تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837044730
فلسفه نظری تاریخ و دکترین مهدویت - بخش دوم هدف، مسیر و محرّک تاریخ
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فلسفه نظری تاریخ و دکترین مهدویت - بخش دوم
هدف، مسیر و محرّک تاریخ
تبیین و ارائه دکترین مهدویت در چهارچوب نظری "فلسفة تاریخ"، افقهای جدیدی فرا روی پژوهشگران و اندیشمندان میگشاید و مفاهیم و آموزههای نوینی ارائه میدهد.
مسائل و آموزههای فلسفه (نظری) تاریخ الف) شناخت واقعی تاریخ چهره تاریخ و آنچه مربوط به رویدادها و وقایع زندگی بشری است، همواره با غبار ابهامها و اشکالهای سندی و روایی، پوشیده مانده است و شناخت درست و واقعی آن و آشنایی با مسیر و مراحل تاریخ، میتواند گوشهای از پردهها را به کناری نهد و واقعیتها را بازگو کند. در واقع ما با دو امر رو به رو هستیم: تاریخ به معنای کل جریان حوادث و وقایع (تاریخ به مثابة واقعه) و تاریخ به معنای دیدگاهها و اعتقادهای بیان شده درباره آنها. از دیدگاه والش، فلسفه تاریخ عبارت است از : "بحث و بررسی نظری در زمینة مشروح حقایق تاریخی"22 استنفورد نیز وظیفه فلسفه (نظری) تاریخ را، شناخت ماهیت سرشت و طبیعت تاریخ، و درک معنای آن میداند.23 فیلسوفان نظری تاریخ، به پژوهش در تاریخ عمومی میپردازند و حتّی خود، باید از مورّخان عمومی باشند؛ یعنی به درستی وقایع را شناسایی و قوانین حاکم و علّتهای آن را کشف کنند تا بتوانند درباره تعمیم یا عدم تعمیم آن اظهار نظر نمایند. بر این اساس گام اوّل فلسفه (نظری) تاریخ، شناخت درست تاریخ و زدودن ابهام از چهره غبارآلود آن است. البته فلسفه (انتقادی) تاریخ نیز با نقد و بررسی علم تاریخ، تا حدودی به پیراستن ابهامهای تاریخی کمک میکند. ب) معنا بخشی به تاریخ در مفهوم وسیع، فلسفه تاریخ "معنا دادن به حوادث و اتفاقهای پراکندهای است که ظاهراً تصادفی بوده و به یکدیگر نامربوطاند24". فیلسوف تاریخ دراینباره، سعی میکند با جمعبندی و پیوند آنها به یکدیگر، یک سلسله نتایج منطقی و قابل قبول درباره علل تبیین حوادث استخراج کند. فلسفه تاریخ، فرض را بر وجود سرآغازی برای رویدادهای تاریخ میگذارد و بعد پیامدها و حوادث دیگر را تا پایانی مشخص، معنا و مفهوم میبخشد. از این رو، گفته شده است: "مهمترین مسأله در فلسفههای نظری تاریخ، "اصل غایت" و معنا داشتن تاریخ است. ارائه طرح و الگوی مشخّص برای تاریخ و تبیین آن بر اساس نیروهای محرک خاص و ادوار و مراحل گوناگون و دگرگونی کل فرآیند تاریخی، آن را معنادار یا معقول میگرداند..."25 پیشتر نیز گفته شد که از چشم انداز فلسفه نظری، تاریخ موجودی حقیقی، زنده و متحرّک است که جسمی دارد، روحی، ارادهای، خواستی، آهنگی، محرّکی، مسیری، قانونی و... بر این اساس فلاسفه تاریخ به هدفدار بودن آن و تصویر تاریخ به عنوان موجودی زنده، پویا و متحرّک اصرار دارند. بر اساس این آموزه دو دیدگاه نسبت به آینده وجود دارد: 1. آینده معلوم (در صورت معنا دار بودن تاریخ)؛ 2. آینده نامعلوم (در صورت بی معنا بودن تاریخ). ج) کشف الگو و طرح کلّی تاریخ یکی از مباحث مهم فلسفه (نظری) تاریخ، کشف و ارائه نوعی طرح و الگوی کلّی و فراگیر برای تاریخ است. کانت معتقد است: وظیفه فلسفه تاریخ این است که نشان دهد تاریخ، طبق نقشه و طرحی قابل درک در جریان است و به سوی هدفی رهسپار میباشد"26 و اتکینسون نیز میگوید: "فلسفة تاریخ ... متضمّن تلاش برای تمیز دادن یا مشخص ساختن وجود الگو یا ساختار در روند خود تاریخ نیز هست".27 اچ. والش نیز خاطرنشان میسازد که هدف از نظریهپردازی فلسفی، درک مسیر تاریخ به طور کلی و نشان دادن این نکته بود که با وجود کیفیات غیر عادی ظاهری متعددی که تاریخ از خود نشان میداد و نتیجهگیری از آن را مشکل مینمود؛ مع هذا امکان داشت که آن را به صورت یک واحد به هم پیوسته، حاوی یک طرح و برنامه کلّی تلقّی نمود و چنانچه این طرح و برنامه کلّی درک میگشت، هم روشنگر مسیر دقیق حوادث بود و هم به ما امکان میداد که جریانهای تاریخی را به مفهومی ویژه ـ به صورتی که مورد قبول عقل و دلیل باشد ـ تلقّی کنیم".28 این انگاره، باعث پدید آمدن سه الگو و طرح کلّی درباره حرکت تاریخ و بروز اندیشهها و تفکّرات گوناگون درباره آن شده است: 1. الگوی خطی (ترقّی یا قهقرایی): بر اساس این الگو حوادث تاریخ از نقطه مشخّصی آغاز شده و سیر خود را ادامه داده است، تا اینکه اکنون به مرحلهای که ما در آن قرار داریم، رسیده است. در این الگو تاریخ در جهت و راستای معیّنی حرکت میکند. 2. الگوی ادواری (چرخشی یا تکراری): در الگوی دوم، عقیده بر این است که حوادث تاریخی از جایی شروع میشود و طی یک حرکت تناوبی و در یک چرخه عظیم تکرار میشود. بر این اساس تاریخ خود را در ملّتها و ادوار متوالی، تکرار کرده است. 3. الگوی بخت و تصادف: در این الگو گفته میشود، تصادف و اتفاق به طور کلی بر همه چیز حاکم است، یعنی فاقد نظم و بی شکل بوده است! نظریه خطی ممکن است شامل مفهوم ترقّی یا سیر قهقرایی باشد؛ لیکن بخش اعظم چنین نظریههایی بر پیشرفت نوع انسان تأکید کردهاند. همچنین ممکن است تکامل و پیشرفت ادواری با تکامل خطّی توأم گردد و نوعی سیر ارتقایی مارپیچ را پدید آورد؛ نظیر آنچه که ویکو پیشنهاد کرده است.29 د) قانونمندی حرکت تاریخ یکی از کارکردهای فلسفه (نظری) تاریخ، کشف قوانین خاص حرکت تاریخ (سنتهای تاریخی) و شناخت نظام علّت و معلولی در آن است. از دیدگاه شهید مطهری، فلسفه تاریخ، علم به تحوّلات و تطورات جامعهها، از مرحلهای به مرحله دیگر و قوانین حاکم بر آن تطوّرات و تحولات است"30 و از نظر یکی از نویسندگان "فلسفه تاریخ به بحث و بررسی هدفمندی، قانونمندی و نظاممندی تاریخ میپردازد... ".31 بر اساس نوشته فرهنگ فلسفی کار فلسفه تاریخ، بحث از عوامل اساسی مؤثر در وقایع تاریخی و تحقیق در قوانین عمومی حاکم بر رشد و توسعه جوامع انسانی و دگرگونیهای آن در طول زمان است.32 البته برخی از فیلسوفان نظری تاریخ، علاوه بر بیان قوانین تاریخی، به ارائه نظریههایی درباره مهمترین عوامل علّت و معلولی در فرآیند تاریخی پرداختهاند. قانون مارکس در باب تقدّم عوامل اقتصادی بر عوامل سیاسی، یک نمونه از این قوانین است. به هر حال آنان صرفاً خواستار نشان دادن طرح و الگوی رویدادهای گذشته نیستند ... آنان همچنین میخواهند بدانند چرا و چگونه آن طرح و الگوی خاصی غلبه یافته است. در این ارتباط بسیاری ادعا کردهاند که به کشف قوانین خاص فرآیند تاریخی، توفیق یافتهاند. در این رابطه، دو نوع ادعا وجود دارد: 1. کشف نوعی طرح کلّی از رویدادهای گذشته؛ 2. یافتن نوعی قانون جهتدار در تاریخ33. ?) تقدیر و حتمیت تاریخی پارهای از نظریهها و دیدگاههای نظری تاریخ، دارای یک وجه جبرگرایانه یا ضرورتگرایانه هستند! ظاهراً عقیده بر آن است که روند بلند مدت حوادث و رخدادها (یا به تعبیر بهتر جریان تاریخ)، بدون توجّه به تلاشها و اقدامها یا فعالیت افراد، مسیر خود را طی خواهد کرد. تاریخ آن چیزی خواهد شد که باید باشد؛ حال هر کاری که انسانها بخواهند و از دستشان برآید انجام دهند! نوعی جبر محتوم و ضرورت اجتناب ناپذیر بر کل روند تاریخ حاکم است. انسانها قادر به ممانعت، جلوگیری یا متوقف ساختن چرخهای تاریخ نخواهند بود. "ضروری بودن" رویدادهای تاریخی از سوی مورخان و فیلسوفان، حداقل به سه معنای کاملاً متفاوت به کار رفته است: 1. سرنوشت و مشیّت خداوند؛ 2. ضرورت تاریخی (حتمیت تاریخی)؛ 3. جبر علمی (شرط و مشروط). معنای نخست این مفهوم آن است که رویدادها بنابر تقدیری ناشناخته رخ میدهند؛ مفهومی که هم برای یونانیان و هم برای اندیشه شرقی آشنا است. بسیاری از فلسفههای دینی و کلامی تاریخ، به خاطر نقشی که برای اراده خداوند در روایات و تبیینات خود قائلند، تقدیرگرا هستند(!) البته نگرش تقدیرگرایانه، در منظر دینی به دیدگاهی "مشیت آمیز" تبدیل میگردد. اما ضرورت تاریخی، کوشش در جهت نشان دادن این است که تقدیر یا مشیت، ذاتی فرآیندهای عادی تاریخ است (حتمیت تاریخی) : در این دیدگاه، سیر تاریخ نوعی جهت و سمت و سوی ضروری عام و کلّی دارد. در نگرش سوم، یک رویداد را در صورتی میتوان جبری دانست که رویدادی دیگر، یا شرط دیگر، یا گروهی از آنها موجود باشد (علّت رویدادها). بنابراین، حکم کلّی جبر تاریخی به این قول مؤدّی میگردد که برای هر رویداد تاریخی، چنین شرط کافیای وجود دارد... . این آموزه فلسفی تاریخ، با انتقادهای فراوانی، به خصوص از سوی پوپر، روبهرو شده و جبرگرایی در تاریخ انکار گشته است.34 از منظر دینی، به خصوص اسلام، اراده آزاد انسانها در حرکت تاریخ، نقش اساسی دارد؛ هرچند همه چیز تحت مشیّت و قدرت خداوند است. و) تکامل و پیشرفت در تاریخ یکی از مباحث مهم فلسفه (نظری) تاریخ، تکاملی یا غیر تکاملی بودن تاریخ و پیشرفت و پسرفت انسانها بوده است. امروزه با پیشرفتهای علوم طبیعی، و الگوی پیشرفت، به قدری نزد عامة مردم جزء بدیهیات شده که تصوّر چیز دیگری تقریباً محال است. بر این اساس عدهای پیشرفت بشر را در علوم یا در جریان تکامل علمی، عدهای در توسعه و پیشرفت تکنیک و فنون و برخی دیگر در تسلّط بر طبیعت و استفاده هرچه بیشتر از آن و ... میدانند. البته موضوع اصلی فلسفه تاریخ، تکامل اجتماعی است. در این مورد دو نظریه مهم وجود دارد که یکی نظریهای است مثبت و به وسیله تکامل گرایان به بار آمده است و دیگری نظریهای است منفی که تکامل ستیزان دورگرای، آن را ابداع کردهاند. تا پیش از سده شانزدهم، عموماً این اعتقاد وجود داشت که انسان در ابتدا، در عصری طلایی و در مقامی امن میزیسته، اما در فاصله سده شانزدهم و نیمه سده نوزدهم، این اعتقاد معکوس شد و مردم کما بیش باور کردند که انسان در آغاز، فرهنگ نازل خشنی داشته است؛ ولی به تدریج تکامل یافته و صاحب تمدن شده است. پس تاریخ وجهی امیدبخش