تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اگر نمازگزار بداند تا چه حد مشمول رحمت الهى است هرگز سر خود را از سجده بر نخواهد داشت...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826410714




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روایت یک روزنامه اصلاح طلب از حاشیه های نشست احمدی نژادی ها


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: روایت یک روزنامه اصلاح طلب از حاشیه های نشست احمدی نژادی ها سیاست > احزاب و شخصیت‌ها - روزنامه اعتماد در گزارشی پیرامون نشست احمدی نژادی ها در دانشگاه ایرانیان نوشت:

قرار است همايش احمدي‌نژادي‌ها اينجا در غرب تهران و محل دانشگاه غيرقانوني ايرانيان برگزار شود. شلوغي خيابان منتهي به برگزاري همايش نشان مي‌دهد احمدي‌نژادي‌هاي مدعو آمده‌اند. در ميان خودروها يكي بيشتر توجهم را جلب مي‌كند. سمندي سفيد با پلاك دولتي! آيا از كارگزاران دولت روحاني هم كسي مهمان اين همايش است؟ جلوي كوچه‌اي كه انتهاي آن ساختمان برگزاري همايش است زنجير انداخته‌اند. وارد ورودي ساختمان مي‌شوم. مدعوين از سراسر كشور بايد ميز استان خود را پيدا كنند و پس از احراز هويت وارد سالن شوند. ياد ستادهاي انتخاباتي مي‌افتم. فضاي لابي ساختمان، نوع ترددها و فعاليت برگزار‌كنندگان مانند يك ميتينگ انتخاباتي است. جواني سي و چند ساله مشغول چانه زدن با افرادي است كه بدون دعوتنامه آمده‌اند. نگاهش كه به من مي‌افتد مي‌پرسد چه كار دارم؟ مي‌گويم منتظرم. براي اينكه حساسيت بي‌دليل ايجاد نكنم تصميم مي‌گيرم از لابي خارج شوم، پيش از آن غضنفري، وزير بازرگاني دولت احمدي‌نژاد را هم مي‌بينم كه وارد مي‌شود. دقايقي بعد پژو پرشياي مشكي با شيشه‌هاي دودي پشت زنجير ورودي كوچه توقف مي‌كند. كليددار قفل زنجير معلوم نيست كجاست. سرنشين خودروي پرشيا كه شمس الدين حسيني، وزير اقتصاد دولت احمدي‌نژاد است مجبور مي‌شود پياده به سمت ساختمان برود. از او درباره جزييات همايش مي‌پرسم، مي‌گويد: دو ساعت ديگر مي‌آيند بيرون توضيح مي‌دهند. مي‌پرسم قرار است سخنراني كنيد؟ مي‌گويد نمي‌دانم. با تعجب مي‌پرسم يعني شما نمي‌دانيد قرار است سخنراني داشته باشيد يا نه؟ با حالت خاصي مي‌گويد شما همه جا همين‌جوري خبرنگاري مي‌كنيد؟ مي‌گويم بله و مي‌پرسم شما شخصا برنامه‌اي براي ورود به انتخابات مجلس داريد؟ باز هم پاسخش اين است: نمي‌دانم. قبل از اينكه پرسش بعدي را مطرح كنم كسي از پشت دستم را پيچاند و تلاش كرد نگذارد مصاحبه با وزير احمدي‌نژاد را ادامه دهم. صدايم را بلند كردم تا شايد آقاي وزير سابق متوجه اين هتاكي شود و جلوي اين فرد ناشناس را بگيرد اما او بي‌توجه به راهش ادامه داد. خواستم به رفتارش مسلط باشد اما با صداي بلند و توهين آميزي گفت برو آن‌طرف. همين‌طور كه با دست ضربه مي‌زد در جواب من كه خواستار معرفي‌اش شدم، گفت: مشكل داري زنگ بزن ١١٠. فرد ناشناس لباس شخصي كه ظاهرا از برگزار‌كنندگان مراسم بود همچنان با اصرار بر برخورد فيزيكي تلاش مي‌كرد وارد درگيري شوم. گفتم بايد ادب يادتان بدهند. با دست به سينه‌ام كوبيد و گفت برو... گفتم «كي به تو اجازه داده با من اين‌طور حرف بزني؟» نمي‌دانم چرا علاقه‌اي به صحبت كردن محترمانه ندارد. باز با فشار دست و ضربه زدن به من مي‌گويد: هر كي هستم به خودم مربوطه. من همه كاره‌ام اينجا. سراغ همان جوان سي‌و‌چند ساله كه در ورودي ساختمان مشغول بود رفتم. پرسيدم اين دوست‌مان كه مشغول فحاشي و كتك زدن من است چه سمتي دارد؟ يك لحظه جا خورد. انگار كه درست نشنيده، پرسيد: شما را مي‌زند؟ برايش توضيح دادم كه خبرنگار روزنامه اعتماد هستم؛ اما اسم خبرنگار را كه شنيد نوع رفتارش تغيير كرد. نوبت توهين كردن او رسيد. گفت آقاي حسيني رفت شما هم برو. برخوردش ديگرمحترمانه نبود. «مي‌روي يا بگويم حفاظت بندازدت بيرون؟» ما نه در ملك شخصي احمدي‌نژاد هستيم نه در محلي تحت تملك حاميانش. به همين دليل اعتراض كردم كه نمي‌تواند من را بيرون بيندازد. دستم را محكم‌تر پيچاند، با قلدري گفت: مي‌توانم. وقتي خواستم هويتش را روشن كند تا بدانم چه كسي است با شيوه خاصي كه به گوشم آشناست مي‌گويد: «حالا روشن مي‌شود.» فرد هتاك را پيدا كردم. چند قدمي به سمتم آمد درست چند سانتي‌متري صورتم داد زد برو اونور، جلو من نايست. دوباره از دستانش كمك مي‌گيرد. من همچنان اصرار دارم بدون كمك دست، حرفم را منتقل كنم اما او داد مي‌زند: «من همه كاره‌ام. برو اونور بابا!» گفتم: گذشت آن زماني كه هر كاري مي‌خواستيد مي‌كرديد. مرد جوان مي‌گويد: نخير. نگذشته. ظهر نشده خبر صحبت‌هاي احمدي‌نژاد منتشر مي‌شود: گفته است ما اهل دعوا و فحاشي نيستيم....   17302

کلید واژه ها: محمود احمدی‌ نژاد -




شنبه 10 مرداد 1394 - 07:02:59





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن