تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):صله رحم، انسان را خوش اخلاق، با سخاوت و پاكيزه جان مى‏نمايد و روزى را زياد مى‏كند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844895762




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

طنز؛ تکریم ارباب رجوع به سبک ایرانی‌


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
طنز؛ تکریم ارباب رجوع به سبک ایرانی‌
سعید هوشیار در روزنامه قانون نوشت:

کله سحر ساعت 11 بود که زنگ خانه‌مان را زدند. کورمال کورمال و شاکی از وقت نشناسی مردم کنار آیفون رفتم و گوشی را برداشتم. تصویری که در آیفون می‌دیدم، پس کله فردی بود که برای صحبت با من سرش را پایین انداخته بود، چند لحظه‌ای طول کشید تا اتفاقات لود شود که این موجود چیست. خلاصه بعد از لحظاتی متوجه شدم که این وقت نشناس، مامور اداره آب است و اخطار قطعی آب را آورده. خلاصه با چه مشقتی که شاید بتوان آن را یک کتاب کرد و فیلم‌ها از آن ساخت به دم در رفتم و با خواهش و تمنا که اگر آب را قطع کنید دیگر کولر نداریم، حمام نداریم، توالت نداریم و از تشنگی می‌میریم، مهلت یک ساعته گرفتم تا به اداره آب و فاضلاب رفته و قضیه را حل و فصل کنم.

در اداره آب و فاضلاب منطقه مانند بانک شماره می‌دادند، ما هم یک شماره‌ای گرفتیم و رفتیم گوشه‌ای بنشینیم و چرت مرغوبی بزنیم که فردی نزدیک شد و کاغذی دستمان داد و...

گفت- خودکار داری؟
گفتم- نه برای چی؟
گفت-واسه اینکه اینو پر کنی دیگه؟
گفتم- این چی هست اصلا؟
گفت-فرم نظرسنجی در مورد اخلاق کارمندامونه...
گفتم-من که هنوز برخوردی ندیدم که بخوام نظر بدم...
گفت-اصلا مهم نیست همینجوری یک چیزی بنویس اوکیه...
گفتم- مرد حسابی میخوای نظرمو بپرسی، هنوز ننوشته میگی مهم نیست؟!
گفت-بابا چهار تا سواله یک چرتی باید بنویسی پر شه دیگه! بعضی‌ها حیوون بازی در میارن میرن اعتراض می‌کنن که اخلاق کارمندامون بده و تکریم ارباب رجوع نداریم و...
گفتم- حرف دهنتو بفهم این چه طرز حرف زدنه، خب معلومه میرن اعتراض می‌کنن دیگه، مرتیکه بی ادب!
گفت- حرف دهنت و بفهم، بی ادب تویی، نفهم...
گفتم- بی شعورین از بس... بی ادب.
گفت- زر زر نکن، فرم نظر سنجی رو پر می‌کنی یا نه؟
گفتم- برو گمشو بی شعور...
خلاصه بعد از مکالمه عجیب نوبت‌مان شد، رفتیم به باجه ۲...
گفتم- سلام شماره منو خوندید ظاهرا...
یک چیزی گفت که هیچ چیزش را نفهمیدم.
گفتم- جان؟ چی فرمودید؟
دوباره همان نامفهومش را تکرار کرد.
گفتم-چی میگی؟
گفت- برادر من چند بار بگم برو باجه ۲...
گفتم- خودتون گفتید باجه ۶!
گفت- ما هر چی بگیم باید انجام بدید؟ ای بابا... برو آقا برو!

ما رفتیم سراغ باجه ۲ که متصدی خانمی بود که تا من را دید چیزی را زیر لب زمزمه کرد و قیافه‌اش شبیه زمانی شد که انگار مانستر یا ابوبکر البغدادی را دیده باشد. بدون هیچ صحبتی کاغذم را گرفت و یک کاغذ دیگر به آن منگنه کرد و با علامت دست دستگاه خودپرداز را نشان داد و چون هنوز زبان مکالمه در این اداره رایج نبود از روی حرکت دستش فهمیدم منظورش پرداخت پول است، پول را پرداختیم و بدون اینکه کسی را بکشم از آنجا خارج شدم، احتمال زخمی کردن عده‌ای نیز وجود داشت که خدا بهمان صبر داد تا شر نشود. خدایا بابت این میزان برخورد خوب متشکریم...‌






تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن