تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833203619
چوپانی که هزاران هوادار اینستاگرامی دارد
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
چوپانی که هزاران هوادار اینستاگرامی دارد
داشتن فالوورهای هزارتایی آرزوی هریک از کاربران اینستاگرام است که یک پسر چوپان و کشاورز شمالی توانسته با عکسهای بینظیرش از روستا هزاران طرفدار داشته باشد.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از مجله مهر، وقتی شبکه های اجتماعی سراز تلفن های همراه درآورد و لایک گرفتن و داشتن فالوئرهای هزارتایی تبدیل به یک پز اجتماعی شد و عده ای تصمیم گرفتند عکس خانه های لوکس و ماشین های میلیاردی خود را برای شهرت در این شبکه ها با مخاطبانشان به اشتراک بگذارند تا این دارندگی و برازندگی برایشان شأن و شخصیت مجازی دست و پا کند؛ یک جوان ساده روستایی تصمیم گرفت با دوربین معمولی تلفن همراهش از اتفاقات زندگی روستاییش عکس بگیرد و با مخاطبان مجازی خود به اشتراک بگذارد. روایت های ساده «محمد قاسم ترابی» یا همان «سالارپولاد» اینستاگرام، پسر چوپان و کشاورز روستای گز شرقی استان گلستان آنقدر به مذاق کاربران این شبکه اجتماعی شیرین آمد که حالا محمد چندین برابر جمعیت روستایش دنبال کننده دارد. دنبال کننده هایی که هر روز به امید عکسهای محمد اینستاگرامشان را چک می کنند تا شاید بتوانند از دور در هوای پاک و سالم این روستا یک نفس عمیق بکشند. وقتی فهمیدیم محمد پایش به پایتخت باز شده بلافاصله سراغش را گرفتیم تا در اولین ساعات سی سالگی با او از اینستاگرام، روستا و از هواداران چندهزارتایی اش بپرسیم.
سالارپولاد اسم سگ هایم بود داستان اینستاگرام و محمد تقریبا از دوسال پیش شروع شد. زمانی که برادر محمد یک گوشی برای محمد خرید و برایش اینستاگرام نصب کرد و به او گفت که می تواند عکسهایی را که او از مزرعه می گیرد در اینجا منتشر کند تا بقیه هم در دیدن آنها شریک او باشند. وقتی از محمد می پرسیم علت اسم «سالارپولاد» برای این صفحه چیست؟ می خندد و سرش را پایین می اندازد و ماجرای بامزه ای را برایمان تعریف می کند: « قبلا من یک جفت سگ داشتم که 13 سال به من خدمت کردند. بعد هم پیر شدند و مردند. من هم گفتم حالا که این برنامه از من اسم می خواهد لازم نیست حتما اسم خودم را بگذارم. اسم این دو حیوان با وفا را می گذارم. به خاطر همین اسم این صفحه شد سالارپولاد.» همین کار عجیب محمد باعث شده حالا خیلیها اشتباهی او را سالار صدا کنند و با خنده توضیح بدهد که اسمش «محمد» است. اما به ما می گوید که دیگر به این موضوع عادت کرده. چندباری هم خواسته اسم صفحه اش را عوض کند اما وقتی دیده صفحه اش به همین نام حسابی معروف شده، از این کار منصرف شده است.
زندگی کردن در شهر را نمی فهمم محمد در اینستاگرام خودش را اینطور معرفی می کند: «یک دهاتی بی سواد کشاورز و چوپان شمالی» شاید این جمله خیلی فروتنانه به نظر برسد اما محمد واقعا آدم متواضعی است. این را می شود از تمام کامنت ها و حتی پستی که همسرش دور از چشم محمد گذاشته فهمید. محمد آنقدر متواضع و با احترام حرف می زند که یکی در میان جمله هایش را با «ببخشید» شروع می کند. برای همین وقتی می گوید شاید باور نکنید ولی به زور دیپلم گرفتم تعجب می کنیم: «به مدیر مدرسه گفتم اگر به من نمره ندهی گوسفندهایم را می آورم تا درختهای باغتان را بخورند. او هم به من نمره داد!» وقتی از او درباره هم سن و سالهایش در روستا می پرسیم. با ناراحتی جواب می دهد که بیشترشان دوست دارند به شهر بروند نه اینکه در روستا کار تولیدی انجام دهند. محمد می گوید بیشتر پسرهای روستا هم در فضای مجازی فعالند اما سبک فعالیت هایشان با او فرق دارند. به قول خودش دنبال سلفی گرفتن هستند و انگار چیزهایی که برای محمد جذاب است برای آنها نیست. دوستان محمد به او می گویند که نیمچه استعدادی هم در عکاسی دارد: «بسیاری از کسانی که برایم کامنت می گذارند باورشان نمی شود که این عکس ها را با موبایل می گیرم. برادرم هم می گوید من برایت یک دوربین عکاسی حرفه ای می خرم تو همیشه عکس بگیر.» محمد استعداد و قلم خوبی دارد این را از شرح هایی که برای عکس هایش می نویسد می توان حس کرد. وقتی از او می پرسیم دوست داشت به جای باغداری و چوپانی در یک رسانه کار می کرد با قاطعیت جواب منفی می دهد: «نه اصلا من در این دو روزی که تهران آمدم دارم دیوانه می شوم. مدام می روم توی اینستاگرام و عکس های روستایم را نگاه می کنم. اصلا تعجب می کنم دوستانم می خواهند که آن همه زیبایی را رها کنند و به شهر بیایند. جایی که من زندگی می کنم. پشت سرم دریاست روبرویم جنگل. دو سمت دیگرم هم دشت و باغ و صحراست.»
دوست ندارم کسی مرا در خیابان بشناسد محمد تا همین لحظه حدود 33 هزار دنبال کننده دارد و می گوید در همین یکی دو روزی که تهران بوده توی مترو و تاکسی او را شناخته اند. اما او از آنجایی که آدم خجالتی است یک جوری از ماجرا فرار کرده است: «اولین بار در همان شهر خودمان رفتم پمپ بنزین که بنزین بزنم. یک آقایی تا مرا دید سلام و علیک گرمی کرد و سریع تلفن همراهش را در آورد و خواست با من عکس بگیرد که من سریع گفتم آقا اشتباه گرفتید. من اصلا چوپانم این هم لباس چوپانیم. من این بنده خدایی را که می گویی اصلا نمی شناسم. همین تهران هم سوار تاکسی که شدم راننده مرا شناخت و گفتم اشتباه گرفته است. در مترو هم دیدم چندتا جوان مدام من را نشان همدیگر می دهند و صحبت می کنند که سریع گفتم بروم بیرون تا اتفاقی نیفتاده است. اصلا از شهرت خوشم نمی آید.»
اولین بار اسم محمد را شبکه های فارسی زبان خارجی در برنامه هایشان آوردند. اما شهرت محمد بیش تر از این حرفهاست. بسیاری از نشریات خارجی نیز در گزارشی صفحه این جوان روستایی خوش ذوق را معرفی کردند. که فقط یکی از آنها یک نسخه را نیز برایش فرستاده است. به خاطر همین شهرت برخی از صفحات تبلیغاتی یا افراد مشهور از محمد خواسته اند که در صفحه اش تبلیغشان را کند. اما او می گوید اگر اهل این حرفها بود به این جا نمی رسید. وقتی به او می گوییم که هیچ وقت دلش نخواسته از این شهرت در راستای درآمدزایی برای خودش استفاد کند بازهم قاطعانه به ما جواب منفی می دهد. «نه اصلا. اگر از این تبلیعات استفاده می کردم مردم هم رغبتشان به صفحه ام انقدر زیاد نبود. وگرنه شاید از طریق همین صفحه می توانستم کلی درآمد داشته باشم و باغداری و چوپانی را کنار بگذارم. اما من دوست دارم همه چیز را خودم به دست بیاورم. یک بار آقایی که وضع مالی اش خیلی خوب بود به من گفت. من حاضر چند کلبه کوچک با هزینه خودم در روستایتان بسازم فقط بگذار از شهرت تو استفاده کنیم من قول می دهم ماهانه درآمد بسیار بالایی داشته باشیم که نصف نصف باهم تقسیم می کنیم اما من قبول نکردم. هم من هم پدرم اصلا دوست نداریم روستایمان شلوغ شود.» توریستی شدن روستا فرهنگ آن را به هم می ریزد محمد و اهالی روستایش اصرار دارند که سنت و فرهنگ روستایشان تغییر نکند به خاطر همین اصلا به غریبه ها زمین نمی فروشند و دوست ندارند روستایشان با اینکه بسیار زیباست، توریست پذیر شود. «فرهنگ روستا خیلی با شهر فرق دارد. مثلا در روستا یک تارموی خانومی بیرون باشد، آبروی تمام خاندانش می رود. اما در شهر اصلا اینطوری نیست. من تهران که آمدم مدام به پسر عمه ام می گفتم این خانم ها توریست هستند بقیه هم با خنده می گفتند بله توریست هستند. بیشتر که گذشت گفتم چقدر تهران توریست دارد. همه خندیدند گفتند توریست چیه اینا هم ایرانی هستند. اصلا باورم نمی شد. حالا فکر کنید از شهر با ماشین شاسی بلند و با صدای بلند موسیقی کسی بخواهد برای گذراندن تعطیلاتش وارد روستا شود. مردم روستا نمی توانند این تفاوت فرهنگ را بپذیرند. اگر هم این موضوع ادامه پیدا کند باعث تغییر فرهنگ روستا می شود که بسیار ناراحت کننده است. بزرگترین لذت روستا آرامش آن است که اگر بهم بخورد دیگر فایده ندارد همه اهالی می ترسند که روزی روستایشان شبیه شهر شود. یک بار یک آقایی گفت شبی چند میلیون می دهم فقط یکی دو شب در مزرعه ات بخوابیم اما پدرم اجازه نداد. ولی خب متاسفانه پول آخر کار خودش را می کند.»
من در بین الوایفایین زندگی می کنم روز محمد از ساعت 3:30 دقیقه صبح که برای دوشیدن شیرگاوها به گاوداری می رود شروع می شود. علاوه بر دوشیدن شیر، محمد باید حواسش به علوفه و تمیز کردن آنجا هم باشد. حدود ساعت 6:30 به خانه می آید و صبحانه مختصری می خورد. بعد از آن دوباره شال و کلاه می کند و به سمت باغ می رود. سم پاشی، آبیاری، هرس کاری از کارهای باغ است که تا بعد از ظهر او را درگیر می کند. نزدیک غروب بازهم نوبت گاوهاست و او باید شیرشان را دوباره بدوشد و بعد به خانه بیاید. به خاطر همین برنامه است که می گوید عکسهایش را فقط شب ها می تواند منتشر کند و بیشتر از 20 دقیقه تا نیم ساعت نمی تواند برای اینستاگرامش وقت بگذارد و فقط عکس هایی را که در طول روز گرفته منتشر می کند و کامنت هایش را می خواند. گاهی هم سعی می کند مشکلات دیگران را مطرح کند. یکبار یک شماره کارت در اینستاگرامش گذاشت و از کاربران خواست که اگر می توانند به دوستی برای حل مشکل مردم در چابهار کمک کنند. دوست چابهاری ام گفت که چند میلیون پول جمع شد. خانه محمد اینترنت ندارد اما چون خانه اش بین خانه برادر و پسرعمویش قرار دارد به قول خودش «بینالوایفایین» است و از اینترنت این دو نفر استفاده کامل را می برد. اگر یکی از گاوها یا حیوانات مزرعه باردار باشد محمد دیگر خانه نمی آید و باید تا پایان زایمان آنجا بماند تا به دنیا آمدن حیوان کمک کند. او حالا برای خودش یک دامپزشک حسابی است آنقدر که وقتی اهالی ده از دامپزشک ها نا امید می شوند سراغ محمد می آیند که در زایمان به دادشان برسد. مثل آن دفعه ای که دامپزشک نتوانست گوساله را به دنیا بیاورد و محمد دست به کار شد و مادرو بچه را سالم تحویل داد! این برنامه کاری فشرده تمام دنیای اوست آنقدر که صبح عروسی اش به جای آنکه فکر حمام رفتن و کت و شلوار دامادی اش باشد توی گاوداری مشغول رسیدگی به گاوها بود تا مبادا مشکلی برایشان به وجود بیاید. وقتی به او می گوییم پس وضعش باید حتما خوب باشد، آه تلخی می کشد و برایمان از مشکلات تعریف می کند: «باور نمی کنید ولی ماهانه به خاطر گاوداری کلی خسارت می دهیم. شیر را لیتری هزارتومان می فروشیم آن وقت کیلویی 1400 علوفه می خریم. سال گذشته سرما شد و مرکبات یخ زد و محصولاتمان به یک سوم رسید. امسال آنقدر آفتاب و گرما بود که بازهم از محصولات کاسته شد. به خدا اگر گاوها را بفروشیم و پولش را بانک بگذاریم بیشتر سود می کنیم. ولی پدرم کاری به این حرفها ندارد و می گوید باید کارتولیدی کنیم که چهارنفر مشغول کار شوند و نان بخورند. اصلا از این پول ها خوشش نمی آید.»
سریال پایتخت را من بهتر می ساختم لهجه محمد آدم را یاد حرف زدن نقی معمولی و ارسطو می اندازد. البته دُز لهجه شیرین شمالی محمد بسیار بیشتر است. وقتی به او می گوییم که با دیدنش یاد سریال پایتخت افتادیم می خندد و به ما می گوید: «بله ما لهجه هامان به هم خیلی نزدیک است. اما لهجه نقی برای کسی که شمال زندگی کرده خیلی کم است. ولی من اگر سریال پایتخت را می ساختم خیلی بهتر می ساختم. شمالی ها تکه کلام ها و کارهای جالبی دارند که اصلا در فیلم به آنها اشاره نشد اما اگر از آن استفاده می کردند سریال خیلی زیباتر بود. خیلی ها توی اینستاگرام به من پیام دادند و گفتند بابا برو خودت توی این سریال، تو خیلی به درد این کار می خوری.» وقتی می پرسیم اهالی روستا پایتخت را دوست دارند یا نه می گوید: «بله دوست دارند اما زمان پخش جومونگ باید به روستای ما می آمدید، همه پای تلویزیون میخکوب بودند همه جا هم حرف جومونگ و سوسانو بود.»
تا حالا سردرد نگرفتم! گوشی محمد چند وقت پیش توی شالیزار افتاد و سوخت به خاطر همین مجبور شد از گوشی موبایل همسرش استفاده کند. محمد چندماهی را پس اندازد کرد تا یک گوشی درست و حسابی برای خودش بخرد ولی یک اتفاق باعث شد او بی خیال خریدن گوشی شود و خودش را طور دیگری سورپرایز کند: «من یک ماده سگ دارم که اسمش «وندی» است. این سگ به من خیلی خدمت کرد، یک مزرعه را پاسبانی می دهد. هنگام زایمانش که شد هر 4 توله ای که در شکمش داشت مرده به دنیا آمدند. این سگ حسابی افسرده شد، می رفت گوشه انبار می نشست و مثل یک انسان اشک می ریخت. چند روزی افسرده و بی حال بود. اصلا غذا نمی خورد و من خیلی ناراحت بودم. به دوستانم که می دانستم سگ زیاد دارند تماس گرفتم که فهمیدم یکی از آنها سگش 8 توله به دنیا آورده که نمی تواند به همه آنها شیر بدهد. 4تا از توله ها را به قیمت 2 میلیون تومان برای وندی خریدم و آوردم. باورتان نمی شود. هر روز این توله ها را می لیسید و می بوسید. به آنها شیر می داد و هوایشان را حسابی داشت. بعد از چند روز این سگ حسابی سرپا شد و شد وندی سابق. آنقدر که از ذوق این سگ من خوشحال شدم اگر بهترین گوشی دنیا را هم می خریدم به این اندازه لذت نداشت.» دنیای محمد مثل محل زندگی اش به همین اندازه شیرین و زیبا هستند. وقتی می پرسیم که چه وقت هایی حالش خوب و چه وقت هایی حالش بد است محمد جوابی از جنس همان دنیای سبزش به ما می دهد: «وقت هایی که همسر یا دخترم مریض می شوند، حالم بد می شود. اما در کل من همیشه خوبم. همیشه سرحالم. من اصلا تابه حال سردرد نداشتم. اصلا نمی دانم چطوری است. همیشه می گویم دلم می خواهد یکبار حداقل تجربه اش کنم که بفهمم این سردرد که می گویند یعنی چه؟ اما خب تا حالا تجربه اش نکردم.»
محمد روزی که میهمان ما می شود 30 ساله شده است. وقتی می پرسیم دوست دارد چه هدیه ای بگیرد با خنده می گوید: «مردا که همیشه جوراب می گیرند» اما آرزوهای محمد هم مثل خودش ساده است. دوست دارد یک پراید دسته دوم یا یک وانت پیکان بخرد تا دیگر مشکل حمل و نقل نداشته باشد. مصاحبه که تمام می شود محمد یک قول مردانه به ما می دهد. قول می دهد هیچ وقت دلش نخواهد که در شهر زندگی کند و همیشه بکر و روستایی بماند. محمد! ما روی قولت حساب کرده ایم... مطلب فوق مربوط به سایر رسانهها میباشد و خبرگزاری فارس صرفا آن را بازنشر کرده است. بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/
94/05/07 - 15:40
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]
صفحات پیشنهادی
پچوپانی که هزاران هوادار اینستاگرامی دارد+تصاویر
پچوپانی که هزاران هوادار اینستاگرامی دارد تصاویرچوپانی که هزاران هوادار اینستاگرامی داردتاریخ انتشار چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۳ ۰۹ داشتن فالوئرهای هزارتایی آرزوهای هریک از کاربران اینستاگرام است که یک پسر چوپان و کشاورز شمالی توانسته با عکسهای بی نظیرش از روستا هزاران طرفدارچوپانی که هزاران هوادار اینستاگرامی دارد |اخبار ایران و جهان
چوپانی که هزاران هوادار اینستاگرامی دارد داشتن فالوئرهای هزارتایی آرزوهای هریک از کاربران اینستاگرام است که یک پسر چوپان و کشاورز شمالی توانسته با عکسهای بی نظیرش از روستا هزاران طرفدار داشته باشد کد خبر ۵۲۰۵۴۰ تاریخ انتشار ۰۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲ ۴۶ - 29 July 2015 داشتن فالوئرهایچوپانی که هزاران فالوئر دارد
چوپانی که هزاران فالوئر دارد شناسهٔ خبر 2870045 - چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱ ۱۷ مجله مهر > گزارش ویژه داشتن فالوئرهای هزارتایی آرزوهای هریک از کاربران اینستاگرام است که یک پسر چوپان و کشاورز شمالی توانسته با عکسهای بی نظیرش از روستا هزاران طرفدار داشته باشد مجله مهر- عطیه همعقب نشینی بازیکن جنجالی از پوشیدن شماره 7؛ کرار به فحاشی هواداران استقلال هم پاسخ داد
عقب نشینی بازیکن جنجالی از پوشیدن شماره 7 کرار به فحاشی هواداران استقلال هم پاسخ داد هافبک عراقی تیم فوتبال استقلال گفت از نظر من فرهاد مجیدی یک اسطوره واقعی ست و شماره ٧ منتسب به ایشون هست روز نو جاسم کرار که شایعه پوشیدن شماره 7 او حسابی جنجال جدیدی به راه انداخته و اعترپرسش اینستاگرامی نماینده تهران از مردم
پرسش اینستاگرامی نماینده تهران از مردم بعد از توافق هسته ای مقدار پول های بلوکه ایران با آنچه قبلا گفته شد بسیار متفاوت است به گزارش خبرنگار اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان نماینده مردم تهران در مجلس با اشاره به اعلام دو عدد متفاوت از داراییهای بلوکه کشورمتصاویر/ حضور هزاران مسلمان برای اقامه نماز عید فطر در وسط مسکو
روسیا الیوم تصاویر حضور هزاران مسلمان برای اقامه نماز عید فطر در وسط مسکو ۲۶ ۰۴ ۱۳۹۴ - ۱۸ ۵۰واکنش هواداران به خالکوبی بازیکنان پرسپولیس |اخبار ایران و جهان
واکنش هواداران به خالکوبی بازیکنان پرسپولیس خالکوبی چند بازیکن پرسپولیس میتواند منجر به حاشیههایی برای این تیم در فصل جاری شود کد خبر ۵۱۷۷۹۹ تاریخ انتشار ۲۶ تير ۱۳۹۴ - ۱۸ ۰۶ - 17 July 2015 به گزارش خبرآنلاین در حالی كه كمیته اخلاق فدراسیون فوتبال نسبت به خالكوبی بازیكنان حسمسلمان: بیماری چشمم مانع تمریناتم نشد/ مکانی: بتوانم جواب اعتماد هواداران را بدهم کار بزرگی کردهام
سوشا مکانی مسلمان بیماری چشمم مانع تمریناتم نشد مکانی بتوانم جواب اعتماد هواداران را بدهم کار بزرگی کردهام دروازهبان تیم فوتبال پرسپولیس گفت اینکه بتوانم جواب اعتماد کادرفنی و هواداران را بدهم کار بزرگی انجام دادهام به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز سوشا مکانی در خصوص شرایطواکنش هواداران به خالکوبی بازیکنان پرسپولیس/ کاش خوب بازی کردن را هم تقلید میکردید
واکنش هواداران به خالکوبی بازیکنان پرسپولیس کاش خوب بازی کردن را هم تقلید میکردید ورزش > لیگ برتر - خالکوبی چند بازیکن پرسپولیس میتواند منجر به حاشیههایی برای این تیم در فصل جاری شود به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین در حالی كه كمیته اخلاق فدراسیون فوتبال نسبت به خالعلی عبدالمالکی: به هوادارانم مدیونم شدید!
علی عبدالمالکی به هوادارانم مدیونم شدید به بهانه انتشار آلبوم مخاطب خاص گپی اختصاصی و خاص با علی عبدالمالکی زدیم که خواندنش خالی از لطف نیست مجله خانواده سبز - سروناز صبوری تقریبا هفت سال پیش بود که ترانه هایش حسابی گل کرد پسر خوش قول آرام و متین که در حین مصاحبه اصلا طفرویدئو/ استقبال پرشور هواداران از بازیکنان بایرن مونیخ در پکن
ویدئو استقبال پرشور هواداران از بازیکنان بایرن مونیخ در پکن ۲۶ ۰۴ ۱۳۹۴ - ۲۲ ۳۰جام قهرمانی به «قطران کاوه» رسید/ استقبال کم نظیر هواداران گرگانی
شب پایانی رقابت های بسکتبال جام رمضان جام قهرمانی به قطران کاوه رسید استقبال کم نظیر هواداران گرگانی شناسهٔ خبر 2860712 - جمعه ۲۶ تیر ۱۳۹۴ - ۰۹ ۳۰ استانها > گلستان گرگان – رقابت های بسکتبال جام رمضان گرگان با قهرمانی تیم قطران کاوه به کار خود پایان داد به گزارش خبرنگارتبریک اینستاگرامی رئیسجمهور به مناسبت عیدفطر
تبریک اینستاگرامی رئیسجمهور به مناسبت عیدفطر رئیسجمهور در صفحه اینستاگرام نیز عید فطر را تبریک گفت به گزارش نامه نیوز صفحه اینستاگرام منتسب به حسن روحانی به مناسبت فرارسیدن عیدسعید فطر بخشی از پیامی که رئیس جمهور از طریق پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری منتشر کرد را باز نشر کرکاسیاس: مثل همیشه با میل و انگیزه بازی میکنم/ هواداران پورتو به من بسیار محبت دارند
کاسیاس مثل همیشه با میل و انگیزه بازی میکنم هواداران پورتو به من بسیار محبت دارنددروازهبان معروف اسپانیا که راهی لیگ پرتغال شده گفت با همان میل و انگیزه دوران حضور در رئال برای پورتو میجنگم به گزارش خبرگزاری فارس ایکر کاسیاس که ابتدای هفته بعد از 25 سال حضور در تیم&zwnjدر گفتوگو با خبرنگار اعزامی فارس به ترکیه مکانی: بتوانم جواب اعتماد هواداران را بدهم کار بزرگی کردهام/ مسلما
در گفتوگو با خبرنگار اعزامی فارس به ترکیهمکانی بتوانم جواب اعتماد هواداران را بدهم کار بزرگی کردهام مسلمان بیماری چشمم مانع تمریناتم نشددروازهبان تیم فوتبال پرسپولیس گفت اینکه بتوانم جواب اعتماد کادرفنی و هواداران را بدهم کار بزرگی انجام دادهام سوشا مکانی در گفتوگوبا استارت موج دوم سفرهای تابستانی رخ داد ورود هزاران گردشگر داخلی و خارجی به اردبیل و سرعین
با استارت موج دوم سفرهای تابستانی رخ دادورود هزاران گردشگر داخلی و خارجی به اردبیل و سرعینهمزمان با آغاز موج دوم سفرهای تابستانی به ویژه سفرهای ایام عید فطر هزاران مسافر و گردشگر داخلی و خارجی وارد اردبیل و سرعین شدند به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل در حالی از عصر دیروز و صبحاخبار ایران و جهان | - تصاویر برتر اینستاگرامی رویترز
تصاویر برتر اینستاگرامی رویترز خبرگزاری رویترز عکسهای خبری 6 ماه گذشته را که بیشترین لایک را در صفحه اینستاگرام این خبرگزاری از آن خود کرده را منتشر کرده است Reuters ۱۳۹۴-۰۴-۲۷ ۱۶ ۲۵-
گوناگون
پربازدیدترینها