واضح آرشیو وب فارسی:پردیس گیم: The Last Guardianیا "آخرین نگهبان" روایتی شاعرانه و نفسگیر از زندگی و سفر یک انسان و یک حیوان است که جدیدترین اثر خالق بزرگ ICO & Shadow Of Colossus یعنی آقای "فامیتو اوئدا" بحساب می آید . شروع مسیر ساخت بازی به طور جدی از سال 2006 آغاز شد و در نهایت این اثر با نمایشی زیبا در E3 2009 معرفی گردید . پس از این معرفی بازی در سکوتی عجیب فرو رفت و هر روز امید پاک طرفداران این عنوان رو به تاریکی می رفت به طوری که بسیاری از عاشقان The Last Guardian دیگر امیدی به تجربه بازی نداشتند اما در همین حال سونی و سازندگان بازی به ندای قلب طرفداران و به عشق پاک و زلال آنها پاسخ دادند و در سال 2013 اعلام کردند بازی همچنان در حال ساخت می باشد . این روند تا سال 2015 ادامه پیدا کرد تا اینکه در E3 2015 سرانجام انتظار چندین ساله عاشقان Team ICO به پایان رسید و آرزوی مشاهده تاریخ انتشار بازی و مشاهده قامت فامیتو اوئدا در زمان معرفی به حقیقت تبدیل شد و بازی برای PS4 در سال 2016 تایید گشت . این خلاصه ای کوتاه از وقایعی بود که در این سالها بر سر The Last Guardian و البته برسر عاشقان Team ICO آمد اما شاید برای مخاطبینی که با این اثر آشنا نیستند این سوال مطرح شود که به واقع چرا The Last Guardian تا این حد محبوب است و تجربه آن خط قرمز خانواده PlayStation برای سونی است ؟ این موضوع دارای دو بُعد است ، بعد اول مربوط به تاریخچه استودیو سازنده بازی و تجربه آنها در خلق دو عدد از بهترین اثار تاریخ صنعت بازی و بعد دوم ابعاد خاص The Last Guardian که آنرا بشدت از سایر آثاری دنیای بازی متمایز می کند . در این مقاله قصد داریم بُعد دوم را مورد بررسی قرار دهیم و در صورتی که تمایل دارید تاریخچه عناوین گذشته این استودیو را نیز جویا شوید لطفا درخواست خود را در بخش نظرات به اشتراک بگذارید تا داستان و فلسفه کامل ICO و Shadow Of Colossus نیز برای شما به نگارش در آید .
"جستن از آخرین نگهبان" داستان و فلسفه کلی The Last Guardian بیشتر به ICO شباهت دارد تا عنوان حماسی و اکشن Shadow Of Colossus و بستر داستانی بازی نیز مارا به یاد ICO می اندازد . داستان بازی در مورد پسربچه ای است که در تلاش برای فرار کردن از یک قلعه ممنوعه و مرموز به سر می برد ، این مورد دقیقا شبیه به داستان ICO است که روایت پسر بچه ای بشمار می رود که از طرف هم قبیله ای های خود متهم به نفرینی بودن شده و به قلعه ای دوردست تبعید می شود . پس از مدتی این پسر بچه متوجه پرنده ای حبس شده در قلعه می شود که در غل و زنجیر به سر می برد ، پرنده ای که از طرف نگهبانان قلعه مورد آزار قرار می گیرد و در بدن او نیز مکانی برای نقش بستن تیرهای کمان نگهبانان است . دوستی پسر بچه بی نام بازی و این پرنده که "تریکو" نام دارد و تلاش این دو برای فرار از قلعه ممنوعه بستر اصلی داستان بازی را خلق کرده است . اوج هنر بازیسازی و داستانسرایی اوئدا از این زمان آغاز می شود . آثار پرمدعا بسیاری در دنیای بازی وجود دارد که در آن کارگردان ملتمسانه و از هر روشی برای تحت تاثیرقرار دادن مخاطب بهره می گیرد اما بازهم در نتیجه نهایی ناموفق عمل می کند اما در سوی مقابل ما جادوگری به اسم اوئدا را داریم که در اثارش تنها در قالب مونولوگ ، داستانی به مراتب عمیق ، زیباتر و پاک تر از این بازیسازان پرادعا را روایت می کند و The Last Guardian نیز از این قائده مستثنی نیست . هسته اصلی بازی رابطه بین پسربچه و تریکو بشمار می رود ، رابطه ای غیرمتعارف بین یک انسان و یک حیوان برای ازادی ، رابطه ای به پاکی عشق که وسعت آن اینبار در قامت یک حیوان و یک انسان پدید آمده است . در بازی تریکو مامور حفظ و نگهداری از پسربچه است و پسربچه مامور نگهداری از تریکو و این رابطه به طرز حیرت انگیزی واقعی و زیبا درآمده است . در بازی تریکو از پسربچه محافظت می کند ، او را برای عبور از موانع سخت یاری می کند ، از او در برابر هجوم نگهبان ها ، مراقبت می کند و در مقابل پسربچه به مانند همدمی فداکار غذای تریکو را تامین می کند ، او را مورد نوازش قرار می دهد و هر چه باشد پسربچه یک انسان است و براساس قدرت تفکر خود تریکو را راهنمایی می کند . اوج هنر بازیسازی اوئدا در خلق این رابطه نمایان شده است .
"رابطه واقع گرایانه انسان و حیوان برخواسته از هوش مصنوعی حیرت انگیز" بگذارید مروری را بر بخش گیم پلی بازی داشته باشیم . اگر داستان بازی بیشتر نزدیک به ICO باشد ، گیم پلی و شمایل کلی آن بیشتر به Shadow Of Colossus شباهت دارد با این تفاوت که رابطه بین واندا و اسب بازی یعنی اگرا جای خود به شکل عمیقتری به رابطه بین پسربچه و تریکو داده است . رابطه بین تریکو و پسربچه محوری ترین بخش گیم پلی The Last Guardian محسوب می شود و نمایانگر هوش مصنوعی یکتا آن است . به گفته اوئدا ، هوش مصنوعی تریکو کاملا به یک حیوان واقعی شباهت دارد . تریکو موجودی عظیم الجثه است و این موضوع فاکتوری را به او داده است که پسربچه از آن بی بهره است یعنی قدرت . پسربچه نیز یک انسان است و فاکتوری را دارد که تریکو از آن بی بهره است یعنی قدرت تفکر . اما هر دوی این شخصیت ها یک فاکتور مشترک نیز دارند که برخواسته از ذات وجودی آنها است و این فاکتور "عشق و علاقه" است . هوش مصنوعی بازی و رابطه بین تریکو و پسر بچه نیز کاملا برخواسته از سه عنصر "قدرت" ، "هوش" و "عشق" است . برای این که شما بازی را به درستی پیش ببرید باید بخوبی از هر سه فاکتور بهره بگیرید . ابتدا باید از طریق فاکتور هوش و قدرت تفکر انسان بازی ، راه درست پیشبرد گیم پلی را انتخاب کنید و معماهای بازی را حل کنید اما پسر بچه معمار کار بحساب می آید و خود نمی تواند طرح را اجرا کند و اجرا کردن طرح نیازمند فاکتور قدرت است که تریکو از آن بهره می برد پس تریکو مامور مبارزه با دشمنان ، عبور دادن پسربچه از موانع و کنار زدن اجسام سنگین است .
