تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هيچ كس جز با اطاعت خدا خوشبخت نمى‏شود و جز با معصيت خدا بدبخت نمى‏گردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815659628




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

رامبد به فروش می رسد!


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
حامد بهداد و رامبد جوان رامبد به فروش می رسد!

در خندوانه دیشب چه گذشت؛
رامبد به فروش می رسد!
«خندوانه» این دفعه با روند تازه و تغییرات جدیدی به نمایش درآورده شد ولی باز هم خنده هایی را به روی لب ها آورد.



به گزارش سرویس کشکول جام نیوز، شب گذشته «خندوانه» با نوآوری های تازه‌ای به روی آنتن رفت، از جمله‌ی آن نداشتن کمدین و بخش مربوط به آن بود.

شادی این برنامه نیز به همه‌ی راننده تاکسی‌هایی که منتظر دربست نیستند و اولین نفری را که می‌بینند سوار می‌کنند، تقدیم شد و سپس مسابقه‌ی داخل استودیو برگزار کردند و جوان سریع‌تر از همیشه همراه با این مقدمه مهمان خود را دعوت کرد.

خاطره نوشتن، هنگام تنهایی درد دل نوشتن، وقتی رویا پردازی می کنی نوشتن و... ،وقتی مینویسیم می‌توانیم بفهمیم چرا، و باید هر روز چیزی بنویسیم. به نظرم بنویسیم تا ببینیم چه قدر حالمان خوب می شود، ما نیز امشب مهمان کسی هستیم که مدام مینویسد. داود امیریان  

  هیولایی در لباس یک نوزاد
وی به محض ورود به بحث گفتگو، به ترسش از موجودات نیش‌دار مثل عقرب و مار و ... اشاره کرد و گفت که عاشق هری پاتر است و 7 جلد آن را در خانه دارد، همچنین بیان کرد که می‌خواسته ادامه‌ای خاص برای آن بنویسد به طوری که در جلد آخر هری پاتر به جای آن ایستگاه معروف در راه آهن تهران پیاده می شود و جیب‌بری چوب او را می‌زند و... همینطور ادامه دهم که متاسفانه نشد.

امیریان در ادامه به جذابیت‌هایی که در برخی از داستان‌ها و افسانه‌های ایرانی از گذشته وجود دارد اشاره کرد و داستانی را به درخواست جوان تعریف کرد که در آن درویشی به پادشاهی که بعد از چند پسر دلش دختر می‌خواسته سیبی می‌دهد تا به همسرش بخوراند و بعد از 9 ماه دختری به دنیا می‌آید؛ یکی از پسرها از شدت حسادت تصمیم می‌گیرد او را کامل زیر نظر بگیرد و در شبی می‌بیند که آن بچه از جایش بلند می‌شود و دست می‌اندازد و پوستش را می‌کند و ناگهان یک هیولا از آن خارج می‌شود  که به سمت استبل رفته و یکی از اسب‌ها را می‌خورد و مجدد به رختخواب بر می‌گردد و همان پوست را می‌پوشد و می‌خوابد.

خلاصه آن برادر فردا صبح قضیه را می‌گوید ولی کسی حرفش را باور نمی‌کند و می‌گویند از روی حسادت این حرف‌ها را می‌زند؛ و این گونه مبارزه‌ای شروع می‌شود که در نهایت نیکی به زشتی پیروز می‌شود.

رامبد به فروش می رسد!
وی عنوان کرد که نمونه‌های طنز و قالب‌های دیگری را نیز داریم که باید بیشتر به آن رسیدگی کنند.    
پس از مدتی جوان اعلام کرد: امشب از حضور شما چند دقیقه مرخص می‌شویم و بعد برمی‌گردیم!؛ سپس بعد از خواندن شعر و دیدن چند آیتم نیما همراه با بستنی که داشت وارد شد و از رامبد به بهانه‌ی خرید ماشین سوال‌های عجیب و غریبی مانند قد، وزن، سابقه اعتیاد و بیماری را پرسید که در آخر مشخص شد نیما انگار قرار بوده جوان را به جای قیمت ماشین بفروشد یا معاوضه کند!

بعد از پخش چند آیتم کوتاه دوباره به سراغ میهمان برنامه رفتند و امیریان پس از صحبتی راجع به محیط زیست و دوران کودکی خود به سراغ خاطره‌ی ترکشی که در جبهه به قمقه‌ی آب او خورده بود و سوراخ شدن آن باعث خنده و آبرو ریزی برایش شده بود، رفت.

وی همچنین به فضای حضور در مناطق جنگی اشاره کرد و اظهار داشت که بهترین روزهای عمرش را در کنار دوستان آن زمانش گذرانده است و از جو خاصی که به آن جا حاکم بود، تعریف کرد.

او در پایان به جای تعریف لطیفه چند خط از یکی از کارهای خود به نام گردان قاطرچی‌ها خواند و جوان ضمن اعطای جوایز آثار دیگر او را  معرفی کرد و برنامه بعد از ورود نیما و گپ و گفتی کوتاه با آرزو‌های شیرین برای همه‌ی ایرانیان به پایان رسید.   باشگاه 206  



۱۴/۰۵/۱۳۹۴ - ۱۷:۰۰




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن