههای مردم میدانند و هیچ آرمان و اندیشهای را برنمیتابند. 3. منظور نویسندگان از دموکراسی ساختاری این است که بدون توجه به مفهوم اولیه دموکراسی، با رجوع به ساختار و روشهای انتخاب حاکم و اداره کشور مانند تشکیل قوای سهگانه، استقلال قوا، انتخابات و غیره نوع حکومت مردمی مورد نظر خود را با استفاده از روشهای دموکراسی به مرحله اجرا در آورد. منابع و مآخذ نهج البلاغه. ارسطو، 1371، سیاست، ترجمه حمید عنایت، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چ 3. افلاطون، 1335، مجموعه آثار افلاطون، ج 3، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران، انتشارات خوارزمی، چ 1. افلاطون، 1353، جمهور، ج 3، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران، بیجا. اخوان کاظمی، بهرام، 1377، قدمت و تدوام نظریه ولایت مطلقه فقیه از دیدگاه امام خمینی(رحمه الله علیه)، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی. ـــــــــــــــ ، 1380، «امام خمینی و دموکراسی»، کتاب نقد، شماره 20 و 21، پاییز و زمستان. امام خمینی، سید روحالله، بیتا، نرم افزارمجموعه آثار حضرت امام خمینی، دوره 22 جلدی صحیفه امام، قم، مؤسسه تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور. پوپر، کارل، 1364، جامعه باز و دشمنان آن، ترجمه علیاصغر مهاجر، تهران، شرکت سهامی انتشار. حسینی، جلال، 1387، پایان جهان؛مدرنیته یا...، قم، انتشارات زمزم هدایت. عباسی، حسن، 1382، جنگ جهانی چهارم و رفتار شناسی آمریکا پس از 11 سپتامبر، قم، پارسیان. داوری اردکانی، رضا، 1379، انتقادی در فلسفه کارل پوپر، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر. ردهد، برایان، 1357، از افلاطون تا ناتو، ترجمه مرتضی کاخی، تهران، آگاه. حر عاملی، 1409، وسائل الشیعه، ج 26، قم، مؤسسه آل البیت. صدیقین، علیرضا، 1383، نقد انتقادات پوپو بر افلاطون و ارسطو بامحوردیت دموکراسی، اصفهان، کانون پژوهش. حائری، عبدالهادی، 1374، آزادیهای سیاسی و اجتماعی از دیدگاه اندیشهگران مسلمان، مشهد، جهاد دانشگاهی. کاپلسون، فردریک، 1362، تاریخ فلسفه، ج 1، ترجمه سید جمال مجتبوی، تهران، سروش. مهیار، رضا، 1410، فرهنگ ابجدی، قم، انتشارات اسلامی. مرتضی شیرودی: استادیار پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(علیه السلام). جلال حسینی: دانشجوی دکترای علوم سیاسی. فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی 37 انتهای متن/
94/06/08 - 05:28
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 77]
صفحات پیشنهادی
سنجش کمی و کیفی مفهوم جمهوری و دموکراسی در اندیشه سیاسی امام خمینی(رحمه الله علیه) - بخش اول اومانیسم و دموکرا
سنجش کمی و کیفی مفهوم جمهوری و دموکراسی در اندیشه سیاسی امام خمینی رحمه الله علیه - بخش اولاومانیسم و دموکراسی ابزاری برای کنار زدن دینجمهوری و دموکراسی دو واژهای است که از قرن پنجم قبل از میلاد تاکنون به معنای حکومت مردمی به کار رفته و از قرن 16 میلادی بر آن تأکید ویژه و گسترسخنان مهم آیت الله سیدحسن خمینی: اگر روزی لازم شد که من کاری را انجام دهم، شانه خالی کردن کار غلطی است/ باید آ
یادگار گرامی امام با توصیه به گروههای سیاسی به وحدت و دوری از تششت گفت وقتی عده ای جان و مال خود را در راه انقلاب فدا کردند در صورت لزوم انسان باید در این مسیر آبرو و همه سرمایه خود را در طبق اخلاص بگذارد ولی اگر کسانی هستند که مسئولیت را بهتر انجام دهند بگذاریم آنها انجام دسیدحسن خمینی: عافیت طلبی با اندیشه ی امام و آرمان ها سازگار نیست
