محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831076809
علی حاتمی، سعدی سینمای ایران
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: به بهانه 23 مرداد، سالروز تولدش
علی حاتمی، سعدی سینمای ایران
عباس علی حاتمی در 23 مرداد ماه سال 1323 در تهران به دنیا آمد. حاتمی فارغ التحصیل از دانشکده هنرهای دراماتیک بود. او فعالیت های هنری اش را از تئاتر ، و با نوشتن نمایش نامه و کارگردانی تئاتر آغاز کرد.
برترین ها:
زادروز: ۲۳ مرداد ۱۳۲۳ - ۱۹ اوت ۱۹۴۴
محل تولد: تهران
درگذشت: ۱۵ آذر ۱۳۷۵ - ۷ دسامبر ۱۹۹۶ - تهران، سرطان
ملیت: ایرانی
نامهای دیگر: عباسعلی حاتمی
پیشه: کارگردان و فیلمنامهنویس
سالهای فعالیت: ۱۳۴۸-۱۳۷۵
همسر: زری خوشکام
فرزندان: لیلا حاتمی
عباس علی حاتمی در 23 مرداد ماه سال 1323 در تهران به دنیا آمد. حاتمی فارغ التحصیل از دانشکده هنرهای دراماتیک بود. او فعالیت های هنری اش را از تئاتر ، و با نوشتن نمایش نامه و کارگردانی تئاتر آغاز کرد. از سال 1341 ، با نوشتن فیلم نامه فیلم های کوتاه تلوزیونی ، در تلوزیون مشغول به کار شد.
اولین تجربه سینمایی حاتمی ، فیلم حسن کچل ( 1349) بود. حاتمی این فیلم را در پی موفقیت نمایش نامه حسن کچل و استقبال بسیار خوب مردم از آن ، ساخت. در واقع این موفقیت موجب شد که چند تن از دست اندرکاران سینما او را ترغیب کنند که این نمایش نامه را به فیلم بدل کند و شانس خود در عرصه سینما را نیز ، بیازماید. علی عباسی ، تهیه کننده سینما ، که نمایش حسن کچل را دیده بود ، برای ساخت فیلم آن ، اعلام آمادگی کرد ، اما به دلیل بی تجربگی حاتمی در عرصه سینما ، می خواست کارگردانی فیلم را به شخص دیگری بسپرد ، ولی حاتمی مخالفت کرد و سرانجام هم عباسی را متقاعد کرد که خود از پس ساخت آن بر می آید. حسن کچل نخستین فیلم ریتمیک و موزیکال ایرانی و برگرفته از داستان های کهن ایرانی بود. این فیلم با استقبال بسیار خوبی از سوی تماشاگران رو به رو شد و زمینه ورود و تثبیت موقعیت یکی از استعدادهای جوان و نسل پیشروی سینمای ایران را فراهم کرد.
پس از موفقیت حسن کچل ، حاتمی از تئاتر فاصله گرفت و توانایی های خود را معطوف به سینما کرد. او بلافاصله بعد از حسن کچل فیلم طوقی ( 1349 ) را ساخت. طوقی نوعی کبوتر است که کبوتربازها علاقه زیادی به آن دارند. حاتمی در فیلم طوقی ف به یکی از ویژگی ها و سرگرمی های برخی از مردان آن زمان که گاه از یک سرگرمی فراتر رفته و به نوعی علاقه افراطی بدل می شد ، می پردازد. در این فیلم نیز علاقه به یک طوقی و تلاش برای به دست آوردن آن ، سرانجام به یک فاجعه بدل می شود.
فیلم بعدی حاتمی با نام بابا شمل ( 1350 ) ، بازگشتی بود به سینمای ریتمیک و موزیکال مورد علاقه حاتمی و درباره لوطی و لوطی گری. حاتمی در سال 1351 فیلم ساز پرکاری بود و سه فیلم در کارنامه خود ثبت کرد ، فیلم های قلندر ، ستارخان و خواستگار. این سه فیلم نیز همچنان برخوردار از ویژگی های سایر آثار حاتمی هستند. در این میان فیلم ستارخان ، رویکردی تازه به یک حادثه تاریخی بود و ماجرای مشروطیت و قیام ستارخان و باقرخان را از زاویه ای دیگر بیان می کرد. منتقدان این فیلم را تحریفی از ماجرای اصلی دانستند.
در سال 1356 با پنج سال فاصله ، حاتمی فیلم سوته دلان را ساخت. بسیاری از منتقدان سوته دلان را مهم ترین و کامل ترین فیلم حاتمی در قبل از انقلاب می دانند. در این فیلم هماهنگی کاملی بین فرم و محتوا وجود دارد و حاتمی ماجرای فیلم را که قصه عشق یک عقب مانده است را ، با زبان تصویری تازه ای به فیلم بدل کرده.
حاجی واشنگتن ( 1361 ) ، نخستین فیلم حاتمی بعد از انقلاب اسلامی بود. جاجی واشنگتن ، ماجرای اولین سفیر ایران در آمریکا را روایت می کند. در سال 1306 هجری قمری ، حاج حسین قلی خان نوری از سوی ناصرالدین شاه به عنوان سفیر ایران به آمریکا اعزام می شود. سفیر ایران در آمریکا هیچ مراجعه کننده ای ندارد ، از طرفی بودجه سفارت ایران در آمریکا به شدت کاهش می یابد و سفیر مجبور می شود خدمه را نیز مرخص کند. تنهایی به سراغ حسین قلی خان می آید تا اینکه سرانجام دو مراجعه کننده به سراغش می آیند... دومین مراجعه کننده سرخ پوستی است که می خواهد به ایران مهاجرت کند و ... . البته این فیلم تا به امروز ، نمایش عمومی پیدا نکرده.
آثار حاتمی در بعد از انقلاب از انسجام روایی بهتر و همچنین از مضامین و مفاهیم عمیق تری بهره مند است. در سال 1362 حاتمی ، کمال الملک ، فیلمی بر مبنای زندگی نقاش بزرگ ایرانی و رابطه اش با شاه و دربار قاجار را ساخت. حاتمی سعی کرده در این فیلم ، هم بعد تاریخی و هم بعد بیوگرافیک فیلم را حفظ کند و با تکیه بر رابطه حکومت با یک هنرمند به ضعف ها و چاش های فرهنگی و هنری در آن زمان بپردازد. این فیلم بهره مند از بازی خوب بازیگرانش است که هر یک بازی های خوب و ماندگاری از خود به جای گذاشته اند ، به ویژه جمشید مشایخی در نقش کمال الملک و عزت الله انتظامی در نقش ناصر الدین شاه.
حاتمی در سال 1368 فیلم مادر را ساخت. مادر ماجرای روزهای پایانی مادری پیر است که در خانه سالمندان به سر می برد. او که بعد از سال ها تلاش و تحمل مشکلات بسیار و بزرگ کردن فرزندانش ، اکنون در آستانه مرگ قرار گرفته ، از فرزندانش می خواهد که او را به خانه قدیمیشان ببرند و خود نیز در این روزهای پایانی در آنجا جمع شوند. فرزندان او هر یک مسیری را در زندگیشان در پیش گرفته اند و به راه خود رفته اند. بیماری مادر و سپس مرگش بعد از کش و قوس هایی آنها را به یکدیگر نزدیک می کند.
این فیلم نیز بهره مند از بازی خوب بازیگران مورد علاقه حاتمی بود ، به ویژه اکبر عبدی در نقش پسر عقب مانده مادر ، بسیار خوب ظاهر شده است. مادر به حق ، یکی از بهترین و ماندگارترین فیلم های حاتمی است.
فیلم بعدی حاتمی ، دلشدگان بود که در سال 1370 ساخت. در این فیلم که ماجرایش در زمان سلطنت احمد شاه می گذرد ، تاجری فرنگی به بهانه رونق فرهنگ و هنر ، قصد دارد با پرکردن چند صفحه از چند موسیقی دان ایرانی، ردیف های اصیل موسیقی ایرانی را که در حال فراموشی است ، از گزند گذر زمان محفوظ نگه دارد. به همین منظور جمعی از بهترین نوازندگان را بر می گزینند. برنامه این گروه برای سفر به فرنگ با مشکلاتی مواجه می شود ، اما سرانجام عملی می شود ... در فرنگ صدای دلنشین طاهرخان ، خواننده گروه ، هنگام تمرین، موجب شفای لیلا ، برادرزاده سفیر عثمانی می شود ... هوای سرد و موذی فرنگ ، طاهرخان را که جسماً آدم ضعیفی است، دچار ذات الریه می کند و بعد از اجرای یک کنسرت می میرد.
دلشدگان فیلمی شاعرانه و تغزلی بود و ستایشی در باب هنر ایرانی به ویژه موسیقی غنی و دلنوازش. این فیلم بسیار مورد توجه قرار گرفت.
حاتمی دو فیلم نود دقیقه ای نیز ساخته بود که چند سال پس از مرگش به نمایش در آمدند: فیلم کمیته مجازات و تهران روزگار نو.
در فیلم کمیته مجازات که ماجرای آن در تهران سال1295 (جنگ جهانی اول) می گذرد ، گروهی وطن خواه کمیتة مجازاتی را برای نابودی خائنین تشکیل داده اند و در این راه ترورهایی را صورت می دهند.
فیلم تهران ، روزگار نو نیز، ماجرایش در شهریور 1320 که رضا شاه فرمان سرشماری را صادر می کند ، می گذرد. به دلیل سرشماری همه باید در خانه هایشان بمانند و این مسئله موجب می شود چند نظمیه از موقعیت سوء استفاده کنند و یک جواهر فروشی را سرقت کنند.
حاتمی که از سال های اولیه دهه هفتاد ، مطالعه و تحقیق درباره زندگی جهان پهلوان تختی را آغاز کرده بود ، بعد از پشت سر گذاشتن دشواری هایی سرانجام در سال 1375 ، ساخت فیلم جهان پهلوان تختی را آغاز کرد. متاسفانه پس از آنکه تنها بخش هایی از فیلم را فیلم برداری کرده بود بیماری سرطان به سراغش آمد و در بیمارستان بستری شد و مجبور شد پروژه اش را نیمه کاره رها کند.لازم به ذکر است ، این فیلم توسط بهروز افخمی به سرانجام رسید
به حق باید علی حاتمی را پر شورترین فیلم ساز وابسته به آداب و سنن ایرانی دانست. فیلم سازی که با تیز بینی و هوشمندی خاصی توانسته حال و هوای زندگی ، آداب و رسوم و باورهای ایرانیان به ویژه تهرانیان قدیم را به تصویر بکشد. درون مایه تمامی آثار حاتمی بر اساس ویژگی های قومی و انسان های رشد یافته در این باورها و اعتقادات ، شکل گرفته است. شخصیت آثار او اغلب شبیه ترین افراد به خصلت و باورهای قومیت های ایرانی هستند. حاتمی که تقریبا تمامی آثارش را بر اساس فیلم نامه هایی از خودش ساخته در انتقال فضا ، زمان و شرایط اجتماعی دوره تاریخی که در فیلمش به تصویر کشیده ، بسیار موفق بوده است. دیالوگ های فیلم های او بسیار درخشان و قابل توجه هستند و در سینمای ایران اگر بی نظیر نباشند حتما کم نظیر هستند.
مجموعه های تلوزیونی علی حاتمی نیز به اندازه آثار سینمایی اش مورد توجه بسیار قرار گرفتند. ویژگی فیلم های سینمایی اش در سریال های تلوزیونی اش نیز به خوبی دیده می شوند و همین ویژگی هاست که سریال های او را از سریال های دیگر متمایز کرده و عمق بیشتری به آنها می بخشد. دو سریال سلطان صاحبقران و هزاردستان جزو موفق ترین و بهترین سریال های تلوزیون ایران بودند.
فیلم ساز بزرگ ایران یا بهتر است بگوییم ، ایرانی ترین فیلم ساز ایرانی در 14 آذر سال 1375در اثر بیماری سرطان دار فانی را وداع گفت.
قصه عشق زهرا و علی حاتمی
ازدواج علی و زهرا حاتمی برخلاف آنچه به نظر می رسد اصلا ساده و بدیهی نبود. آن روزها زهرا خوشکام بازیگر معروفی بود و در دو سال فعالیتش کلی فیلم سینمایی بازی کرده بود. از طرف دیگر علی حاتمی هم کارگردان جوانی بود که اسمش با فیلم های متفاوتی که کارگردانی می کرد سر زبان ها افتاده بود اما با وجود همه مشترکاتی که یک بازیگر و یک کارگردان جوان هم دوره می توانند با هم داشته باشند، این زوج تا قبل از آشنایی اتفاقی شان هرگز با هم برخوردی نداشتند.
به همین دلیل هم بود که اگر علاقه دورادوری به وجود آمده بودبه خاطر عدم برخوردشان، همانطور دورادور باقی مانده بود و تا مدت ها فقط از دور، آن هم توی دلشان هم را تحسین می کردند؛ به خصوص زهرا خوشکام که همیشه در مصاحبه هایش از جوان محجوب و معقولی حرف می زد که قصد دارد با او ازدواج کند. جوانی که بعدها معلوم شد خیالی بوده و وجود خارجی نداشته و در واقع آرزوی زهرا خوشکام بوده که به وسیله علی حاتمی به حقیقت تبدیل می شود.
جوان معقول و محجوب و هنرمندی که دوران آشنایی تا ازدواجش با زهرا خوشکام زمان زیادی طول نکشید اما همین دوران کوتاه آغازی بود برای یک زندگی طولانی و خوش که طعم شیرینش هنوز در کام زهرا خوشکام مانده و می شود آن را در نامه هایش خواند. گرچه سال هاست با کسی درباره آن حرف نمی زند و ترجیح می دهد قصه روزهای بعد از علی آقا را فعلا از مطبوعات دور نگه دارد.
اول آشنایی
قرار بود فیلمی به کارگردانی علی حاتمی ساخته شود. لوکیشن، یکی از شهرهای شمالی بود و به همین دلیل همه عوامل جمع شدند و به آن شهر رفتند و نکته جالب ماجرا هم این بود که زهرا خوشکام از طرف تهیه کننده به عنوان نقش اول زن فیلم در نظر گرفته شده بود؛ فیلمی که هرگز ساخته نشد اما فرصتی به وجود آورد برای آشنایی دو جوان 26 و 23 ساله که هرگز نتوانسته بودند از نزدیک یکدیگر را ببینند.
اینطور که زهرا خوشکام می گوید، همان روزهایی که به خاطر پیش تولید مترسک در شمال بودند هر دویشان فهمیده اند به هم علاقه دارند اما هیچ کدام این علاقه را بروز نداده اند. با وجود اینکه در شمال هیچ حرفی بین شان رد و بدل نشده باز هم زهرا خوشکام داستان آن شمال رفتن و کلا فیلم هرگز ساخته نشده مترسک را مهمترین عامل رسیدنشان به هم می داند. «علی را به بهانه خلق اثری به نام مترسک شناختم. گویی «مترسک» پل محکمی بود تا چشم اندازی مملو از سبزه، گل و درخت به سوی دریای خزر، تا عشق میان من و او را رقم زند. مترسک ساخته نشد اما فقط چند هفته بعد میثاق زندگی مشترک ما بسته شد.»
داستان هم اینطوری بوده که بعد از آمدن به تهران بالاخره علی آقای حاتمی پیشقدم می شود و مثلا به بهانه اینکه درباره فیلم ساخته نشده حرف بزنند زهرا خوشکام را به شام دعوت می کند؛ شامی که احیانا در طول آن هیچ حرفی درباره فیلم و مترسک و سینما و اینها زده نشده چون در پایان آن زهرا خوشکام بدون اجازه بزرگترها و البته به طور غیررسمی، بله را به کارگردان جوان می گوید؛ بله ای که تا روز عقدشان که فقط چند هفته بعد بوده به جز خانواده هایشان هیچ کسی از آن خبردار نمی شود و بین خودشان می ماند.
و اما عشق
علی و زهرا حاتمی تا 3 ماه بعد از عقدشان با هیچ نشریه ای گفتگو نکردند. با اینکه خبر ازدواجشان در روزنامه ها و مجله های آن روزها مثل بمب ترکیده بود، هیچ کسی خبر موثقی از ماجرا نداشت. به خصوص اینکه در مراسم ازدواج شان هم چهره های سینمایی و تلویزیونی حضور چندانی نداشتند و همین هم باعث شده بود مراسم خیلی سری باقی بماند اما بالاخره بعد از 3 ماه علی حاتمی با روزنامه ها صحبت کرد و گفت زندگی شان ساده تر و بی دردسرتر از آنچه فکر می کردند شروع شده و از این به بعد هم مثل سابق به کارهایشان می رسند؛
یعنی علی کارگردانی می کند و همسرش هم بازیگری اما چیزی نگذشت که همه متوجه شدند عشق به خانه و زندگی و نوزاد تازه از راه رسیده بر عشق زهرا به بازیگری چربیده و از آن به بعد کمتر اتفاق افتاد که زهرا در فیلمی بازی کند. البته همیشه دورادور نقش هایی را به عهده می گرفت و بازی می کرد اما در واقع نقش همسری برای علی آقای حاتمی و مادری برای لیلا، آن روزها بزرگترین و مهمترین نقش هایی بود که زهرا آنها را قبول کرده بود و با عشق و علاقه به آنها می پرداخت. عشق و علاقه و رضایتی که می شود آن را در لبخندهای این خانواده کوچک که در عکس هایشان ثبت شده به خوبی دید.
باز هم دوربین
اینطور که دوستان نزدیک زهرا می گویند او همیشه عاشق سینما بوده و در طول سال هایی هم که از بازی دور بود به صورت حرفه ای کارها را دنبال می کرد و همان نقش های کوتاهی که بازی می کرد هم باعث شده بود به عنوان یک هنرپیشه از یادها نرود اما آن چیزی که یک بار دیگر به طور جدی او را چهره کرد و برای خودش هم بازی جدی به حساب می آمد نقش امیرزاده خانم در سریال امیرکبیر بود.
نقشی که برایش از جذاب ترین نقش های دوران بازیگری اش بود. زهرا حاتمی معتقد است عشق سرشاری که در زندگی با علی داشته، باعث شده نقش همسر عاشق و وفادار امیرکبیر را با تمام وجود درک و بازی کند و البته همین عشق هم باعث شده سختی های آن کار و سخت تر از آن در ماجرای هزاردستان و شهرک سینمایی اش همیشه کنار همسرش باشد.
«از صفا و محبت زندگی مان کمک گرفتم و در کنارش نقش همسر فداکار امیرکبیر را ایفا کردم. با او ادامه دادم راه پر فراز و نشیب و خطیر شهرک سینمایی هزاردستان را تا خلق شاهکار هزاردستان.»
بعد از علی آقا
زندگی مشترک شان 25 سال طول کشید و حاصل آن تک دختری به نام لیلا بود. البته در گفتگوهایی که در سال اول ازدواج شان کرده اند، زهرا گفته است یک پسر و یک دختر می خواهد و علی آقا هم گفته است طرفدار خانواده پرجمعیت است اما به هر حال انگار لیلا برای آنها همه چیز داشته و به همین دلیل فرزند دیگری وارد خانواده حاتمی نشده تا بعد از فوت علی حاتمی این خانواده تا مدت ها دو نفره بماند.
حالا زهرا حاتمی تنهاست و مثل همه مادربزرگ ها سرگرم خانواده دخترش و نوه هایش است. بعد از علی آقا، زهرا حاتمی هیچ وقت نخواست مصاحبه کند یا درباره همسرش حرفی بزند. نه حرف زد و نه دلیل حرف نزدنش را گفت. هر چیزی هم که از او می دانیم مربوط به نامه ها و یادداشت های گاه به گاه و عاشقانه ای است که به بهانه تولد علی آقا می نویسد. زنی که هرگز از رفتن زودهنگام همسرش گله ای نکرد و همیشه از شیفتگی اش به او گفت، شیفتگی که در لحظه لحظه زندگی مشترک زهرا و علی حاتمی به خوبی قابل مشاهده است.
زهرا حاتمی شیفته و عاشق همسر هنرمندش بود. عشقی که باعث شد سر میز اولین شام بله بگوید، سه هفته بعد بنشیند پای سفره عقد، یک سال بعد مادر شود و 25 سال همسرداری کند و سال های بعد از او را هم عاشق مردی بماند که برای او هنرمندی بی نظیر است. «دریغا نمی دانستم هجرانی ابدی در انتظار ماست و چطور جدایی مان زودهنگام رقم می خورد. دریغا دست سرنوشت فرزندی عاشق هنر ایران را شتابان از دامان مردمش ربود.»
ناگفتهها و عکسهای دیده نشده از علی حاتمی
«در خیابان شاپور به دنیا آمدم. سال 1323. کوچه اردیبهشت. در هزاردستان اشاره کوچکی به محله خودمان کردهام، جایی که خوشنویس را شکنجه میدهند که نشانیاش را به یاد آورد. او همان نشانی را میدهد، همان کوچه، همان پلاک.
مادرم خانهدار بود و پدرم در چاپخانه کار میکرد آن وقتها مدارس که تعطیل میشد بچهها سر کار پدرهایشان میرفتند. آنجا با حروف آشنا شدم و از آنجا کلام برایم اهمیت پیدا کرد. در کنار آن چاپخانه کلیسایی هم بود ... در چاپخانه حروف مرا تحت تأثیر قرار دادند، در کلیسا نقاشیها. من تار هم کار میکردم و این زمینهای شد برای آشنایی من با موسیقی.
در خانه عموی بزرگم، یک پروژکتور دیدم، یک پروژکتور 8 میلیمتری رسماً اولین بار در آنجا فیلم دیدم. بیشتر کارتون بود و چیزهایی در زمینههای ورزشی. به سینمای محل میرفتم. مثل تمام بچههای دیگر. چهار، پنج بار بعضی فیلمها را میدیدم این طوری بود که برخلاف همه همنسلیهایم جادوی سینما را با خود سینما کشف کردم.
وارد دانشکده هنرهای دراماتیک شدم. اولین نمایشنامه ریتمیک را نوشتم. تئاتر عروسکی کار کردم. فیلمهای تبلیغاتی ساختم. نمایشنامه افسانهای نوشتم، در 7 پرده به نام خاتون خورشیدباف و فیلم موزیکال حسن کچل (1348) را کارگردانی کردم و بعد هم طوقی (1349)، بابا شمل (1350)، قلندر (1350)، خواستگار (1351)، ستارخان (1352)، سوتهدلان (1356)، حاجی واشنگتن (1360)، کمالالملک (1364)، مادر (1368)، دلشدگان (1370) و مجموعههای تلویزیونی داستانهای مولوی (1354)، سلطان صاحبقران (1355)، هزاردستان (67-1358).
سال 1341: اعلامیهای دیدم که درشاهآباد ادارهای درست میشد. نام اداره هنرهای دراماتیک، همانجا که دکتر مهدی فروغ برایش خیلی زحمت کشید. من مدتی بعد وارد این مرکز شدم. خیلیها آنجا بودند از جمله مرحوم پرویز فنیزاده، محمد علی نصیریان و ... استادان بسیار خوبی هم بودند که دکتر فروغ انتخابشان کرده بود. مثل امیرحسین آریانپور، حمید سمندریان و ... موقع ثبت نام از من پرسیدند که در چه رشتهای میخواهم درس بخوانم، گفتم نمایشنامهنویسی و هنرهای دراماتیک.
یک سال دچار بیماری سختی شدم. آن وقت مرا پیش یکی از بستگان مادرم بردند که از خانوادههای اشرافی و با فرهنگ قاجاری بودند. آنها خانه بزرگی داشتند - شاید اندازه کاخ گلستان- اقامت من در آن خانه نتایجی داشت، از جمله آشنایی با زندگی و فرهنگی قاجاری و اشرافی
هزاردستان (67-1358): من جوانیم را روی این کار گذاشتم. یعنی من عملگی و بنایی کردم تا این شهر سینمایی درست شد این شهر برای سینمای ایران میماند.
دلشدگان (1370): موسیقی باید خودش را دوباره نشان دهد و از سوی مردم حمایت و دوباره کشف بشود. بهخصوص نسل جوانتر و تازه آغاز کرده ما باید به ارزشهای این هنر و سرگذشت جالب آن پی ببرند، دلشدگان جواب به این نیاز و ضرورت فرهنگی است.
در کنار دکورهای فیلم جهان پهلوان تختی همراه با مجید میرفخرایی: تختی هر وقت در حال کشتی گرفتن بود، احساس میکردیم که ایران دارد مبارزه میکند. در یک محله بودیم. حس میکردیم که او هم از آنهایی است که نه گفته. تختی برای ما یک اسطوره بود.
1370در پشت صحنه دلشدگان
هزاردستان (67-1358)
سال 1360با عزتالله انتظامی در فیلم حاجیواشنگتن
زنده یاد علی حاتمی
دیالوگ های به یادماندنی مرحوم علی حاتمی در سالروز تولدش
علی حاتمی را شاعر سینمای ایران می دانند. با اینکه کارگردانی اش، حرف نداشت اما آنقدر در دیالوگ نویسی تبحر داشت که حالا از دیالوگ هایش به عنوان نمونه ای از ادبیات فارسی یاد می کنند.
حاتمی، خاطرات زیبایی برای ما به جا گذاشته، فیلم ها و سریال هایی دیدنی و مینیاتورگونه، در سالروز تولدش، سری به دیالوگ هایش زده ایم تا کمی شعر خوب بخوانیم.
1) سر شام گریه نکنید، غذا رو به مردم زهر نکنین. سماور بزرگ و استکان نعلبکی هم به قدر کفایت داریم. راه نیفتین دوره در و همسایه پی ظرف و ظروف. آبروداری کنین بچه ها، نه با اسراف. سفره از صفای میزبان خرم می شه، نه از مرصع پلو. حرمت زنیت مادرتون رو حفظ کنین. محمد ابراهیم، گوشت رو خیلی ریز نکن مادر، اون وقت می گن خورشتشون فقط لپه داره و پیاز داغ (مادر- 1368)
2) ما یه سر خاک و فاتحه باس بیایم ... که خب اونم میایم ... فاتحه اش رو هم می شه از همین راه دور پیشکی حواله کرد! ... (با دست محکم می زنه تو پیشونیش! شق!) فاتحه! (مادر- 1368)
3) ولایت زندان، ما را طلبید عاقبت این عشاق خانه. هنوز زنجیر در گوشت است، زنجیرک! موریانه گوشت! کی به استخوان می رسی آخر. زنجیرک! تسبیح عارفان، صدای پای من حالا شنیدنی ست، از این دست ساز، کوه کوچک! (هزاردستان -1358)
4) آیین چراغ خاموشی نیست، قربانی خوف مرگ ندارد، مقدر است. بیهوده پروار شدی، کمتر چریده بودی بیشتر می ماندی، چه پاکیزه است کفنت، این پوستین سفید حنابسته، قربانی، عید قربان مبارک، دلم سخت گرفته، دریغ از یک گوش مطمئن، به تو اعتماد می کنم همصحبت. چون مجلس، مجلس قربانی است و پایان سخن وقت ذبح تو، چه شبیه چشم های تو به چشم های دخترم، مهرالنساء، ذبح تو سخته برای من (حاجی واشنگتن - 1361)
5) دلمون برات تنگ می شه، بهت عادت کرده بودیم. به اخم و تخمات، اولدرم بلدرمات، سگ صلحیات. ولی گور پدر دل ما! دل تو شاد! (سوته دلان - 1356)
6) مقدر است امروز لباس نو بپوشم، اگر می توانی درد و غم را هم از تن من بشوی. (سلطان صاحبقران - 1354)
7) شاعر و تاجر که با هم فرق ندارن، تاجر ورشکسته شاعر میشه، شاعر پولدار می ره تاجر می شه. (حسن کچل – 1348)
8) کاش این دنیا هم مثل یک جعبه موسیقی بود، همه صداها آهنگ بود، همه حرف ها ترانه (دلشدگان – 1371)
9) چشم شیطون کر توپ توپم، این مال و منال مفتی همچین هلو برو تو گلو گیر نیومد، حاصل یه عمر جوب گردیه، آقامون ظروف چی بود خودمون شدیم جوب چی، آقا مجید ظروف چی، جوب چی، میخه زنگ زده، زنجیر زنگ زده، تارزانه زنگ زده، ساعته زنگ زده، حواستو جمع کن ساعت زنگ زده دیگه زنگ نمی زنه چون زنگاشو زده!!! (سوته دلان – 1356)
10) برای آمدن به چشم نقاش، باید در چشم انداز بود. (کمال الملک – 1363)
11) ضیافت مرگ، عطر و طعمش دعاست. روغن خوبم تو خونه داریم، زعفرونم هست، اما چربی و شیرینی ملاک نیست، این حرمتیه که زنده ها به مرده هاشون می ذارن (مادر – 1368)
12) داداش حبیب، من و تو از یه خمیریم، منتها تنورمون الاحده است. تنور تو عقدی بود، تنور من صیغه ای تیغه ای! کله تو شد عینهو نون تافتون، گرد ... کله من عین نون سنگک ... هه هه حالا شکر که بربری نشدیم! (سوته دلان – 1356)
گزیده فیلم شناسی علی حاتمی ( در مقام کارگردان )
• حسن کچل ( 1349 )
• طوقی ( 1349 )
• بابا شمل ( 1350 )
• قلندر ( 1351 )
• ستارخان ( 1351 )
• خواستگار ( 1351 )
• سوته دلان ( 1356 )
• حاجی واشنگتن ( 1361 )
• کمال الملک ( 1362 )
• مادر ( 1368 )
• دلشدگان ( 1370 )
• کمیته مجازات
• تهران ، روزگار نو
گزیده جوایز و افتخارات
•نامزد دریافت جایزه سیمرغ بلورین بهترین صحنه آرایی برای فیلم مادر در دوره هشتم جشنواره در سال 1368.
• نامزد دریافت جایزه سیمرغ بلورین بهترین صحنه آرایی برای فیلم دلشدگان از جشنواره دهم در سال 1370 .