پیدا کرد. فرانسیس بیکن، اعلام داشت که نسل فعلی از همه نسلهای پیشین خردمندتر است و پیشبینی کرد که بر اثر تکامل علوم عملی، اصلاحات درخشانتری دست خواهد داد. ویکو (1668-1744) نظریه دورگرایی تاریخ را نفی کرد و معتقد شد که اقوام انسانی در مسیری مارپیچ تکامل مییابند. تورگو (1727-1781) نظریه پیوستگی حوادث تاریخی و تراکم و تکامل اقوام را پیش کشید. کانت کوشید قوانین تکامل را بیان کند و مخصوصاً تکامل اخلاقی را به اثبات برساند. کندرسه (1743-1794)، نظریهای مشعر بر توالی مراحل تمدن آورد و پیشبینی کرد که بر اثر انقلاب فرانسه و استخدام علوم در زندگی انسانی، پیشرفتهای بزرگی در قرن بعد دست خواهد داد و... .35 انگاره "پیشرفت و تکامل" یکی از مباحث چالش برانگیز فلسفه تاریخ است و تحقّق آن در وضعیت کنونی حیات بشری، مورد سؤال شماری از اندیشمندان قرار گرفته است. اگر هم معتقد به پیشرفتهای مادی و صنعتی باشیم، نمیتوانیم بر تکامل اخلاقی و فرهنگی صحّه بگذاریم و از کاستیها و مشکلهای فراوان زندگی بشری چشم بپوشیم. ز) تعمیم و پیشبینی آینده نگاه به آینده و پیشبینی رویدادها و حوادث، همواره مورد توجّه عموم بوده و امکان یا عدم امکان آن، بحثهایی را به وجود آورده است. فلاسفه تاریخ جوهری، تاریخ را عمدتاً به معنای گذشته مطالعه و بررسی میکنند و مشخّصاً به شیوهای بلند پروازانهتر از مورّخان معمولی، به تعمیم دربارة آن میپردازند. حتّی برخی نوشتهاند: موّرخ و محقّق باید کوشش کند تا مسیر حرکت گذشته، حال و آینده را مشخّص نماید و با کمک بررسیهای دقیق، قوانین حرکت تاریخ ـ از گذشته تا حال را ـ تا حدودی به دست آورد تا بتواند طبق آن، آینده و سرنوشت ملّتها را در صورت امکان پیشبینی نماید.36 بر اساس عقیده رایج و غالب قرن نوزدهم، یک سری قوانین تکامل وجود دارند که تعیین کننده ویژگیها و خصوصیات کلهای اجتماعی به شمار میروند و نیز این عقیده که بر مبنای شناخت قوانین مذکور، امکان پیشبینیهای علمی درباره آینده میسّر است! از این رو، مفهوم کلگرایی وارد این قبیل مباحث شد و کسانی چون هگل، کنت و مارکس به عنوان شارحان، مفسّران و مدافعان عمده "تاریخیگری" مطرح شدند. تاریخیگری، برای مشخص ساختن دکترینهایی به کار میرود که برای علوم اجتماعی، نقش پیشبینی کننده جریانها و تحولهای آینده، بر اساس قوانین قابل کشف تحولهای تاریخی قائل هستند؛ یعنی، با تکیه بر قوانین و قواعد مربوط به سیر تحولهای تاریخی گذشته و حال، روند و سیر تحولها در آینده قابل پیشبینی است! نتیجه روشن این دیدگاه این است که روند تاریخ، تحت کنترل و هدایت قوانین عام و قواعد کلی قرار دارد و شناخت آنها، پیشبینی آینده جوامع، تمدنها و ... را ممکن میسازد. قوانین مذکور ثابت و لایتغیر بوده، به طوری که مقاومت در برابر آنها، بر مبنای موازین اخلاقی بیهوده است، به عبارت دیگر، خارج از قلمرو کنترل اراده و انتخاب انسانی قرار دارند37. عدهای از این نویسندگان ـ چون پوپر و هایک ـ با این نگرش فلسفی ـ تاریخی، مخالفت کرده و عقیده دارند که: "نه درباره روند حرکت و تحوّل جامعه و نه دربارة جریان تاریخ، به هیچ وجه نمیتوان دست به تعمیمهای کلّی یا پیشبینیهای آیندهنگرانه زد. حوادث تاریخی ماهیتاً غیر قابل پیشبینی هستند.... پیشبینی