واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: انحصار، آفت هميشگي اصلاحطلبان
نویسنده : حسن رشوند
اصلاحطلبان به ويژه طيف تجديدنظرطلب آن همواره با دو آفت بزرگ در درون خود مواجه بوده است كه يكي «دگمانديشي» و اصرار بر نظرات ناصواب و باطلي است كه برخي در عين علم به ناصواب بودن رفتار خود بر آن پاي ميفشارند و با آنكه به درستي ميدانند كه ديدگاههاي شاذ غيرديني سازگاري با رفتار ديني آنها ندارد، براي آنكه مثلاً احزاب و گروههاي سياسي رقيب مواضع آنها را تأييد نكنند، با خوف و ترس، ديدگاههاي خود را در لفافه مطرح و از بيان شفاف آن خودداري ميكنند تا هم در تيغ تند نقد همحزبيها قرار نگرفته باشند و هم اينكه به رقباي خود اين باور غلط را انتقال دهند كه ديدگاه مطرح و ناسازگار حزبي آنها همسو با جريان حزبي اصلاحطلبان است و كمتر سنخيتي بين مواضع آنها با رقباي ديگر احزاب و گروههاي سياسي غيرهمسو وجود دارد.
آفت دومي كه هميشه اصلاحطلبان با آن مواجه بودهاند و هستند، انحصارگرايي است. اين انحصارگرايي محدود به دوره خاصي نميشود و در هر دوره شاهد نمونههاي بسياري از آن بودهايم؛ چيزي كه به اعتراف خود اصلاحطلبان كمتر در جريان رقيب يعني اصولگرايان وجود داشته است. آنها در حالي رقباي غيرحزبي را متهم به «تماميتخواه»، «اقتدارگرا»، «انحصارطلب» و... ميكنند كه يك اليگارشي شديد حزبي را در درون خود پيادهسازي كرده و تلاش ميكنند با برچسب زدنهاي كاذب، اين افراد را از نزديك شدن به حوزههاي معرفتي اصيل پرهيز دهند تا مبادا اين عناصر از حوزه معرفتي تعريف شده و تصنعي غيراخلاقي اصلاحطلبي فاصله بگيرند. هيچ تفاوتي هم ندارد اگر شخصي از بدنه جريان تجديدنظرطلب خلاف جهت حركت كند به همان ميزان بايد مورد تخريب شخصيت قرار گيرد كه رقيب غيرحزبي قرار ميگيرد. آنچه در روزهاي اخير در خصوص مواضع صادق خرازي شاهد بوديم و بار ديگر فضاي رسانهاي و مجازي كشور مملو شده از هتاكيهاي كساني همچون پورنجاتي، ابطحي و ديگران نسبت به اين عنصر اصلاحطلب، چيزي نيست جز انحصارگرايي و اليگارشي آهنين حزبي كه اصلاحطلبان درباره نزديكان ديروز خود و منتقدان امروز خود به كار بستهاند و اين رفتارها مسبوق به سابقه بوده است.
پس از انتخابات رياست جمهوري خرداد 1376 و روي كارآمدن خاتمي، همه ميدانستند با توجه به حاشيهنشيني مجمع روحانيون و ديگر گروههاي منتسب به جريان چپ، پولهاي بادآورده و سرشاري كه كارگزاران در دوران هشت ساله رياست جمهوري 68 تا 76 كسب كرده بودند، در پيروزي خاتمي نقش پررنگي داشت. در همين زمان بود كه براي اولين بار پوسترهاي چهاررنگ و بيلبوردهاي بزرگ تبليغاتي با آرم كارگزاران، توانست خاتمي در گوشه كتابخانه ملي را به صدر نشاند ولي در همان سال اول انحصارطلبي اين جريان زمينه بروز اختلافات جدي بين آنها را فراهم كرد و پس از آنكه فائزه هاشمي سهم حزب كارگزاران از قدرت را مطالبه نمود، در پاسخ او دوم خرداديهاي ديروز و اصلاحطلبان تجديدنظرطلب امروز گفتند كه دولت شركت سهامي نيست و شما نميتوانيد از قدرت سهمخواهي كنيد كه اتفاقاً فائزه هاشمي در پاسخ گفت: اتفاقاً شركت سهامي است و بايد سهم كارگزاران از قدرت داده شود.
خاتمي وقتي در مواجهه با سؤال دانشجويان در دانشگاه تهران قرار ميگيرد فقط به جهت آنكه نگاه تعدادي دانشجو آن هم دانشجوياني كه با گزينش وارد سالن سخنراني شدهاند و نگاهي متفاوت با او داشتند، تهديد به اخراج از سالن ميشوند و اين رفتار به جهت انحصاري است كه اين جماعت مدعي دموكراسي دارند.
برخورد با الهه راستگو در شوراي شهر تهران آن هم فقط به خاطر آنكه تصميم گرفته به عنوان يك عضو شورا به كانديدايي خلاف نظر همحزبيهاي خود براي شهرداري تهران رأي بدهد، از مصاديق بارز انحصارگرايي در جريان اصلاحات است. رفتار با الهه راستگو تا آنجا پيش رفت كه علاوه بر فحاشي به او، خانوادهاش نيز از تيغ تند توهين و تهديد اصلاحطلبان در امان نماندند و اين در حالي بود كه يك عضو نزديك به اصولگرايان در همان مقطع در شوراي شهر برخلاف مثلاً مرامنامه حزبي رأي به ديگري داده بود، اما چشمها بر انحصارگرايي اصلاحطلبان بسته و اصولگرايان متهم به اقتدارگرايي و تماميتخواهي ميشدند.
انحصارطلبي در ذات جريان اصلاحات است و آنچه در رابطه با صادقخرازي اتفاق افتاد، فقط يك نمونه كوچك از خروارهاست. بركناري فلان فرماندار جريان اصلاحات فقط به جهت رفتن به ميهماني يك عنصر اصولگرا يا دعوت از فلان روحاني حامي اصولگرايان براي سخنراني يك موضوع اخلاقي از نمونههاي فراوان انحصارگرايي جريان اصلاحطلب است و طبيعي است كه خرازي اولين و آخرين آن نخواهد بود.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]