تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 22 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سه چيز است كه اگر مردم آثار آن را مى‏دانستند، به جهت حريص بودن به خير و بركتى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828642541




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

رضا شاهرودی: من باید می رفتم روی جلد مارکا


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
رضا شاهرودی: من باید می رفتم روی جلد مارکا




دلتنگی مالدینی وطنی، در چهارمین، دهه زندگی اش همان پیراهن سرخ خیسی بود که در سال های جهنمی برای خودش ابهتی داشت.








 
 
 

همشهری تماشاگر: در هرم گرمای تابستان کمی برف روی موهایش نشسته بود اما هنوز بهار در تنش نفس می کشید. دلتنگی مالدینی وطنی، در چهارمین، دهه زندگی اش همان پیراهن سرخ خیسی بود که در سال های جهنمی برای خودش ابهتی داشت. رضا حالا که کفش ها را آویخته و با سکوتی سرشار از ناگفته ها روز و شب را دوره می کند، با به خاطرآوردن جنگ های کهنه شبیه دره ای می شود که هر روز و هر لحظه سراغ سربازانی را می گیرد که روی تمام کوه ها و قله را کم کرده اند. مردی که در اثنای یک مصاحبه در به در دنبال حبه قندی برای چای تلخش می گردد، همچنان خود را متعلق به نسلی می داند که تار سبیل برایش حرمت داشت و واژه رفاقت را جور دیگری معنا می کرد. نسلی که بی پول و بی پنت هاوس و بی پورشه و بی خروس قندی به سیم آخر می زد تا شکی روی سکوها نریزد و عشق کمی تا قسمتی در یک پیراهن سرخ نجیب تبلور یابد. در عصر دلگیر تیرماه، درست وقتی خورشید خسته شد و به شب تعارف زد ما با تفنگداری همکلام شدیم که روزی همه سرجوخه های مخمل سبز را حریف بود. واگویه های رضا شاهرودی مثل آتش فندکی بود که روزگار از راه رسیده ها را سیاه می کرد!


شاهرودی: من باید می رفتم روی جلد مارکا



شنیدیم در بازی پیشکسوتان حسابی گرد و خاک کردی.

نه؛ من هیچ کاری نکردم. اتفاقا زودتر از همه زمین را ترک کردم و رفتم. متاسفانه بعضی ها فقط بلدند شلوغ کاری کنند. همین تلویزیون تصویری پخش کرد که علی دایی، بهروز سلطانی و مرا در حال جر و بحث نشان می داد در حالی که اصلا این طوری نبود و دایی و بهروز هم ماجرایشان ختم به خیر شد.

مالدینی وطنی هنوز هم یک جورهایی بوی جنجال می دهد. من رک گفتم!

از ما گذشته این حرف ها، من 43 ساله ام، بیست ساله که نیستم. همیشه سعی کردم بی دلیل وارد حاشیه نشوم. آدم باید حرمت خودش را نگه دارد و کار نکند مضحکه خاص و عام شود.

خیلی چاق شدی رضا!

با همین چاقی حاضرم یک ربع برای پرسپولیس بازی کنم و نسخه حریفان را بپیچم. رضا شاهرودی چاق و چله می ارزد به هزارتا از این نورسیده ها که از یک سانتر معمولی عاجزند.

فکر می کنی پرسپولیس در فصل پیش رو با برانکو نتیجه بگیرد؟

همه چیز بستگی به این چند هفته دارد. متاسفانه پرسپولیس خوب خرید نکرده و همین دست برانکو را برای چیدن یک ترکیب زهردار می بندد. متاسفانه هر سال این درد سراغ پرسپولیس را می گیرد و به جای جذب بازیکن صبح تا شب به پروپای هم می پیچند.

بعد از تجمع هواداران سرخ مقابل باشگاه مدیران پرسپولیس مصاحبه کرده و گفته اند به هم زدن آرامش کار را خراب تر می کند. تو فکر می کنی هوادار در این جور مواقع حق دارد ورود پیدا کند یا نه؟

هوادار همیشه حق دارد. متاسفانه هوادارن پرسپولیس مظلوم واقع شدند و هرسال باید خون دل بخورند. طرفدار پرسپولیس دوست دارد تیمش قهرمان شود نه اینکه سر از بن بست درآورد. این باشگاه هرچه دارد مرهون هوادارانی است که در گرما و سرما پرسپولیس را تنها نمی گذارند.


شاهرودی: من باید می رفتم روی جلد مارکا



با همه این ها رضا شاهرودی برای پرسپولیس مدل 94 چه نسخه ای تجویز می کند؟

خیلی روشن است؛ اول باید بازیکن خوب بگیرند و عذر بنجل ها را بخواهند و بعد پروسه بدنسازی به بهترین شکل طی شود تا تیم در طول فصل نفس کم نیاورد. فصل قبل پرسپولیس چوب بدن های شلاق نخورده و خسته بازیکنانش را خورد.

راستی چرا پیشنهاد کار در رده پایه های پرسپولیس را نپذیرفتی رضا؟

چون حال و حوصله کارکردن در این شرایط را ندارم. البته محمد پنجعلی لطف کرد و از من خواست که قبول کنم و به این عرصه وارد شوم اما هرچقدر که فکر کردم، دیدم ارزشش را ندارد.

واقعا؟

ببینید؛ حرف و حدیث در رده پایه ها زیاد است و خیلی ها دنبال این هستند که بازیکن سفارشی به تیم تحمیل کنند. من هم آدمی نیستم که زیر بار این چیزها بروم و به اعتبارم چوب حراج بزنم.

متاسفانه سرخابی ها در افشاندن بذر استعدادها سال هاست با ناکامی دست و پنجه نرم می کنند. این درد نیست خداوکیلی؟

خب وقتی پرورش بازیکن بی اهمیت تلقی شود و هرکس دنبال منافع خودش باشد، بهتر از این نمی شود. پرسپولیس سال هاست که حاضری خور شده و هیچ علاقه ای به ساختن بازیکن از رده پایه ندارد. همه جای دنیا باشگاه ها از پایه ها شروع می کنند اما اینجا برعکس است و گرفتن نتیجه با هر شیوه ای مهم ترین کار است.

مناقصه هم پرسپولیس را نجات نداد. از نگاه تو چرا کار به جایی می رسد که تجدید چندباره آگهی هم چاره ساز نمی شود؟

خنده دار است؛ سرمایه گذار قدم جلو می گذارد، اما آقایان اهلیتش را رد می کنند. انگار بدشان نمی آید که پرسپولیس همچنان آشفته حال باقی بماند. همین بلاتکلیفی باعث می شود که در بازار نقل و انتقالات باشگاه بازنده شود و نتواند مهره خوب جذب کند. من فکر می کنم مسئولین باید هرچه سریعتر پرسپولیس را به بخش خصوصی واگذار کنند تا با احساسات هوادار بیش از این بازی نشود.


شاهرودی: من باید می رفتم روی جلد مارکا



بالاخره نگفتی پروفسور امسال فرشته نجات پرسپولیس خواهدبود یا نه؟

پروفسور که هیچ یورگن کلوپ و گواردیولا هم با این وضع نمی توانند کاری بکنند. برانکو هم بهتر است تعارف را کنار بگذارد و بازیکنی که به درد پرسپولیس نمی خورد را کنار بگذارد. مگر می شود سرمربی تا این اندازه با بازیکنان تیمش تعارف داشته باشد.

یعنی فکر می کنی توپچی هایی با این قد و قامت به اندازه میلیارد بیارزند انصافا؟

معلوم است که نه. پول را باید بازیکنی بگیرد که عرضه اش را داشته باشد. من چهار میلیون تومان از باشگاه پرسپولیس طلب دارم اما حرفش را نزدم، چون به پرچم قرمز تعصب دارم. متاسفانه پرسپولیس بازیکنانی را جذب می کند که نه از لحاظ فنی شایستگی دارند و نه حتی ارزش پیراهنی قرمز را می دانند. این پیراهن روزگاری تن آدم های بزرگی بوده و امروز به تن خیلی ها گشاد است.

تو خودت از باشگاه قرمز چقدر انتفاع مالی بردی؟

ما با عشق بازی کردیم و هیچ وقت دنبال پرکردن حساب هایمان نبودیم. من اگر به دالیان نمی رفتم یا در کشاورز بازی نمی کردم، معادلات مالی ام حل نمی شد. پرسپولیس برای ما یک عشق بود؛ عشقی که هیچ وقت جذابیت اش را از دست نداد.

اگر بپرسیم بزرگ ترین بدشانسی زندگی و ورزشی رضا شاهرودی چه بوده به کدام سکانس مه آلود اشاره می کنی؟

دفترچه خاطرات هر بازیکنی پر از اتفاقات تلخ و شیرین است. من فکر می کنم از میان بدشانسی ها مصدومیتم در آستانه جام جهانی بزرگ ترین بدشانسی زندگی ام بود. شاید اگر مصدوم نمی شدم و در جام جهانی بازی می کردم سر از باشگاه های بزرگ اروپا در می آوردم و روی جلد مارکا می رفتم (می خندد)

پس به همه حقت در این فوتبال ترحم برانگیز نرسیدی؟

می توانستم بیش از این ها پیشرفت کنم اما سرنوشت اجازه نداد. خب همین که امروز نزد مردم اعتبار دارم و همچنان در ذهن مردم جا گرفته ام جای شکر دارد.

خودت فکر می کنی بهترین چپ فوتبال ما در همه این سال ها چه کسی بوده؟ رضا شاهرودی بیش از هرکسی دیگری روی این سوال تسلط دارد؟

جواد منافی خیلی خوب بود و اگر تصادف نمی کرد قیامتی می شد. مجتبی محرمی هم کارش را بلد بود و بدیل نداشت. ما هم که همین گوشه کنارها بودیم دیگر. بعضی ها می گویند من بهترین چپ بودم، اما خودم به مجتبی رای می دهم.


شاهرودی: من باید می رفتم روی جلد مارکا



با بچه های قدیم هنوز تله پاتی داری؟

کم و بیش. زنگ می زنیم و حال همدیگر را می پرسیم، اما با افشین پیروانی خیلی جورم و مدام با هم در ارتباط هستیم. افشین پای ثابت رفاقت است.

با علی پروین چطور؟

علی آقای را خیلی کم می بینم، اما همیشه دوستش داشتم. پروین جزو لاینفک تاریخ پرسپولیس است. یادش بخیر آبگوشت دو شوفره ای که با هم می زدیم. باور کنید من آن آبگوشت را با شیشلیک این حضرات عوض نمی کنم. همین حالا اگر پروین برگردد خیلی از مشکلات پرسپولیس حل خواهدشد.

مصاحبه را با این سوال تمام کنیم که بزرگترین آرزوی رضا شاهرودی در همین لحظه چیست؟

دوست دارم خاطراتم در ذهن مردم همیشه تر و تازه بماند. خب به موفقیت در دنیای مربیگری هم فکر می کنم و امیدوارم بتوانم بیش از این ها روی نیمکت لیاقتم را اثبات کنم. از همه این ها مهمتر آرزو می کنم دو دختر خوبم یشنا و دینا در درس و زندگی موفق شوند و به همه خواسته هایشان برسند.







تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۴۷





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن