واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
پروژه خیالی جهانی سازی تشیع توسط بروجردی ـ انیشتین را چه کسانی دامن می زنند؟ وبلاگ > جعفریان، رسول - یک نوع تاریخ نگاری طرح دروغ های بزرگ بی شاخ و دمی است که از بس شگفت است هیچ چاره ای جز باور کردن آن نیست تا از شر آن راحت شد. نمونه اش این که نیوتن شیعه بوده و بحار الانوار مرحوم مجلسی را ترجمه کرده که الان هم نسخه آن در صندوق اماناتی در لندن نگهداری می شود.
سالها پیش خبر شیعه شدن انیشتین و ارتباط وی با آقای آیت الله بروجردی منتشر شد. بعدها آن خبر را سایتی منتسب به بیت ایشان منتشر کرد و به توصیه های فراوان که این مسأله یک دروغ شاخدار است، هیچ گاه حاضر نشد آن را بردارد. زمانی هم بنده دریافتم که شخصی به نام سجادی مدخلهایی در دایره المعارف تشیع نوشته و ضمن آن سلسله ای از اباطیل و دروغ ها را در باره شیعه شدن لئونادر داوینچی و نیوتن و ارتباط آن جریان با علامه مجلسی و وجود رساله های نادر در صندوق اماناتی در لندن و شخصیت موهومی به نام مهدوی که تا به حال رنگ خود را نشان نداده، نوشته است. وقتی آن یادداشت ها منتشر شد، دایره المعارف تشیع ضمن عذرخواهی اعلام کرد که این شخص رفتاری نامتعارف داشته و از آنجا اخراج شده است. بعد هم همین آقا، نامه ای برای بنده نوشت و ارکان دایره المعارف تشیع را متهم کرد. اما فی الواقع و خارج از منازعات آنها، احساس کردم سجادی یا با همدستی افرادی، در حال نشر شبکه ای از دروغ پردازیها و عجایب در باره موضوعاتی هستند که گویی تشیع در حال تبدیل شدن به یک مذهب جهانی در غرب است و هر آدم مشکوکی که در غرب درگذشته اند حتما شیعه بوده اند و از آنها رساله هایی هست و تا بحال هم صدایش در نیامده است. اگر هم مرده و کسی نمی تواند بررسی کند، مطالبی به او نسبت می دادند. جالب است که سلسله ای از استفتاءات در باره برخی از مسائل جنسی هم از ناحیه عده ای از جوانان شیعه در ترکیه از آقای خویی در اینترنت یافت شد که بسیار عجیب و ترویج گر نوعی همجنسگرایی و البته تحت پوشش حمله به فمنیسیم بود. این داستان پایان ندارد و همچنان در اینترنت و جاهای دیگر رگه هایی از آن یافت می شود. اخیرا لینکی توسط یکی از دوستان فرستاده شد که پرده دیگری از این ماجرا بود.
http://www.islam-einstein.com/
تحقیق اسکندر جهانگیری پیرامون نقش نیلز بو دانمارکی در طرح جهانی سازی تشیع / سرنخ ترور جان اف کندی. خارج از متن رساله.
همان طور که در وبسایت بالا می توانید ملاحظه کنید باز هم اسامی انیشتین و علامه مجلسی و برگ های تازه ای در باره همین آقای نیلز که به صورت مشکوک در سال 1962 کشته شده می یابید. با این قید که این یک سال پس از فوت آیت الله بروجردی بوده است. گویا شبکه ای برای جهانی سازی تشیع در غرب بوده که این هم یکی از حلقه های آن بوده است. این همان حلقه ای است که یک سر آن هم به پسر اشرف پهلوی یعنی حمیدرضا بر می خورد که فقیه بوده و آثار حقوقی مهمی در دفاع از تشیع نوشته و اخبارش در همین داستانهای ساختگی آمده است. وی شرحی بر لمعه نوشته که نسخه آن هم در همان صندوق امانات نگهداری می شد. http://www.khabaronline.ir/detail/233390/weblog/jafarian داستان صندوق عجیب و غریبی که لندن بوده و اماناتی در این باره در آن نگهداری می شود و بسیار سری است در تمام این داستان هزار و یکشب وجود دارد و باز هم نام دکتر ابراهیم مهدوی در آن به چشم می خورد. نسخه ای کهنه در جایی پیدا شده و در آنجا نگهداری می شود. و از این سری عجایب و غرایب. به نظرم اگر هم چیزی به نام تشیع انگلیسی باشد باید سرنخش اینجا باشد و الا آنچه این روزها به اسم تشیع انگلیسی است یک نوع شیخی گری جدید و فرقه سازی تازه است که بارش روی جهالت و تعصب مذهبی است نه روی توطئه دیگران که ممکن است مثل دفاع از بابیه زمانی از آنها هم در معادلات سیاسی خود حمایت و استفاده کنند. اما رساله این نیلز بور خیالی هم جالب است. یک عبارت از آن وبسایت این است که گویی طرح جهانی سازی تشیع که با کار مشترک انیشتین و بروجردی به سرانجام نرسیده بوده قرار شده توسط آقای نیلز به انجام برسد که.... نیلز بور، در این رساله، با کمال شگفتی، و همانند اینشتین، اسلام را بر همگی ادیان جهان برتری می دهد؛ و با بیاناتی حزن آور و اندوهبار، تأسّف می خورد که "نقشۀ جهانی سازی دین اسلام و مذهب مترقی شیعه" با درگذشت آیت الله بروجردی و اینشتین، به هدف نرسید و چون - طبق آنچه نیلزبور درآنجا مینویسد - حدود یک سال از درگذشت نابهنگام آیت الله بروجردی گذشته، خود نیز آرزوی مرگ می کند! و سفارشاتی را محرمانه، برای جان اف. کندی و برخی از افراد خاندان نجیب زاده های انگلیس نوشته است؛ که معلوم می شود وی قصد داشته، با ثروت کلان نجیب زادگان انگلستان- که با وی همعقیده شده بودند - "کِنِدی" را یاری دهد تا دین اسلام و مذهب مترقی شیعه را به عنوان "مذهب واحد جهانی" معرفی کنند و مسیحیت و یهودیت و آیین های دیگر جهان را از بیخ و بن ریشه کن سازند... ولی یک سال بعد از سال نگارش این رساله و مرگ نیلز بور، در سال 1963م "جان اف. کندی" نیز با گلولۀ شخص ناشناسی از پا در آمده است!
می بینید که این دفعه پای جان اف کندی هم به میان آمده است. به هر حال این داستان سر دراز دارد و مع الاسف نمی دانم کی و کی قرار است کسی ته این ماجرا را در بیاورد. سابقا در باره ترجمه بحارالانوار توسط نیوتن هم مطالبی از اینها نقل کرده بودم: http://www.khabaronline.ir/detail/234115/weblog/jafarian
چهارشنبه 7 مرداد 1394 - 09:55:19
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]