به گزارش پارس به نقل از ایسنا حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در دیدار با جمعی از اصلاح طلبان استان مازندران در حرم مطهر امام خمینی با اشاره به شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی به عنوان شعار بنیادین انقلاب اسلامی اظهار داشت استقلال همان آزادی در بعد ملی است و آزادی نیزگزارش تصویری/ عیادت یادگار امام از سرپرست اسبق کمیته امداد امام خمینی(ره)
یادگار گرامی امام از سید رضا نیری سرپرست اسبق کمیته امداد امام خمینی ره عیادت کرد به گزارش خبرنگار جماران حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی با حضور در یکی از بیمارستان های تهران از سرپرست اسبق کمیته امداد امام خمینی ره عیادت و سلامتی و شفای عاجل وی را از خداوند متعال مسألکمیته امداد امام خمینی(ره) برخی اختیارات را به مراکز نیکوکاری واگذار می کند
کمیته امداد امام خمینی ره برخی اختیارات را به مراکز نیکوکاری واگذار می کند ری یس کمیته امداد امام خمینی ره از واگذاری برخی اختیارات این نهاد به مراکز نیکوکاری با هدف سبک سازی تشکیلاتی خبر داد پرویز فتاح رییس کمیته امداد امام خمینی ره پنجشنبه به خبرنگاران در سمنان گفت سبک ساامام جمعه مرند تاکید کرد اهتمام ویژه به ارتقاء کمی و کیفی علم و پژوهش در دانشگاهها
امام جمعه مرند تاکید کرداهتمام ویژه به ارتقاء کمی و کیفی علم و پژوهش در دانشگاههاامام جمعه مرند با اشاره به اهمیت و ارزش علم و پژوهش در دانشگاهها گفت دانشگاهها با ارتقاء کمی و کیفی به این امر اهتمام ویژه داشته باشند به گزارش خبرگزاری فارس از مرند حجتالاسلام علی نعمتزاده بگزارش تصویری - سفر رییس کمیته امداد امام خمینی (ره) به سمنان
سفر رییس کمیته امداد امام خمینی ره به سمنان عکس مسعود محقق - ایسنا پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۶ ۲۰سیدحسن خمینی: عافیت طلبی با اندیشه امام و آرمان ها سازگار نیست
تولیت آستان حضرت امام خمینی ره گفت عافیت طلبی با اندیشه امام و آرمانهای ما سازگار نیست به گزارش ایرنا سیدحسن خمینی در دیدار با جمعی از اصلاح طلبان استان مازندران با اشاره به شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی به عنوان شعار بنیادین انقلاب اسلامی اظهار داشت استقلال همان آزادیتجدید بیعت رئیس جمهوری و اعضای دولت با آرمان های امام خمینی(ره)
رئیس جمهوری و اعضای هیات دولت در نخستین روز ازهفته دولت با حضور در مرقد بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی ایران با آرمان های امام خمینی ره و شهیدان انقلاب اسلامی تجدید میثاق کردند به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی و اعضای هیات دولت درسید حسن خمینی:اگر روزی لازم شد که من کاری را انجام دهم در اینجا شانه خالی کردن کار غلطی است/مصلحت سنجی شخصى و
سید حسن خمینی اگر روزی لازم شد که من کاری را انجام دهم در اینجا شانه خالی کردن کار غلطی است مصلحت سنجی شخصى و عافیت طلبی با اندیشه امام و آرمانهای ما سازگار نیست یادگار گرامی امام با توصیه به گروههای سیاسی به وحدت و دوری از تششت گفت وقتی عده ای جان و مال خود را در راه انقلاب فد-
گوناگون
پربازدیدترینها