سیر دقیق حوادث تاریخی و نتایج آنها به طوری ماهوی ناشدنی است".38 به نظر ما نیز پیشبینی حوادث و وقایع آیندة تاریخ، کار علم و یا فلسفة تاریخ (مبتنی بر عقل و تجربة صرف) نیست؛ بلکه این امر تنها در توان وحی و آموزههای دینی است و فلسفة تاریخ به عنوان قالب و چهارچوب ارائه این پیشبینیها، مفید و اثرگذار است. خ) هدف، مسیر و محرّک تاریخ چنانکه پیشتر گذشت، پاسخ به سه پرسش بنیادین، بر عهده فلسفه (نظری) تاریخ است. به عبارت روشنتر فلسفه تاریخ، معرفتی است که در آن از حرکت، محرّک، مسیر و هدف موجودی به نام تاریخ بحث میشود. این هویت مستقل که به راه خود میرود و انسانها را نیز یا تسلیم خود میکند و یا در زیر چرخهای تیزرو و پرشتاب و سنگینش له و مثله میکند از جایی آغاز کرده است و از طریقی میگذرد و سرانجام هم به مقصدی میرسد. حال فلسفه (نظری) تاریخ، بر این سر است که نشان دهد این رفتن و بالیدن چگونه صورت میگیرد و آن نقطه نهایی (بارانداز تاریخ) کجا است و چگونه از منزل کنونی، میتوان منزل واپسین را ـ ولو به ابهام و اجمال ـ تصویر کرد.39 سه پرسش اساسی ـ که هر فلسفه نظری تاریخ عمدتاً به پاسخ آنها میپردازد ـ بدین قرارند: 1. تاریخ به کجا میرود (هدف)؟ 2. چگونه میرود (مکانیسم حرکت، محرّک)؟ 3. از چه راهی میرود (مسیر و منازل برجستة حرکت)؟ از دیدگاه اچ. والش فلاسفة نظری، بر آن بودند که مفهوم و هدف جریان تاریخ را به طور کلی کشف کنند. به نظر آنها، تاریخ ـ به صورتی که تاریخنویسان عادی آن را عرضه میداشتند ـ ظاهراً از یک سلسله رویدادهای نامرتبط و فاقد انجام و دلیل، خیلی بیشتر نبود... (در حالی که چنین نیست) و مسلماً قوارهای وجود دارد. وظیفه فلسفه تاریخ آن است که شرحی چنان دقیق از مسیر رویدادهای تاریخ بنویسد که اهمیت واقعی و منطق اساسی این مسیر به طور بارز نشان داده شود.40 بر این اساس، تحولها و تکامل جامعهها از مرحلهای به مرحلة دیگر و قوانین حاکم بر مسیر و جهت تحولها و تکاملها و در نهایت هدف و سرمنزل تاریخ، مورد توجه فلسفة (نظری) تاریخ است. مسأله دیگر هر فلسفه نظری تاریخ آن است که حرکت تاریخ به کمک عوامل حرکتآفرین شکل میگیرد و نیروهای خاصی جامعه را به حرکت درمیآورند و از مراحل مختلف، عبور میدهند. در اینجا با نظریهها و آرا و عقاید گوناگونی رو به رو هستیم که هرکدام به نحوی حرکت تاریخ را توجیه و تبیین کرده و عامل عوامل به خصوصی را دلیل این حرکت دانسته اند. دیالکتیک و تضاد طبقاتی (مارکس)، محیط طبیعی و شرایط آب هوایی و جغرافیایی (منتسکیو) ؛ وجود برخی از نژادها (کنت گوبینو)، مشیت الهی (بوسوئه)، قهرمانگرایی (فاشیستها)، غریزه جنسی، عشق و گرسنگی (فروید و ...)، عصبیت (ابن خلدون)، عنصر زور و عوامل سیاسی (دورینگ) و ... از جمله عوامل محرّک تاریخ در آرا و افکار نویسندگان و دانشمندان هستند.41 نقد و بررسی درباره فلسفه (نظری) تاریخ، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد و اشکالها و انتقادهایی چند به آن وارد شده است: الف) نظریههای فلسفة تاریخ، دارای یک وجه جبرگرایانه و ضرورتگرایانه هستند. گویا تاریخ بدون توجّه به تلاشها و اقدامها و یا فعالیتهای افراد، مسیر خود را طی خواهد کرد. از این منظر، انسانها اراده و اختیار چندانی در