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]
صفحات پیشنهادی
علی حاتمی؛ سعدی سینمای ایران
گروه سینما و تلویزیون علی حاتمی سال 1323 در تهران متولد شد مادر وی خانه دار و پدرش صفحه آرای یک چاپخانه بود شوق نمایشنامه نویسی پای او را به تماشاخانه های لاله زار باز کرد وی در آن جا شیفته ی بازی هنرمندانه ی جعفر توکل شد و آرزو کرد روزی برسد که توکل در نمایشی به کارگردانی اهمزمان با زادروز سعدی سینمای ایران آخرین گفت وگوی علی حاتمی
امروز جمعه 23 مرداد مصادف است با زادروز زنده یاد علی حاتمی کارگردان بی مانند و صاحب میراث سینمای ایران فیلمسازی که در 71 سال پیش و در چنین روزی در خیابان شاپور تهران به دنیا آمد و در 14 آذر 1375 دیده از جهان فرو بست و مرگ زودهنگامش دریچه دوربین را به بخشی از تاریخ ایران بست وآخرین گفتوگوی علی حاتمی کارگردان سینمای ایران
امروز جمعه ۲۳ مرداد مصادف است با زادروز زندهیاد علی حاتمی کارگردان بیمانند و صاحب میراث سینمای ایران فیلمسازی که در ۷۱ سال پیش و در چنین روزی در خیابان شاپور تهران به دنیا آمد و در ۱۴ آذر ۱۳۷۵ دیده از جهان فرو بست و مرگ زودهنگامش دریچه دوربین را به بخشی از تاریخ ایران بست وقطعنامه ۲۲۳۱، ادعای روی میز بودن تهدید نظامی علیه ایران را دفع کرد
قطعنامه ۲۲۳۱ ادعای روی میز بودن تهدید نظامی علیه ایران را دفع کرد استاد حقوق بین الملل دانشگاه تربیت مدرس گفت قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت در مقایسه با شش قطعنامه پیشین شورای امنیت علیه ایران قطعنامه ویژه ای است و با آنها اندکی متفاوت است به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر به نسویس تحریم های خود علیه ایران را لغو کرد
در بیانیه ای سویس تحریم های خود علیه ایران را لغو کرد شناسهٔ خبر 2882473 - پنجشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰ ۳۳ سیاست > دولت شورای فدرال سوئیس در بیانیه ای ضمن استقبال از توافق ایران و 1 5 تحریم های خود علیه ایران را که قبلاً به حالت تعلیق درآمده بود لغو کرد به گزارش خبرگزاری مهسناتور لیبرمن رئیس گروه اتحاد علیه ایران هستهای شد
سناتور لیبرمن رئیس گروه اتحاد علیه ایران هستهای شد روز نو سناتور سابق ایالت کنتیکت رئیس گروه غیر انتفاعی موسوم به اتحاد علیه ایران هستهای شد رئیس قبلی این گروه به دلیل موافقت با توافق هستهای ایران اخیرا استعفا داده است جو لیبرمن سناتور سابق ایالت کنتیکت رئیس گسناتور عزیز؛ علیه توافق هسته ای ایران رای نده!
پایگاه خبری تحلیلی هدانا HODANA IR جوان "فرید زکریا" مجری معروف شبکه "سی ان ان" آمریکا با انتشار یادداشتی در روزنامه "واشنگتن پست" تحت عنوان "سناتور شومر عزیز علیه توافق هسته ای ایران رای نده" به رد دلایل سناتور "شومر" دموکراتکرار تحریمهای سوئیس علیه ایران لغو شد
تکرارتحریمهای سوئیس علیه ایران لغو شدکابینه سوئیس دیروز تصمیم گرفت تحریمهای ایران را که از ژانویه ٢٠١٤ تعلیق شده بود لغو کند به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از شبکه اطلاع رسانی نفت و انرژی شانا تصمیم کابینه سوئیس برای لغو تحریمهای ایران از روز پنجشنبه ۲۲ مرداد اجرایی مموزه سینمای ایران شنبه تعطیل است
موزه سینمای ایران شنبه تعطیل است موزه سینمای ایران شنبه تعطیل است به گزارش ایلنا مجموعه موزه در روز شنبه مورخ 17 مرداد ماه 1394 از ساعت 16 تعطیل است به اطلاع علاقمندان موزه سینمای ایران می رساند که این مجموعه شامل تالارهای موزه سینما فردوس و سینما توگراف در روز شنبه مورخ 17 مآمریکا و متحدانش جنگ علیه ایران را باختهاند |اخبار ایران و جهان
آمریکا و متحدانش جنگ علیه ایران را باختهاند نیویورکتایمز مینویسد آمریکا و متحدانش جنگ علیه ایران را باختهاند و در مقابل ایران فقط پیروزی خود را با تاخیر به دست میآورد کد خبر ۵۲۲۷۲۹ تاریخ انتشار ۱۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۲ ۱۲ - 07 August 2015 نیویورکتایمز مینویسد آمریکا و متحدانش-
گوناگون
پربازدیدترینها