محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1841891402
گفتوگوی مشروح فارس با نوه آیتالله کاشانی: مصدق فقط خواست قهرمان باشد نه مبارز
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفتوگوی مشروح فارس با نوه آیتالله کاشانی:
مصدق فقط خواست قهرمان باشد نه مبارز
بیش از ۵۰ تا ۶۰ روزنامه طرفدار مصدق آنقدر علیه آیتالله کاشانی تبلیغات کردند مردمی که به فرمان آیتالله کاشانی در قیام تیر 1331 کفن پوشیدند و به خیابان آمدند. چنان تحت تاثیر قرار گرفتند که اهل پامنار(محل زندگی آیتالله کاشانی) هم به آقای کاشانی سلام نمیدادند.
به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس،«مرقومه حضرت آقا، توسط آقای حسن آقای سالمی زیارت شد. اینجانب مستحضر به پشتیبانی ملت ایران هستم!» این یک سطر پاسخ دکتر محمد مصدق به نامه عصر 27 مرداد ِآیت الله کاشانی، نام دکتر محمد حسن سالمی را در تاریخ نهضت ملی ایران ماندگار کرد. آقای دکتر حسن سالمی، نوه آیت الله کاشانی اکنون سالیان درازیست که در آلمان اقامت و به امر طبابت اشتغال دارد. او در دوران بحرانی نهضت ملی شدن صنعت نفت، در اوان جوانی، دفتر آیت الله کاشانی را اداره می کرد و به طور طبیعی، گزارش ها از زیر دست ایشان رد می شد و نامه ها نیز توسط ایشان دریافت و به محضر آیت الله کاشانی عرضه می گردید و همچنین نامه ها یا پاسخ ها نیز قبل از ارسال به دست ایشان می رسید و به همین دلیل، نامه ها، عکس ها و اسناد تاریخی بسیاری از آن دوران در اختیار ایشان است که از آن جمله نامه تاریخی آیت الله کاشانی به آقای دکتر مصدق در 27 مرداد 1332 است که خود حامل نامه به دکتر و آورنده پاسخ برای آیت الله است.
دکتر سالمی نوه آیتالله کاشانی و مسئول دفتر ایشان نامه زیر به این شرح است. حضرت نخست وزیر معظّم جناب آقای دکتر محمد مصدّق دام اقباله عرض می شود گرچه امکانی برای عرایضم نمانده ولی صلاح دین و ملت برای این خادم اسلام بالاتر از احساسات شخصی است و علیرغم غرض ورزی ها و بوق و کرنای تبلیغات شما، خودتان بهتر از هر کس می دانید که همّ و غمّم در نگهداری دولت جنابعالی است که خودتان به بقاء آن مایل نیستید. از تجربیات روی کار آمدن قوام و لجبازی های اخیر بر من مسلّم است که می خواهید مانند سی ام تیر کذائی یک بار دیگر ملت را تنها گذاشته و قهرمانانه بروید. حرف اینجانب را در خصوص اصرارم در عدم اجرای رفراندوم نشنیدید و مرا لکّه حیض کردید خانه ام را سنگباران و یاران و فرزندانم را زندانی فرمودید و مجلس را که ترس داشتید شما را ببرد بستید و حالا نه مجلسی است و نه تکیه گاهی برای ملّت گذاشته اید. زاهدی را که من با زحمت در مجلس تحت نظر و قابل کنترل نگه داشته بودم با لطائف الحیل خارج کردید و حالا همانطوری که واضح بوده در صدد به اصطلاح کودتا است. اگر نقشه شما نیست که مانند سی ام تیر عقب نشینی کنید و به ظاهر قهرمان زمان بمانید و اگر حدس و نظر من صحیح نیست که همانطور که در آخرین ملاقاتم در دزاشیب به شما گفتم و به هندرسون هم گوشزد کردم که امریکا ما را در گرفتن نفت از انگلیسی ها کمک کرد و حالا به صورت ملی و دنیاپسندی می خواهد به دست جنابعالی این ثروت ما را به چنگ آورد. و اگر واقعاً با دیپلماسی نمی خواهید کنار بروید این نامه من سندی در تاریخ ملت ایران خواهد بود که من شما را با وجود همۀ بدی های خصوصی تان نسبت به خودم از وقوع حتمی یک کودتا وسیلۀ زاهدی که مطابق با نقشه خود شماست آگاه کردم که فردا جای هیچگونه عذر موجّهی نباشد. اگر به راستی در این فکر اشتباه می کنم با اظهار تمایل شما سید مصطفی و ناصرخان قشقائی را برای مذاکره خدمت می فرستم. خدا به همه رحم بفرماید. ایام بکام باد سید ابوالقاسم کاشانی 27 مرداد مرقومه حضرت آقا به وسیله آقا حسن آقای سالمی زیارت شد. اینجانب مستظهر به پشتیبانی ملت هستم والسّلام دکتر محمد مصدّق به همین دلیل اهمیت این مسئله تاریخی به سراغ دکتر حسین سالمی رفتیم که حاصل گفتوگوی ما را در زیر میخوانید. *خیلی وقت هست که برخی از تاریخنگاران مدعی هستند نامهای که آیتالله کاشانی به مصدق نوشتند و نسبت به کودتا هشدار دادند جعلی است و شما جعل کردید آیا چنین نسبتی را میپذیرید؟ کتاب «یادباد» من پارسال در ایران چاپ شد در آن کتاب سندی منتشر کردم که آقای حسین دها معاون حقوقی وزارت دارایی مصدق نوشته است که من به همراه سرلشکر دارابی نزد آیتالله کاشانی رفتیم و قصد داشتیم اقدامی کرده تا اتحاد بین آیتالله کاشانی و مصدق دوباره برقرار شود تا مردم مایوس نشوند و مبارزه از سر گرفته شود. آیتالله کاشانی نامه خود به مصدق و جواب مصدق را به خود نشان داد و گفت: ببین این جواب مصدق است این نامه را در کتاب «نگاهی دیگر» چاپ کردم که آقای روحالله حسینیان رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ کرده است. * چرا شما کاغذ را نزد مصدق بردید؟ مرحوم دایی من مصطفی کاشانی به دلیل تهمتی که به او زدند تحت تعقیب بود به او تهمت زدند که قاتلان افشار طوس با ماشیناش افشار طوس را به قتل رساندند. به همین دلیل دایی من پنهان بودند. بقیه فرزندان آیتالله کاشانی از جمله دکتر محمود کاشانی کوچک بودند. من در آن موقع 21 سال داشتم. آقای نصرتالله خازنی که رئیس دفتر مصدق و رزمآرا بود مدعی شد که من(خازنی) سالمی را ندیدم تا چنین نامهای را برای مصدق بیاورد. آقای حقانی رئیس مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران در جلسهای مرا به آقای خازنی روبهروی هم نشاند و من به آقای خازنی گفتم من 9 مرتبه نزد مصدق رفتم و یک مرتبه شما را ندیدم و مرا آقای پروین برده بود که آقای خازنی گفت نمیدانم پروین بوده یا نبوده. در این 9 مرتبهای که نزد آقای مصدق رفتم شخص واحدی نزد مصدق نبود. یک مرتبه مهندس زیرکزاده بود و زمان دیگری آقای پروین بود. کسی هم نبود که بگوید شما کی هستید؟ برای چه کاری آمدید؟ آقای خازنی جوابی ندادند و من هر 9 مرتبهای که نزد آقای مصدق رفتم را برای ایشان شمردم و توضیح دادم که برای چه کاری نزدم مصدق آمدم. به طور مثال یکی از دفعاتی که نزد آقای مصدق رفتم این بود یکی از آمریکا دو قلم خودنویس «پارکر» برای آقای کاشانی هدیه فرستاده بود که پدربزرگم گفته بود یکی برای آقای مصدق است و من نزد آقای مصدق بردم و تحویل دادم. حالا مجال نیست هر 9 مرتبه را توضیح دهم.
بعد از کودتا به اروپا رفتم. برای آقای مصدق نامه نوشتم که آقای کاشانی عمل جراحی کرده و در بیمارستان بستری است و مردم هم متفرق شدند. شما اگر به عیادت آقای مصدق بروید دوباره متحد شوید شاید مردم هم پیرو شما آشتی کنند و اگر موفق نشوید و کاشانی شما را راه ندهد مردم خواهند گفت این مصدق بوده است که بزرگواری کرده است. آقای مصدق فوراً جواب کاغذ مرا داد که شما به اروپا رفتید اما مرا به زندان انداختند و بعد از اتمام محکومیتم، به احمدآباد تبعید میشوم. نمیتوانم بروم و شما هم اجازه ندارید این گونه مرا تحریک کنید و عیادت هم نمیکنم. نمیکنم. نمیکنم. این در صورتی است که من در گذشته بسیار به مصدق نزدیک بودم. مصدق زمانی به منزل آیتالله کاشانی آمد و از در اندرونی وارد شد. مردم بسیاری در بیرون از منزل آیتالله کاشانی حضور داشتند به محض دیدن آقای مصدق، خواستند همراه مصدق وارد منزل شوند که آقای مصدق خیلی ترسید به محض اینکه وارد خانه شد گفت: حسنآقا در را ببند و خودش که بیشتر وقتها جان نداشت چنان در را گرفت و فشار داد که من توانستم چفت در را ببندم. تقریباً ساعت 2:30 بعدازظهر بود که آقای مصدق را نزد آیتالله کاشانی بردم. آقای کاشانی مشغول استراحت بود و من ایشان را بیدار کردم و گفتم: آقای مصدق آمدند. مصدق میخواست دست ایشان را ببوسد که آقای کاشانی نگذاشتند و بعد مجبور شدند سر آقای کاشانی را ببوسند. در همان دیدار به آقای کلانتری زنگ زدم که انگار پشت در بود! آمد. آقای کلانتری خبرنگار و عکاس روزنامه اطلاعات بود که قبلا شمارهاش را به من داد تا اگر خبر مهمی رخ داد خبرش کنم. آقای کلانتری آمد عکس گرفت و هر چقدر از من خواست که با آقای مصدق و کاشانی عکس بگیرم قبول نکردم و گفتم این دو شخصیت بینالمللی هستند و من با عکس خودم عکس آن دو را خراب کنم. الان انتقاد میکنند که شما این اندازه به آیتالله کاشانی و مصدق نزدیک بودید چرا عکس با آنها ندارید؟. آقایون و رسانههای که به من تهمت میزنند و دروغ میگویند جواب تلویزیونها را که میدهیم پخش نمیکند. *آیا شما به صدای آمریکا جوابی دادید و آنها پخش کردند؟ من به آنها گفتم آن کاغذ در همان زمان نیز آنچنان اهمیتی نداشت دلیل اینکه مصدق به همه توصیههای مشفقانه پاسخ منفی میداد این است تصمیم گرفت برود، نه بماند. مرحوم فاطمی در پلهها داد میزد پیرمرد همه ما را به کشتن میدهد چون که به مصدق اعلام کرده بود که در رادیو اعلام کند در همه وقایع مقصر اصلی شاه است. چرا نهضت در 30 تیر موفق شد؟ چون مصدق استعفا داد و اعلام کرد مقصر همه وقایع 30 تیر شاه است که من مجبور شدم استعفا بدهم؟ این سخن مصدق باعث شد مقاومت مردمی با رهبری آیتالله کاشانی رخ بدهد و مردم قیام کنند و او را برگرداند. قوام گفته بود کاشانی را حبس میکنم. دستور حبسشان را داده بود یعنی اگر قوام نخست وزیر میشد سخت با آقای کاشانی برخورد میکرد. ولی آقای مصدق بعد از 6 روز از قیام 30 تیر که آیتالله کاشانی مسبب برگرداندن مصدق به نخستوزیری بود به خط خودش با آیتالله کاشانی نامه نوشت که شما لازم نیست در کارها دخالت کنید. آیا این آزادی است؟ زمانی که قصد داشت مجلس را منحل کند کاشانی به او گفت: مجلس را منحل نکنید چون اختیارات شاه افزایش پیدا میکند و قادر میشود تو را عزل کند. گوش نکرد تاریخنگاران علاقمند به مصدق این مسائل را نمیبیند. مصدق وقتی با مخالفت آیتالله کاشانی روبه رو میشود دستور میدهد به طرفدارانش که خانه آیتالله کاشانی را سنگباران کنند و این ننگی است که هیچ وقت از دامن مصدق پاک نمیشود. مکی هم وقتی که داریوش فروهر زنده بود در کتابش نوشته که از فروهر پرسیدند چرا خانه کاشانی را سنگباران کردید، گفته بود مدیر روزنامه شورش را دیدم و پرسیدم چرا این اندازه علیه کاشانی بیادبی میکنید. میگفت هر چهارشنبه نزد مصدق میرفتم و مقالات را مصدق مینوشت و به من می داد و کاریکاتوری نیز علیه کاشانی کشیده بود و آن را به من داد تا چاپ کنم. این وقایع در زمان مصدق اتفاق افتاده است آن وقت آقایان طرفداران مصدق سواد خواندن اینها را ندارد و نمیتواند بببیند. * شما معتقدید کودتای 28 مرداد رخ نداده و آقای مصدق خودش میخواست از قدرت کنارهگیری کند. اقدامات آمریکا و انگلیس کمک کرد و عدهای دیگر معتقدند عوامل داخلی از جمله آیتالله کاشانی با کودتاچیان همکاری کردند؟ شخصیتی مانند نورالدین کیانوری رهبر حزب توده ایران و کریم سنجابی یکی از بزرگان جبهه ملی نامه سرگشاده مینویسند که ما کاشانی را به پول سیاه تبدیل کردیم. آن وقت خود مدیر روزنامه شورش میگوید با اجازه مصدق مطلب و مقاله و کاریکاتور علیه کاشانی مینوشته و میکشیده است. کسی این کار را میکند که تا چند وقت قبل از آن میخواست دست آقا را ببوسد. آقای مصدق در نهضت ملی شدن صنعت نفت موفق نشده بود به همین دلیل میخواست با داد و بیداد و هوچیگری از قدرت کنارهگیری کند. سرهنگ نصیری کاغذ عزل را نزد مصدق میبرد و مصدق دستور میدهد حبسش کنند تا آزاد نباشد و به خبرنگاران نگوید که مصدق را عزل کردند.
آیتالله کاشانی به خبرنگاران داخلی و خارجی پاسخ میدهد مصدق سرهنگ نصیری را در زندان نگه داشته بود که مردم متوجه نشوند که مصدق عزل شده است و واکنش نشان ندهند. در همین زمان دو مرتبه به سفیر آمریکا دروغ گفت زمانی که هندرسون از مصدق پرسید که آیا شما هنوز نخستوزیرید؟ چون من شنیدم که از جانب شاه عزل شدید. به دروغ گفت: که من هنوز نخستوزیرم. هیچ کدام از وزرا از عزل مصدق خبر نداشتند طرفداران مصدق نمیپرسند که چه شد. همه این دلایل نشان میدهد که مصدق نمیخواست نخست وزیری را ادامه بدهد و به همه جواب نه میداد. نمیخواهند این مورخانی که علاقه به مصدق دارند قبول کنند که تمام بازیها از جانب مصدق بود. سنجابی در کتابش مینویسد در شب 28 مرداد مصدق به من گفت بروید مجسمههای شاه را پایین بکشانید و تودهای با جرثقیلهای بزرگ مجسمههای رضاشاه و محمدرضا شاه را پایین کشیدند.مردم ترسیدند. حالا طرفداران مصدق مدعی هستند رجالههابه خیابان ریختند. رجالهها بیشتر از شما شخصیت دارند کسی مانند شعبان جعفری از اول پرچم شاهدوستی را به دست گرفت و تا آخر عمر این پرچم همراهش بود. ولی شما چی؟ نخست میگفتید مصدقی هستیم، بعد تودهای شدهاید. راست نمیگویید و حقیقت را پنهان میکنید. از این آقایون باید پرسید دلیل جعلی بودن کاغذ چیست؟ آقای ایرج افشار در کتاب «80 مقاله» مقاله 30، 40 صفحه علیه من مینویسد و من جواب آقای افشار را دادم. مثلاً نوشته است مصدق نامه بدون شماره نمیفرستاد و من برایش 4 سند آوردم و چاپ کردم که نامه مصدق در این 4 سند نه شماره دارد و نه تاریخ. *مصدق بعد از 3 ماه ریاست مجلس توسط آیتالله کاشانی را تبریک گفت در کاغذی که نوشت. انتخاب آیتالله کاشانی را به ریاست مجلس به ایشان تبریک گفت البته، این تبریک 3 ماه بعد از ریاست مجلس آقای گفته شده است و بدون تاریخ و امضا بود. *مسعود بهنود تا سرهنگ نجاتی دروغ میگویند وقتی این سندها را چاپ کردم آقای افشار جواب ندادند. همچنین از سرهنگ نجاتی که کتاب «جنبش ملی شدن صنعت نفت» را نوشتند گرفته تا مسعود بهنود دروغگو، هیچکدام جواب من را ندادند. بنده سرهنگ نجاتی و مسعود بهنود را که نزدیک شهر ما در آلمان آمدند دعوت کردم که به منزل من بیایند اما نیامدند. مسلماً اینها دروغ میگویند. *غلامحسین صدیقی نوشته است که آقای مصدق میخواست خودش را معرفی کند غلامحسین صدیقی نوشته است که آقای مصدق به او گفت برویم خودمان را معرفی کنیم. مصدق سه مرتبه قصد داشت از قدرت کنارهگیری کند و آخرین بار هم توانست با هوچیگری این هدفش را عملی کند. *دکتر مصدق به راهی رفت که نباید میرفت * دلیل ناکامی ملی شدن صنعت نفت چه بود؟ دکتر مصدق به راهی رفت که نباید میرفت و همه ما را فریب داد، همه وعدههایی که در زمان نخستوزیری در مجلس به مردم داده بود را عمل نکرد و یک کاغذ جلوی من گذاشت که به کاشانی نوشته است تکلیف این اختیاراتی را که میخواهم باید معلوم شود. اگر اختیارات را به من ندهید. میروم که یک چنین کاری را هیچ نخستوزیری نمیتواند انجام دهد. * آیا اقدامات مصدق ناشی از شرایط ویژه آن روز نبود. به خصوص برای مقابله با اقدامات انگلستان؟ آقای کاشانی زاهدی را در مجلس نگه داشت به خاطر اینکه کاندید آمریکاییها و خود مصدق برای نخستوزیری بود. آقای مصدق حتی نمیخواست کسی مانند اللهیار صالح و صدیقی نخستوزیر شوند. *مصدق طراح ایجاد ساواک بود * مانند بقایی؟ بقایی به منزلم آمده بود و به من گفت من در عمرم به اندازه آقای مصدق دروغگو ندیدم. این قانون اختیاراتی که مصدق میخواست برای چه بود؟ و با آن چه کار کرد؟ ساواک و قانون مطبوعات را مصدق درست کرد. بقایی در مجلس گفته بود مطابق قانون مطبوعاتی که مصدق درست کرد هر کس روزنامه چاپ کند باید دارش زد؟! بقایی و مکی میگفتند وقتی سراغ مصدق رفتیم و گفتیم به تهران بیا مصدق گفت تهران حکومت نظامی است و من نمیتوانم نفس بکشم. آن وقت از 28 ماه از وزارتش 27 ماهش حکومت نظامی برقرار بود. این وقایع تاریخی را تاریخپژوهان طرفدار مصدق نمیگویند. نهضت بزرگی در سال 1325 درست شده بود اما کسی قبل از آن نمیتوانست مردم را به خیابان بکشاند ایرانی خواب خواب بود. ولی سال 29 که نفت ملی شد با یک کلمه مردم تمام مغازه را میبستند و با یک کلمه هم باز میکردند مانند زمان انقلاب امام به صحنه آمده بودند. نهضت ملی شدن صنعت نفت را به دستور آمریکاییها و انگلیسیها از بین بردند. حسین مکی 7 تا 8 کاغذ برای من نوشته بود و در آن نامه گفته بود به شاه گفته که مصدق را محاکمه نکنید. بعد از محاکمه مصدق تلویزیونهای خارجی چنان برای مصدق تبلیغ کردند که شاه به مکی گفت ای کاش حرف شما را میپذیرفتم و مصدق را محاکمه نمیکردم. اما زمانی که کاشانی را محاکمه میکردند اسکندر آزموده سه ساعت آقای کاشانی را در راهرو معطل کرده بود. الان بیبیسی رسانهای مصدق را همردیف زرتشت میخواند. این نخستوزیری است کلاه بر سر مردم گذاشت. وقتی خانه کاشانی را سنگباران کردند خانه کاشانی سه متر از خیابان فاصله داشت کسی از خیابان نمیتوانست سنگ بزند. اما اینها با ماشین بارکش سنگ آوردند تا خانه مصدق را سنگباران کنند. پلیس مصدق 50 تا 60 متر آن طرفتر ایستاده بود و اصلاً دخالت نکرد. مرحوم برادر من روی نردبان رفت و یک دوست و همکلاسی ارتشی داشت هفتتیرش را گرفت 2 تا 3 تیر هوایی شلیک کرده بود. همه آن کسانی که آمده بودند خانه کاشانی را سنگباران کنند و حدادزاده را با 16 و 17 ضربه چاقو کشتند و فرار کردند. پلیس حتی یک نفر از آنان را دستگیر نکرد. همان شب مهیمان آیتالله کاشانی بودیم. بعد از میهمانی قرار شد شد به منزل خودمان برویم که چند خانه آن طرفتر از خانه آقای کاشانی بود. پلیسها آمدند پسرخاله ما را که از کرمان آمده بود و پسرش رئیس دادگستری کرمان بود، دستگیر کنند. چون سرش به سنگ خورده بود و ما بسته بودیم. گفتم میهمان ماست نمیگذارم ببریدش؟ گفتند: خب شما هم تشریف بیاورید. ما رفتیم. 3 تا 4 بعدازظهر گفتند رئیس کلانتری عرضی دارد. رفتیم با چاقو، پنجهبوکس و کتک به باغ شاه بردند. 4 بعد از نصف شب مرا محاکمه کردند، گفتم چرا مرا محاکمه میکنید. من با پای خودم آمدم دنبال میهمانمان. افسر تودهای خندید و گفت: شما قاتل حدادزاده هستید. کریم سنجابی که فامیل ما بود نزد مصدق میرود و میگوید: شما آقای سالمی را میشناسید اینکه این کاره نیست. مصدق به سنجابی میگوید:کار خوبی کردید، پدربزرگ سالمی او را خیلی دوست دارد. در زندان نگهاش دارید. دلیل علاقه آیتالله کاشانی به من این بود که پدرم در 5 سالگی درگذشت.مرحوم کاشانی به من ابراز لطف میکرد مثلاً فرزندانش هیچ هدیهای از پدرشان ندارند. ولی من یک انگشتر فیروزه بزرگ که آقای کاشانی برای من هدیه فرستاده بود را دارم. آن وقت مصدق میگوید چون پدربزرگش دوستش دارد در زندان نگهاش داریم. وقتی من کاغذ برای او بردم گفت: حسنآقا خوشگل بودی خوشگلتر شدی. آدم چه بگوید؟ * بسیاری بقایی را مردی مرموز چهره سیاسی ایران میشناسند مطابق سخنان شما مصدق را بیشتر میتوان به این صفت منسوب کرد. مصدق مجلس را منحل کرد، آقای مؤذنی رئیس مجلس وقت به امر مصدق استعفا میدهد و 56 نفر از نمایندگان نیز استعفا میدهند به این ترتیب مجلسی باقی نمیماند. یک کاغذی من دارم که مرحوم کاشانی نوشته است که من نمیتوانستم مصدق با مخالفت من با رفراندوم پدر مرا نیز در میآورد. من اگر نمیگفتم رفراندوم برگزار نکن مصدق خانه مرا مصدق سنگسار نمیکرد. ولی من به عنوان نماینده و رئیس مجلس وقت باید میگفتم الان رئیس مجلس نیستم و رئیس مجلس خودش استعفا داده است. سنجابی فامیل ما بود و در کتابش نوشت وقتی مکی سمت گرفت. مصدق گفت نمایندگان به مکی رأی دادند تا زمینه استعفای مرا فراهم کنند. من گفتم همانطوری که ما با اقداماتی کاشانی را از ریاست مجلس برکنار کردیم میخواستید به ما بگویید که ما نگذاریم مکی سمت بگیرد. حال سؤالم این است که چرا کاشانی را از ریاست مجلس انداختید؟ زیرا تا روز آخر نگذاشت زاهدی از مجلس برود. آقای مؤذنی با دستور مصدق با ماشین رئیس مجلس میآید زاهدی را به جایی میبرد که دیگر نمیتوانند او را پیدا کنند. آقای کاشانی زاهدی را در مجلس نگه داشت به خاطر اینکه نامزد انگلیسیها و آمریکاییها و خود مصدق برای پذیرفتن پست نخستوزیری بود. آن وقت دستور نداد که زاغ سیاه ماشین زاهدی را چوب بزنند که زاهدی کجاست. بعد بهتر از آن یک کاغذ نوشته به ارتش داد که از فرار زاهدی جلوگیری کنند. به این ترتیب مصدق همه اقدامات را انجام داد که از نخستوزیری کنار برود و فضا را آنقدر خراب کرد که بعد از او نتواند نهضت ملی شدن نفت را رهبری کنند. یکی از طرفداران مصدق نوشته بود چرا آیتالله کاشانی به مصدق نامه نوشته است. باید در مقابل کودتاگران می ایستاد. مگر کاشانی 30 تیر از مصدق اجازه گرفت؟ جوابش این است که کاشانی 30 تیر کاشانی 28 مرداد نبود. بیش از ۵۰ تا ۶۰ روزنامه طرفدار مصدق آنقدر علیه آیتالله کاشانی تبلیغات کردند مردمی به فرمان آیتالله کاشانی در قیام تیر 1331 کفن پوشیدند و به خیابان آمدند چنان تحت تاثیر هجمه روزنامهها قرار گرفتند که اهل پامنار(محل زندگی آقای کاشانی) هم به آقای کاشانی سلام نمیدادند. اینها مسائلی است که طرفداران مصدق نمیخواهند بفهمند. انتهای پیام/
94/05/28 - 00:01
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]
صفحات پیشنهادی
در گفتوگوی مشروح فارس با خجسته مطرح شد ردّ پای سلطان شکر در پرونده تفحص از بنیاد شهید/ جمعآوری ۳۰ هزار سند/
در گفتوگوی مشروح فارس با خجسته مطرح شدردّ پای سلطان شکر در پرونده تفحص از بنیاد شهید جمعآوری ۳۰ هزار سند بازگرداندن صدها میلیارد به بیتالمالرئیس هیأت تحقیق و تفحص از بنیاد شهید با بیان اینکه سیستمهای حراستی و نظارتی اصلاً درباره نظارت بر عملکرد بنیاد شهید کار نکردهاند گفتگفتوگوی مشروح فارس با دو تن از کارشناسان فرهنگی حال فرهنگ و هنر مازندران خوب نیست / تولیدات سینمایی نتوانست م
گفتوگوی مشروح فارس با دو تن از کارشناسان فرهنگیحال فرهنگ و هنر مازندران خوب نیست تولیدات سینمایی نتوانست مخاطبان را اقناع کنددو تن از کارشناسان و مسئولان حوزه تولیدات سمعی و بصری و سینمای جوانان از حال و روز نابهسامان فرهنگ و هنر بهویژه در مازندران گفتند و اینکه تولیدات سینمظهور و سقوط مصدق/ پشتیبانی آیتالله کاشانی
ظهور و سقوط مصدق پشتیبانی آیتالله کاشانی دريافت کليپ صوتي منبع جوان آنلاين لینک را کپی کنید دريافت کليپ صوتي تاریخ انتشار ۲۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۸ ۱۲حافظ ممتاز قرآن در گفتوگوی مشروح با فارس: حفظ قرآن خستهام کرده بود/ تلاش حافظ روشندل و تدبر در یک آیه به ادا
حافظ ممتاز قرآن در گفتوگوی مشروح با فارس حفظ قرآن خستهام کرده بود تلاش حافظ روشندل و تدبر در یک آیه به ادامه حفظ تشویقم کردبا حضور در جلسات قرآن به حفظ آیات الهی تشویق شد و پس از آن برای حفظ کل قرآن از شهریار به مؤسسه بیتالأحزان شیراز رفت در میانهراه از طی کردن مسیر خسته شدگفتوگوی فارس با کارگردان تنهایی لیلا لطیفی: شعیبی نبود؛ «تنهایی لیلا» را نمی ساختم/ لیلا پاکی را خو
گفتوگوی فارس با کارگردان تنهایی لیلالطیفی شعیبی نبود تنهایی لیلا را نمی ساختم لیلا پاکی را خواستگاری میکندمحمدحسین لطیفی گفت اگر بهروز شعیبی در نقش محمد سریال تنهایی لیلا بازی نمیکرد شاید من از کارگردانی این اثر انصراف میدادم چراکه معتقدم بدون حضور او امکان ساخت این سریدر گفتوگوی فارس با مستشار دبیرکل مقاومت حزبالله نجبا مطرح شد جنگ به سانفرانسیسکو هم برسد در صحنه حضور داریم/
در گفتوگوی فارس با مستشار دبیرکل مقاومت حزبالله نجبا مطرح شدجنگ به سانفرانسیسکو هم برسد در صحنه حضور داریم نجبا به عراق محدود نیست ترکیه پروژههای سوخته را کلید نزند بماندمستشار دبیرکل حزبالله نجبا و از فرماندهان حشدالشعبی گفت حزبالله نجبا گروه مقاومت عراقی نیست بلکه گروهفارس قهرمان رقابت های بسکتبال با ویلچر آقایان
شهرخبر در روز پایانی این رقابت ها 6 بازی انجام شد که نتایج زیر به دست آمد فینال مرکزی 53 - فارس 58 رده بندی تهران 56 - خوزستان 57 مقام پنجمی اصفهان 38 - هرمزگان 32 مقام هفتمی ایلام 29- یزد 36 مقام نهمی خراسان رضوی 47 - آذربایجان غربی 16 مقام یازدهمی کرمان 20 - مازندران صگزارش خبرنگار اعزامی فارس از برزیل قهرمانی تیم کشتی آزاد جوانان ایران در مسابقات جهانی به روایت تصویر
گزارش خبرنگار اعزامی فارس از برزیلقهرمانی تیم کشتی آزاد جوانان ایران در مسابقات جهانی به روایت تصویرتیم ملی کشتی آزاد جوانان ایران توانست عنوان قهرمانی مسابقات جهانی را به خود اختصاص دهد به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس تیم ملی کشتی آزاد جوانان ایران توانست در مسابقات جهانیعضو سازمان حقوق بشر بحرین در گفتوگو با فارس: بازداشت معترضان بحرینی ادامه دارد/آلخلیفه به توقف نقض حقوقبشر
عضو سازمان حقوق بشر بحرین در گفتوگو با فارس بازداشت معترضان بحرینی ادامه دارد آلخلیفه به توقف نقض حقوقبشر پایبند نیست سازمان حقوقبشر فقط نظارهگرعضو سازمان حقوق بشر بحرین تأکید کرد که تخلفات رژیم آل خلیفه در سرکوب و بازداشت معترضان برای انتقامجویی از ملتی است که حقوق مشروع ومعصومه ابتکار در گفتوگوی ویژه با بی بی سی: حمایت از مبارزان ضد صهیونیست ادامه دارد/ایران از مجاری دیپلماتیک ق
معصومه ابتکار در گفتوگوی ویژه با بی بی سی حمایت از مبارزان ضد صهیونیست ادامه دارد ایران از مجاری دیپلماتیک قصد رایزنی با ریاض دارد برجام اردوگاه اصلاح طلبان را قویتر کردمعاون رییس جمهور ایران در گفتوگو با شبکه خبری بی بی سی ضمن تاکید بر حق ایران در دفاع از خود اظهار داشت جمه-
گوناگون
پربازدیدترینها