برابر حرکت تاریخ ندارند و تسلیم بی چون و چرای آن هستند؛ ب) وقایع تاریخی تکرار ناپذیرند و هرگونه پیشگویی، ممکن است واقعیت نیابد؛ یعنی، تنها چند درصد امکان دارد این احتمالها تحقّق یابد؛ ج) ارائه یک قانون عام بر کل بشریت (آن هم با توجّه به تنوّع، تکثّر و پیچیدگی فرهنگها و اقوام و سنتها) دشوار است؛ به خصوص اگر این رویکرد تنها مبتنی بر یک سری شواهد تاریخی و برداشتهای فلسفی باشد؛ د) برخی منتقدان ادعا کردهاند: نگارش تاریخ عمومی ناممکن است؛ بدین دلیل که تاریخ در مجموع یک کلّ نیست، و نویسنده تاریخ عمومیـ مثلاً در قیاس با مورّخ انقلاب فرانسه یا دوران استعمار آمریکا ـ فاقد موضوع مطالعه خاص است! به نظر میرسد، عموم این اشکالات درباره فلسفه (نظری) تاریخ وارد باشد و برای رهایی از آنها باید به رویکردی جدید دست یازید و آن چیزی نیست جز "فلسفه متعالی تاریخ". پی نوشت: 22. مقدمهای بر فلسفه تاریخ، ص 28. 23. فلسفه تاریخ: روش شناسی و تاریخنگاری، ص 83. 24. فلسفه تاریخ از دیدگاه جامعه شناسی، ص 16. 25. فصلنامه حوزه و دانشگاه، ش42، ص 28. 26. تاریخ و تاریخنگاری، ص 26. 27. فلسفه تاریخ: روششناسی و تاریخنگاری، ص 50. 28. مقدمهای بر فلسفه تاریخ، ص 13. 29. پل ادواردز، فلسفه تاریخ، ص 22. 30. جامعه و تاریخ، ص 353. 31. مجله انتظار، ش 13، ص 216. 32. فرهنگ فلسفی، ص 204. 33. پل ادواردز، فلسفه تاریخ، ص 25. 34. نک: نگارنده، آینده جهان، ص31 و 47؛ پل ادواردز، فلسفه تاریخ، ص 71-75؛ اتکینسنون، فلسفه تاریخ: روششناسی و تاریخنگاری، ص 61 و 62 و ... . 35. محمد جواد یوسفیان، مجله دانشگاه انقلاب، ش211، ص 121 و 122. 36. تاریخ و تاریخنگاری، ص 60. 37. حسینعلی نوذری، فلسفه تاریخ: روششناسی و تاریخنگاری، ص 523. 38. تاریخ و تاریخنگاری، ص 57. 39. فلسفه تاریخ (فلسفه نظری تاریخ، فلسفه علم تاریخ)، ص 7 و 8 . 40. مقدمهای بر فلسفه تاریخ، ص 28. 41. نک: حسین کریمی، فلسفه تاریخ، ص 61 - 66؛ یعقوب جعفری، بینش تاریخی قرآن، ص 35-47. حجت الاسلام و المسلمین رحیم کارگر ماهنامه انتظار موعود - شماره 17 http://www.entizar.ir/page.php?page=showarticles&id=251
94/05/28 - 04:34
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]
صفحات پیشنهادی
فلسفه نظری تاریخ و دکترین مهدویت - بخش اول پیشینه فلسفة نظری (جوهری) تاریخ
فلسفه نظری تاریخ و دکترین مهدویت - بخش اولپیشینه فلسفة نظری جوهری تاریختبیین و ارائه دکترین مهدویت در چهارچوب نظری "فلسفة تاریخ" افقهای جدیدی فرا روی پژوهشگران و اندیشمندان میگشاید و مفاهیم و آموزههای نوینی ارائه میدهد چکیده برای فهم درست آینده و کاربردی کردعقلانیت در دکترین مهدویت - بخش اول تکامل تاریخى، عقلانیت از منظر متفکران
عقلانیت در دکترین مهدویت - بخش اولتکامل تاریخى عقلانیت از منظر متفکرانمعیار عقل و سفاهت و میزان عقلانیت و سفاهت در اطاعت از خداست براساس این دکترین مخالف فرمان خدا سفیه است چکیده مقاله حاضر با عنوان "دکترین مهدویت و عقلانیت" ابتدا ضمن توجه به ساختار مفهومى عدیدگاه پدیدارشناسانه هانری کربن به دکترین مهدویت - بخش دوم تفسیر باطنی هانریکربن از اسلام