اما پس از این عناصر یک عنصر بزرگ و منحصربفرد در بازی با عنوان عشق و علاقه وجود دارد ، بهتر است بگوییم عشق و علاقه ای که بین یک انسان و یک حیوان بوجود آمده است . تریکو حیوانی است که سالها در غل و زنجیر حبس بوده است ، زندگی سخت و طاقت فرسای او را می توان از روی اثر اشک های مشکی رنگ و شاخ های قطع شده اش مشاهده کرد و این موجود درست در زمان ناامیدی با پسربچه ای رو به رو می شود که شرایطی مشابه او را دارد و این دو در این شرایط زمانی و مکانی تبدیل به نزدیک ترین دوستان هم می شوند . در بازی شما کاملا باید مطابق واقعیت فکر و عمل کنید . تریکو به مانند حیوانات واقعی است . باید به او غذا بدهید ، نقاط اسیب دیده بدنش را ترمیم کنید و تیرهایی که از کمان نگهبانان درآمده است را از روی بدن او خارج کنید . اگر شما چنین کارهایی را در حق تریکو انجام دهید او نیز به شما وابستگی بیشتری پیدا می کند و فرامین شما را به اشتیاق بیشتری انجام می دهد . در مقابل تریکو نیز اعمالی را انجام می دهد و شما باید برای انجام دادن این اعمال به او اجازه دهید . به طور مثال او همچون حیوانات دیگر نیاز به بازی دارد و شما می توانید به او اجازه دهید در یک محیط برای خودش آزادانه بچرخد یا اگر احساس می کنید نگهبانان نزدیک آن مکان هستند این اجازه را به او ندهید . در سوی مقابل می توانید به مانند حیوانات واقعی از اجسام و ابزاری برای راهنمایی او استفاده کنید . به طور مثال می توانید با پرتاب کردن یک شی به یک سمت دیگر تریکو را به آنجا راهنمایی کنید و یا می توانید در جریان مبارزه با نگهبانان ، براساس قدرت تفکر خود بهترین راه را پیش روی تریکو بگذارید ، می توانید مبارزات را به شکل اکشن پیش ببرید که در این صورت تریکو آسیب بیشتری می بیند و یا می توانید به شکل مخفیانه و هوشمندانه جلو بروید . به طور کلی گیم پلی The Last Guardian مخلوطی از آثاری پیشین اوئدا بحساب می اید و شما در این اثر چیزی را تجربه می کنید که امکان ارائه آن در هیچ یک از اثار دیگر دنیای بازی فراهم نیست .
"سفری خاطره انگیز در انتظار ماست" در نهایت این نکته را یادآور می شویم با اینکه آثار "فامیتو اوئدا" همگی مخاطبی خاص را مورد هدف قرار دادهو عناوینی نیستند که 10 یا 15 میلیون بفروشند اما با این وجود این آثار ارزش دارند که مخاطب برای تجربه آن خود را از نظر سطح اطلاعات آپدیت و آماده کند . در حالت عادی The Last Guardian می تواند برای شما اثری خاطره انگیز و تجربه ای منحصربفرد باشد اما برای درک بهتر محیط های مرموز بازی و شناخت بهتر بر شیوه داستانسرایی The Last Guardian ، آثار پیشین این استودیو را تجربه کنید و اگر از کنسول PS3 بهره می گیرید می توانید نسخه HD شده ICO و Shadow Of Colossus را تجربه کنید در غیر این صورت به شما توصیه می کنیم روایت مسحورکننده اوئدا در این دو اثر را حتما مطالعه کنید . The Last Guardian احتمالا در پاییز 2016 عرضه می شود . بازی همچنان در مراحل توسعه به سر می برد اما با این وجود اینکه از لحاظ لول دیزاین ، هوش مصنوعی و گیم پلی تجربه ای منحصربفرد را ارائه می دهد اما طولانی شدن مسیر ساخت بازی و انتقال آن به نسل هشتم سبب شده که برخی از عناصر گرافیک بین نسل هفتم و هشتم گیر کند . به طور مثال Draw Distance فوق العاده و فیزیک بسیار قوی موهای تریکو و البته فیزیک حرکت این پرنده کاملا رنگ و بوی یک اثر نسل هشتمی را به ما می دهد اما در زمینه هایی نظیر وضوح بافت ها و میزان جزئیات بافت های نزدیک می تواند بازی به استانداردهای نسل هشتم نزدیکتر شود . در پایان براساس تجربه ای که از آثار Team ICO داریم باید ادعا کنیم چنین عناوین عمیقی با این سطح از داستانسرایی و طراحی در دنیای بازی بسیار کم یافت می شود و باید فرصت ایجاد شده را غنیمت شمرده و خود را برای تجربه این سفر خاطره انگیز آماده کنیم ، سفری که روایتگر عشق و علاقه پاک یک انسان و یک حیوان برای جستن از پلیدی ها و تاریکی ها برای رسیدن به ازادی است .
نویسنده : سینا ربیعی
26 مرداد 1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پردیس گیم]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]