واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مفاخر حوزه تمدنی را بهتر بشناسیم-22
«سعید مشعل»؛ افتخار مردم افغانستان در هنر مینیاتور
چهره ممتاز هنر مینیاتور در افغانستان، «محمد سعید مشعل» با پیروی از سبک مینیاتوریست ایرانی، «محمد بهزاد سلجوقی» آثاری خیال انگیز را در این هنر بهجای گذاشت.
به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، «محمد سعید مشعل» فرزند «محمود خان غازی» در سال 1292 خورشیدی در روستای «نیلی» ولایت «غور» به دنیا آمد. مشعل در خانوادهای بزرگ شد که همه هنرمند و هنردوست بودند، «سلطان محمد» عموی مشعل که خطاط و تذهیب کار چیره دستی بود سرآمد این خانواده بود. پدر مشعل در کتابخانه خود نسخهای بی نظیر از آثار نگارگران و نقاشان مشهور هرات داشت که این اثر، مشوق و آشنایی مشعل با مکتب نقاشی هرات شد. مشعل در اوایل جوانی ابتدا به ادبیات روی آورد و ادبیات کلاسیک را نزد «خلیل الله خلیلی» آموزش دید و به سبک هندی تمایل پیدا کرد. این هنرمند افغانستانی با روی کار آمدن «حبیب الله کلکانی» به غور و هرات سفر کرد و در آنجا به تحصیل علوم دینی رو آورد. آنگونه که «محمد رفیع اصیل» نویسنده و پژوهشگر افغان در کتاب «رنگ و رنج» نوشته است: در این دوره کمالات روحی و سیر تفکر استاد با شاخصههای توحیدی شکوفا میشود و در عین زمان شعر و تخیلات شاعرانه، وی را به وادی هنر فراموش شده مینیاتور میکشاند. اصیل در ادامه همین نوشته تاکید میکند که گرایش اصالت آمیز، استاد مشعل را در ردیف چهرههای ممتاز و نام آوران سترگی چون «فکری سلجوقی»، «غلامرضا مایل»، «محمد علی عطار هروی»، «غواص» و «عبدالحسین توفیق» قرار داد. طبق نوشته «محمد بهزاد سلجوقی»، مشعل یکی از استادان مجرب هنر مینیاتور بود که نه تنها در هنر مینیاتور مقام استادی داشت، بلکه در هنرهای زیبا مانند خطاطی، تذهیب، سنگ تراشی و سنگ شناسی نیز استاد بود. مشعل در تذهیب، تشعیر و تصویر از سبک استاد «کمالالدین بهزاد» پیروی میکرد و پیرو مکتب هرات بود و قصد داشت که مکتب هرات را همچنان زنده نگاه دارد. «عبدالغفور آرزو» نویسنده و پژوهشگر افغانستانی بر این باور است که مشعل، حافظ میراث گرانبهای مکتب بهزاد بود. زمانی که روند دموکراسی مشروطه توسط «شاه محمود خان» گسترش یافت، مشعل توسط شاه به عنوان نماینده مجلس سنا انتخاب و از هرات به کابل مراجعت کرد. به رغم مشاغل اداری وی از هنر فاصله نگرفت و در منزلی که در کابل اجاره کرده بود شبها تا پاسی از شب به نگارگری و تذهیب مشغول بود. پس از پایان دوره کاری در مجلس سنا به هرات برگشت و مدتی را به عنوان شهردار هرات مشغول فعالیت بود که در این دوره کارهای پر ثمری را برای هنرمندان هرات انجام داد. از دیگر فعالیتهای این دوره مشعل میتوان از سبک «خانه نگاری» وی یاد کرد که این هنر فراموش شده را که از شاخههای هنری مکتب هرات است دوباره زنده کرد و به این هنر که قبل از وی در میان طبقه اشراف رواج داشته جنبه مردمی بخشید. نمونههایی از این آثار را میتوان در تالار بزرگ هرات مشاهده کرد. در شماره چهارم «فصلنامه هری» آمده است که مشعل علاوه بر نگارگری، تذهیب و مینیاتور؛ از ادبیات، فلسفه؛ عرفان و جامعهشناسی نیز بهره جست و درباره مکاتب و سبکهای نقاشی نیز تجزیه و تحلیلهای علمی ارائه داد. مشعل در خط شکسته نستعلیق و معدن شناسی نیر مهارت و توانایی خود را بروز داده بود و در هنرهای دیگری از جمله حجاری، گچبری، و مجسمهسازی نیز مهارت حیرت انگیزی داشت. وی در شعر و ادبیات طبع به خصوصی داشت، شوخ طبع و بذله گو و در شیوه «نامربوط سرایی» سرآمد شاعران عصر خود به شمار میرفت. استاد مشعل در زمینههای گوناگون آثار پرشماری را خلق کرد که اکثر آنها در اثر حادثه آتش سوزی در دوران تجاوز روسها به افغانستان از بین رفت. مشعل در گفتگویی که در دوران طالبان با وی انجام شده بود در مورد آثار خود گفته بود: در سال 1362، 3 هزار جلد کتاب بسیار ارزنده و گرانبهای پدر خود را از غور به هرات آوردم. متاسفانه در همان سال بر اثر یورشهای پی در پی روسها؛ منزل ما در آتش سوخت و از آثار بنده 11 مجلد نفیس نیز طعمه آتش شد. این حادثه بزرگترین ضربه روحی و روانی را بر من وارد ساخت، زیرا از میان همه آثار، چند ورق پاره سوخته را با حرمان جمع آوری کردم. 14 قطعه از آثار مشعل از خانه هرات مفقود شد و بر اساس گفتههای وی سرانجام این آثار مشخص نیست. تا زمان درگذشت مشعل برخی از آثار وی نزد خودش موجود و محفوظ بود و به علت تحولات اخیر به دلیل ترس از ازبین رفتن در اختیار هیچکس قرار نمیگرفت. برخی از آثار تجسمی مشعل مثل تندیسهای سه اسب که در وسط پارک «خواجه علی موفق» در هرات کار شده بود توسط طالبان نابودشد. «محمد کاظم کاظمی» شاعر و پژوهشگر افغانستانی بر این باور است که مرگ هنرمند گریز ناپذیر است که همه ابنا بشرند و فناپذیر و ما باید بیش از خود استاد مشعل سوگوار آثار هنری وی باشیم که به دست قدرنشناسان نابود شد. استاد مشعل در سالهای حضور طالبان در افغانستان در هرات به سر میبرد و به بیماری افسردگی دچار شده بود. وی سالهای آخر عمر خود را در گوشه عزلت در رنج و بیماری سپری کرد. «نوشین اکبرزاده» روزنامهنگار در کتاب «رنگ و رنج هنر آوران هری» نوشته است: «مشعل که انگشتان هنر آفرینش از مکتب هنری بهزاد مایه برده بود، مشعل افروز زوایای تنگ و تاریک زمان در خطه ما بود. وی تراژدی موجود در کشور ماتمزده خود را عینا مشاهده کرده بود و در غمانگیزترین شرایط تلخ روحی به ملاقات پروردگار شتافت.» استاد مشعل در 12 بهمن سال 1376 خورشیدی در شهر هرات افغانستان درگذشت و پیکرش در جوار مرقد «امام فخر رازی» به خاک سپرده شد. انتهای پیام/
94/05/17 - 10:37
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]