دیدگاه پدیدارشناسانه هانری کربن به دکترین مهدویت - بخش دومتفسیر باطنی هانریکربن از اسلامهر چند نگرش هانریکربن در پارهای از مباحث مهدوی به ویژه عالم هورقلیا قابل نقد است اما در مجموع نباید از ارزش کار او در طرح مسئله مهدویت و موقعیت آن درهندسه ذهنی و اعتقادی شیعه کاست تفکرعقلانیت در دکترین مهدویت - بخش دوم و پایانی معیار عقل و سفاهت در دکترین مهدویت
عقلانیت در دکترین مهدویت - بخش دوم و پایانیمعیار عقل و سفاهت در دکترین مهدویتمعیار عقل و سفاهت و میزان عقلانیت و سفاهت در اطاعت از خداست براساس این دکترین مخالف فرمان خدا سفیه است مدرنیزاسیون عقلانى شدن بىنیازى از وحى مدرنیزاسیون مستلزم یک فرآیند دنیوى سازى است یعنىبا اعتبار 198 میلیون ریالی بررسی و شناسایی باستانشناسی آثار تاریخی بخش دستگردان انجام شد
با اعتبار 198 میلیون ریالیبررسی و شناسایی باستانشناسی آثار تاریخی بخش دستگردان انجام شدرئیس اداره میراث فرهنگی طبس گفت پروژه باستانشناسی بخش دستگردان از توابع شهرستان طبس از ششم فروردین تا 30 تیرماه امسال با اعتبار معادل 198 میلیون ریال انجام شد به گزارش خبرگزاری فارس از بیردومین قعر نشینی پرسپولیسی ها در طول تاریخ
دومین قعر نشینی پرسپولیسی ها در طول تاریخ ورزش > لیگ برتر - پرسپولیسی ها برای دومین بار در طول تاریخ به قعر جدول رده بندی سقوط کرده اند به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین با شکست استقلال مقابل ذوب آهن شاگردان یحیی گل محمدی که تا قبل از این بازی بدون امتیاز بودند سه امتیازیواگذاری قلعه تاریخی «کنجانچم» شهرستان مهران به بخش خصوصی
مدیر میراث فرهنگی ایلام خبر داد واگذاری قلعه تاریخی کنجانچم شهرستان مهران به بخش خصوصی شناسهٔ خبر 2883474 - شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱ ۰۵ استانها > ایلام ایلام - مدیر کل میراث فرهنگی استان ایلام از واگذاری قلعه تاریخی کنجانچم شهرستان مهران به بخش خصوصی خبر داد به گزارش خبرگزدو بنای تاریخی ایلام به بخش خصوصی واگذار می شوند
سرپرست معاونت میراث فرهنگی ایلام دو بنای تاریخی ایلام به بخش خصوصی واگذار می شوند شناسهٔ خبر 2879444 - دوشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰ ۵۳ استانها > ایلام ایلام - سرپرست معاونت میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان ایلام گفت دو بنای تاریخی ایلام به بخش خصودیدگاه پدیدارشناسانه هانری کربن به دکترین مهدویت - بخش اول روش پژوهشی هانریکربن در شیعه شناسی
دیدگاه پدیدارشناسانه هانری کربن به دکترین مهدویت - بخش اولروش پژوهشی هانریکربن در شیعه شناسیهر چند نگرش هانریکربن در پارهای از مباحث مهدوی به ویژه عالم هورقلیا قابل نقد است اما در مجموع نباید از ارزش کار او در طرح مسئله مهدویت و موقعیت آن درهندسه ذهنی و اعتقادی شیعه کاستسرپرست معاونت فنی و تعیین کاربری میراث فرهنگی کشور: 32 بنای تاریخی تا پایان شهریور به بخش خصوصی واگذار میشود
سرپرست معاونت فنی و تعیین کاربری میراث فرهنگی کشور 32 بنای تاریخی تا پایان شهریور به بخش خصوصی واگذار میشودسرپرست معاونت فنی و تعیین کاربری صندوق احیا و بهرهبرداری از اماکن تاریخی و فرهنگی میراث فرهنگی کشور از واگذاری 32 بنای تاریخی به بخش خصوصی تا پایان شهریورماه جاری خبر داد-
گوناگون
پربازدیدترینها