محبوبترینها
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798486100
گفت‌وگو با خواهر شهیدان علی‌اصغر و جعفر حسین‌زاده فرزندانی که نخواستند زیر بار ذلت زندگی کنند / دیپلماسی در نگاه یک شهید
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفت‌وگو با خواهر شهیدان علی‌اصغر و جعفر حسین‌زاده
فرزندانی که نخواستند زیر بار ذلت زندگی کنند / دیپلماسی در نگاه یک شهید
هر کس یا هر کشوری که اسلام راستین و دین پیامبر اکرم(ص) و 12 امام و ولایت فقیه امام خمینی را دارد، ما با آن شخص یا با آن کشور هم‌مکتب و هم‌دین هستیم، در غیر این صورت آنها را نمی‌پذیریم.
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان فریدونکنار، روستای ازباران مردمانی دارد از جنس باران، گواه این جمله، مزار شهدایی است که 42 آلاله را در خود جای داده و فضای این روستای حماسه‌ساز را با رایحه دل‌انگیز خود معطر کرده است؛ حماسه بی‌بدیل مردم این روستا تنها برای مردم شهرستان فریدونکنار و یا استان مازندران شناخته‌شده نیست، بلکه اهالی این روستا را آسمانیان نیز به خوبی می‌شناسند، روستایی که تعداد زیادی از شهیدانش از سلاله پاک رسول‌الله(ص) هستند و هر کوچه‌ای در این روستا متبرک به قدم شهید است، به سراغ مادر شهیدان علی‌اصغر و جعفر حسین‌زاده رفتیم تا از زبان این مادر شهیدپرور، از شهیدانش بشنویم، اما به‌خاطر کهولت سن و بیماری کمتر به سوالات ما پاسخ داد، ولی خواهر این شهیدان ـ حلیمه حسین‌زاده- آنچه را که از برادران شهیدش می‌دانست، برای‌مان گفت. فارس: لطفاً خودتان را برای خوانندگان معرفی کنید. حلیمه حسین‌زاده خواهر شهیدان جعفر و اصغر حسین‌زاده هستم، شوهرم سیدناصر حسینی جانباز جنگ تحمیلی است، در حال حاضر از این مادر ما یک خواهر و یک برادریم، ولی از مادر دیگرمان سه برادر و یک خواهر داریم، پدرم دو زن داشت. فارس: حاج‌آقا در قید حیات نیستند؟ خیر، به دیار باقی شتافتند. فارس: لطفاً اسم حاج‌خانم را به ما بگویید؟ ربابه ابراهیمی فارس: شهید جعفر از نظر سنی بزرگ‌تر بود یا اصغر؟ شهید جعفر پسر ارشد خانواده بود، ولی شهید اصغر زودتر به شهادت رسید، اسفند سال 60 به شهادت رسید. فارس: هر دو متاهل بودند؟ بله، خداوند به شهید اصغر یک فرزند داد که در همان دوران کودکی فوت کرد، اما شهید جعفر پنج فرزند خداوند به ایشان داد که امروز هر کدام‌شان افتخاری برای خانواده ما هستند، البته همسر شهید جعفر بر اثر سکته مغزی فوت کرده است، زن مومن و فداکاری بود. فارس: شهید اصغر و شهید جعفر چگونه افرادی بودند؟ هر دو زحمتکش بودند، هیچ‌وقت رنگ آسایش را ندیدند، شهید اصغر تازه پاسدار شده بود، به نظرم فقط یک ماه از پاسداری‌اش می‌گذشت که به شهادت رسید، خیلی دوست داشت بچه داشته باشد، وقتی بچه‌اش به دنیا آمد زیر گوشش اذان گفت و چقدر خوشحالی می‌کرد، ولی خدا نخواست، با این وجود من ندیدم از خدا گله‌ای داشته باشد، اهل نماز و عبادت بود، اذان گوی مسجد محل‌مان بود، صدای خوبی داشت، تو وصیت‌نامه‌اش نوشت: «بعد از این که شنیدید من شهید شدم روحیه شادی از خود نشان دهید، برایم گریه نکنید. اگر تحمل نداشتید گریه کنید ولی برای امام حسین(ع)، برای شهدای کربلا؛ همیشه به من سفارش می‌کرد که حجابم را حفظ کنم، شهید جعفر بعد از شهادت اصغر بی‌قرار شده بود، دوست نداشت از جبهه برگردد، وقتی هم به شهادت رسید پسر کوچکش، 6 ماهه بود، همیشه مرا به حجاب اسلامی دعوت می‌کرد، به من می‌گفت لباس ساده بپوش، دنیا ارزش ندارد، می‌گفت با همسایگان به‌خوبی رفتار کن و با آنها مدارا کن و همیشه آنها را در کارهایشان یاری کن، خودش هم همین‌طور بود، شاید باورتان نشود، با این که 6 هزار متر زمین شالیزار داشت، ولی اتفاقی افتاده بود که او کل پول شالی را به یک بی‌بضاعت داد، برای آنها لباس می‌خرید، خیلی به مستضعفان توجه خاصی داشت.» فارس: آیا خواب آنها را هم می‌بینید؟ کم و بیش، ولی مادرم یک بار خواب عجیبی دید که برایتان تعریف می‌کنم، مادرم خیلی دوست داشت به مکه برود، ولی چون نابینا بود نتوانستیم او را ببریم، یک شب در خواب شهید جعفر را می‌بیند که به او می‌گوید مادرم بیا روی کولم تا تو را به جایی ببرم، مادرم می‌گفت در میان راه به او گفتم: «جعفر جان! خسته شدی کمی استراحت کن.» در جوابش گفت: «مادرم! اینجا همان مکه‌ای است که تو آرزویش را داشتی، او را برد طواف و تمام اعمال حج را برایش به‌جا آورد.» وقتی مادرم از خوابش می‌گفت آن‌هایی که به حج رفتند، می‌گفتند همه این‌هایی که می‌گوید جزو مناسک حج است. فارس: وضعیت تحصیلی‌شان چطور بود؟ شهید جعفر سواد چندانی نداشت، ولی اصغر 10 کلاس درس خوانده بود، اما وقتی وصیت‌نامه‌شان را می‌خوانی می‌بینی مثل وصیت یک عالم نوشته شده است. فارس: شما به‌عنوان خواهر شهید چه انتظاری از جامعه دارید؟ انتظاری ندارم، فقط یادمان باشد این چیزهایی که امروز داریم، مرهون مجاهدت و تلاش شهداست، نکند شهدا را فراموش کنیم، راه‌شان را، هدف‌شان را فراموش نکنیم، مواظب باشیم دشمن ما را از رهبرمان جدا نکند. بخشی از وصیت‌نامه شهید جعفر حسین‌زاده شما برادران انجمن اسلامی! شما رسالت انبیا را به دوش دارید، به شهدای ازباران کمی فکر کنید و بیاندیشید و کمی به فکر این جوان‌های عزیزمان باشید، این جوان‌ها را از صحنه طرد نکنید، به فرمایش عده‌ای جمع نشوید و کاری نکنید که این ملت از جمهوری اسلامی نفرت پیدا کنند و قیام دیگری برپا کنند، شما برادران شورای اسلامی! امیدوارم که در کارتان پیروز باشید، در ثانی امیدوارم که گول حرف‌های دیگران را نخورید، شما لااقل با این جوان‌های ازباران برخوردهای اسلامی داشته باشید، چون که این جوان‌ها امید و آینده این انقلاب هستند. برای اندک چیز ناراحت‌شان نکنید، به فرمایش امام عزیزمان شما خانواده‌ها شهدا چشم و چراغ این ملتید. خانواده شهدا! بدانید این جوان‌ها چشم و چراغ این مملکتند و شما جوان‌های عزیز این را بدانید که در این زخم‌زبان‌ها هیچ چیز نیست و با این حرف‌ها ناراحت نباشید و دست از امام عزیز نکشید و خط رهبری که خط خونین سیدالشهدا(ع) است را ادامه دهید چون که این سید از سلاله پیامبر اسلام است و به شما خواهران گرامی! حجاب‌تان را حفظ کنید چون که حفظ حجاب شما نجات‌دهنده خون شهداست. خانواده‌ها و فرزندان گرامی! اگر من شهید شدم مبادا ناراحت شوید و دست از انقلاب و امام عزیز بکشید، امیدوارم بنده را ببخشید و هر چه بدی از من دیدید، حلالم کنید و رضایت دهید تا آسوده خاطر در نزد پروردگارم باشم. بخشی از وصیت‌نامه شهید اصغر حسین‌زاده ای امام امت! ما مردم کوفه نیستیم که امام حسین(ع) را تنها بگذاریم، ما تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خونی که در بدن داریم به خواست خداوند و رضای او نثار خواهیم کرد، ما عاشق امام حسین(ع) و کربلای حسین هستیم، مکتب آزاد و روش شهیدان حسین بن علی(ع) و زندگی او سرمشق زندگی ماست، ما زیر بار عجز و ذلت زندگی نخواهیم کرد، ما اسلام را می‌خواهیم، غیر اسلام را قبول نداریم، هر کس یا هر کشوری که اسلام راستین و دین پیامبر اکرم(ص) و 12 امام و ولایت فقیه امام خمینی را قبول دارد، ما با آن شخص یا با آن کشور هم‌مکتب و هم‌دین هستیم، در غیر این صورت آنها را نمی‌پذیریم. رهبری و فرماندهی را مستقیماً امام زمان(عج) به عهده دارد که در همه‌جا تشریف دارند و ما به چشم خودمان می‌بینیم که دارند کمک می‌کنند، در جبهه امتیاز کار ما اسلامی بودن ماست، ما که مسلمانیم باید اول پیش‌قدم باشیم، تمام مسائل چه کلی و چه جزئی باید به آن توجه شود و ما باید خودمان با این رفتارمان اسلام را پیاده کنیم، هیچ اختلافی با هم نداشته باشیم، پیروزی حتمی است، ما پیروزیم و جهاد فی‌سبیل‌الله سربلندی و جاودانی است و جهادگران در روز قیامت به انبیا(ص) و امامان(ع) محشور خواهند شد. به گزارش فارس، شهید جعفر حسین‌زاده 9 مهرماه 1327 دیده به جهان گشود و 21 دی‌ماه 1365 در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید؛ شهید علی‌اصغر حسین‌زاده 12 اسفندماه 1334 به‌دنیا آمد و در 4 دی‌ماه 1361 در منطقه عین خوش به شهادت رسید. انتهای پیام/86029/ب40
94/06/07 - 09:53
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]
-
گوناگون
پربازدیدترینها